شهید اول: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ آوریل ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'می کرد' به 'می‌کرد'
جز (جایگزینی متن - 'می آمد' به 'می‌آمد')
جز (جایگزینی متن - 'می کرد' به 'می‌کرد')
خط ۶۵: خط ۶۵:
رضی الدین ابوطالب محمد، بزرگترین فرزند شهید، دانشمندی فاضل و والا مقام بود که از پدرش و ابن معیه و دیگر [[محدثان]] [[حدیث]] نقل می کند <ref>امل الآمل، همان ص 179</ref> ضیاءالدین ابوالقاسم علی، فرزند دیگر شهید، شخصیتی بزرگوار و مورد اعتماد بود و در شمار پرهیزکاران و صالحان جای داشت، که از پدر و دیگر استادان حدیث، روایت نقل می کند و محمدبن داوود مؤذن عاملی از او حدیث نقل می کند <ref>امل الآمل، همان ص 134</ref> فرزند دیگر شهید اول، جمال الدین ابومنصور حسن است که از محققان و فقهای برجسته بود و از دست پدر به دریافت اجازه ی نقل حدیث مفتخر گردید <ref>امل الآمل، همان ص 67</ref> دختر شهید، ام الحسن فاطمه است که به <big>استاد حدیث</big> معروف است.  
رضی الدین ابوطالب محمد، بزرگترین فرزند شهید، دانشمندی فاضل و والا مقام بود که از پدرش و ابن معیه و دیگر [[محدثان]] [[حدیث]] نقل می کند <ref>امل الآمل، همان ص 179</ref> ضیاءالدین ابوالقاسم علی، فرزند دیگر شهید، شخصیتی بزرگوار و مورد اعتماد بود و در شمار پرهیزکاران و صالحان جای داشت، که از پدر و دیگر استادان حدیث، روایت نقل می کند و محمدبن داوود مؤذن عاملی از او حدیث نقل می کند <ref>امل الآمل، همان ص 134</ref> فرزند دیگر شهید اول، جمال الدین ابومنصور حسن است که از محققان و فقهای برجسته بود و از دست پدر به دریافت اجازه ی نقل حدیث مفتخر گردید <ref>امل الآمل، همان ص 67</ref> دختر شهید، ام الحسن فاطمه است که به <big>استاد حدیث</big> معروف است.  


علما و اساتید بزرگ از او به نیکی یاد کرده اند و نیز شهید اول پیوسته از دختر دانشمندش ستایش می کرد و به زنان دستور می داد که او را الگو و اسوه ی خویش قرار دهند و در مسائل شرعی و عبادی به وی مراجعه کنند <ref>امل الآمل، همان ص 193</ref> شهید ثانی (911- 965 یا 966 ق) می گوید : من نوشته ی سید بزرگوار تاج الدین ابن معیه را دیدم که به استاد ما شمس الدین محمدبن مکی و دو فرزندش محمد و علی و نیز خواهرشان ام الحسن فاطمه، اجازه نقل روایت داده بود. <ref>امل الآمل، همان ص 179</ref>  
علما و اساتید بزرگ از او به نیکی یاد کرده اند و نیز شهید اول پیوسته از دختر دانشمندش ستایش می‌کرد و به زنان دستور می داد که او را الگو و اسوه ی خویش قرار دهند و در مسائل شرعی و عبادی به وی مراجعه کنند <ref>امل الآمل، همان ص 193</ref> شهید ثانی (911- 965 یا 966 ق) می گوید : من نوشته ی سید بزرگوار تاج الدین ابن معیه را دیدم که به استاد ما شمس الدین محمدبن مکی و دو فرزندش محمد و علی و نیز خواهرشان ام الحسن فاطمه، اجازه نقل روایت داده بود. <ref>امل الآمل، همان ص 179</ref>  


