۸۸٬۱۶۴
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نشان دهنده' به 'نشاندهنده') |
جز (جایگزینی متن - 'می کرد' به 'میکرد') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
ابن سعد، الطبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، انتشارات فرهنگ و اندیشه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۱۹</ref> یا ۶۲ <ref> طبری، محمد بن جریر؛ تاریخ الطبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، ۱۳۷۵، چاپ پنجم، ج۹، ص۳۸۰۷</ref> در شهر حلوان مصر که پدرش امیر آنجا بود بدنیا آمد. مادر او، ام عاصم؛ دختر عاصم بن عمر بن خطاب است. <ref> یعقوبی، ابن واضح؛ تاریخ یعقوبی، ترجمه محمدابراهیم آیتی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۱، چاپ ششم، ج۲، ص۲۶۱</ref> | ابن سعد، الطبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، انتشارات فرهنگ و اندیشه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۱۹</ref> یا ۶۲ <ref> طبری، محمد بن جریر؛ تاریخ الطبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، ۱۳۷۵، چاپ پنجم، ج۹، ص۳۸۰۷</ref> در شهر حلوان مصر که پدرش امیر آنجا بود بدنیا آمد. مادر او، ام عاصم؛ دختر عاصم بن عمر بن خطاب است. <ref> یعقوبی، ابن واضح؛ تاریخ یعقوبی، ترجمه محمدابراهیم آیتی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۱، چاپ ششم، ج۲، ص۲۶۱</ref> | ||
از زندگی او تا قبل از حکومت، اطلاع زیادی در دست نیست. پدرش وى را جهت فراگیرى ادب از مصر به مدینه فرستاد و بنزد عبیداللّه بن عبداللّه رفت و آمد | از زندگی او تا قبل از حکومت، اطلاع زیادی در دست نیست. پدرش وى را جهت فراگیرى ادب از مصر به مدینه فرستاد و بنزد عبیداللّه بن عبداللّه رفت و آمد میکرد و از او علم و ادب می آموخت. | ||
در سال ۸۵ هجری عبدالملک بن مروان او را از مدینه فراخواند و دخترش فاطمه را به همسری او درآورد <ref>ابن کثیر، اسماعیل؛ البدایه والنهایه، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷، ج۹، ص۱۹۳</ref> و او را استاندار منطقه خناصره، <ref>خناصره «5» [خ ص ر] شهرکى از کارگزارى حلب که برابر قنّسرین در بیابان است. حموی، یاقوت؛ معجم البلدان/ترجمه، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، 1383، ج 2، ص 314</ref> نمود. <ref> طقوش، محمد سهیل؛ دولت امویان، ترجمه حجت الله جودکی، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، 1380، چاپ اول، ص 142</ref> پس از به قدرت رسیدن [[ولید بن عبدالملک]] <ref>ر.ک:مقاله ولید بن عبدالملک</ref> در سال ۸۶ هجری، عمر بن عبدالعزیز همچنان استاندار منطقه خناصره باقی ماند. | در سال ۸۵ هجری عبدالملک بن مروان او را از مدینه فراخواند و دخترش فاطمه را به همسری او درآورد <ref>ابن کثیر، اسماعیل؛ البدایه والنهایه، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷، ج۹، ص۱۹۳</ref> و او را استاندار منطقه خناصره، <ref>خناصره «5» [خ ص ر] شهرکى از کارگزارى حلب که برابر قنّسرین در بیابان است. حموی، یاقوت؛ معجم البلدان/ترجمه، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، 1383، ج 2، ص 314</ref> نمود. <ref> طقوش، محمد سهیل؛ دولت امویان، ترجمه حجت الله جودکی، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، 1380، چاپ اول، ص 142</ref> پس از به قدرت رسیدن [[ولید بن عبدالملک]] <ref>ر.ک:مقاله ولید بن عبدالملک</ref> در سال ۸۶ هجری، عمر بن عبدالعزیز همچنان استاندار منطقه خناصره باقی ماند. |