لوزیه: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'نمی توان' به 'نمیتوان') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
==عقاید== | ==عقاید== | ||
لوزیه معتقدند که انسان ها مثل بادام، گردو، پسته و فندق سر بسته هستند به طوری که نمیتوان از ظاهرشان آنها را شناخت. با این حال اگر بادام، گردو، پسته و فندق شکسته شوند در آن صورت خواهی دید که بعضی از آن مغز ندارد، بعضی مغز درست و حسابی ندارد و بعضی دارای مغز ارزشمند است. این موضوع | لوزیه معتقدند که انسان ها مثل بادام، گردو، پسته و فندق سر بسته هستند به طوری که نمیتوان از ظاهرشان آنها را شناخت. با این حال اگر بادام، گردو، پسته و فندق شکسته شوند در آن صورت خواهی دید که بعضی از آن مغز ندارد، بعضی مغز درست و حسابی ندارد و بعضی دارای مغز ارزشمند است. این موضوع درباره اهل ایمان و شرک نیز صادق است، زیرا [[ایمان]] و [[شرک]] نیز از امور مخفی و مربوط به اقرار و انکار دل است و چنین اقراری امری مخفی است و نمیتوان از ظاهر انسان ها پی به آن برد و پاک(ایمان) را از پلید( شرک) تشخیص داد. پس تکلیف پرهیز از همه آدمیان است تا مبادا شخص به نجاست کفر آلوده شود در حالی که خودش از آن خبر ندارد. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 378 با ویرایش و باز نویسی جملات | ||
</ref> <ref>هفتاد و سه ملت یا اعتقادات مذاهب، کتابى بىنام مربوط به قرن ششم هجری قمری، با تصحیح دکتر محمد جواد مشکور، تهران، سال1341 شمسی، ص 51</ref> | </ref> <ref>هفتاد و سه ملت یا اعتقادات مذاهب، کتابى بىنام مربوط به قرن ششم هجری قمری، با تصحیح دکتر محمد جواد مشکور، تهران، سال1341 شمسی، ص 51</ref> | ||
نسخهٔ ۷ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۱۵
لوزیه از جمله فرقی است که نام آن در کتاب هفتاد و سه ملت آمده است.
عقاید
لوزیه معتقدند که انسان ها مثل بادام، گردو، پسته و فندق سر بسته هستند به طوری که نمیتوان از ظاهرشان آنها را شناخت. با این حال اگر بادام، گردو، پسته و فندق شکسته شوند در آن صورت خواهی دید که بعضی از آن مغز ندارد، بعضی مغز درست و حسابی ندارد و بعضی دارای مغز ارزشمند است. این موضوع درباره اهل ایمان و شرک نیز صادق است، زیرا ایمان و شرک نیز از امور مخفی و مربوط به اقرار و انکار دل است و چنین اقراری امری مخفی است و نمیتوان از ظاهر انسان ها پی به آن برد و پاک(ایمان) را از پلید( شرک) تشخیص داد. پس تکلیف پرهیز از همه آدمیان است تا مبادا شخص به نجاست کفر آلوده شود در حالی که خودش از آن خبر ندارد. [۱] [۲]