جده: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۶ مهٔ ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره'
جز (جایگزینی متن - 'داده اند' به 'داده‌اند')
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره')
خط ۴۴: خط ۴۴:


==سده‌ سوم و چهارم==
==سده‌ سوم و چهارم==
در سده‌های سوم و چهارم جغرافی نویسان مطالب فراوانی در باره شهر ذکر کرده‌اند. به نوشته ابن خرداذبه، <ref>ابن خرداذبه، المسالک والممالک، ج۱، ص۱۳۲.    </ref><ref>ابن خرداذبه، المسالک والممالک، ج۱، ص۱۴۷ ۱۴۸.    </ref> راه ساحلی حجاز از جدّه به مکه متصل می‌شد. <ref>ابن فقیه، البلدان، ج۱، ص۲۱ـ۲۲.</ref><ref>قدامه بن جعفر، نقد الشعر، ج۱، ص۱۹۳.</ref> در اواخر سده سوم، یعقوبی <ref>یعقوبی، البلدان، ج۱، ص۳۱۶ـ۳۱۷.</ref> این شهر را تابع مکه و محل تأمین مایحتاج مکه ــ که از مصر از راه جدّه وارد می‌شد ــ وصف کرده و ابن رسته <ref>ابن رسته، الاعلاق‌النفیسه، ج۱، ص۹۶.</ref> جدّه را در اقلیم دوم دانسته است. در سده چهارم، جدّه آبادان و خرّم، بندرگاه مکه، با تجارت پررونق و در فاصله پنج مرحله ای جُحفه بود. مؤلفان از تجارت اهالی شهر با ایرانیان خبر داده‌اند. <ref>اصطخری، المسالک والممالک، ج۱، ص۱۹.    </ref> <ref>اصطخری، المسالک والممالک، ج۱، ص۲۷.    </ref> <ref>حدودالعالم، ج۱، ص۱۶۸.</ref><ref>ابن حوقل، صوره الارض، ج۱، ص۳۱۳۲.    </ref> به گفته اصطخری، <ref>اصطخری، المسالک والممالک، ج۱، ص۱۹.    </ref> به جز مکه، هیچ شهری در حجاز آبادتر از جدّه نبوده است. <ref>ابن حوقل، صوره الارض، ج۱، ص۳۱.    </ref> در اواخر سده چهارم، مقدسی <ref>مقدسی، البدء والتاریخ، ج۱، ص۶۹.</ref> <ref>مقدسی، البدء والتاریخ، ج۱، ص۱۰۴.</ref> آنجا را شهری گرم و کم آب، جزو حجاز، بندر مکه و بارانداز یمنیها و مصریها، با مردمانی بازرگان و مرفه، دارای بارو و مسجدی نیکو در بازار وصف کرده و در باره آب انبارهای فراوان در جدّه، چگونگی تأمین آب شهر، کاخهای ساخته ایرانیان و جمع آوری مالیات در آن‌جا مطالبی آورده است.
در سده‌های سوم و چهارم جغرافی نویسان مطالب فراوانی درباره شهر ذکر کرده‌اند. به نوشته ابن خرداذبه، <ref>ابن خرداذبه، المسالک والممالک، ج۱، ص۱۳۲.    </ref><ref>ابن خرداذبه، المسالک والممالک، ج۱، ص۱۴۷ ۱۴۸.    </ref> راه ساحلی حجاز از جدّه به مکه متصل می‌شد. <ref>ابن فقیه، البلدان، ج۱، ص۲۱ـ۲۲.</ref><ref>قدامه بن جعفر، نقد الشعر، ج۱، ص۱۹۳.</ref> در اواخر سده سوم، یعقوبی <ref>یعقوبی، البلدان، ج۱، ص۳۱۶ـ۳۱۷.</ref> این شهر را تابع مکه و محل تأمین مایحتاج مکه ــ که از مصر از راه جدّه وارد می‌شد ــ وصف کرده و ابن رسته <ref>ابن رسته، الاعلاق‌النفیسه، ج۱، ص۹۶.</ref> جدّه را در اقلیم دوم دانسته است. در سده چهارم، جدّه آبادان و خرّم، بندرگاه مکه، با تجارت پررونق و در فاصله پنج مرحله ای جُحفه بود. مؤلفان از تجارت اهالی شهر با ایرانیان خبر داده‌اند. <ref>اصطخری، المسالک والممالک، ج۱، ص۱۹.    </ref> <ref>اصطخری، المسالک والممالک، ج۱، ص۲۷.    </ref> <ref>حدودالعالم، ج۱، ص۱۶۸.</ref><ref>ابن حوقل، صوره الارض، ج۱، ص۳۱۳۲.    </ref> به گفته اصطخری، <ref>اصطخری، المسالک والممالک، ج۱، ص۱۹.    </ref> به جز مکه، هیچ شهری در حجاز آبادتر از جدّه نبوده است. <ref>ابن حوقل، صوره الارض، ج۱، ص۳۱.    </ref> در اواخر سده چهارم، مقدسی <ref>مقدسی، البدء والتاریخ، ج۱، ص۶۹.</ref> <ref>مقدسی، البدء والتاریخ، ج۱، ص۱۰۴.</ref> آنجا را شهری گرم و کم آب، جزو حجاز، بندر مکه و بارانداز یمنیها و مصریها، با مردمانی بازرگان و مرفه، دارای بارو و مسجدی نیکو در بازار وصف کرده و درباره آب انبارهای فراوان در جدّه، چگونگی تأمین آب شهر، کاخهای ساخته ایرانیان و جمع آوری مالیات در آن‌جا مطالبی آورده است.
در ۴۱۹ شهر محل عبور حجاجی بود که از راه دریا به حج می‌رفتند، از جمله حجاج خراسانی. <ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۹، ص۳۷۰.    </ref> در همین زمان، ناصرخسرو (متوفی ۴۸۱) از عَیذاب با کشتی به جدّه رفته <ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۹، ص۱۱۵.</ref> و مطالبی در باره شهر آورده است. به نوشته وی، <ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۹، ص۱۱۷ـ ۱۱۸.</ref> جدّه شهری بزرگ در دوازده فرسخی مکه با حصاری محکم و دو دروازه، یکی شرقی به سمت مکه و دیگری غربی به سمت دریا، دارای مسجدجامع و بازارهای خوب، اما بدون کشت و زرع بود. در زمان ناصرخسرو، شهر پنج هزارتن جمعیت داشت و تاج المعالی محمدبن شُکْربن حسن بر آن حکومت می‌کرد. در بیرون شهر نیز، به جز مسجدی معروف به مسجد رسول اللّه، بنای خاص دیگری وجود نداشت. <ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۹، ص۱۱۷ـ ۱۱۸.</ref>
در ۴۱۹ شهر محل عبور حجاجی بود که از راه دریا به حج می‌رفتند، از جمله حجاج خراسانی. <ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۹، ص۳۷۰.    </ref> در همین زمان، ناصرخسرو (متوفی ۴۸۱) از عَیذاب با کشتی به جدّه رفته <ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۹، ص۱۱۵.</ref> و مطالبی درباره شهر آورده است. به نوشته وی، <ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۹، ص۱۱۷ـ ۱۱۸.</ref> جدّه شهری بزرگ در دوازده فرسخی مکه با حصاری محکم و دو دروازه، یکی شرقی به سمت مکه و دیگری غربی به سمت دریا، دارای مسجدجامع و بازارهای خوب، اما بدون کشت و زرع بود. در زمان ناصرخسرو، شهر پنج هزارتن جمعیت داشت و تاج المعالی محمدبن شُکْربن حسن بر آن حکومت می‌کرد. در بیرون شهر نیز، به جز مسجدی معروف به مسجد رسول اللّه، بنای خاص دیگری وجود نداشت. <ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۹، ص۱۱۷ـ ۱۱۸.</ref>


