تقی الدین الهلالی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰: خط ۲۰:


=تولد و خانواده=
=تولد و خانواده=
تقی الدین در روستای الفرخ به دنیا آمد که «الفيضة القديمة» نیز نامیده می‌شد، در چند مایلی الریصانی، دره ای از شهر دارماسا که اکنون با نام تاولت در جنوب پادشاهی مراکش شناخته می شود. او در خانواده ای از علما بزرگ شد و پدر و پدربزرگش در آن کشور حقوقدانان بودند.  
تقی الدین در روستای الفرخ به دنیا آمد که «الفيضة القديمة» نیز نامیده می‌شد، در چند مایلی الریصانی، دره‌ای از شهر سجلماسه که اکنون با نام تافیلالت در جنوب پادشاهی [[مراکش]] شناخته می‌شود. او در خانواده‌ای از علما بزرگ شد و پدر و پدربزرگش در آن کشور از فقها بودند.  


=تحصیلات=
=تحصیلات=
او قرآن را برای پدرش خواند و آن را هنگامی که دوازده ساله بود حفظ کرد و شیخ تندقی الشنگیتی شروع به حفظ اختصار خلیل کرد و علوم فقه عربی و مالکی را برای او خواند تا اینکه شیخ در غیاب او از او آگاه شد.
او [[قرآن]] را نزد پدرش خواند و در دوازده سالگی آن را حفظ کرد. سپس نزد شیخ تندغی شنقیطی شروع به حفظ مختصر خلیل کرد و علوم لغت عربی و فقه مالکی را نزد او خواند تا جایی که شیخ در نبود استادش جانشین او می‌شد.


او یادگیری اولیه خود را به پایان رساند و تنها ۱۵ سال داشت. پس از مرگ پدرش بین قبایل حرکت کرد، در زیان ساکن شد، مردم را در مسجد خانه کرد، قرآن را به کودکان آموخت و در آنجا آتلانتیک امازیغ را آموخت. [ او برای از سرگیری مطالعات خود به دست شیخ محمد بن حبیب الشنجیتی بازگشت. پس از مرگ دومی در سال ۱۹۱۹ به اوجدا رفت و مدتی توسط قاضی احمد الاسکرج تدریس شد و در زبان، دستور زبان، ادبیات، فقه و تفسیر جنگید.
در سن 15 سالگی یادگیری اولیه او به پایان رسید. پس از مرگ پدرش بین قبایل جابجا می‌شد، تا اینکه در «زیان» ساکن و امام جماعت مردم در مسجد شد. قرآن را به کودکان آموخت و در آنجا زبان آمازیغی آتلانتیک را آموخت. او برای ادامه آموزش خود نزد شیخ محمد بن حبیب الشنقیطی بازگشت.  


در سال ۱۳۴۰ به شهر فز رفت و از علمای خود مانند شیخ فاطمه الشراوی و شیخ محمد بن العربی العاوی تحصیل کرد و از مسجد روستاییان گواهی نامه گرفت.
پس از مرگ شنقیطی در سال ۱۹۱۹ به [[مدینه]] و [[جده]] رفت و مدتی نزد قاضی احمد السکیرج آموزش دید و در یادگیری لغت، نحو، ادبیات، فقه و تفسیر تلاش فراوان کرد.


[[۱۸ در ابتدا یک گروه صوفی بود که دکترین خود را تغییر داد و شروع به هشدار دادن به مردم در این باره کرد و کتابی در نقد آن به نام «هدیه هدیه هدایت کننده به جنت» نوشت و آن ها انتقام آن را گرفت.
در سال ۱۳۴۰ به شهر فاس رفت و از علمای خود مانند شیخ الفاطمی الشراوی و شیخ محمد بن العربی العلوی تحصیل کرد و از آ«مدرسه مسجد القرویین» گواهی فارغ التحصیلی گرفت.


