۲۲٬۱۸۱
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «<div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA50...» ایجاد کرد) |
(افزودت تصویر) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
<noinclude> | <noinclude> | ||
</div> | </div> | ||
<div class="wikiInfo">[[پرونده: | <div class="wikiInfo">[[پرونده:صبري محمود الليلة.jpg|جایگزین=صبري الليلة|بندانگشتی|صبری الليلة]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |نام | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |نام | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
مرحوم حاج صبری محمود اللیله ابومحمود در سال 1927 به دنیا آمد. پدرش حاج محمود محمد احمد اللیله است. وی تاجر بزرگی از تجار موصل بود. او با عبادت و تقوا و تقوا و التزام به مساجد و مساجد پرورش یافت و نماز فجر را ترک نکرد و در (مسجد حمیدین) محله خزرج نماز می خواند. او به دلیل رنج شدید در آخرین روزهای نارسایی قلبی تا روز درگذشتش، ۱۲ آبان ماه سال ۱۳۸۵، به تقوا و فداکاری ادامه داد. او در دینداری خود افراطی و مبالغه آمیز نبود، بلکه میانه رو و معتدل بود و این را تقریباً در رفتار و نحوه برخوردش با مردم می بینیم. | مرحوم حاج صبری محمود اللیله ابومحمود در سال 1927 به دنیا آمد. پدرش حاج محمود محمد احمد اللیله است. وی تاجر بزرگی از تجار موصل بود. او با عبادت و تقوا و تقوا و التزام به مساجد و مساجد پرورش یافت و نماز فجر را ترک نکرد و در (مسجد حمیدین) محله خزرج نماز می خواند. او به دلیل رنج شدید در آخرین روزهای نارسایی قلبی تا روز درگذشتش، ۱۲ آبان ماه سال ۱۳۸۵، به تقوا و فداکاری ادامه داد. او در دینداری خود افراطی و مبالغه آمیز نبود، بلکه میانه رو و معتدل بود و این را تقریباً در رفتار و نحوه برخوردش با مردم می بینیم. | ||
= در صف اخوان = | =در صف اخوان= | ||
او یکی از تاجران نساجی در باب السرای (قلب منطقه تجاری موروثی موصل) بود و در آنجا مغازه داشت. از دغدغه های جامعه موصلی و سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن دور نبود. از این رو او با شیخ محمد محمود الصواف، مؤسس اخوان المسلمین در کار وکالت اسلامی کار کرد.یکی از بنیانگذاران جامعه برادران اسلامی و سپس یکی از بنیانگذاران اخوان المسلمین.منابع نشان می دهد که وی یکی از فعال ترین شاگردان شیخ محمد محمود الصواف، پسرش، آقا محمود، به من می گوید که شیخ الصواف می گفت: «وقتی گروهم را برای عضوگیری می فرستم، هرکس یکی دو نفر برایم می آورد. وقت.امشب جز حاج صبری به خاطر سبک سلیس و استفاده از درایت و نصیحت خوبش برای من ده می آورد. | او یکی از تاجران نساجی در باب السرای (قلب منطقه تجاری موروثی موصل) بود و در آنجا مغازه داشت. از دغدغه های جامعه موصلی و سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن دور نبود. از این رو او با شیخ محمد محمود الصواف، مؤسس اخوان المسلمین در کار وکالت اسلامی کار کرد.یکی از بنیانگذاران جامعه برادران اسلامی و سپس یکی از بنیانگذاران اخوان المسلمین.منابع نشان می دهد که وی یکی از فعال ترین شاگردان شیخ محمد محمود الصواف، پسرش، آقا محمود، به من می گوید که شیخ الصواف می گفت: «وقتی گروهم را برای عضوگیری می فرستم، هرکس یکی دو نفر برایم می آورد. وقت.امشب جز حاج صبری به خاطر سبک سلیس و استفاده از درایت و نصیحت خوبش برای من ده می آورد. | ||
