خلفای راشدین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (جایگزینی متن - 'می فرماید' به 'می‌فرماید')
جز (جایگزینی متن - 'می گویند' به 'می‌گویند')
خط ۱۵: خط ۱۵:
موافقان این اصطلاح، این دوره سی ساله را دوره طلایی صدر اسلام ذکر کرده‌اند که ایمان و عدالت و فضائل [[اسلامی]] در آن شکوفا شده بود. این افراد عنوان راشدین را متمایز کننده خلفای صدر [[اسلام]] از خلفای ناپاک و دنیادوست [[بنی امیه]]<ref>ر.ک:مقاله بنی امیه</ref> دانسته‌اند. هر چند برخی دیگر، این اصطلاح را توطئه عثمانیه برای مقابله با نظریه [[امامت]] [[شیعیان]] قلمداد کرده‌اند.
موافقان این اصطلاح، این دوره سی ساله را دوره طلایی صدر اسلام ذکر کرده‌اند که ایمان و عدالت و فضائل [[اسلامی]] در آن شکوفا شده بود. این افراد عنوان راشدین را متمایز کننده خلفای صدر [[اسلام]] از خلفای ناپاک و دنیادوست [[بنی امیه]]<ref>ر.ک:مقاله بنی امیه</ref> دانسته‌اند. هر چند برخی دیگر، این اصطلاح را توطئه عثمانیه برای مقابله با نظریه [[امامت]] [[شیعیان]] قلمداد کرده‌اند.


=چرا به جانشینان پیامبر خلفای راشدین می گویند=
=چرا به جانشینان پیامبر خلفای راشدین می‌گویند=


خلفای راشدین به جانشینان [[پیامبر خدا(ص)]] اطلاق می‌گردد و این عنوانی است که خود آن حضرت داده است چنانچه می‌فرماید: فعلیکم بسنتی و سنة الخلفاء الراشدین المهدیین . یعنی به سنت من و سنت خلفای راشدین و هدایت کننده بعد از من تمسک جویید.<ref>امام احمد و ابوداود و ترمذی و ابن ماجه</ref>  
خلفای راشدین به جانشینان [[پیامبر خدا(ص)]] اطلاق می‌گردد و این عنوانی است که خود آن حضرت داده است چنانچه می‌فرماید: فعلیکم بسنتی و سنة الخلفاء الراشدین المهدیین . یعنی به سنت من و سنت خلفای راشدین و هدایت کننده بعد از من تمسک جویید.<ref>امام احمد و ابوداود و ترمذی و ابن ماجه</ref>  

نسخهٔ ‏۱۰ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۵۳

خلفای راشدین
خلفای راشدین
نام خلفای راشدین ، خلفای اربعه یا چهار یار


خلفای راشدین، عنوانی است که اهل سنت به نخستین حاکمان پس از پیامبر اکرم (ص) داده‌اند. خلفای راشدین به ترتیب عبارتند از ابوبکر[۱]، عمر[۲]، عثمان[۳] و علی (ع)[۴].

در برخی منابع، حسن بن علی (ع) هم در شمار خلفای راشدین ذکر شده است. عده‌ای این اصطلاح را مستند به روایتی از رسول اکرم (ص) می‌دانند که در آن، خلافت پس از پیامبر، سی سال دانسته شده است.

موافقان این اصطلاح، این دوره سی ساله را دوره طلایی صدر اسلام ذکر کرده‌اند که ایمان و عدالت و فضائل اسلامی در آن شکوفا شده بود. این افراد عنوان راشدین را متمایز کننده خلفای صدر اسلام از خلفای ناپاک و دنیادوست بنی امیه[۵] دانسته‌اند. هر چند برخی دیگر، این اصطلاح را توطئه عثمانیه برای مقابله با نظریه امامت شیعیان قلمداد کرده‌اند.

چرا به جانشینان پیامبر خلفای راشدین می‌گویند

خلفای راشدین به جانشینان پیامبر خدا(ص) اطلاق می‌گردد و این عنوانی است که خود آن حضرت داده است چنانچه می‌فرماید: فعلیکم بسنتی و سنة الخلفاء الراشدین المهدیین . یعنی به سنت من و سنت خلفای راشدین و هدایت کننده بعد از من تمسک جویید.[۶]

راشد به معنی چیست

راشد به معنای هدایت شده است و خلفای راشدین به ترتیب عبارتند از ابوبکر، عمر، عثمان و امام علی (ع). [۷] بیشتر نویسندگان معاصر نیز در ذکر خلفای راشدین فقط از چهار خلیفه[۸] اول نام می‌برند. [۹]

خلفای راشدین چند نفر بودند

بر این اساس و طبق توالی زمان، برخی مورخان متقدم از امام حسن (ع) که دوران خلافت وی کمتر از ده ماه بود- نیز در زمره خلفای راشدین یاد کرده‌اند، از جمله مسعودی [۱۰] روایتی از پیامبر نقل کرده است که فرمود «پس از من سی سال خلافت خواهد بود». او دوره جانشینان پیامبر را از آغاز خلافت ابوبکر تا پایان خلافت امام حسن سی سال تمام دانسته است. بنابه نقل ابن‌بابویه [۱۱]

امام حسن عسکری (ع)، سعد بن عبداللّه اشعری (متوفی ۳۰۱) را، به این حدیثِ مقبول نزد معتقدان به مکتب خلافت راهنمایی کرده و توضیح داده است که مراد آنان از این حدیث، دوران خلافت چهار خلیفه نخست است.

