۸۷٬۹۳۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می کنند' به 'میکنند') |
جز (جایگزینی متن - 'بهطور' به 'بهطور') |
||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
=توحید حامى حکومت الهى نه فرد= | =توحید حامى حکومت الهى نه فرد= | ||
در هندسه سیاسى اسلام اصل حاکمیت نخست از آن خداوند است و انسانها در برابر خدا و یکدیگر مساوى هستند، اما خداوند این حاکمیت خود را در جهت تحقق و عملیاتى شدن دین و آموزههاى آن گاهى به افراد خاص مانند برخى پیامبران و امامان معصوم تفویض میکند. این منصوبین الاهى نیز حاکمیتشان نه مطلق بلکه در قلمرو مبانى دینى است. پس این سخن نویسندگان مقاله که مىکوشیدند مقتضاى اصل توحید را نفى حاکمیت فردى نشان دهند، قابل تطبیق با مبانى اسلام در مورد پیامبراسلام صلىاللهعلیهوآلهوسلم و مبانى شیعه در مورد امامان نیست، چرا که آنان | در هندسه سیاسى اسلام اصل حاکمیت نخست از آن خداوند است و انسانها در برابر خدا و یکدیگر مساوى هستند، اما خداوند این حاکمیت خود را در جهت تحقق و عملیاتى شدن دین و آموزههاى آن گاهى به افراد خاص مانند برخى پیامبران و امامان معصوم تفویض میکند. این منصوبین الاهى نیز حاکمیتشان نه مطلق بلکه در قلمرو مبانى دینى است. پس این سخن نویسندگان مقاله که مىکوشیدند مقتضاى اصل توحید را نفى حاکمیت فردى نشان دهند، قابل تطبیق با مبانى اسلام در مورد پیامبراسلام صلىاللهعلیهوآلهوسلم و مبانى شیعه در مورد امامان نیست، چرا که آنان بهطور مستقیم از خداوند مأمور تشکیل حکومت دینى شده بودند(مشروعیت الهى). به دلیل برخوردارى آنان از عدالت و بالاتر از آن عصمت هیچ گونه شائبه استبداد، دیکتاتورى و سوءظن در حکومت آنان وجود ندارد اما در عصر غیبت، شیعه معتقد است در رأس حکومت باید یک فقیه با شرایط خاص مثل عدالت، علم به مبانى دینى، مدیر و مدبر و غیره به عنوان حاکم یا ناظر قرار گیرد که مردم به طور مستقیم یا غیر مستقیم (مثل مجلس خبرگان) از میان واجدان شرایط و صفات، حاکم دینى تشخیص و برمىگزینند و در ادامه حکومت، همیشه بر او ناظرند تا همچنان داراى صفات و ویژگی هاى لازم باشد.<br> | ||
=انسان خلیفه بالقوه خدا= | =انسان خلیفه بالقوه خدا= |