حکمت صوفیانه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'می شود' به 'میشود') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''حکمت صوفیانه''' به آثاری گفته | '''حکمت صوفیانه''' به آثاری گفته میشود که محتوای آن هم شامل مسائل نظری و هم شامل مسائل عملی و اخلاقی بود و موضوعات هم به زبان عرفانی و گاه فلسفی و هم به زبان ادبی و با استفاده از شعر، حکایت و مثل مطرح میشد. | ||
=پیدایش حکمت نامه های صوفیانه= | =پیدایش حکمت نامه های صوفیانه= |
نسخهٔ ۲ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۳۳
حکمت صوفیانه به آثاری گفته میشود که محتوای آن هم شامل مسائل نظری و هم شامل مسائل عملی و اخلاقی بود و موضوعات هم به زبان عرفانی و گاه فلسفی و هم به زبان ادبی و با استفاده از شعر، حکایت و مثل مطرح میشد.
پیدایش حکمت نامه های صوفیانه
عشقنامهها که موضوع آنها عشق و بحث مراتب آن حالات عاشق و اوصاف معشوق و داستانهای عشاق و اشعار عاشقانه بود، جذابیت خاصی داشتند.مضمون این نوع آثار در ادبیات فارسی بهطور کلی به خصوص در غزل تأثیر عمیق و گستردهای داشت و به همین سبب از سدۀ ۶ ق به بعد غزل فارسی در دیوانهای شاعرانی چون عطار، عراقی، سعدی، حافظ و دهها شاعر بزرگ دیگر به اوج عظمت و کمال لطافت و زیبایی رسید و موجب شد که تنوعی در مضامین شعر فارسی به وجود آید.با همۀ این احوال موضوع عشق و عاشقی محدودیتهایی هم برای نویسندگان صوفی به وجود میآورد زیرا نسبت عاشقی و معشوقی میان انسان و خدا به هر تقدیر نسبت خاصی بود و هر چند که صوفیه تا جایی که میتوانستند از حکایات عاشقان و داستانهای بلند عشقی (رُمانس) بهره بردند و با دادن جنبۀ تمثیلی به اینگونه داستانها، آنها را به ادبیات خود وارد کردند، ولی مسائل دیگری هم در تصوف مطرح بود که در محدودۀ این موضوع نمیگنجید. از اینرو، نویسندگان و شعرای صوفی آثار دیگری به وجود آوردند که چارچوب آن وسیعتر از چارچوب عشقنامهها بود و در واقع مرزهای چندان معین و دقیقی نداشت. در چارچوب اینگونه آثار جدید، نویسندگان میتوانستند هم از عشق و عاشقی سخن بگویند و قلندرانه از دنیا و امور دنیوی فراتر روند و هم در جای خود به تعلیمات اخلاقی بپردازند و زهد و پارسایی را به خواننده توصیه کنند و از لزوم رعایت آداب اجتماعی سخن گویند و مسائل الاهیات، مانند توحید، وحی، نبوت، ولایت، مرگ و آخرت را نیز مطرح کنند. اینگونه آثار که دربارۀ «حکمت صوفیانه» بود، هم شامل مسائل نظری، و هم شامل مسائل عملی و اخلاقی بود و موضوعات هم به زبان عرفانی و گاه فلسفی، و هم به زبان ادبی، و با استفاده از شعر، حکایت و مثل مطرح میشد. افزون بر این، فقط نثرنویسان نبودند که از این نوع آثار استقبال کردند، بلکه شعرا نیز کموبیش همین مطالب را به نظم درآوردند، و بدین ترتیب، مثنویهای معروفی در حکمت صوفیانه پدید آمد.
