۸۵٬۹۶۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می کنند' به 'میکنند') |
جز (جایگزینی متن - 'می دهد' به 'میدهد') |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
ظاهرگفتارابن عباس این است که برخی از معانی قرآن از ضروریات دینی بوده که درکش بر همگان بدیهی و روشن است بگونهای که همه مسلمین بدان اذعان دارند. برخی از معانی قرآن هم تنها برای کسانی که عارف به لغت عربی هستند واضح و ضروری است اما برخی از معانی بگونهای است که فقط علماء نسبت بدان اگاهی دارند.[[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قرآن#%20ftn4|[4]]] | ظاهرگفتارابن عباس این است که برخی از معانی قرآن از ضروریات دینی بوده که درکش بر همگان بدیهی و روشن است بگونهای که همه مسلمین بدان اذعان دارند. برخی از معانی قرآن هم تنها برای کسانی که عارف به لغت عربی هستند واضح و ضروری است اما برخی از معانی بگونهای است که فقط علماء نسبت بدان اگاهی دارند.[[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قرآن#%20ftn4|[4]]] | ||
ایشان ادامه | ایشان ادامه میدهد مراد ابن عباس از علماء در قسم سوم اهل بیت ع میباشند بجهت انکه او از شاگردان امام علی ع بوده و گفتارش موافق مطلبی است که از امام ع شنیده است.[[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قرآن#%20ftn5|[5]]] | ||
==محدث بحرانی در تفسیر برهان== | ==محدث بحرانی در تفسیر برهان== | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
چون آنچه این آیه شریفه بیان نموده یا معنایى است موافق با ظاهر آیه که خود الفاظ آیه، آن معنا را مىفهماند، هر چند که احتیاج به تدبر و بحث داشته باشد، و یا معنایى است که ظاهر آیه نامبرده آن را نمىرساند خلاصه کلام، اینکه مىفرماید: « چرا در قرآن تدبر نمىکنید » منظورش معنایى است خلاف ظاهر این عبارت، چنین سخنى مناسب مقام تحدى نیست، و حجت با آن تمام نمىشود، و این بسیار روشن است..[[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قرآن#%20ftn16|[16]]] | چون آنچه این آیه شریفه بیان نموده یا معنایى است موافق با ظاهر آیه که خود الفاظ آیه، آن معنا را مىفهماند، هر چند که احتیاج به تدبر و بحث داشته باشد، و یا معنایى است که ظاهر آیه نامبرده آن را نمىرساند خلاصه کلام، اینکه مىفرماید: « چرا در قرآن تدبر نمىکنید » منظورش معنایى است خلاف ظاهر این عبارت، چنین سخنى مناسب مقام تحدى نیست، و حجت با آن تمام نمىشود، و این بسیار روشن است..[[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قرآن#%20ftn16|[16]]] | ||
.ایشان ادامه | .ایشان ادامه میدهد: استغنای قرآن در تفسیر به غیر خود منافاتی با رجوع به روایات در بیان تفصیلی احکام و نظائر ان نخواهد داشت: | ||
...بله، البته جزئیات احکام چیزى نیست که هر کس بتواند مستقلا و بدون مراجعه به بیانات رسول خدا ( ص ) آن را از قرآن کریم استخراج کند، هم چنان که خود قرآن هم مردم را به آن جناب ارجاع داده، و فرموده: « ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوه وَما نَهاکُمْ عَنْه فَانْتَهُوا » و در این معنا آیاتى دیگر نیز هست، و همچنین جزئیات قصص و معارفى از قبیل مساله معاد..[[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قرآن#%20ftn17|[17]]] | ...بله، البته جزئیات احکام چیزى نیست که هر کس بتواند مستقلا و بدون مراجعه به بیانات رسول خدا ( ص ) آن را از قرآن کریم استخراج کند، هم چنان که خود قرآن هم مردم را به آن جناب ارجاع داده، و فرموده: « ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوه وَما نَهاکُمْ عَنْه فَانْتَهُوا » و در این معنا آیاتى دیگر نیز هست، و همچنین جزئیات قصص و معارفى از قبیل مساله معاد..[[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قرآن#%20ftn17|[17]]] |