نقد مبنای تکفیری ها در منع تقرب به خداوند از طریق اولیای الهی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'می فرمود' به 'میفرمود') |
جز (جایگزینی متن - 'می گرد' به 'میگرد') |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
==نقد== | ==نقد== | ||
باید گفت اساس این مبنا به درك ناصواب تكفیریها و [[وهابیت|وهابیت]] از معنای توحید و شرك بر | باید گفت اساس این مبنا به درك ناصواب تكفیریها و [[وهابیت|وهابیت]] از معنای توحید و شرك بر میگردد بدین معنا كه وقتی صرف توجه و طلب به اولیای الهی بدون انكه به نوع نگاه طلب كننده و محتوای خواسته اش نگریسته شود نتیجه اش همین است كه دیگران را بدان متهم می كنند . در حالی كه غالب افرادی كه به سمت اولیای الهی حتی بعد از مماتشان كنار قبورشان رفته و انان را واسطه تقرب خویش بسوی خداوند قرار میدهند نظر استقلالی به انها نداشته و منكر عبادت انان میباشند . در حالی كه مشركین عصر رسالت بتهایشان را می پرستیدند و ضمن نگاه استقلالی به انها معتقد به ربوبیت انان در نظام هستی بودند. بعلاوه انكه همانگونه كه در مبحث توسل بیان گردید نظام عالم بر اساس [[اسباب و مسببات]] بنا گردیده است و در همین راستا اولیای الهی مجاری فیض الهی بر بندگان میباشند از اینرو توسل و تقرب الهی از طریق انان منافاتی با توحید نخواهد داشت. | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۶ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۳۶
جریانهای تکفیری در جهان اسلام بر اساس مبانی اعتقادی خاصی شکل گرفته است که شناخت دقیق آنها می تواند اولا ماهیت حقیقی شان را نشان داده و آنگاه کیفیت مقابله و موضعگیری صحیح با آنها را پدیدار سازد. یکی از مبانی اعتقادی جریانهای تکفیری منع توسل به اولیای الهی است که در این مقاله به نقد آن پرداخته شده و عدم منافات توسل با توحید تبیین گردیده است.
نقد مبنای جریانهای تکفیری در منع تقرب به خداوند از طریق اولیای الهی
گفتار ابن تیمیه
ایشان می گوید اجماع و اتفاق مسلمانان بر این است كه تقرب جستن به خداوند و اجابت خواستهها از طریق توسل و طلب از اولیاء الهی بعد از مماتشان و نیز در زمان حیاتشان انگاه كه غائب هستند بدعت است چون هیچیك از انبیای الهی چنین روشی را تشریع ننمودهاند بنابر این نمیتوان انها یا ملائكه الهی را مورد خطاب قرار داد كه برای دیگران شفاعت نمایند و نیز ارائه خواستهها به انها به شكل های مختلف از قبیل نوشتن نامه برای انان و ...بدعت خواهد بود. راه تقرب بخداوند باید از طریقی باشد كه مشروع باشد بدین معنا كه از ناحیه الهی بدان دستور داده شده باشدو تقرب جستن بخداوند از غیر طریق شرع گمراهی خواهد بود. [۱] .
ایشان در بخشی دیگری از گفتارشان می گوید : .....كسانی كه بعد از مرگ انبیا و صالحین انان را می خوانند و خواستههای شان با انان در میان می گذارند مشرك خواهند بود .مضافا بر اینكه بر اساس ایات قرآن ملائكه الهی برای مومنین – بدون انكه درخواستی از انان بشود – دعا و استغفار می كنند. [۲]
محمد ابوزهره در تبیین دیدگاه ابن تیمیه در این زمینه می گوید : از انجا كه هیچیك از اولیای الهی حتی انهائی كه قدرت بر انجام كارهای خوارق عادت دارند در برابر احكام الهی با سایر مردم یكسان بوده و معافیتی از احكام الهی ندارند بلكه همگی انان در برابر خداوند همانند دیگران نسبت به اعمالشان مسئول هستند از اینرو تقرب به خداوند از طریق انان مشروع نیست .همانطور كه پیامبربه نزدیكانش میفرمود جانتان را با خداوند معامله كنید من قادر نسستم كه به شما در پسشگاه الهی كمك نمایم . [۳]
نقد
باید گفت اساس این مبنا به درك ناصواب تكفیریها و وهابیت از معنای توحید و شرك بر میگردد بدین معنا كه وقتی صرف توجه و طلب به اولیای الهی بدون انكه به نوع نگاه طلب كننده و محتوای خواسته اش نگریسته شود نتیجه اش همین است كه دیگران را بدان متهم می كنند . در حالی كه غالب افرادی كه به سمت اولیای الهی حتی بعد از مماتشان كنار قبورشان رفته و انان را واسطه تقرب خویش بسوی خداوند قرار میدهند نظر استقلالی به انها نداشته و منكر عبادت انان میباشند . در حالی كه مشركین عصر رسالت بتهایشان را می پرستیدند و ضمن نگاه استقلالی به انها معتقد به ربوبیت انان در نظام هستی بودند. بعلاوه انكه همانگونه كه در مبحث توسل بیان گردید نظام عالم بر اساس اسباب و مسببات بنا گردیده است و در همین راستا اولیای الهی مجاری فیض الهی بر بندگان میباشند از اینرو توسل و تقرب الهی از طریق انان منافاتی با توحید نخواهد داشت.