سالم بن احمد بن جندان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می کرد' به 'می‌کرد'
جز (جایگزینی متن - 'می کند' به 'می‌کند')
جز (جایگزینی متن - 'می کرد' به 'می‌کرد')
خط ۱۳۳: خط ۱۳۳:
2- عالم بزرگ و مورخ حجة علوی بن طاهر الحداد به خط خود در اذن خود به او چنین می‌فرماید: «أما بعد فقد سألنی السید العالم الفاضل الندب الملقن الملهم ذوالحفظ والبحث والتنقیب والآتی کل یوم بمبحث غریب السید سالم بن أحمد بن جندان بن الشیخ فخرالأکارم أبی‌بکر بن سالم العلوی الحسینی.
2- عالم بزرگ و مورخ حجة علوی بن طاهر الحداد به خط خود در اذن خود به او چنین می‌فرماید: «أما بعد فقد سألنی السید العالم الفاضل الندب الملقن الملهم ذوالحفظ والبحث والتنقیب والآتی کل یوم بمبحث غریب السید سالم بن أحمد بن جندان بن الشیخ فخرالأکارم أبی‌بکر بن سالم العلوی الحسینی.


3- سید علوی بن طاهر الحداد غالباً به توثیقات حبیب سالم تکیه می کرد.
3- سید علوی بن طاهر الحداد غالباً به توثیقات حبیب سالم تکیه می‌کرد.


4- محقق شیخ حسن المشاط گفت: و در میان اساتید من سید سالم بن احمد بن جندان الحضرمی العلوی که در جاکارتا از سرزمین جاوه زندگی می‌کند، است. او دارای علم و تقوای بسیار و فعال در تبلیغ دین است. او دارای سندهای روایی معتبر است که به آباء خود می‌رسد و در نهایت اعتبار هستند.
4- محقق شیخ حسن المشاط گفت: و در میان اساتید من سید سالم بن احمد بن جندان الحضرمی العلوی که در جاکارتا از سرزمین جاوه زندگی می‌کند، است. او دارای علم و تقوای بسیار و فعال در تبلیغ دین است. او دارای سندهای روایی معتبر است که به آباء خود می‌رسد و در نهایت اعتبار هستند.
خط ۲۰۴: خط ۲۰۴:
و اما روش نگارش او عجیب و غریب و متمایز از سایر دانشمندان است. در آن به برخی از روش‌های او اشاره می کنیم:
و اما روش نگارش او عجیب و غریب و متمایز از سایر دانشمندان است. در آن به برخی از روش‌های او اشاره می کنیم:


1- به منابعی که در اختیار داشت و اسنادی که پیدا می کرد و اطلاعاتی که شفاهی به دست می آورد راضی نمی شد و گاهی خودش سفر می کرد تا منابع را ببیند؛
1- به منابعی که در اختیار داشت و اسنادی که پیدا می‌کرد و اطلاعاتی که شفاهی به دست می آورد راضی نمی شد و گاهی خودش سفر می‌کرد تا منابع را ببیند؛


2- به نظر می‌رسد که نوشته های او نوشته های به روز است و موضوع و ورود و خروج آن منظم است. اما چون مرتب در حال نوشتن بود، بعضی نوشته هایش کامل نیست و ارجاعات او به اجزاء بعدی بی ثمر نمی‌رسد؛
2- به نظر می‌رسد که نوشته های او نوشته های به روز است و موضوع و ورود و خروج آن منظم است. اما چون مرتب در حال نوشتن بود، بعضی نوشته هایش کامل نیست و ارجاعات او به اجزاء بعدی بی ثمر نمی‌رسد؛


3- بر حفظ تکیه می کرد، از این رو گاه مطالب را پس و پیش می نوشت و برخی مطالب را که در جای دیگر می آورد، در جای دیگر نمی آورد.
3- بر حفظ تکیه می‌کرد، از این رو گاه مطالب را پس و پیش می نوشت و برخی مطالب را که در جای دیگر می آورد، در جای دیگر نمی آورد.