=هجرت شهید اول به حله ی عراق=
=هجرت شهید اول به حله ی عراق=
خط ۷۹: خط ۷۹:
شهید اول در سال 755 ق در سن 21 سالگی به زادگاهش، جزین باز می‌گردد و در اولین فرصت مدرسه علمیه ی وسیع و گسترده ای را بنیاد می گذارد و از این طریق موفق به تعلیم و تربیت تعداد زیادی از داوطلبان علوم دینی می شود که از آن جمله می توان سید بدرالدین حسن بن ایوب مشهور به ابن نجم الدین اعرجی حسینی، شیخ شمس الدین محمدبن عبدالعالی کرکی عاملی، زین الدین ابوالحسن علی بن حسن مشهور به «ابن خازن»، شمس الدین محمدبن نجده معروف به «ابن نجده» و شرف الدین مقداد بن عبدالله مشهور به «فاضل مقداد» نویسنده ی کتاب <big>کنزالعرفان فی فقه القرآن</big> را نام برد <ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج107، ص 194</ref> وی علاوه بر تدریس و تربیت شاگردان، پاسخگوی مشکلات مذهبی، اعتقادی و اجتماعی مردم بوده است. وی ملجا شیعه و پرچمدار شریعت بود و هنوز نظریات علمی و فقهی وی سرچشمه ی آرای فقهی دانشمندان ماست و کتاب هایش مرجع فقیهان و آرای علمی او نقطه ی استناد آرائشان می باشد.
شهید اول در سال 755 ق در سن 21 سالگی به زادگاهش، جزین باز می‌گردد و در اولین فرصت مدرسه علمیه ی وسیع و گسترده ای را بنیاد می گذارد و از این طریق موفق به تعلیم و تربیت تعداد زیادی از داوطلبان علوم دینی می شود که از آن جمله می توان سید بدرالدین حسن بن ایوب مشهور به ابن نجم الدین اعرجی حسینی، شیخ شمس الدین محمدبن عبدالعالی کرکی عاملی، زین الدین ابوالحسن علی بن حسن مشهور به «ابن خازن»، شمس الدین محمدبن نجده معروف به «ابن نجده» و شرف الدین مقداد بن عبدالله مشهور به «فاضل مقداد» نویسنده ی کتاب <big>کنزالعرفان فی فقه القرآن</big> را نام برد <ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج107، ص 194</ref> وی علاوه بر تدریس و تربیت شاگردان، پاسخگوی مشکلات مذهبی، اعتقادی و اجتماعی مردم بوده است. وی ملجا شیعه و پرچمدار شریعت بود و هنوز نظریات علمی و فقهی وی سرچشمه ی آرای فقهی دانشمندان ماست و کتاب هایش مرجع فقیهان و آرای علمی او نقطه ی استناد آرائشان می باشد.