تمهیدات
یکی از آثار منثوری که کموبیش به این نوع تعلق داشته، تمهیدات عین القضاة همدانی (د ۵۲۵ ق) است. این کتاب در ۱۰ باب یا به قول نویسنده در ۱۰ «تمهید» تبویب شده، و در این ابواب به ترتیب دربارۀ فرق علم مکتسب با علم لَدُنّی، شرطهای سالک راه خدا، فطرت سهگانۀ آدمیان، خودشناسی و معرفت به حق، شرح ارکان پنجگانۀ اسلام (شهادت، نماز، زکات، روزه و حج)، حقیقت و حالات عشق، روح و دل، اسرار قرآن، ایمان و کفر، نور محمد و نور ابلیس از دیدگاه صوفیانه بحث کرده است. عین القضاة مرید احمد غزالی بود و بحث او دربارۀ مسائلی که مطرح میکند، از جمله دربارۀ عشق، متأثر از مرشدش است، ولی در عین حال وی در موارد بسیار استقلال فکری خود را حفظ کرده است. گاهی نحوۀ تفکر و اصطلاحاتی که عین القضاة به کار میبرد، جنبۀ فلسفی به خود میگیرد، چیزی که در آثار احمد غزالی دیده نمیشود. لحن کلام عین القضاة در نوشتههای فارسی خود، چه در تمهیدات و چه در نامههای متعددی که به مریدان خود نوشته، بسیار پرحرارت است. هر چند که از آیات و احادیث به وفور استفاده میکند و گاه جملات بلندی به عربی در نثر فارسی خود میآورد، ولی با این حال نثر او، به خصوص به لطف اشعار فارسی فراوانی که نقل کرده است، بسیار پرچاذبه است.
آثار احمد جام
آثار یکی از نویسندگان پرکار سدۀ ۵ و اوایل سدۀ ۶ ق خراسان، یعنی احمد جام معروف به ژندهپیل (د ۵۳۵ ق) را که عموماً دربارۀ مسائل اعتقادی و عبادی صوفیه است، باید در زمرۀ این دسته از آثار به شمار آورد.
انس التائبین
یکی از نوشتههای مهم صوفیانۀ او انس التائبین است که مطالب آن به منزلۀ پاسخهایی است که مؤلف به پرسشهایی چند دربارۀ مسائل اعتقادی از دیدگاه تصوف داده است. عنوان هر یک از ابواب کتاب نیز به صورت سؤال است. مثلاً عنوان باب اول، دربارۀ عقل و عاقل، چنین است: «میپرسند که عقل چیست و عاقل کیست» و باب دوم، دربارۀ معرفت و عارف، چنین است: «میپرسند که معرفت چیست و عارف کیست». این پرسشها از جانب شخص یا اشخاصی خاص مطرح نشده است، بلکه در واقع، این نوع طرح سؤال از جانب خود مؤلف است که خواسته است بدین طریق مسئلۀ خود را که میخواهد در هر باب مطرح کند، ذکر کرده باشد. این مسائل هم، چنانکه مؤلف در مقدمۀ کتاب توضیح داده است، دربارۀ مسائل شرعی و عبادات ظاهری نیست، زیرا این نوع مسائل را خوانندگان میتوانند در کتابهای دیگری که پیشتر مؤلف یا دیگران نوشتهاند، پیدا کنند. مسائل مطرح شده دربارۀ علم باطن است، علمی که «به نزدیک هر کسی نباشد و هر کسی را در این علم راه ننمایند». [۱] کتاب انس التائبین جمعاً از یک مقدمه و ۴۵ باب تشکیل شده است و در این بابها دربارۀ مفاهیمی چون عقل، توبه، اخلاص، علم، صوفیگری، زهد، تقوا، صبر، فقر، شکر، عشق، شاهدبازی، سماع، وقت، و وجد شرح داده شده است. نثر احمد جام مانند نثر دیگر نویسندگان غرب خراسان، به طور کلی ساده و دلنشین است. بعضی از ابواب این کتاب از نظر تاریخی و اجتماعی نیز بسیار درخور توجه است، زیرا احمد جام نویسندهای مبتکر است، و صرفاً به نقل و یا ترجمۀ سخنان دیگران نمیپردازد، بلکه اندیشۀ خود را شرح میدهد، چنانکه خودش هم در مقدمه تصریح میکند که این کتاب را به «الهام حق» بیان کرده است.
روضة المذنبین
احمد جام کتابهای دیگری نیز به فارسی نوشته که کموبیش شبیه انس التائبین است، و گاهی همان مسائل را در جاهای دیگر نیز عنوان کرده است. مثلاً بحث توبه و زهد و تقوا و رضا را در روضة المذنبین و جنة المشتاقین و کتاب مفتاح النجات او نیز میتوان ملاحظه کرد.