بعضی نیز عمر بن عبدالعزیز، هشتمین خلیفه اموی (حک: ۹۹-۱۰۱)، را پنجمین نفر از خلفای راشدین ذکر کرده‌اند. [۱۲]

به نظر می‌رسد مستند عنوان «خلفای راشدین»، حدیث دیگری است منسوب به پیامبر اکرم(ص) که با‌ اندک تفاوتی در مجامع حدیثی اهل‌سنّت نقل شده است. [۱۳]

پس از آن، محدّثان و نویسندگان اهل‌سنّت این عنوان عام را بر چهار خلیفه نخست اطلاق کرده‌اند که به گفته آنان، به سنّت پیامبر اقتدا و آن را حفظ نموده‌اند. [۱۴]

پاره‌ای از محققان درباره این حدیث بحث کرده و آن را ساختگی دانسته‌اند. [۱۵] همچنین، گفته شده است که عثمانیّه (هواخواهان عثمان و دودمان اموی) عنوان خلفای راشدین را درباره نخستین جانشینان پیامبر به کار می‌بردند. [۱۶] با این همه، در متون حدیثی شیعه، گاهی همین عنوان برای ائمه دوازده‌گانه شیعه به کار رفته است. [۱۷]

عقیده شیعیان در مورد خلفای راشدین

شیعه دوازده‌امامی و اسماعیلیان، فرمانروایی سه خلیفهٔ نخست را نادرست می‌گویند.[۱۸] گروه زیدیه به خِلافت فرد خوب با وجود فرد خوب‌تر باور دارند، بدین گونه که علی (ع) شایسته‌ترین تن برای خلافت است ولی خلافت ابوبکر، عُمر و عُثمان را هم می‌پذیرند. [۱۹]

خلفای ثلاثه در عقیده شیعیان

گروهی از شیعیان به سه خلیفه نخست خلفای راشدین یعنی ابوبکر بن ابی قحافه، عمر بن خطاب و عثمان بن عفان به منظور جدا کردن نام علی بن ابی‌طالب(ع) و حسن بن علی بن ابی‌طالب(ع) از سه خلیفهٔ دیگر نام خلفای ثلاثه اطلاق می‌کنند. مثلاً می‌گویند: شاه اسماعیل دوم امر کرده بود روزهای جمعه و در بالای منابر از خلفای ثلاثه به نیکویی سخن گفته شود و از لعنت فرستادن به ایشان خودداری گردد. [۲۰]

پانویس

  1. ر.ک:مقاله ابوبکر
  2. ر.ک:مقاله عمر
  3. ر.ک:مقاله عثمان
  4. ر.ک:مقاله علی (ع)
  5. ر.ک:مقاله بنی امیه
  6. امام احمد و ابوداود و ترمذی و ابن ماجه
  7. ابن اثیر، النهایة، فی غریب الحدیث و الاثر، ج۲، ص۲۲۵؛ ابن منظور، ذیل راشد
  8. ر.ک:مقاله خلیفه
  9. حسن ابراهیم حسن، تاریخ الاسلام: السیاسی و الدینی و الثقافی و الاجتماعی، ج۱، صص۲۰۳- ۲۷۴؛ باسورث، صص۱- ۲
  10. مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب (بیروت)، ج۳، ص۱۸۴
  11. ابن‌بابویه، محمد علی، کمال‌الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۴۶۲، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ش
  12. ابن‌عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الانتقاء فی فضائل الائمة الثلاثة الفقهاء، ج۱، ص۱۳۶-۱۳۷، چاپ عبدالفتاح ابوغُدّه، حلب ۱۴۱۷/۱۹۹۷
  13. ابن‌ماجه، محمد بن یزید، سنن ابن‌ماجة، ج۱، ص۱۶، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴، چاپ افست بیروت، بی‌تا
  14. ابن‌خُزیمه، ابوبکر، صحیح ابن‌خُزیمة، ج۴، ص۳۲۵، چاپ محمد مصطفی اعظمی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲
  15. حسینی میلانی، علی، رسالة فی حدیث «علیکم بسنتی و سنة الخلفاء الراشدین»، ج۱، ص۵-۶۰، قم ۱۴۱۸
  16. مدرسی طباطبائی، حسین، مکتب در فرایند تکامل: نظری بر تطور مبانی فکری تشیع در سه قرن نخستین، ج۱، ص۱۴۱، ۱۳۷۴ش
  17. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۲۵، ص۱۷۴
  18. الشافی فی الامامة ج ۱ شریف المرتضی ص ۱۸۲ ۱۸۲
  19. المزار شیخ مفید ص ۱۵۴
  20. حسینی استرآبادی، حسن بن مرتضی. از شیخ صفی تا شاه صفی. به کوشش احسان اشراقی. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۶، صفحهٔ ۹۹