او شروع به نوشتن به روزنامه اخوان المسلمین مخفیانه از طریق انگلیسی در تتوآن کرد، پس از آن که حسن الباننا خواستار جلب صدای نویسندگان و نویسندگان مراکشی شد، اما اسپانیایی ها در مورد محتوای نامه هایی که به روزنامه اخوان المسلمین فرستاده بود، او را دستگیر و زندانی کردند و او را متهم نکردند و سه روز باقی ماندند، بنابراین مردم این شهر اعتراض کردند و ایستگاه لندن این حادثه لهجه مراکشی را پخش کرد و اعتراض کرد و او را آزاد کرد. سپس فرانسوی ها او را به دلیل فعالیت های ضد آن ها در مراکش به اعدام محکوم کردند.
=مذهب=
او در ابتدا یک صوفی تیجانی بود که مذهب خود را تغییر داد و دیگران را نیز از آن مذهب باز می‌داشت. و کتابی در نقد آن به نام «الهدية الهادية إلى الطريقة التجانية» و موجب ناراحتی اتباع آن مذهب گردید.


درخواست دانش در مصر
=فعالیت سیاسی=
تقی الدین ۲۶ ساله در سال ۱۹۲۲ مراکش را به مصر ترک کرد و هدف او درخواست علم ال حدیث بود، او به مسجد الازهر رفت، اما زیاد در آنجا نماند، جایی که هدفش را پیدا نکرد، بنابراین با او شکست، و به قسمت شیخ راشد ردا و دانشجویانش پیوست و در آنجا ذهن تقی الدین را نوار زد و در بحث های شدیدی که در شوراهای شیخ رشید ردا که عامل بلوغ فکری او بود، گوش داد و شرکت کرد و در بحث های شدیدی که در شوراهای شیخ رشید ردا صورت می گرفت، شرکت کرد. برای استفاده از فکر، به دنبال شواهد ذهنی، به بیش از حد تحریم دانشمندان رسانه ها و اذعان به هر آنچه که آنها در مورد آنها گفته اند، به تحقیقات مستقل و وزن.  
پس از آن که [[حسن البنا]] خواستار آثار نویسندگان مراکشی شد او در شهر تطوان به صورت مخفیانه به واسطه پُست [[انگلیس|انگلیسی]] با روزنامه اخوان المسلمین نامه نگاری می‌کرد. اما [[اسپانیا]]یی‌ها به دلیل محتوای نامه‌هایی که به روزنامه [[اخوان المسلمین]] فرستاده بود، او را دستگیر و زندانی کردند ولی نتوانستند او را متهم به چیزی کنند. او سه روز در زندان باقی ماند، بنابراین مردم این شهر اعتراض کردند و ایستگاه [[لندن]] این اعتراض را به لهجه مراکشی پخش کرد و در نتیجه او آزاد شد. سپس [[فرانسه|فرانسوی‌ها]] او را به دلیل فعالیت‌های ضد آنها در مراکش به اعدام محکوم کردند.
 
=تحصیل در مصر=
تقی الدین ۲۶ ساله در سال ۱۹۲۲ مراکش را به مقصد [[مصر]] ترک کرد و هدف او فراگیری علم الحدیث بود، او به [[دانشگاه الازهر]] رفت، اما زیاد در آنجا نماند زیرا در آنجا مقصود خویش  را پیدا نکرد. سپس به حلقه درس شیخ [[رشید رضا]] و دانشجویانش پیوست و در آنجا ذهن تقی الدین شکل می‌گرفت و در بحث های شدیدی که در شوراهای شیخ رشید ردا که عامل بلوغ فکری او بود، گوش داد و شرکت کرد و در بحث های شدیدی که در شوراهای شیخ رشید ردا صورت می گرفت، شرکت کرد. برای استفاده از فکر، به دنبال شواهد ذهنی، به بیش از حد تحریم دانشمندان رسانه ها و اذعان به هر آنچه که آنها در مورد آنها گفته اند، به تحقیقات مستقل و وزن.  


سفر او به تدریس و تدریس
سفر او به تدریس و تدریس