جمهوری خلق چین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
=حزب کمونیست= | =حزب کمونیست= | ||
جمهوری خلق چین در اول اکتبر سال 1949، پس از پایان جنگ داخلی در این کشور، توسط اعضای حزب کمونسیت چین تأسیس شد. بر اساس قانون اساسی چین، کنگره ملی خلق (National People’s Congress) بالاترین نهاد دولتی در چین است. این کنگره در حال حاضر شامل 2980 نفر نماینده است. مهمترین وظایف کنگره ملی خلق عبارت است از: | |||
==تصویب قوانین== | ==تصویب قوانین== | ||
اصلاح، تفسیر و نظارت بر اجرای قانون اساسی چین؛ | اصلاح، تفسیر و نظارت بر اجرای قانون اساسی چین؛ |
نسخهٔ ۹ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۴۵
حزب کمونیست
جمهوری خلق چین در اول اکتبر سال 1949، پس از پایان جنگ داخلی در این کشور، توسط اعضای حزب کمونسیت چین تأسیس شد. بر اساس قانون اساسی چین، کنگره ملی خلق (National People’s Congress) بالاترین نهاد دولتی در چین است. این کنگره در حال حاضر شامل 2980 نفر نماینده است. مهمترین وظایف کنگره ملی خلق عبارت است از:
تصویب قوانین
اصلاح، تفسیر و نظارت بر اجرای قانون اساسی چین؛ بررسی و تصویب برنامه توسعه اقتصادی و اجتماعی دولت و نیز بودجه دولت؛ تصمیم گیری در مورد مسائل مربوط به جنگ و صلح؛ انتخاب رئیس جمهور؛ رئیس جمهور چین به عنوان رئیس دولت عمل میکند. رئیس جمهور برای مدت پنج سال با رأی اعضای کنگره ملی خلق انتخاب میشود و انتخاب مجدد او به صورت متوالی برای یک دوره پنج ساله دیگر نیز بلامانع است. به طور کلی حزب کمونیست چین از زمان تأسیس جمهوری خلق چین، حزب سیاسی حاکم در چین بوده و سیاستهای چین بر اساس برنامههای این حزب تعیین شده است. هماکنون ترکیب حزبی کنگره ملی خلق چین به گونهای است که 2115 کرسی از مجموع 2980 کرسی کنگره (71%) در اختیار حزب کمونیست چین است و احزاب دیگر هر کدام حدود 2% از کرسیهای حزب را در اختیار دارند. بنابراین اصلاح قانون اساسی، قانونگذاری و انتخاب مقامات مسئول در چین توسط نمایندگان حزب کمونیست چین صورت میگیرد. لازم به ذکر است عضویت نمایندگان حزب کمونیست چین در کنگره ملی خلق منوط به اجازه حزب است.
حزب کمونیست چین
حزب کمونیست چین در حال حاضر بیش از 89 میلیون نفر عضو دارد و بزرگترین حزب سیاسی در جهان محسوب میشود. یکی از ارکان اصلی حزب کمونیست چین، کمیته دائمی پولیتبورو (Politburo Standing Committee) است. این کمیته قدرتمندترین نهاد تصمیمگیری در چین محسوب میشود که در حال حاضر شامل هفت نفر است. مهمترین اعضای این کمیته عبارت اند از:
شی جینپینگ (Xi Jinping)
با توجه به اینکه جمهوری خلق چین عملا یک حزب اصلی دارد، دبیرکل (رهبر) حزب دارای بیشترین قدرت در کشور است و به عنوان «رهبر عالیمقام» (Paramount Leader) ایفای نقش میکند. شی جینپینگ (Xi Jinping) رئیس جمهور فعلی چین، دبیرکل حزب کمونیست چین و رئیس کمیسیون مرکزی نظامی است. وی در اواخر سال 2012 (آبانماه 1391) به عنوان دبیرکل حزب منصوب شد و در مارس 2013 (اسفندماه 1391) به عنوان رئیس جمهور جمهوری خلق چین انتخاب شد. با توجه به اصلاح قانون اساسی چین در نوزدهمین کنگره ملی حزب کمونیست چین در سال 2018، قدرت شی جینپینگ افزایش یافته است؛ به گونهای که محدودیت مدت پنج ساله سمت رئیس جمهور لغو شده است و او میتواند بدون محدودیت زمانی در سمت خود به عنوان رئیس جمهور باقی بماند. بنابراین امکان قدرت یافتن افراد دیگر در برابر شی جینپینگ بسیار کم شده است.