سراج السائرین
در کتاب سراج السائرین نیز که تا کنون فقط منتخبی از آن به چاپ رسیده، دربارۀ محبت، عشق، روح و نفس، و همچنین ازدواج توضیح داده است. سراج السائرین جنبۀ ابتکاری دیگری هم دارد. مؤلف در این کتاب برای طرح مسائل روشی را به کار برده است که بعضی از مؤلفان لغوی، مانند ابوهلال عسکری، برای توضیح فرق میان دو یا ۳ لفظ قریبالمعنی یا متضاد به کار گرفتهاند. به همین جهت، در عنوان ابواب تعبیر «فرق میان...» تکرار شده است. مثلاً باب سوم دربارۀ فرق میان خانقاهداری و دکانداری است، باب نهم دربارۀ فرق میان کشش و روش، باب دهم فرق میان خُلّت و محبت، باب چهاردهم فرق میان عشق و هوس، باب بیستم فرق میان تزویج و عزوبت. بعضی از مباحث این کتاب بیسابقه و بکر است، مانند آنچه در باب سیزدهم در فرق میان ناز و نیاز، دو مفهومی که در شعر عاشقانۀ فارسی فراوان به کار رفته، آمده است. ژندهپیل گاهی به ابیات فارسی نیز استشهاد کرده، از جمله در بابهایی که دربارۀ ناز، نیاز و عشق است.
گزیده در اخلاق و تصوف
نوشتن کتابهایی دربارۀ مسائل مختلف دینی، شرعی و صوفیانه در شهرهای دیگر خراسان نیز صورت گرفته است. در سرخس کتاب گزیده در اخلاق و تصوف از ابونصر طاهر بن محمد خانقاهی نوشته شده است که کموبیش همان مباحث کتابهای پیشین صوفیه را میتوان در آن دید. در واقع، بیشتر مطالب این کتاب ترجمه از روی یک دستینۀ عربی است. [۲] البته، مباحثی که بهطور کلی در این کتابها مطرح میشود، بر حسب روحیۀ نویسنده و نیاز خوانندگان او و شرایط زمان و مکانی که کتاب در آن تألیف شده است، فرق دارد. مثلاً در گزیده، بابهایی دربارۀ عقوبت زنا و لواط و نیز انبارداران و رباخواران است که معمولاً در کتابهای صوفیه نیست.
صوفینامه
برخی از کتابهای صوفیانه از جهاتی به دستینههای صوفیه نزدیک میشد. یکی از این کتابها صوفینامه یا التصفیة فی احوال المتصوفة تألیف قطبالدین ابوالمظفر منصور بن اردشیر عَبّادی (د ۵۴۷ ق) است. این کتاب در واقع نوعی دفاع از تصوف است و نویسنده میکوشد که در آن به زبان فارسی نسبتاً ساده دربارۀ مبدأ تصوف و اعمال و احوال صوفیان و اصطلاحات ایشان توضیح دهد. هر چند که مباحث این کتاب تا حدودی شبیه دستینههای صوفیه است و حتی در پارهای از موارد نویسنده از رسالۀ قشیری استفاده کرده است، ولی این کتاب جزو دستینههای صوفیه نبوده است، و به همین سبب هم فقط یک نسخۀ خطی از آن بهجا مانده است.
مرصاد العباد
و اما کتاب نسبتاً جامعی که در عقاید عرفانی و مذهبی و اعمال و آداب و عبادات صوفیه برای سالکان و به قلم یک صوفی نوشته شده، و نسخههای متعددی هم از آن به جا مانده، مرصاد العباد نجمالدین رازی ملقب به دایه (د ۶۵۴ ق) است. هر چند که این نویسنده در ری متولد (۵۷۳ ق) و در آنجا بزرگ شده است، ولی بعدها به خراسان و خوارزم رفته، و به حلقۀ مریدان مجدالدین بغدادی، یکی از شاگردان نجمالدین کبری پیوسته است و از اینرو، تصوف او ادامۀ سنت صوفیان خراسان است. وی در مرصاد العباد از پیدایش عالم ارواح و شرح عوالم مُلک و ملکوت و خلقت انسان آغاز میکند و سپس دربارۀ مسائل سلوک به تفصیل سخن میگوید و به موضوعاتی چون احتیاج به پیامبر و شیخ برای تصفیۀ دل، مشاهدۀ انوار درونی و تجلی ذات و صفات خداوند میپردازد. در انتهای کتاب نیز دربارۀ ملوک طوایف مختلف، از سلوک و ارباب فرمان گرفته تا اهل تجارت و صنایع، توضیح میدهد. از جمله خصوصیات بارز مرصاد العباد تأثیر نظریۀ عشق احمد غزالی و بهطور کلی مطالب کتاب سوانح در آن است. رازی پارهای از مباحثی را که دربارۀ عشق مطرح کرده، و همچنین ابیاتی را که نقل کرده است، به وضوح از سوانح گرفته است.