هنگامی که حرکت سرهنگ عبدالوهاب الشواف، فرمانده سایت نظامی موصل، علیه رژیم رهبر عبدالکریم قاسم، نخست وزیر و فرمانده کل نیروهای مسلح در موصل در 8 مارس 1959، حاج صبری امشب از آن حمایت کرد و اسلامگرایان در موصل از آن حمایت کردند و با ملی گرایان گروهی به نام (جمعیت اسلامی-ملی) تشکیل دادند و در مقابل کمونیست ها و زمانی که جنبش شکست خورد و شهید الشواف کشته شد، حاجی. صبری امشب دستگیر و محاکمه و به اعدام محکوم شد، اما حکم تخفیف و آزاد شد. حاج صبری در سال 1960 امشب یکی از برجسته ترین بنیانگذاران حزب اسلامی عراق بود که در کنار استاد ابراهیم عبدالله شهاب ملقب به (ابراهیم افندی) به همراه جمعی از مردم موصل از جمله استاد غانم حمودات، استاد عبدالله بود. حافظ سلیمان و شیخ مصطفی البنجینی و پس از آنان دکتر عمر الصلادی دکتر محمد شاکر الغنام و دکتر ادریس الحاج داود آمدند. همانطور که در روزنامه الزمان (بغداد) شماره 6756، 3 فوریه 1960 میلادی آمده است [حزب اسلامی عراق، در 2 فوریه 1960، درخواستی را به وزارت کشور عراق ارائه کرد، ابراهیم عبدالله شهاب، نعمان عبدالرزاق. السامرایی، صبری محمود اللیله، و ولید عبدالکریم الاعظمی، ابراهیم منیر المدرس، فالح حسن الصالح، فاضل دولان، حمید الحاج حمد ذیبه، الحاج محمد اللامی، عبدالله جلیل ابراهیم، یوسف طه و دکتر. جاسم العانی]. به گفته دوستانش، امشب حاج صبری در تعبیر خواب بسیار خوب عمل می کرد و تعبیرش اغلب تا حد زیادی محقق می شد. خواب شخصی را تعبیر کرد که در غیاب مناره الحدبه سقوط کرد. شخصیت بزرگ مذهبی، و این امر با مرگ مفتی موصل، شیخ محمد یاسین حاصل شد. | هنگامی که حرکت سرهنگ عبدالوهاب الشواف، فرمانده سایت نظامی موصل، علیه رژیم رهبر عبدالکریم قاسم، نخست وزیر و فرمانده کل نیروهای مسلح در موصل در 8 مارس 1959، حاج صبری امشب از آن حمایت کرد و اسلامگرایان در موصل از آن حمایت کردند و با ملی گرایان گروهی به نام (جمعیت اسلامی-ملی) تشکیل دادند و در مقابل کمونیست ها و زمانی که جنبش شکست خورد و شهید الشواف کشته شد، حاجی. صبری امشب دستگیر و محاکمه و به اعدام محکوم شد، اما حکم تخفیف و آزاد شد. حاج صبری در سال 1960 امشب یکی از برجسته ترین بنیانگذاران حزب اسلامی عراق بود که در کنار استاد ابراهیم عبدالله شهاب ملقب به (ابراهیم افندی) به همراه جمعی از مردم موصل از جمله استاد غانم حمودات، استاد عبدالله بود. حافظ سلیمان و شیخ مصطفی البنجینی و پس از آنان دکتر عمر الصلادی دکتر محمد شاکر الغنام و دکتر ادریس الحاج داود آمدند. همانطور که در روزنامه الزمان (بغداد) شماره 6756، 3 فوریه 1960 میلادی آمده است [حزب اسلامی عراق، در 2 فوریه 1960، درخواستی را به وزارت کشور عراق ارائه کرد، ابراهیم عبدالله شهاب، نعمان عبدالرزاق. السامرایی، صبری محمود اللیله، و ولید عبدالکریم الاعظمی، ابراهیم منیر المدرس، فالح حسن الصالح، فاضل دولان، حمید الحاج حمد ذیبه، الحاج محمد اللامی، عبدالله جلیل ابراهیم، یوسف طه و دکتر. جاسم العانی]. به گفته دوستانش، امشب حاج صبری در تعبیر خواب بسیار خوب عمل می کرد و تعبیرش اغلب تا حد زیادی محقق می شد. خواب شخصی را تعبیر کرد که در غیاب مناره الحدبه سقوط کرد. شخصیت بزرگ مذهبی، و این امر با مرگ مفتی موصل، شیخ محمد یاسین حاصل شد. | ||
= درگذشت = | =درگذشت= | ||
برادر استاد محمود صبری امشب به من می گوید که پدرش در روز پنج شنبه 20 اسفند 1384 خورشیدی در آغوشش درگذشت و آخرین ساعت او در بازگشت از نماز عصر بود: هوا سرد بود اما از استحمام امتناع کرد. گفت: «پسرم، من این هفته میمیرم. این اولین باری بود که میگفت میمیرم.» در حالی که شهادت را تکرار میکرد، انگشت اشارهاش را بالا آورد. خداوند امشب حاج صبری را بیامرزد که او مردی وارسته، مؤمن، کارگر، مجاهدی بود که به خانواده و شهر و دینش بسیار داد. | برادر استاد محمود صبری امشب به من می گوید که پدرش در روز پنج شنبه 20 اسفند 1384 خورشیدی در آغوشش درگذشت و آخرین ساعت او در بازگشت از نماز عصر بود: هوا سرد بود اما از استحمام امتناع کرد. گفت: «پسرم، من این هفته میمیرم. این اولین باری بود که میگفت میمیرم.» در حالی که شهادت را تکرار میکرد، انگشت اشارهاش را بالا آورد. خداوند امشب حاج صبری را بیامرزد که او مردی وارسته، مؤمن، کارگر، مجاهدی بود که به خانواده و شهر و دینش بسیار داد. | ||
= منبع = | =منبع= | ||
*ر.ک: مدخل صبری محمود اللیله در ویکیاخوان؛[http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.]. | *ر.ک: مدخل صبری محمود اللیله در ویکیاخوان؛[http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.]. |