لی کهچیانگ (Li Keqiang)
آقای لی کهچیانگ (Li Keqiang) از مارس 2013 (اسفندماه 1391) تاکنون نخست وزیر جمهوری خلق چین است. او به عنوان عضو دوم کمیته دائمی پولیتبورو، مقام عالی اجرایی در این کشور محسوب میشود. او یکی از اقتصاددانان حوزه تجارت و یکی از چهرههای پیشرو در امور مالی و اقتصادی چین، امور خارجه، امنیت ملی و اصلاحات در کشور چین است. ایشان از زمان تصدی این پست، توجه خود را بر روی اقتصاد چین متمرکز کرده است و تلاش میکند اتکا چین به رشد صادرات را کاهش داده و اقتصاد مبتنی بر مصرف را جایگزین آن نماید.
لی ژانشو (Li Zhanshu)
لی ژانشو دبیر حزب و رئیس کمیته دائمی کنگره ملی خلق چین از مارس 2018 (اسفندماه 1396) تاکنون است. به عبارت دیگر ایشان ریاست مجلس چین را بر عهده دارد. ایشان علاوه بر این سمت، نفر سوم کمیته دائمی پولیتبورو است و به عنوان عضو بالاترین نهاد تصمیمگیری در چین فعالیت میکند. ایشان در شهریور 1397 به عنوان نماینده ویژه رئیس جمهور برای شرکت در جشن هفتادمین سالگرد تأسیس جمهوری دموکراتیک خلق کره راهی کره شمالی شد.
اصول کلی حزب کمونیست چین
ایدئولوژی حزب کمونیست چین در طول سالها، به ویژه در دوران رهبری دنگ ژیائوپینگ (Deng Xiaoping)، تغییرات چشمگیر زیادی داشته است. به گونهای که برخی تحلیلگران بر این باورند که حزب کمونیست چین کمونیسم را رد کرده است (Shambaugh, 2008, p. 104) اما حزب کمونیست چین مخالف چنین نگاهی است. بر این اساس اسناد و اندیشههای رهبران جمهوری خلق چین، میتوان تعدادی اصول کلی برای این حزب در نظر گرفت؛ از جمله: دیکتاتوری دموکراتیک خلق (People's Democratic Dictatorship): این مفهوم توسط مائو ارائه شد و در قانون اساسی جمهوری خلق چین گنجانده شده است. دیکتاتوری دموکراتیک خلق به این معناست که حزب کمونیست چین و حکومت به نیابت از خلق عمل میکنند ولی علیه نیروهای ارتجاعی از قدرت دیکتاتوری برخوردارند و میتوانند از آن استفاده کنند. سیاست خارجی مسالمتآمیز: حزب کمونیست چین ضمن تأکید بر سیاست خارجی صلحآمیز، برای حفظ و حراست از استقلال و حق حاکمیت چین، مخالفت با استیلاطلبی و سیاست زورگویی، حفظ صلح جهانی، مساعدت به توسعه بشر، احترام به حق حاکمیت و تمامیت ارضی کشورها، عدم مداخله در امورداخلی یکدیگر و همزیستی مسالمتآمیز با کشورهای مختلف جهان تلاش میکند. مشاهده بیسروصدای رخدادها، پاسخ و مدیریت ملایم در قبال وقایع، پاسداری راسخ از سرزمین چین، پنهان نگهداشتن تواناییها، صبوری و تلاش در راستای اهداف، از جمله اصولی است که رعایت آنها نوعی سیاست خارجی مسالمتآمیز را برای چین به ارمغان آورده است (Glaser, 2014, p. 2). ممنوعیت داشتن وابستگی مذهبی: حزب کمونیست چین اعضای حزب خود را از داشتن وابستگیهای مذهبی منع کرده است و کسانی که معتقد به دین یا مذهب خاصی باشند، از عضویت در حزب محروم میشوند. چشم انداز علمی توسعه (Scientific Outlook on Development): چشم انداز علمی توسعه به عنوان یکی از اصول اقتصادی و اجتماعی حزب کمونیست چین محسوب میشود. این چشمانداز توسط هو جینتائو (Hu Jintao)، دبیرکل پیشین حزب کمونیست چین، با هدف دستیابی به سوسیالیسم علمی، توسعه پایدار، رفاه