سید محمد کاظم طباطبایی یزدی، وحدت گرای استعمار ستیز (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می توان' به 'می‌توان'
جز (جایگزینی متن - '¬' به '‌')
جز (جایگزینی متن - 'می توان' به 'می‌توان')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۵۸: خط ۵۸:
سید محمدکاظم تدریس علوم اسلامی را از زمان جوانی آغاز کرد. در حوزه «دومنار» یزد، سپس حوزه اصفهان، علاوه بر تحصیل، به تدریس هم می پرداخت. در حوزه نجف، تدریس فقه و اصول سید، جایگاه خاصی داشت. پس از هجرت استادش میرزای شیرازی از نجف به سامرا، تدریس دروس عالی فقه و اصول از سوی سید، فضلا و عالمان زیادی را به حوزه درس او کشانید. ژرف نگری و دقت نظر و سلامت بیان سید به گونه‌ای بود که بیش از دویست نفر از فضلای نجف اشرف پای درس وی می نشستند و پس از چندی، خود صاحب کرسی تدریس و مقام علمی می شدند.
سید محمدکاظم تدریس علوم اسلامی را از زمان جوانی آغاز کرد. در حوزه «دومنار» یزد، سپس حوزه اصفهان، علاوه بر تحصیل، به تدریس هم می پرداخت. در حوزه نجف، تدریس فقه و اصول سید، جایگاه خاصی داشت. پس از هجرت استادش میرزای شیرازی از نجف به سامرا، تدریس دروس عالی فقه و اصول از سوی سید، فضلا و عالمان زیادی را به حوزه درس او کشانید. ژرف نگری و دقت نظر و سلامت بیان سید به گونه‌ای بود که بیش از دویست نفر از فضلای نجف اشرف پای درس وی می نشستند و پس از چندی، خود صاحب کرسی تدریس و مقام علمی می شدند.


از میان شاگردان برجسته سید می توان از بزرگانی همانند حاج [[شیخ عبدالکریم حایری یزدی]] (مؤسس حوزه علمیه قم)، حاج آقا حسین قمی، حاج آقا حسین [[بروجردی]]، شیخ [[محمدحسین کاشف الغطا]]، شهید سید محمدتقی خوانساری، حاج آقا رضا مسجدشاهی اصفهانی، سید عبدالحسین [[شرف الدین عاملی]]، سید محمد فیروزآبادی، شیخ زین‌العابدین عابدی زنجانی، شیخ فضل الله شیخ الاسلام زنجانی، شیخ محمد تنکابنی (مؤلف قصص العلما)، شیخ محمدتقی بافقی، سید یونس اردبیلی، شیخ جعفر نقدی، آقا میرزا محمود امام جمعه زنجانی، میرزا مهدی آشتیانی، شیخ عبدالنبی عراقی و بسیاری دیگر ... یاد کرد.
از میان شاگردان برجسته سید می‌توان از بزرگانی همانند حاج [[شیخ عبدالکریم حایری یزدی]] (مؤسس حوزه علمیه قم)، حاج آقا حسین قمی، حاج آقا حسین [[بروجردی]]، شیخ [[محمدحسین کاشف الغطا]]، شهید سید محمدتقی خوانساری، حاج آقا رضا مسجدشاهی اصفهانی، سید عبدالحسین [[شرف الدین عاملی]]، سید محمد فیروزآبادی، شیخ زین‌العابدین عابدی زنجانی، شیخ فضل الله شیخ الاسلام زنجانی، شیخ محمد تنکابنی (مؤلف قصص العلما)، شیخ محمدتقی بافقی، سید یونس اردبیلی، شیخ جعفر نقدی، آقا میرزا محمود امام جمعه زنجانی، میرزا مهدی آشتیانی، شیخ عبدالنبی عراقی و بسیاری دیگر ... یاد کرد.