==سده ششم==
==سده ششم==
خط ۵۱: خط ۵۱:


==سده هفتم==
==سده هفتم==
در سده هفتم یاقوت حموی <ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ذیل مادّه.    </ref> این شهر را در فاصله سه شبیِ مکه (احتمالاً برابر با دوازده فرسخ) ذکر کرده است. تقریباً هم زمان با وی، ابن مجاور، که در ۶۲۱ به جدّه رفته بود، نیز مطالب مفیدی در باره آن‌جا آورده است. به گفته وی، جدّه شهری کوچک با سکنه ایرانی است؛ اما در زمان حج، به ویژه با ورود حجاج مصری و مغربی و هندی و یمنی، پرجمعیت می‌شود. در زمان وی، شهر بناهایی از سنگ، پانصد مخزن آب (از جمله مخزن معروف خان البصر، مخزن مسجد آبنوس و مخزن مسجدجامع)، قلعه ای مستحکم، مسجد آبنوس، بارویی که بر روی باروی قبلی ساخته شده بود، چهار دروازه به نامهای باب رومَه/ دومه (احتمالاً به سمت شمال)، باب مَدْبَغه (احتمالاً به سمت جنوب)، باب مکه و باب فُرضه (بندر)، و خندقی وسیع و عمیق در کنار باروی جدید داشت <ref>ابن مجاور، صفه بلادالیمن و مکه و بعض الحجاز، المسماه تاریخ المستبصر، ج۱، ص۴۲ـ ۴۵.</ref><ref>ابن مجاور، صفه بلادالیمن و مکه و بعض الحجاز، المسماه تاریخ المستبصر، ج۱، ص۴۷ـ ۴۸.</ref><ref>ابن مجاور، صفه بلادالیمن و مکه و بعض الحجاز، المسماه تاریخ المستبصر، ج۱، ص۵۱.</ref> علاوه بر اینها، ابن مجاور <ref>ابن مجاور، صفه بلادالیمن و مکه و بعض الحجاز، المسماه تاریخ المستبصر، ج۱، ص۴۰ـ۴۱.</ref><ref>ابن مجاور، صفه بلادالیمن و مکه و بعض الحجاز، المسماه تاریخ المستبصر، ج۱، ص۵۱.</ref> از بندر جار، مکانها و آبادیهای میان مکه و جدّه از جمله چشمه ابی سلیمان، و آبادیهای رِکابیه و حَدّه، که تقریباً در میانه راه قرار داشت، نام برده است.
در سده هفتم یاقوت حموی <ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ذیل مادّه.    </ref> این شهر را در فاصله سه شبیِ مکه (احتمالاً برابر با دوازده فرسخ) ذکر کرده است. تقریباً هم زمان با وی، ابن مجاور، که در ۶۲۱ به جدّه رفته بود، نیز مطالب مفیدی درباره آن‌جا آورده است. به گفته وی، جدّه شهری کوچک با سکنه ایرانی است؛ اما در زمان حج، به ویژه با ورود حجاج مصری و مغربی و هندی و یمنی، پرجمعیت می‌شود. در زمان وی، شهر بناهایی از سنگ، پانصد مخزن آب (از جمله مخزن معروف خان البصر، مخزن مسجد آبنوس و مخزن مسجدجامع)، قلعه ای مستحکم، مسجد آبنوس، بارویی که بر روی باروی قبلی ساخته شده بود، چهار دروازه به نامهای باب رومَه/ دومه (احتمالاً به سمت شمال)، باب مَدْبَغه (احتمالاً به سمت جنوب)، باب مکه و باب فُرضه (بندر)، و خندقی وسیع و عمیق در کنار باروی جدید داشت <ref>ابن مجاور، صفه بلادالیمن و مکه و بعض الحجاز، المسماه تاریخ المستبصر، ج۱، ص۴۲ـ ۴۵.</ref><ref>ابن مجاور، صفه بلادالیمن و مکه و بعض الحجاز، المسماه تاریخ المستبصر، ج۱، ص۴۷ـ ۴۸.</ref><ref>ابن مجاور، صفه بلادالیمن و مکه و بعض الحجاز، المسماه تاریخ المستبصر، ج۱، ص۵۱.</ref> علاوه بر اینها، ابن مجاور <ref>ابن مجاور، صفه بلادالیمن و مکه و بعض الحجاز، المسماه تاریخ المستبصر، ج۱، ص۴۰ـ۴۱.</ref><ref>ابن مجاور، صفه بلادالیمن و مکه و بعض الحجاز، المسماه تاریخ المستبصر، ج۱، ص۵۱.</ref> از بندر جار، مکانها و آبادیهای میان مکه و جدّه از جمله چشمه ابی سلیمان، و آبادیهای رِکابیه و حَدّه، که تقریباً در میانه راه قرار داشت، نام برده است.