4- بیشتر کتاب‌هایش را ویرایش و بازنگری نکرد، بلکه پیش‌نویس‌هایی بودند که جمع‌آوری می کرد و دیگر به آن‌ها مراجعه ننمود.
4- بیشتر کتاب‌هایش را ویرایش و بازنگری نکرد، بلکه پیش‌نویس‌هایی بودند که جمع‌آوری می‌کرد و دیگر به آن‌ها مراجعه ننمود.


5- در کتابت احادیث، سند آنها را ذکر می کرد؛
5- در کتابت احادیث، سند آنها را ذکر می‌کرد؛


6- مطالب را با منابع ذکر می کرد؛
6- مطالب را با منابع ذکر می‌کرد؛


7- گاهی چیزی را که در نگاه اول اشتباهی آشکار به نظر می‌رسد ذکر می کرد تا خواننده از آنچه ذکر کرده تعجب کند، بنابراین با این سبک نه تنها توجه خواننده را جلب می کرد، بلکه او را نسبت به ابراز بازخورد وا می‌داشت. و جواب را در جای دیگری از کتابش یا در نوشته هایش توضیح می داد.
7- گاهی چیزی را که در نگاه اول اشتباهی آشکار به نظر می‌رسد ذکر می‌کرد تا خواننده از آنچه ذکر کرده تعجب کند، بنابراین با این سبک نه تنها توجه خواننده را جلب می‌کرد، بلکه او را نسبت به ابراز بازخورد وا می‌داشت. و جواب را در جای دیگری از کتابش یا در نوشته هایش توضیح می داد.


=سفرهای او=
=سفرهای او=
حبیب سالم بن احمد بن جندان به قصد کسب علم، جمع آوری اسناد روایات و تبلیغ دین خدا به جاهای زیادی سفر می کرد . او به شرق اندونزی به ترناتی، والو، جزایر کینگز، ماکاسار، کورونتالو، مانادو، ماناهاسا و فیلیپین رفت و آمد داشت و در تمام مناطق جزیره سولاوسی گشت و گذار کرد و در آنجا با علما که برجسته‌ترین آنها علامه معمرالسید محمد بن عبدالرحمن بن البار و معمر ارشد الطویل بود ملاقات کرد و نزد ایشان از جایگاه والایی برخوردار شد تا جایی که آن دو او را رتبه شیخ المشایخ دادند.  
حبیب سالم بن احمد بن جندان به قصد کسب علم، جمع آوری اسناد روایات و تبلیغ دین خدا به جاهای زیادی سفر می‌کرد . او به شرق اندونزی به ترناتی، والو، جزایر کینگز، ماکاسار، کورونتالو، مانادو، ماناهاسا و فیلیپین رفت و آمد داشت و در تمام مناطق جزیره سولاوسی گشت و گذار کرد و در آنجا با علما که برجسته‌ترین آنها علامه معمرالسید محمد بن عبدالرحمن بن البار و معمر ارشد الطویل بود ملاقات کرد و نزد ایشان از جایگاه والایی برخوردار شد تا جایی که آن دو او را رتبه شیخ المشایخ دادند.  


وارد کلمنتان و برونئی شد و تمام نواحی آن را گشت و با علمای آن تماس گرفت که برجسته ترین آنها مفتی بنجرماسین علامه شیخ جمال الدین بنجری بود و  به بالی و لومبوک و آن مناطق رفت و آمد می کرد و با علمای آن دیار از جمله عالامه شیخ محمد بن مصطفی العفیفی ارتباط گرفت.
وارد کلمنتان و برونئی شد و تمام نواحی آن را گشت و با علمای آن تماس گرفت که برجسته ترین آنها مفتی بنجرماسین علامه شیخ جمال الدین بنجری بود و  به بالی و لومبوک و آن مناطق رفت و آمد می‌کرد و با علمای آن دیار از جمله عالامه شیخ محمد بن مصطفی العفیفی ارتباط گرفت.