اجتماعی، افزایش دموکراسی و در نهایت ایجاد یک جامعه متوازن سوسیالیستی، دنبال میشد. به عبارت دیگر این مفهوم مارکسیسم را با واقعیتهای امروز چین ادغام میکند و به طور کامل جهانبینی و روششناسی مارکس را برای توسعه میپذیرد. این چشمانداز دو کلیدواژه اصلی دارد: «مردم پایه و اساس هستند» و «توسعه چین باید جامع باشد». اندیشه شی جینپینگ (Xi Jinping Thought): اندیشه شی جینپینگ درباره سوسیالیسم با مشخصات چینی برای یک عصر جدید- که به اختصار اندیشه شی جینپینگ نامیده میشود- یکی از اصول کلی حاکم بر حزب کمونیست چین است و توسط شی جینپینگ (دبیرکل حزب کمونیست چین) ارائه شده است. این تفکر شامل 14 اصل است که مهمترین آنها عبارتاند از: پیروی از «ارزشهای بنیادین سوسیالیستی» از جمله مارکسیسم، کمونیسم و «سوسیالیسم با مشخصات چینی»؛ اتخاذ رویکرد خلق محور برای تامین منفعت عمومی؛ اتخاذ ایدههای دانشبنیان برای «توسعه نوآورانه، هماهنگ، سبز، باز و مشترک»؛ ایجاد سرنوشت مشترک میان مردم چین و مردم سراسر جهان با یک «فضای صلحآمیز بینالمللی». برنامههای اصلی حزب کمونیست چین جمهوری خلق چین در دوره شی جینپینگ به دنبال حرکت تدریجی برای تبدیل قدرت اقتصادی چین به قدرت سیاسی و نفوذ بینالمللی است. چین تا سال 2021 (صدمین سالگرد تأسیس حزب کمونیست چین) درصدد ایجاد «فرصت استراتژیک» برای خود بود است تا با کاهش تنشها زمینه استفاده از امکانات اقتصاد سیاسی بینالملل را برای توسعه چین فراهم آورد. اما به تدریج و با ثروتمند شدن چین، زمینه مناسب برای مداخله این کشور در موضوعات چالشبرانگیز مهیا خواهد شد. در واقع چین در بستر «فرصت استراتژیک» به دوران «بلوغ ژئوپلیتیک» خود وارد خواهد شد. بلوغ ژئوپلیتیکی چین در سال 2021 به طور جدی شروع خواهد شد و روند تکاملی این بلوغ تا سال 2049 (صدمین سالگرد تأسیس جمهوری خلق چین) به طول خواهد انجامید. بر اساس برخی نشانهها در سیاست خارجی جینپینگ، زمینه ورود به این دوران مهیا شده است. در ادامه به تعدادی از این شواهد اشاره شده است: افزایش هزینههای نظامی: هزینههای نظامی چین بعد از جنگ سرد تا سال 2005 با شیب نسبتا ملایمی رشد داشته و از این زمان به بعد، شیب نمودار بیشتر شده است. در سال 2012 همزمان با روی کار آمدن جینپینگ، این هزینهها به حدود 159 میلیارد دلار رسید. این رقم در سال 2015 به 211 میلیارد دلار و در سال 2016 تا حدود 237 میلیارد دلار افزایش یافت. با رشد هزینههای نظامی چین، حزب کمونیست این کشور، ارتش آزادی بخش خلق [1] را ملزم به گسترش حوزه عملیات دریایی، هوایی و زمینی کرده است. در این راستا ارتش آزدی بخش خلق چین که از سال 2002 تا 2013، سالانه به طور میانگین 6 رزمایش نظامی بینالمللی داشته است، در سال 2014 سی رزمایش، در سال 2015 چهلوچهار رزمایش و در سال 2016 چهلوپنچ رزمایش بینالمللی برگزار کرده است. تدوین سیاست مطلوبیت نوین چین (China’s new normal): یکی از برنامههای حزب کمونیست چین فراهم آوردن بسترهای مناسب برای سرمایهگذاران و شرکتهای ملی در عرصه بینالمللی است. در همین راستا یکی دیگر از اقدامات جینپینگ، اعلام «مطلوبیت نوین چین» در سال 2014 بود که به اصلاحات بنیادی در حوزه اقتصاد مربوط