==سده هشتم==
==سده هشتم==
خط ۵۷: خط ۵۷:


==سده نهم==
==سده نهم==
در اوایل سده نهم شهر را شریفهای مکه اداره می‌کردند. در ۸۰۶ شریف حسن بن عَجْلان (حاکم مکه)، جابربن عبداللّه معروف به حَراشیّ و مدتی بعد رُمَیْثه بن محمدبن عجلان را، به ویژه برای جمع آوری مالیات، در جدّه گماشت. در اختلافات میان این دو، رمیثه جدّه را در ۸۱۶ غارت کرد. <ref>احمدبن محمد حضراوی، الجواهر المُعَدّه فی فضائل جده، ج۱، ص۳۴.</ref> با این حال، به نظر می‌رسد در این سده، شهر به تدریج رونق یافته و حافظ ابرو (متوفی ۸۳۳) به ثروتمندی اهالی آن‌جا اشاره کرده است. به گفته وی، راه خشکی عمان ـ مکه از بیابانهای سخت عبور می‌کرد و ازاین رو، راه دریایی عمان ـ جدّه برای مسافران آسان تر بود. <ref>عبداللّه بن لطف اللّه حافظ ابرو، جغرافیای حافظ ابرو، ج۱، ص۲۱۳ـ۲۳۲.</ref> در همین سده، جدّه به دست ممالیک مصر افتاد و ابن تَغْری بِرْدی (متوفی ۸۷۴) در باره اوضاع شهر، از جمله تصرف آن‌جا به دست ممالیک در ۸۲۸، مطالبی آورده است. <ref>ابن تغری بردی، النجوم الزاهره فی ملوک مصر و القاهره، ج۱۴، ص۲۷۱۲۷۲.    </ref><ref>ابن تغری بردی، النجوم الزاهره فی ملوک مصر و القاهره، ج۱۴، ص۲۸۴.    </ref><ref>ابن تغری بردی، النجوم الزاهره فی ملوک مصر و القاهره، ج۱۴، ص۲۹۸.    </ref>
در اوایل سده نهم شهر را شریفهای مکه اداره می‌کردند. در ۸۰۶ شریف حسن بن عَجْلان (حاکم مکه)، جابربن عبداللّه معروف به حَراشیّ و مدتی بعد رُمَیْثه بن محمدبن عجلان را، به ویژه برای جمع آوری مالیات، در جدّه گماشت. در اختلافات میان این دو، رمیثه جدّه را در ۸۱۶ غارت کرد. <ref>احمدبن محمد حضراوی، الجواهر المُعَدّه فی فضائل جده، ج۱، ص۳۴.</ref> با این حال، به نظر می‌رسد در این سده، شهر به تدریج رونق یافته و حافظ ابرو (متوفی ۸۳۳) به ثروتمندی اهالی آن‌جا اشاره کرده است. به گفته وی، راه خشکی عمان ـ مکه از بیابانهای سخت عبور می‌کرد و ازاین رو، راه دریایی عمان ـ جدّه برای مسافران آسان تر بود. <ref>عبداللّه بن لطف اللّه حافظ ابرو، جغرافیای حافظ ابرو، ج۱، ص۲۱۳ـ۲۳۲.</ref> در همین سده، جدّه به دست ممالیک مصر افتاد و ابن تَغْری بِرْدی (متوفی ۸۷۴) درباره اوضاع شهر، از جمله تصرف آن‌جا به دست ممالیک در ۸۲۸، مطالبی آورده است. <ref>ابن تغری بردی، النجوم الزاهره فی ملوک مصر و القاهره، ج۱۴، ص۲۷۱۲۷۲.    </ref><ref>ابن تغری بردی، النجوم الزاهره فی ملوک مصر و القاهره، ج۱۴، ص۲۸۴.    </ref><ref>ابن تغری بردی، النجوم الزاهره فی ملوک مصر و القاهره، ج۱۴، ص۲۹۸.    </ref>