در مورد مقام علمی و معنوی سید، بسیار سخن گفته شده است. برخی بر این اندیشه اند که در جلالت قدر و مقام علمی سید، همین بس که مراجع بزرگ تقلید شیعه در دوران اخیر، آغاز مرجعیت خویش را به نوعی با نشر حواشی خویش بر کتاب گران سنگ «عروة الوثقی» او اعلام می‌کنند و برخی از دروس خارج فقهای معاصر بر محور متن کتاب مذکور، ارائه می‌گردد. در این جا به نقل اظهارنظر برخی از بزرگان در مقام علمی و معنوی سید می پردازیم:
در مورد مقام علمی و معنوی سید، بسیار سخن گفته شده است. برخی بر این اندیشه اند که در جلالت قدر و مقام علمی سید، همین بس که مراجع بزرگ تقلید شیعه در دوران اخیر، آغاز مرجعیت خویش را به نوعی با نشر حواشی خویش بر کتاب گران سنگ «عروة الوثقی» او اعلام می‌کنند و برخی از دروس خارج فقهای معاصر بر محور متن کتاب مذکور، ارائه می‌گردد. در این جا به نقل اظهارنظر برخی از بزرگان در مقام علمی و معنوی سید می پردازیم:
خط ۱۲۴: خط ۱۲۴:
سید مجدانه به حمایت از او پرداخت. نامه ای که شهید نوری در محرم 1327 شش ماه پیش از اعدام خویش به مرحوم سید نگاشته، گواه پایمردی و خلوص آن دو بزرگوار در دفاع بی امان از ساحت اسلام و تشیع است».<ref> ر.ک: ابوالحسنی، 1368ش، ص59ـ66 </ref>
سید مجدانه به حمایت از او پرداخت. نامه ای که شهید نوری در محرم 1327 شش ماه پیش از اعدام خویش به مرحوم سید نگاشته، گواه پایمردی و خلوص آن دو بزرگوار در دفاع بی امان از ساحت اسلام و تشیع است».<ref> ر.ک: ابوالحسنی، 1368ش، ص59ـ66 </ref>


بر پایه نامه هایی که سید کاظم طباطبایی در مشروطه به افراد مختلف نوشته است، به روشنی می توان دریافت که وی، «دفع کفریات و حفظ عقیده و اجرای قوانین محکمه قرآنیه و شریعت ابدیه محمدیه» همراه «با ملاحظه جهات موجبات صلاح و صیانت دین و دنیای مسلمین» را «اهم فرایض ربانیین علما» مى‌دانست. زمانی نیز که در بحبوحه مشروطه، از سوی گروه های ترور، تهدید گردید، به صراحت فرمود:
بر پایه نامه هایی که سید کاظم طباطبایی در مشروطه به افراد مختلف نوشته است، به روشنی می‌توان دریافت که وی، «دفع کفریات و حفظ عقیده و اجرای قوانین محکمه قرآنیه و شریعت ابدیه محمدیه» همراه «با ملاحظه جهات موجبات صلاح و صیانت دین و دنیای مسلمین» را «اهم فرایض ربانیین علما» مى‌دانست. زمانی نیز که در بحبوحه مشروطه، از سوی گروه های ترور، تهدید گردید، به صراحت فرمود:


«این امر، راجع به دین اسلام است و حفظ نفوس و اعراض مسلمین باید بشود و حفظ شوکت مذهب جعفری (صلوات الله علیه و علی آبائه الطاهرین و المعصومین) و دماء باید بشود و این معنا، جز به مطابقت با شریعت مطهره نخواهد شد و از کشتن هم باک ندارم، چیزی از عمر من باقی نمانده که از آن خائف باشم و از دین خود دست بردارم...».<ref>ر.ک: ترکمان، 1362ش، ج1،  
«این امر، راجع به دین اسلام است و حفظ نفوس و اعراض مسلمین باید بشود و حفظ شوکت مذهب جعفری (صلوات الله علیه و علی آبائه الطاهرین و المعصومین) و دماء باید بشود و این معنا، جز به مطابقت با شریعت مطهره نخواهد شد و از کشتن هم باک ندارم، چیزی از عمر من باقی نمانده که از آن خائف باشم و از دین خود دست بردارم...».<ref>ر.ک: ترکمان، 1362ش، ج1،  
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۲۰

ویرایش