آوازه اش در زمینه فقه و اصول و سهم بزرگش در پیشرفت علوم، روشن تر از آن است که نیازی به شرح و بیان داشته باشد وستودن وی. به ستودن خورشید می ماند که خود مایه ی ستایش مدح کننده ی آن است <ref>عبدالحسین امینی، شهیدان راه فضیلت، ترجمه جلال الدین فارصی، ص 156</ref> همچنین شیخ حر عاملی درباره ی شهید اول می‌نویسد که دانشمندی معتبر، فقیه و محدثی دقیق و مورد اعتماد، دریا دل کامل، جامع فنون عملی و نقلی، زاهد و عابدی پارسا، شاعر و ادیبی اهل قلم، یگانه ی روزگار و درعصر خود بی نظیر بود <ref>محمدبن حسن حر عاملی، امل الآمل ، ج 1، ص 181</ref> وی با اطلاع و آگاهی کامل از فقه غنی شیعه با دانشمندان بزرگ اهل سنت نیز در ارتباط بود و در حوزه های درس آن ها شرکت می کرد. چنان بر نظرات فقهی آنان آگاهی و تسلط داشت که اهل سنت در اعمال عبادی و مسائل مذهبی به وی مراجعه می‌کردند و بر مذهب آنان فتوا می داد.  
آوازه اش در زمینه فقه و اصول و سهم بزرگش در پیشرفت علوم، روشن تر از آن است که نیازی به شرح و بیان داشته باشد وستودن وی. به ستودن خورشید می ماند که خود مایه ی ستایش مدح کننده ی آن است <ref>عبدالحسین امینی، شهیدان راه فضیلت، ترجمه جلال الدین فارصی، ص 156</ref> همچنین شیخ حر عاملی درباره ی شهید اول می‌نویسد که دانشمندی معتبر، فقیه و محدثی دقیق و مورد اعتماد، دریا دل کامل، جامع فنون عملی و نقلی، زاهد و عابدی پارسا، شاعر و ادیبی اهل قلم، یگانه ی روزگار و درعصر خود بی نظیر بود <ref>محمدبن حسن حر عاملی، امل الآمل ، ج 1، ص 181</ref> وی با اطلاع و آگاهی کامل از فقه غنی شیعه با دانشمندان بزرگ اهل سنت نیز در ارتباط بود و در حوزه های درس آن ها شرکت می‌کرد. چنان بر نظرات فقهی آنان آگاهی و تسلط داشت که اهل سنت در اعمال عبادی و مسائل مذهبی به وی مراجعه می‌کردند و بر مذهب آنان فتوا می داد.  


خودش می‌نویسد مصنفات و مروّیات حدود چهل تن از علمای مکه، مدینه، [[بغداد]]، [[دمشق]]، [[بیت المقدس]] و مقام خلیل در [[فلسطین]] را از آنان روایت می کنم. من صحیح بخاری را از گروه زیادی به سند خود آن ها از بخاری و نیز صحیح مسلم، مسند ابی داوود، جامع ترمذی، مسند احمد و دیگر کتاب های آنان را روایت می کنم <ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج 3، ص 437</ref> شهید اول به منظور دیدار و ملاقات علمای بزرگ اسلام و کسب تجارب و بهره مندی از اندوخته های آنان به سیر آفاق پرداخت و به مراکز علمی دمشق، مصر، فلسطین، مکه و مدینه و دیگر شهرها مسافرت کرد. در سال 768 ق در دمشق به محضر فیلسوف بزرگ شیعی و حکیم فرزانه، قطب الدین رازی، مشرف شد و از خرمن دانش او خوشه ها چید و به گواهی نقل روایت از دست مبارکش مفتخر گشت.<ref>محمدمهدی آصفی، مقدمه اللمعه الدمشقیه، ج 1، ص 94</ref>  
خودش می‌نویسد مصنفات و مروّیات حدود چهل تن از علمای مکه، مدینه، [[بغداد]]، [[دمشق]]، [[بیت المقدس]] و مقام خلیل در [[فلسطین]] را از آنان روایت می کنم. من صحیح بخاری را از گروه زیادی به سند خود آن ها از بخاری و نیز صحیح مسلم، مسند ابی داوود، جامع ترمذی، مسند احمد و دیگر کتاب های آنان را روایت می کنم <ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج 3، ص 437</ref> شهید اول به منظور دیدار و ملاقات علمای بزرگ اسلام و کسب تجارب و بهره مندی از اندوخته های آنان به سیر آفاق پرداخت و به مراکز علمی دمشق، مصر، فلسطین، مکه و مدینه و دیگر شهرها مسافرت کرد. در سال 768 ق در دمشق به محضر فیلسوف بزرگ شیعی و حکیم فرزانه، قطب الدین رازی، مشرف شد و از خرمن دانش او خوشه ها چید و به گواهی نقل روایت از دست مبارکش مفتخر گشت.<ref>محمدمهدی آصفی، مقدمه اللمعه الدمشقیه، ج 1، ص 94</ref>  
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۰۷۸

ویرایش