==سده دهم==
==سده دهم==
در اوایل سده دهم، با گسترش ناامنی در حجاز، جدّه بارها غارت شد <ref>احمدبن محمد حضراوی، الجواهر المُعَدّه فی فضائل جده، ج۱، ص۳۵.</ref> اما نقش ارتباطی شهر، به ویژه در زمان حج، همچنان باقی بود و ابن قاسم گزارشی در باره عزیمت مسافران از جدّه به مکه آورده است. <ref>ابن قاسم، غایه الامانی فی اخبار القطر الیمانی، ج۱، ص۶۲۷ـ ۶۲۸.</ref><ref>ابن قاسم، غایه الامانی فی اخبار القطر الیمانی، ج۱، ص۶۳۵ـ۶۳۶.</ref><ref>ابن قاسم، غایه الامانی فی اخبار القطر الیمانی، ج۱، ص۶۴۸.</ref> در این دوره، احتمالاً در ۹۱۵، دیواری دور شهر احداث شد که بنای آن به حسین الکردی، حاکم جدّه و نماینده سلطان قانصوه غوری (ملک مصر)، منسوب است. <ref>احمدبن محمد حضراوی، الجواهر المُعَدّه فی فضائل جده، ج۱، ص۳۴ـ ۳۵.</ref><ref>عمررضا کحّاله، جغرافیه شبه جزیره العرب، ج۱، ص۲۰۴.</ref><ref>مسعود خوند، الموسوعه التاریخیه الجغرافیه، ج۱۲، ص۳۴۴.</ref> این دیوار در جلوگیری از حمله پرتغالیها به جدّه در ۹۴۸ تأثیر فراوان داشت. <ref>عمررضا کحّاله، ج۱، ص۲۰۴، پانویس ۲.</ref> در این زمان شهر در دست عثمانیها ــ که از ۹۲۳ با غلبه بر ممالیک و تصرف حجاز در آن‌جا بودند ــ قرار داشت. <ref>شوقی ابوخلیل، اطلس، ج۱، ص۱۱۵.</ref><ref>مسعود خوند، الموسوعه التاریخیه الجغرافیه، ج۱۲، ص۳۴۵.</ref> حکومت عثمانیها بر جدّه بیش از دو سده و تقریباً بدون مشکل عمده ای تداوم یافت.
در اوایل سده دهم، با گسترش ناامنی در حجاز، جدّه بارها غارت شد <ref>احمدبن محمد حضراوی، الجواهر المُعَدّه فی فضائل جده، ج۱، ص۳۵.</ref> اما نقش ارتباطی شهر، به ویژه در زمان حج، همچنان باقی بود و ابن قاسم گزارشی درباره عزیمت مسافران از جدّه به مکه آورده است. <ref>ابن قاسم، غایه الامانی فی اخبار القطر الیمانی، ج۱، ص۶۲۷ـ ۶۲۸.</ref><ref>ابن قاسم، غایه الامانی فی اخبار القطر الیمانی، ج۱، ص۶۳۵ـ۶۳۶.</ref><ref>ابن قاسم، غایه الامانی فی اخبار القطر الیمانی، ج۱، ص۶۴۸.</ref> در این دوره، احتمالاً در ۹۱۵، دیواری دور شهر احداث شد که بنای آن به حسین الکردی، حاکم جدّه و نماینده سلطان قانصوه غوری (ملک مصر)، منسوب است. <ref>احمدبن محمد حضراوی، الجواهر المُعَدّه فی فضائل جده، ج۱، ص۳۴ـ ۳۵.</ref><ref>عمررضا کحّاله، جغرافیه شبه جزیره العرب، ج۱، ص۲۰۴.</ref><ref>مسعود خوند، الموسوعه التاریخیه الجغرافیه، ج۱۲، ص۳۴۴.</ref> این دیوار در جلوگیری از حمله پرتغالیها به جدّه در ۹۴۸ تأثیر فراوان داشت. <ref>عمررضا کحّاله، ج۱، ص۲۰۴، پانویس ۲.</ref> در این زمان شهر در دست عثمانیها ــ که از ۹۲۳ با غلبه بر ممالیک و تصرف حجاز در آن‌جا بودند ــ قرار داشت. <ref>شوقی ابوخلیل، اطلس، ج۱، ص۱۱۵.</ref><ref>مسعود خوند، الموسوعه التاریخیه الجغرافیه، ج۱۲، ص۳۴۵.</ref> حکومت عثمانیها بر جدّه بیش از دو سده و تقریباً بدون مشکل عمده ای تداوم یافت.


==سده دوازدهم==
==سده دوازدهم==
خط ۷۵: خط ۷۵:


=گزارش فراهانی=
=گزارش فراهانی=
میرزامحمدحسین فراهانی در سفرش به جدّه (۱۳۰۲ـ ۱۳۰۳) مطالب فراوانی در باره اوضاع شهر ذکر کرده است. به نوشته وی، <ref>محمدحسین بن مهدی فراهانی، سفرنامه میرزامحمدحسین حسینی فراهانی، ج۱، ص۱۷۵ـ۱۷۶.</ref> جدّه شهری تاجرنشین (با تجار ایرانی، هندی و اروپایی) در حجاز، قائم مقام نشین و تابع والی حجاز (مقیم مکه) بود و قائم مقامش از استانبول تعیین می‌شد. در این شهر، که آب و هوایی مرطوب و نه چندان گرم داشت و آبش از جمع آوری باران تأمین می‌شد، حدود شانزده هزار خانوار و ۰۰۰، ۴۵ تن ساکن بودند <ref>عمررضا کحّاله، جغرافیه شبه جزیره العرب، ج۱، ص۲۰۶.</ref> (که جمعیت شهر را در این زمان ۰۰۰، ۲۵ تن دانسته است). در زمان فراهانی، دور تا دور شهر دیواری سه ذرعی از سنگ و گل با دو دروازه در مشرق و مغرب وجود داشت. شهر دارای بازارهای وسیع و سرپوشیده، کوچه ها، عمارتهای سه ـ چهار طبقه و بیش‌تر از آن، چند کارخانه، قهوه خانه های متعدد به ویژه در مسیر جدّه ـ مکه، اسکله و گمرکخانه بود. <ref>محمدحسین بن مهدی فراهانی، سفرنامه میرزامحمدحسین حسینی فراهانی، ج۱، ص۱۵۸ـ۱۵۹.</ref><ref>محمدحسین بن مهدی فراهانی، سفرنامه میرزامحمدحسین حسینی فراهانی، ج۱، ص۱۷۵.</ref> به گفته وی، <ref>محمدحسین بن مهدی فراهانی، سفرنامه میرزامحمدحسین حسینی فراهانی، ج۱، ص۱۵۸ـ۱۷۶.</ref> لشکر عثمانی در شهر مستقر بود و عثمانیها مالیات ویژه ای از قایقها می‌گرفتند. بیرون شهر نیز بی نظمی وسرقت رواج داشت. همچنین او <ref>محمدحسین بن مهدی فراهانی، سفرنامه میرزامحمدحسین حسینی فراهانی، ج۱، ص۱۶۵ـ ۱۶۸.</ref><ref>محمدحسین بن مهدی فراهانی، سفرنامه میرزامحمدحسین حسینی فراهانی، ج۱، ص۱۷۵.</ref><ref>محمدحسین بن مهدی فراهانی، سفرنامه میرزامحمدحسین حسینی فراهانی، ج۱، ص۱۷۹ـ ۱۸۲.</ref> به قبرستان شهر در بیرون دیوار شهر (به سمت شمال شرقی) و دیوار دو ذرعی دور قبرستان، قبر حوّا و عثمان پاشا (حاکم جدّه)، مسافت میان جدّه و مکه و آبادیهای مسیر، حمل و نقل حجاجی که با شتر و الاغ این مسیر را می‌پیمودند و نیز حجاجی که از کشورهای مختلف با کشتی به جدّه می‌رفتند، اشاره کرده و از مسجدی در مشرق شهر و بیرون دیوار خبر داده که، بنا بر مشهور، پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله وسلم در آن‌جا نماز خوانده و احتمالاً همان مسجدی است که ناصرخسرو از آن یاد کرده است.
میرزامحمدحسین فراهانی در سفرش به جدّه (۱۳۰۲ـ ۱۳۰۳) مطالب فراوانی درباره اوضاع شهر ذکر کرده است. به نوشته وی، <ref>محمدحسین بن مهدی فراهانی، سفرنامه میرزامحمدحسین حسینی فراهانی، ج۱، ص۱۷۵ـ۱۷۶.</ref> جدّه شهری تاجرنشین (با تجار ایرانی، هندی و اروپایی) در حجاز، قائم مقام نشین و تابع والی حجاز (مقیم مکه) بود و قائم مقامش از استانبول تعیین می‌شد. در این شهر، که آب و هوایی مرطوب و نه چندان گرم داشت و آبش از جمع آوری باران تأمین می‌شد، حدود شانزده هزار خانوار و ۰۰۰، ۴۵ تن ساکن بودند <ref>عمررضا کحّاله، جغرافیه شبه جزیره العرب، ج۱، ص۲۰۶.</ref> (که جمعیت شهر را در این زمان ۰۰۰، ۲۵ تن دانسته است). در زمان فراهانی، دور تا دور شهر دیواری سه ذرعی از سنگ و گل با دو دروازه در مشرق و مغرب وجود داشت. شهر دارای بازارهای وسیع و سرپوشیده، کوچه ها، عمارتهای سه ـ چهار طبقه و بیش‌تر از آن، چند کارخانه، قهوه خانه های متعدد به ویژه در مسیر جدّه ـ مکه، اسکله و گمرکخانه بود. <ref>محمدحسین بن مهدی فراهانی، سفرنامه میرزامحمدحسین حسینی فراهانی، ج۱، ص۱۵۸ـ۱۵۹.</ref><ref>محمدحسین بن مهدی فراهانی، سفرنامه میرزامحمدحسین حسینی فراهانی، ج۱، ص۱۷۵.</ref> به گفته وی، <ref>محمدحسین بن مهدی فراهانی، سفرنامه میرزامحمدحسین حسینی فراهانی، ج۱، ص۱۵۸ـ۱۷۶.</ref> لشکر عثمانی در شهر مستقر بود و عثمانیها مالیات ویژه ای از قایقها می‌گرفتند. بیرون شهر نیز بی نظمی وسرقت رواج داشت. همچنین او <ref>محمدحسین بن مهدی فراهانی، سفرنامه میرزامحمدحسین حسینی فراهانی، ج۱، ص۱۶۵ـ ۱۶۸.</ref><ref>محمدحسین بن مهدی فراهانی، سفرنامه میرزامحمدحسین حسینی فراهانی، ج۱، ص۱۷۵.</ref><ref>محمدحسین بن مهدی فراهانی، سفرنامه میرزامحمدحسین حسینی فراهانی، ج۱، ص۱۷۹ـ ۱۸۲.</ref> به قبرستان شهر در بیرون دیوار شهر (به سمت شمال شرقی) و دیوار دو ذرعی دور قبرستان، قبر حوّا و عثمان پاشا (حاکم جدّه)، مسافت میان جدّه و مکه و آبادیهای مسیر، حمل و نقل حجاجی که با شتر و الاغ این مسیر را می‌پیمودند و نیز حجاجی که از کشورهای مختلف با کشتی به جدّه می‌رفتند، اشاره کرده و از مسجدی در مشرق شهر و بیرون دیوار خبر داده که، بنا بر مشهور، پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله وسلم در آن‌جا نماز خوانده و احتمالاً همان مسجدی است که ناصرخسرو از آن یاد کرده است.