در سوماترا بسیار به فالمبان سفر می کرد و اهل آنجا بسیار او را دوست می‌داشتند. با علمای آنجا از جمله علامه شیخ عبدالله  ازهری فلمبانی ارتباط گرفت. از آنجا نیز به سنگاپور رفت و مدرسه اسلامی الجنید را تاسیس کرد و در مسجد السلطان و غیر آن مجالس علمی برگزار کرد. به مالاگا نیز سفر کردو یک سال در آنجا ماند و به اطراف آن سرکشی کرد. د راین سفرها تاریخ نویس و نسب نگار سید علوی بن طاهر الحداد او را همراهی می کرد.
در سوماترا بسیار به فالمبان سفر می‌کرد و اهل آنجا بسیار او را دوست می‌داشتند. با علمای آنجا از جمله علامه شیخ عبدالله  ازهری فلمبانی ارتباط گرفت. از آنجا نیز به سنگاپور رفت و مدرسه اسلامی الجنید را تاسیس کرد و در مسجد السلطان و غیر آن مجالس علمی برگزار کرد. به مالاگا نیز سفر کردو یک سال در آنجا ماند و به اطراف آن سرکشی کرد. د راین سفرها تاریخ نویس و نسب نگار سید علوی بن طاهر الحداد او را همراهی می‌کرد.


او مورد تجلیل تاجران بزرگ حجاز مانند بن لادن، بوگشان و کاکی قرار گرفت، بنابراین بن لادن چک هایی به او داد که در آن اعداد پول مورد نیاز خود را نوشته بود، بنابراین مجموعه عظیمی از کتاب ها را خرید و به اندونزی آورد. آنها را در کتابخانه خود گنجاند. کتابهای متعددی درباره حضرموت و قبایل آن نوشت، و برای اطمینان از اسناد مطالب به حضرموت سفر کرد.
او مورد تجلیل تاجران بزرگ حجاز مانند بن لادن، بوگشان و کاکی قرار گرفت، بنابراین بن لادن چک هایی به او داد که در آن اعداد پول مورد نیاز خود را نوشته بود، بنابراین مجموعه عظیمی از کتاب ها را خرید و به اندونزی آورد. آنها را در کتابخانه خود گنجاند. کتابهای متعددی درباره حضرموت و قبایل آن نوشت، و برای اطمینان از اسناد مطالب به حضرموت سفر کرد.
خط ۲۳۱: خط ۲۳۱:
در سفرهای او مورخ بزرگ سید صالح بن علی الحمید و مورخ المعمرالسید جعفر بن محمد السقاف، وزیر سابق دولت کثیری، محمد بن سالم بن حافظ و شیخ همراهی می‌کردند. سالم بن سعید بکیر بغیثان که در آن زمان رئیس مجلس فتوای شرعی در طارم بود و دیگران.
در سفرهای او مورخ بزرگ سید صالح بن علی الحمید و مورخ المعمرالسید جعفر بن محمد السقاف، وزیر سابق دولت کثیری، محمد بن سالم بن حافظ و شیخ همراهی می‌کردند. سالم بن سعید بکیر بغیثان که در آن زمان رئیس مجلس فتوای شرعی در طارم بود و دیگران.


در این سفرها جلسات علمی که در آن بحث ها و پرسش و پاسخ های علمی انجام شد برگزار می گردید. سپس با کتاب‌های زیادی به اندونزی بازگشت و آنها را در کتابخانه‌اش گنجاند. و اما در جزیره جاوه که زادگاه و موطن اوست ، در تمام نواحی آن رفت و آمد می کرد و با علمای آن تماس می گرفت که برجسته ترین آنها علامه کیاهی احمد بن حامد السواهانی و دیگران بود. و به هند و مصر و افریقا و کویت و عراق و غیره سفر کرده است، لذا با علما و ائمه آن مناطق نیز ارتباط داشت.
در این سفرها جلسات علمی که در آن بحث ها و پرسش و پاسخ های علمی انجام شد برگزار می گردید. سپس با کتاب‌های زیادی به اندونزی بازگشت و آنها را در کتابخانه‌اش گنجاند. و اما در جزیره جاوه که زادگاه و موطن اوست ، در تمام نواحی آن رفت و آمد می‌کرد و با علمای آن تماس می گرفت که برجسته ترین آنها علامه کیاهی احمد بن حامد السواهانی و دیگران بود. و به هند و مصر و افریقا و کویت و عراق و غیره سفر کرده است، لذا با علما و ائمه آن مناطق نیز ارتباط داشت.