پیروان نجمالدین کبری
از پیروان نجمالدین کبری کتابها و رسائل متعددی به جا مانده است که به اینگونه تعلق دارند و در آنها مباحث و مسائل مختلف نظری و عملی تصوف مطرح شده است.
حمویه
یکی از این پیروان، سعدالدین حمویه (د ۶۴۹ ق) است که در کتاب المصباح فی التصوف دربارۀ معانی نقطه و حروف، روح و نفس، و تأویل مفاهیم دینی مانند عرش، کتاب، خضر، آب زندگانی، تاریکی و آیینۀ اسکندر سخن گفته است. المصباح در تأویلات عرفانی شبیه به تمهیدات عین القضاة همدانی است. حمویه در این کتاب دربارۀ تأویل ارکان ایمان و عبادات هم سخن گفته است؛ اما بحث عشق و دیدگاه عاشقانهای که بر تمهیدات سایه افکنده است، در کتاب حمویه دیده نمیشود.
نسفی
نویسندۀ دیگری که با طریقۀ نجمالدین کبری مرتبط بود و مسائل نظری را در کتابهای خود مطرح کرده است، شاگرد و مرید سعدالدین حمویه، عزیزالدین نسفی است که کتابهایی چون زبدة الحقایق، انسان کامل، کشف الحقایق و مقصد اقصی را در بیان مباحث فلسفی و عرفانی تألیف کرده است. بهطور کلی میتوان گفت که از سدۀ ۷ ق به بعد، برخی از کتابهای صوفیه از جهاتی رنگ فلسفی به خود گرفته است. این معنی را در آثار نسفی و حتی سعدالدین حمویه نیز میتوان یافت. شیوع عرفان محییالدین ابن عربی نیـز ایـن رنـگ فلسفی ـ عرفـانـی را در بعضی رسائل و کتابهای صوفیه تشدید کرده است.
اسفراینی
نویسندۀ دیگری که باز با طریقۀ نجمالدین کبری مرتبط بود، نورالدین عبدالرحمان اسفراینی (د ۷۱۷ق) است که در رسائل خود، از جمله در کاشف الاسرار، مباحث نظری و عملی و روانشناسی صوفیانه را از دیدگاهی دیگر مطرح کرده است. اسفراینی در آثار خود به تصوف عاشقانۀ خراسان، به خصوص تصوفی که در آثار احمد غزالی و عین القضاة همدانی دیده میشود، تمایل بسیار نشان داده است. کتاب اسفراینی و نیز کتابهایی که نظریات تصوف را بنابر مذهب عشق بیان کردهاند، جنبۀ ادبی بیشتری دارند و در نتیجه، از جذابیت بیشتری هم برخوردارند. اگرچه میتوان کتابهایی را که در اینگونه نام بردیم، با عنوان کلی تصوف یا عرفان جای داد، ولی هر یک از آنها دیدگاه خاص نویسندۀ خود را نشان میدهد و هریک از نظر محتوا با دیگری فرق دارد. حتی کتابهای نویسندگانی که با یک طریقه ارتباط داشتهاند، از نظر محتوا و بحثهایی که مطرح کردهاند، یکسان نبوده است، و وقتی آثار نویسندگانی را که تحت تأثیر مکتب ابن عربی بودهاند، با آثار وارثان تصوف خراسان مقایسه کنیم، تفاوتهای دیگری نیز به آنها افزوده میشود. "