=حکومت جده=
=حکومت جده=
قبل از جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ـ ۱۹۱۸) جدّه با نظام اداری متصرفیه از سوی حجاز اداره می‌شد، <ref>عمررضا کحّاله، جغرافیه شبه جزیره العرب، ج۱، ص۲۰۶.</ref> اما پس از جنگ، بریتانیا با اعلام استقلال حجاز، شریف حسین را، که پس از حاکم شدن ملک حسین نامیده شد، حاکم آن‌جا معرفی کرد. <ref>محسن امین، کشف الارتیاب، ج۱، ص۵۱ـ۵۲.</ref> در ۱۳۰۳ ش، در حمله عبدالعزیزبن سعود به مکه و حجاز، ملک حسین به جدّه و نماینده بریتانیا پناه برد و از آن‌ها یاری خواست، اما دولت بریتانیا با مذهبی خواندن این درگیری، تنها حاضر به میانجیگری شد. (حکومت را به دست گرفت. با این حال، حمله سعودیها ادامه یافت و در نهایت ملک حسین از جدّه به قبرس تبعید شد) <ref>احمدبن محمد حضراوی، الجواهر المُعَدّه فی فضائل جده.</ref> <ref>علی اصغر فقیهی، وهابیان: بررسی و تحقیق گونه‌ای در باره عقاید و تاریخ فرقه وهابی، ج۱، ص۲۰۸ـ۲۱۱.</ref>
قبل از جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ـ ۱۹۱۸) جدّه با نظام اداری متصرفیه از سوی حجاز اداره می‌شد، <ref>عمررضا کحّاله، جغرافیه شبه جزیره العرب، ج۱، ص۲۰۶.</ref> اما پس از جنگ، بریتانیا با اعلام استقلال حجاز، شریف حسین را، که پس از حاکم شدن ملک حسین نامیده شد، حاکم آن‌جا معرفی کرد. <ref>محسن امین، کشف الارتیاب، ج۱، ص۵۱ـ۵۲.</ref> در ۱۳۰۳ ش، در حمله عبدالعزیزبن سعود به مکه و حجاز، ملک حسین به جدّه و نماینده بریتانیا پناه برد و از آن‌ها یاری خواست، اما دولت بریتانیا با مذهبی خواندن این درگیری، تنها حاضر به میانجیگری شد. (حکومت را به دست گرفت. با این حال، حمله سعودیها ادامه یافت و در نهایت ملک حسین از جدّه به قبرس تبعید شد) <ref>احمدبن محمد حضراوی، الجواهر المُعَدّه فی فضائل جده.</ref> <ref>علی اصغر فقیهی، وهابیان: بررسی و تحقیق گونه‌ای درباره عقاید و تاریخ فرقه وهابی، ج۱، ص۲۰۸ـ۲۱۱.</ref>