=نبوغ و حافظه او=
=نبوغ و حافظه او=
در مورد قوت حفظ و هوش بیش از حد ایشان، همانطور که آقای ضیاء گفته است: اکثر کتابهایش را از حفظ نوشته است. وی همچنین می‌گوید: «در مجامع عمومی خطیب بود، در سخنانش سلیم، قوی در حافظه و حاضر جواب بود و اگر حدیث نبوی نقل می کرد، سلسله راویان را ذکر می‌کرد، و اگر تاریخی را ذکر می کرد، واقعه را به تفصیل بیان می کرد و اگر در تاریخ از شخصی یاد می کرد نسبش را از حفظ ذکر می کرد.
در مورد قوت حفظ و هوش بیش از حد ایشان، همانطور که آقای ضیاء گفته است: اکثر کتابهایش را از حفظ نوشته است. وی همچنین می‌گوید: «در مجامع عمومی خطیب بود، در سخنانش سلیم، قوی در حافظه و حاضر جواب بود و اگر حدیث نبوی نقل می‌کرد، سلسله راویان را ذکر می‌کرد، و اگر تاریخی را ذکر می‌کرد، واقعه را به تفصیل بیان می‌کرد و اگر در تاریخ از شخصی یاد می‌کرد نسبش را از حفظ ذکر می‌کرد.


بن شهاب گفت: حاج محمد رشاد به من گفت که حبیب سالم بن جندان عهد عتیق و عهد جدید را از کتاب اهل الناس حفظ کرده است و با مسیحیان مجادله می کرد.
بن شهاب گفت: حاج محمد رشاد به من گفت که حبیب سالم بن جندان عهد عتیق و عهد جدید را از کتاب اهل الناس حفظ کرده است و با مسیحیان مجادله می‌کرد.


محمد شکور یعقوب و سید محمد بن علوی الحمید و از جمله حاج محمد رشاد است که از نوکران اوست و دخترانش و جمعیت کثیری است که گفته‏‌اند: هر کس نزد شیخ سالم می‌آمد و سؤال می کرد، او به سؤال کننده می‌گفت: "این کتابخانه من است." برو به گنجه فلانی و در آن به قفسه فلانی نگاه کن و بشمار، فلان کتاب از سمت راست یا چپ قفسه، و فلان کتاب را پیدا می کنی، صفحه فلان را باز کنید و به خط فلان نگاه کنید پاسخ خود را پیدا کنید.
محمد شکور یعقوب و سید محمد بن علوی الحمید و از جمله حاج محمد رشاد است که از نوکران اوست و دخترانش و جمعیت کثیری است که گفته‏‌اند: هر کس نزد شیخ سالم می‌آمد و سؤال می‌کرد، او به سؤال کننده می‌گفت: "این کتابخانه من است." برو به گنجه فلانی و در آن به قفسه فلانی نگاه کن و بشمار، فلان کتاب از سمت راست یا چپ قفسه، و فلان کتاب را پیدا می کنی، صفحه فلان را باز کنید و به خط فلان نگاه کنید پاسخ خود را پیدا کنید.


=زندگی اجتماعی=
=زندگی اجتماعی=
با علما می‌نشست، مسئولین را راهنمایی می‌کرد و تذکر می‌داد، به پیر و جوان احترام می‌گذاشت، با جوانان می‌نشست و خود را به سطح آنان پایین می‌آورد، با فقرا و نیازمندان می‌آمیخت و با آنها محشور می‌شد و مردم، حتی مسیحیان و چینی ها همه او را دوست داشتند. تا زمان حال نیز در خانه کسانی که با علمای اندونزی ارتباط دارند عکس او آویخته است.
با علما می‌نشست، مسئولین را راهنمایی می‌کرد و تذکر می‌داد، به پیر و جوان احترام می‌گذاشت، با جوانان می‌نشست و خود را به سطح آنان پایین می‌آورد، با فقرا و نیازمندان می‌آمیخت و با آنها محشور می‌شد و مردم، حتی مسیحیان و چینی ها همه او را دوست داشتند. تا زمان حال نیز در خانه کسانی که با علمای اندونزی ارتباط دارند عکس او آویخته است.


