۸۷٬۸۵۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می گرد' به 'میگرد') |
جز (جایگزینی متن - 'می گویند' به 'میگویند') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
در مورد اسم نقشبند و وجه تسمیه نقشبدیه چند وجه ذکر شده است: | در مورد اسم نقشبند و وجه تسمیه نقشبدیه چند وجه ذکر شده است: | ||
1. نقشبند در بخارا اسم قریه ای است که شیخ بهاءالدین منسوب به آن شده است. | 1. نقشبند در بخارا اسم قریه ای است که شیخ بهاءالدین منسوب به آن شده است. | ||
2. بعضی ها | 2. بعضی ها میگویند که ذکر خداوند متعال در اثر گفتن زیاد در قلب او نقش بسته بود به این دلیل به او نقشبندی گفتهاند. | ||
3. برخی گفتهاند که او مانند پدرش بافندة پارچه ای بنام کیمخا (کیمخاف) بوده و بر این پارچه ها نقش های گل می زده است بدین سبب به شاه نقشبند معروف گشته و به نقشبندی ملقب گردیده است. | 3. برخی گفتهاند که او مانند پدرش بافندة پارچه ای بنام کیمخا (کیمخاف) بوده و بر این پارچه ها نقش های گل می زده است بدین سبب به شاه نقشبند معروف گشته و به نقشبندی ملقب گردیده است. | ||
خط ۲۱۲: | خط ۲۱۲: | ||
وقوف قلبی را بر دو معنی گرفته اند. یکی آنکه دل ذاکر در عین ذکر واقف و آگاه باشدبه حق سبحانه. و در این معنی عبیدالله احرار گفته است: ( وقوف قلبی عبارت است از آگاهی و حاضر بودن دل است به جناب حق سبحانه بر آن وجه که دل را هیچ بایستی غیر از حق سبحانه نباشد".باز همو گوید : (در حین ذکر ارتباط و آگاهی به مذکور شرط است و این آگاهی را شهود و وصول و وجود و وقوف قلبی گویند) . | وقوف قلبی را بر دو معنی گرفته اند. یکی آنکه دل ذاکر در عین ذکر واقف و آگاه باشدبه حق سبحانه. و در این معنی عبیدالله احرار گفته است: ( وقوف قلبی عبارت است از آگاهی و حاضر بودن دل است به جناب حق سبحانه بر آن وجه که دل را هیچ بایستی غیر از حق سبحانه نباشد".باز همو گوید : (در حین ذکر ارتباط و آگاهی به مذکور شرط است و این آگاهی را شهود و وصول و وجود و وقوف قلبی گویند) . | ||
معنی دیگر آن است که ذاکر از دل خود واقف باشد. یعنی ( دراثنای ذکر متوجه به این قطعه لحم صنوبری الشکل شود که او را به مجاز دل | معنی دیگر آن است که ذاکر از دل خود واقف باشد. یعنی ( دراثنای ذکر متوجه به این قطعه لحم صنوبری الشکل شود که او را به مجاز دل میگویند ...و او را مشغول و گویا به ذکر گرداند و مگذارد که از ذکر و مفهوم ذکر غافل و ذاهل گردد. | ||
خواجه بهاءالدین نشبند در ذکر بازداشتن نفس (حبس نفس) را لازم نمی شمردند ،اگر چه آن را مفید مىدانستند. ولی وقوف قلبی را (به هر دو معنی که گفته شد) لازم مىدانستهاند. ( رعایت وقوف قلبی را مهمتر میداشتند و لازم می شمردند .زیرا که خلاصه ی آنچه مقصود است از ذکر وقوف قلبی است ) . | خواجه بهاءالدین نشبند در ذکر بازداشتن نفس (حبس نفس) را لازم نمی شمردند ،اگر چه آن را مفید مىدانستند. ولی وقوف قلبی را (به هر دو معنی که گفته شد) لازم مىدانستهاند. ( رعایت وقوف قلبی را مهمتر میداشتند و لازم می شمردند .زیرا که خلاصه ی آنچه مقصود است از ذکر وقوف قلبی است ) . |