==پایه گذاری عربستان سعودی==
==پایه گذاری عربستان سعودی==
از ۱۳۰۳ تا ۱۳۰۴ ش، میان حامیان ملک علی و سعودیها در جدّه منازعاتی روی داد تا این‌که ملک علی، در پی پذیرفتن قرارداد صلحی که میان طرفین از سوی کنسول بریتانیا در جدّه تنظیم شده بود، حاضر به تسلیم شهر شد. <ref>امین ریحانی، تاریخ نجدالحدیث و ملحقاته، ج۱، ص۳۴۰ـ۳۵۷.</ref><ref>صلاح الدین مختار، تاریخ المملکه العربیه السعودیه فی ما فیها و حاضرها، ج۲، ص۳۵۹ـ۳۶۲.</ref> بدین ترتیب، عبدالعزیزبن سعود (با استقبال اهالی) شهر را تصرف و علاوه بر قبر حوّا، سایر مقبره‌ها و مزارات جدّه را ویران کرد. <ref>صلاح الدین مختار، تاریخ المملکه العربیه السعودیه فی ما فیها و حاضرها، ج۲، ص۳۵۱ـ۳۶۳.</ref><ref>حافظ وهبه، جزیره العرب فی القرن العشرین، ج۱، ص۳۷۳.</ref><ref>محسن امین، کشف الارتیاب، ج۱، ص۵۶ ـ۵۷.</ref><ref>محسن امین، کشف الارتیاب، ج۱، ص۵۹ ـ۶۰.</ref><ref>علی اصغر فقیهی، وهابیان: بررسی و تحقیق گونه‌ای در باره عقاید و تاریخ فرقه وهابی، ج۱، ص۲۱۳ـ ۲۱۵.</ref> عبدالعزیزبن سعود، پس از این لشکرکشی، شهرهای دیگر از جمله مدینه را تصرف نمود و پس از تسلط کامل بر جدّه (در ۱۳۰۴ ش)، کشور عربستان سعودی را در ۱۳۱۱ ش /۱۹۳۲ پایه گذاری کرد. <ref>امین ریحانی، تاریخ نجدالحدیث و ملحقاته، ج۱، ص۴۵۱ـ۴۵۳.</ref><ref>فؤاد حمزه، قلب جزیره العرب، ج۱، ص۳۹۳.</ref><ref>اطلس المملکه العربیه السعودیه، ج۱، ص۱۳.</ref> در آن زمان، جدّه امارتی در حجاز، مجاور امارت قَضیمَه در شمال و امارت مکه در مشرق بود. <ref>فؤاد حمزه، قلب جزیره العرب، ج۱، ص۸۱.</ref> به گفته حافظ وهبه <ref>حافظ وهبه، جزیره العرب فی القرن العشرین، ج۱، ص۱۶.</ref><ref>حافظ وهبه، جزیره العرب فی القرن العشرین، ج۱، ص۲۲.</ref> جدّه در این زمان، شهری معتبر و تجاری با ۰۰۰، ۱۵۰ تن (احتمالاً در زمان حج) جمعیت بود و بیش‌تر حجاج از آن‌جا به مکه می‌رفتند و اهالی آن، به جز زمان حج، در بقیه ماههای سال به تجارت با شام، هند و مصر و اروپا اشتغال داشتند. در ۱۳۲۶ ش /۱۹۴۷، به دستور ملک عبدالعزیز، باروی جدّه ویران شد. <ref>مسعود خوند، الموسوعه التاریخیه الجغرافیه، ج۱۲، ص۳۴۴.</ref>
از ۱۳۰۳ تا ۱۳۰۴ ش، میان حامیان ملک علی و سعودیها در جدّه منازعاتی روی داد تا این‌که ملک علی، در پی پذیرفتن قرارداد صلحی که میان طرفین از سوی کنسول بریتانیا در جدّه تنظیم شده بود، حاضر به تسلیم شهر شد. <ref>امین ریحانی، تاریخ نجدالحدیث و ملحقاته، ج۱، ص۳۴۰ـ۳۵۷.</ref><ref>صلاح الدین مختار، تاریخ المملکه العربیه السعودیه فی ما فیها و حاضرها، ج۲، ص۳۵۹ـ۳۶۲.</ref> بدین ترتیب، عبدالعزیزبن سعود (با استقبال اهالی) شهر را تصرف و علاوه بر قبر حوّا، سایر مقبره‌ها و مزارات جدّه را ویران کرد. <ref>صلاح الدین مختار، تاریخ المملکه العربیه السعودیه فی ما فیها و حاضرها، ج۲، ص۳۵۱ـ۳۶۳.</ref><ref>حافظ وهبه، جزیره العرب فی القرن العشرین، ج۱، ص۳۷۳.</ref><ref>محسن امین، کشف الارتیاب، ج۱، ص۵۶ ـ۵۷.</ref><ref>محسن امین، کشف الارتیاب، ج۱، ص۵۹ ـ۶۰.</ref><ref>علی اصغر فقیهی، وهابیان: بررسی و تحقیق گونه‌ای درباره عقاید و تاریخ فرقه وهابی، ج۱، ص۲۱۳ـ ۲۱۵.</ref> عبدالعزیزبن سعود، پس از این لشکرکشی، شهرهای دیگر از جمله مدینه را تصرف نمود و پس از تسلط کامل بر جدّه (در ۱۳۰۴ ش)، کشور عربستان سعودی را در ۱۳۱۱ ش /۱۹۳۲ پایه گذاری کرد. <ref>امین ریحانی، تاریخ نجدالحدیث و ملحقاته، ج۱، ص۴۵۱ـ۴۵۳.</ref><ref>فؤاد حمزه، قلب جزیره العرب، ج۱، ص۳۹۳.</ref><ref>اطلس المملکه العربیه السعودیه، ج۱، ص۱۳.</ref> در آن زمان، جدّه امارتی در حجاز، مجاور امارت قَضیمَه در شمال و امارت مکه در مشرق بود. <ref>فؤاد حمزه، قلب جزیره العرب، ج۱، ص۸۱.</ref> به گفته حافظ وهبه <ref>حافظ وهبه، جزیره العرب فی القرن العشرین، ج۱، ص۱۶.</ref><ref>حافظ وهبه، جزیره العرب فی القرن العشرین، ج۱، ص۲۲.</ref> جدّه در این زمان، شهری معتبر و تجاری با ۰۰۰، ۱۵۰ تن (احتمالاً در زمان حج) جمعیت بود و بیش‌تر حجاج از آن‌جا به مکه می‌رفتند و اهالی آن، به جز زمان حج، در بقیه ماههای سال به تجارت با شام، هند و مصر و اروپا اشتغال داشتند. در ۱۳۲۶ ش /۱۹۴۷، به دستور ملک عبدالعزیز، باروی جدّه ویران شد. <ref>مسعود خوند، الموسوعه التاریخیه الجغرافیه، ج۱۲، ص۳۴۴.</ref>