است و بخش اعظم آن مربوط به تعاملات بینالمللی اقتصادی است که به گسترش نفوذ چین، افزایش سرمایهگذاریهای برون مرزی و در نهایت به رشد اقتصادی مطلوب منجر خواهد شد. البته این امر مستلزم تضمین امنیت سرمایهگذاری برای شرکتهای چینی است. در همین راستا، یکی از محورهایی که در «مطلوبیت نوین چین» مطرح است محافظت از حقوق قانونیِ مؤسسات و اتباع چینی در خارج است. حزب کمونیست چین برای آنکه بتواند در نظام بینالملل حضوری موثر داشته باشد، ناگزیر است روابط اقتصادی خود با کشورهای دیگر را تقویت کند. به عنوان مثال در حالی که حجم مبادلات تجاری این کشور با کشورهای آسیای مرکزی تا سال 2000 در حدود یک میلیارد دلار بود، این رقم در سال 2010 به 30 میلیارد دلار رسید که گویای رشد 30 برابری آن هم در یک فاصله نسبتا کوتاه ده ساله است. سفر ده روزه جینپینگ، رئیس جمهور چین، به چهار کشور ترکمنستان، قزاقستان، ازبکستان و قرقیزستان در سپتامبر 2013 و انعقاد چندین قرارداد بزرگ تجاری به ارزش صدها میلیارد دلار از مهمترین سیاستهای این کشور برای افزایش حضور در منطقه بوده است. توانایی در اعطای وامهای کلان و اولویت اقتصادی با کشورهای منطقه بدون پیششرطهایی چون حقوق بشر و دموکراسی سبب شده که جایگاه چین در عرصه تحولات اقتصادی منطقه به صورت شایان توجهی افزایش یابد. طرح «یک کمربند، یک جاده»: ماهیت این طرح مبنی بر گسترش مسیرهای تجاری از شانگهای تا لیسبون است که شامل محدوده جغرافیایی اوراسیاست و 64 کشور را به طور مستقیم در برمیگیرد. این طرح نه تنها نفوذ اقتصادی چین را به صورت بالفعل در اوراسیا افزایش میدهد، بلکه به صورت بالقوه نفوذ سیاسی و امنیتی چین را در اوراسیا افزایش خواهد داد. پکن بدین وسیله، در حال تغییر موزانه به نفع خود در نیمکره شرقی است.
رویای چینی: «رویای چینی» در واقع ایدهای برخاسته از نگرانیهای ناشی از مدرن شدن چین، بدون در نظر گرفتن ارزشها و فرهنگ چینی است. با وجود این، ایده رؤیای چینی منحصر به سرزمین چین نیست و حوزهای گسترده را در برمیگیرد؛ چنان که جینپینگ معتقد است رؤیای چینی فقط در خدمت چینیها نیست، بلکه همه مردم جهان میتوانند از آن بهرهمند شوند. ماهیت اصلی این رویا، مقابله با برتری طلبی غرب، دفاع از پلورالیسم فرهنگی و چندقطبیگرایی در سیاست جهانی است. بر این اساس، هدف اصلی رؤیای چینی دموکراتیزاسیون سیستم بینالمللی است. این هدف در قالب برخی اصطلاحات مانند تیانخشی[2] مفهومبندی شده است. تیانخشی به لحاظ لغوی به معنای بهشت همگانی[3] است و اصطلاحاً به موقعیتی اطلاق میشود که در آن دولتهای کوچکتر در کنار یک امپراتوری بزرگ همزیستی مسالمتآمیز دارند. در این وضعیت، اگرچه دولت امپراتوری بر روی دولتهای کوچک تاثیرگذار است، اما با مفهوم اجبار هژمونیک تفاوت دارد. تیانخشی به عنوان نمادی از فرهنگ غنی چینی برای عادلانهتر شدن سیستم بینالمللی مطرح شده است. به طور کلی هدف عمده از «رویای چینی»، به تصویر کشیدن چین در کسوت یک قدرت بزرگ در جهان است. ==منابع== مقاله: رضا احمدی؛ دانشجوی کارشناسی ارشد معارف اسلامی و علوم سیاسی دانشگاه امام صادق (ع) [1]. People's Liberation Army (PLA) [2]. Tianxia [3]. All-Under-Heaven