حبیب سالم عبا و عمامه‌اش را در می‌آورد و شلوار و شنل و لباس حاشیه‌ای می‌پوشید تا با جوان‌ها بنشیند و به سطح آن‌ها بیاید، حتی ممکن است لباس کارگران را بپوشد و با آنها بنشیند. بعضی شبها با دستی  پر از پول به محله بدکاران می‌رفت ، آنها را جمع می کرد و خدا را یادآوری می کرد، آنها را به توبه راهنمایی می کرد و پول بین آنها تقسیم می کرد و از آنها می خواست که گناه را به کسب درآمد تبدیل نکنند و به خانه های خود بازگردند. و اگر پولش تمام می شد، با گریه و هق هق به خانه اش برمی گشت تا اینکه همه در ماشینش صدای گریه او را شنیدند. و از مردم زمان خود و مصر نقل شده است که اگر در میان علما و امیران می نشست، مانند شیر بود و چون مجلس تمام شد با جوانان نشست و عمامه خود را برداشت و با جوانان سخن می‌گفت که آنان را خشنود می کرد و خلق و خوی و روحیات آنان به او گرایش داشت، بلکه غالباً تسلیم سطح آنان می شد و جوانان نیز او را بسیار دوست می‌داشتند، چنان که او آنان را دوست دارد، پس تا امروز در سال 1437 ق افراد مسن زیادی را پیدا کنید که همان جوانان بودند و اگر نزد یکی از آنان برویم و شیخ سالم را یاد کنیم، می بینیم که از حسرت و اشتیاق می گریند.
حبیب سالم عبا و عمامه‌اش را در می‌آورد و شلوار و شنل و لباس حاشیه‌ای می‌پوشید تا با جوان‌ها بنشیند و به سطح آن‌ها بیاید، حتی ممکن است لباس کارگران را بپوشد و با آنها بنشیند. بعضی شبها با دستی  پر از پول به محله بدکاران می‌رفت ، آنها را جمع می‌کرد و خدا را یادآوری می‌کرد، آنها را به توبه راهنمایی می‌کرد و پول بین آنها تقسیم می‌کرد و از آنها می خواست که گناه را به کسب درآمد تبدیل نکنند و به خانه های خود بازگردند. و اگر پولش تمام می شد، با گریه و هق هق به خانه اش برمی گشت تا اینکه همه در ماشینش صدای گریه او را شنیدند. و از مردم زمان خود و مصر نقل شده است که اگر در میان علما و امیران می نشست، مانند شیر بود و چون مجلس تمام شد با جوانان نشست و عمامه خود را برداشت و با جوانان سخن می‌گفت که آنان را خشنود می‌کرد و خلق و خوی و روحیات آنان به او گرایش داشت، بلکه غالباً تسلیم سطح آنان می شد و جوانان نیز او را بسیار دوست می‌داشتند، چنان که او آنان را دوست دارد، پس تا امروز در سال 1437 ق افراد مسن زیادی را پیدا کنید که همان جوانان بودند و اگر نزد یکی از آنان برویم و شیخ سالم را یاد کنیم، می بینیم که از حسرت و اشتیاق می گریند.


اخبار او به قدری جالب است که مجله تورجمان صفحه ای را به ذکر اخبار و شوخی های او اختصاص داده است. و سفر بسیار بود برای ندای خدا و بهره و منفعت و جمع آوری اطلاعات و اسناد و روایت. مردم همه کشورهایی که او به آنجا سفر کرده است، خاطرات خوشی از او دارند.
اخبار او به قدری جالب است که مجله تورجمان صفحه ای را به ذکر اخبار و شوخی های او اختصاص داده است. و سفر بسیار بود برای ندای خدا و بهره و منفعت و جمع آوری اطلاعات و اسناد و روایت. مردم همه کشورهایی که او به آنجا سفر کرده است، خاطرات خوشی از او دارند.
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۴۴

ویرایش