=از سده چهاردهم تا بیستم=
=از سده چهاردهم تا بیستم=
فؤاد حمزه و کحّاله، از مؤلفان سده چهاردهم، گزارشهایی در باره اوضاع شهر در سده چهاردهم/ بیستم ذکر کرده‌اند. به گفته حمزه <ref>فؤاد حمزه، قلب جزیره العرب، ج۱، ص۱۵.</ref><ref>فؤاد حمزه، قلب جزیره العرب، ج۱، ص۱۵۱.</ref> برخی جزایر مقابل این شهر مسکونی بوده و عشایر حُمْران و بنوجابر میان مکه و جدّه به سر می‌برده اند. در نیمه دوم این سده، جدّه با جمعیتی حدود سی هزار تن، امارتی مستقل بود که پس از گشایش کانال سوئز در ۱۳۴۷ ش/ ۱۹۶۹ و رونق بندر پورت سودان (سودان)، از اهمیت آن در دریای سرخ کاسته شد. <ref>عمررضا کحّاله، جغرافیه شبه جزیره العرب، ج۱، ص۲۰۵ـ۲۰۶.</ref><ref>حافظ وهبه، جزیره العرب فی القرن العشرین، ج۱، ص۲۳.</ref> در همین دوره، جدّه مرکز صادرات و واردات عربستان سعودی بود و مایحتاج آن از نواحی اطراف و به ویژه مکه تأمین می‌شد. <ref>عمررضا کحّاله، جغرافیه شبه جزیره العرب، ج۱، ص۲۰۴ـ ۲۰۵.</ref> همچنین، با توسعه بندر دَمّام در خلیج فارس، مدتی جدّه تحت الشعاع قرار گرفت، اما با توجه حکومت عربستان سعودی به جدّه و توسعه بیش‌تر شهر، که به ویژه از ۱۳۴۳ش /۱۹۶۴ آغاز شد، رونق دوباره یافت. <ref>عمررضا کحّاله، ج۱، ص۲۰۱، پانویس ۱.</ref> کحّاله نیز درباره موقعیت واوضاع جغرافیایی و آب وهوای شهر، کمیِ آب و چگونگی تأمین آن، از جمله ذخیره آن در مخازن و جمع آوری آب باران، سواحل سنگی جدّه، تهیه و نصب دستگاههای آب شیرین کن برای اهالی و حجاج به همت دولتهای ترکیه و عربستان سعودی، آثار بارویی پنج ضلعی به ارتفاع چهار متر و مجموعاً به طول ۸۸۰، ۲ متر، با نُه دروازه (شش دروازه به سمت دریاو سه دروازه در جهات دیگر) و کوچه های تنگ و نامنظم آنجا، مطالبی ذکر کرده است. <ref>عمررضا کحّاله، جغرافیه شبه جزیره العرب، ج۱، ص۲۰۱، پانویس ۱.</ref><ref>عمررضا کحّاله، جغرافیه شبه جزیره العرب، ج۱، ص۲۰۳ـ ۲۰۵.</ref>
فؤاد حمزه و کحّاله، از مؤلفان سده چهاردهم، گزارشهایی درباره اوضاع شهر در سده چهاردهم/ بیستم ذکر کرده‌اند. به گفته حمزه <ref>فؤاد حمزه، قلب جزیره العرب، ج۱، ص۱۵.</ref><ref>فؤاد حمزه، قلب جزیره العرب، ج۱، ص۱۵۱.</ref> برخی جزایر مقابل این شهر مسکونی بوده و عشایر حُمْران و بنوجابر میان مکه و جدّه به سر می‌برده اند. در نیمه دوم این سده، جدّه با جمعیتی حدود سی هزار تن، امارتی مستقل بود که پس از گشایش کانال سوئز در ۱۳۴۷ ش/ ۱۹۶۹ و رونق بندر پورت سودان (سودان)، از اهمیت آن در دریای سرخ کاسته شد. <ref>عمررضا کحّاله، جغرافیه شبه جزیره العرب، ج۱، ص۲۰۵ـ۲۰۶.</ref><ref>حافظ وهبه، جزیره العرب فی القرن العشرین، ج۱، ص۲۳.</ref> در همین دوره، جدّه مرکز صادرات و واردات عربستان سعودی بود و مایحتاج آن از نواحی اطراف و به ویژه مکه تأمین می‌شد. <ref>عمررضا کحّاله، جغرافیه شبه جزیره العرب، ج۱، ص۲۰۴ـ ۲۰۵.</ref> همچنین، با توسعه بندر دَمّام در خلیج فارس، مدتی جدّه تحت الشعاع قرار گرفت، اما با توجه حکومت عربستان سعودی به جدّه و توسعه بیش‌تر شهر، که به ویژه از ۱۳۴۳ش /۱۹۶۴ آغاز شد، رونق دوباره یافت. <ref>عمررضا کحّاله، ج۱، ص۲۰۱، پانویس ۱.</ref> کحّاله نیز درباره موقعیت واوضاع جغرافیایی و آب وهوای شهر، کمیِ آب و چگونگی تأمین آن، از جمله ذخیره آن در مخازن و جمع آوری آب باران، سواحل سنگی جدّه، تهیه و نصب دستگاههای آب شیرین کن برای اهالی و حجاج به همت دولتهای ترکیه و عربستان سعودی، آثار بارویی پنج ضلعی به ارتفاع چهار متر و مجموعاً به طول ۸۸۰، ۲ متر، با نُه دروازه (شش دروازه به سمت دریاو سه دروازه در جهات دیگر) و کوچه های تنگ و نامنظم آنجا، مطالبی ذکر کرده است. <ref>عمررضا کحّاله، جغرافیه شبه جزیره العرب، ج۱، ص۲۰۱، پانویس ۱.</ref><ref>عمررضا کحّاله، جغرافیه شبه جزیره العرب، ج۱، ص۲۰۳ـ ۲۰۵.</ref>


=جمعیت در پنجاه سال اخیر=
=جمعیت در پنجاه سال اخیر=
خط ۱۷۶: خط ۱۷۶:
(۴۱) محمدحسین بن مهدی فراهانی، سفرنامه میرزامحمدحسین حسینی فراهانی، چاپ مسعود گلزاری، تهران ۱۳۶۲ ش؛
(۴۱) محمدحسین بن مهدی فراهانی، سفرنامه میرزامحمدحسین حسینی فراهانی، چاپ مسعود گلزاری، تهران ۱۳۶۲ ش؛


(۴۲) علی اصغر فقیهی، وهابیان: بررسی و تحقیق گونه‌ای در باره عقاید و تاریخ فرقه وهابی، تهران ( ۱۳۵۷ ش )؛
(۴۲) علی اصغر فقیهی، وهابیان: بررسی و تحقیق گونه‌ای درباره عقاید و تاریخ فرقه وهابی، تهران ( ۱۳۵۷ ش )؛


(۴۳) قدامه بن جعفر، نقد الشعر؛
(۴۳) قدامه بن جعفر، نقد الشعر؛
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۹۳۹

ویرایش