۸۸٬۰۰۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می شوند' به 'میشوند') |
جز (جایگزینی متن - 'می کرد' به 'میکرد') |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
=مبانی اعتقادی نگرش مماتی= | =مبانی اعتقادی نگرش مماتی= | ||
حسین علی مردم را به رد استغاثه به غیر الله و عدم علم غیب برای پیامبر اکرم(ص) دعوت میکرد.<ref>عبدالحی بن فخرالدین حسنی طالبی، نزهة الخواطر وبهجة المسامع والنواظر، ج8، ص1217</ref> نگرش او در مسائل توحید بگونهای شده بود که طبق گفته مولوی احمد علی لاهوری، مردم پنجاب او را با لقب وهابی خطاب میکردند. میانوالی به شدّت با مردم برخورد | حسین علی مردم را به رد استغاثه به غیر الله و عدم علم غیب برای پیامبر اکرم(ص) دعوت میکرد.<ref>عبدالحی بن فخرالدین حسنی طالبی، نزهة الخواطر وبهجة المسامع والنواظر، ج8، ص1217</ref> نگرش او در مسائل توحید بگونهای شده بود که طبق گفته مولوی احمد علی لاهوری، مردم پنجاب او را با لقب وهابی خطاب میکردند. میانوالی به شدّت با مردم برخورد میکرد و برخی از علمای حنفی مدافع استغاثه و توسل را تکفیر میکرد. | ||
برخلاف دیوبندی های حیاتی که قائل به حیات دنیوی و عنصری برای پیامبراکرم و دیگر انبیاء هستند، دیوبندی های مماتی این اندیشه را نپذیرفته و حیات انبیاء را صرفاً برزخی قلمداد میکنند که هیچ ارتباطی با دنیا ندارند. غلام الله خان در تفسیر آیه ﴿فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ﴾<ref>بقره: 259</ref> قائل است که ارواح انبیاء در بدنهایشان بعد از موتشان وجود ندارد و موت آنان به نحو حقیقی بوده و حیاتشان در قبور به نحو حیات برزخی میباشد نه دنیوی و ناسوتی؛ لذا انبیاء نه از اتّفاقات اطراف خود خبری دارند و نه این که کلام بندگان را می شنوند.<ref> غلام الله خان، جواهر القرآن، ج1، ص127</ref> | برخلاف دیوبندی های حیاتی که قائل به حیات دنیوی و عنصری برای پیامبراکرم و دیگر انبیاء هستند، دیوبندی های مماتی این اندیشه را نپذیرفته و حیات انبیاء را صرفاً برزخی قلمداد میکنند که هیچ ارتباطی با دنیا ندارند. غلام الله خان در تفسیر آیه ﴿فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ﴾<ref>بقره: 259</ref> قائل است که ارواح انبیاء در بدنهایشان بعد از موتشان وجود ندارد و موت آنان به نحو حقیقی بوده و حیاتشان در قبور به نحو حیات برزخی میباشد نه دنیوی و ناسوتی؛ لذا انبیاء نه از اتّفاقات اطراف خود خبری دارند و نه این که کلام بندگان را می شنوند.<ref> غلام الله خان، جواهر القرآن، ج1، ص127</ref> |