نزول قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ مهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
|قرآن، فرقان، الکتاب و مُصحَف
|قرآن، فرقان، الکتاب و مُصحَف
|-
|-
|تعداد جزوها  
|تعداد جزوها
| ۳۰ جزء
|۳۰ جزء
|-
|-
|تعداد سوره‌ها  
|تعداد سوره‌ها
| ۱۱۴ سوره
|۱۱۴ سوره
|-
|-
|تعداد آیه‌ها
|تعداد آیه‌ها
| ۶۲۳۶ آیه
|۶۲۳۶ آیه
|-
|-
|}
|}
خط ۳۲: خط ۳۲:
درباره این که، کدام آیه یا سوره، برای اولین بار بر پیامبر(ص) نازل شده در میان صاحب نظران، اختلاف نظر وجود دارد. در این زمینه چهار نظر بیان شده است:
درباره این که، کدام آیه یا سوره، برای اولین بار بر پیامبر(ص) نازل شده در میان صاحب نظران، اختلاف نظر وجود دارد. در این زمینه چهار نظر بیان شده است:


# آیات سه یا پنج ابتدای [[سوره علق]]؛
#آیات سه یا پنج ابتدای [[سوره علق]]؛
# آیه اول [[سوره مدثر]]؛
#آیه اول [[سوره مدثر]]؛
# آیه بسم اللّه الرحمن الرحیم؛
#آیه بسم اللّه الرحمن الرحیم؛
# [[سوره حمد]]<ref>سید محمدباقر حجتى، تاریخ قرآن کریم، نشر فرهنگ اسلامى، چ ششم، 72، ص 54.</ref>.
#[[سوره حمد]]<ref>سید محمدباقر حجتى، تاریخ قرآن کریم، نشر فرهنگ اسلامى، چ ششم، 72، ص 54.</ref>.
#  
#
 
==آخرین آیه و سوره==
==آخرین آیه و سوره==


در بسیاری از [[روایات]] آمده است: آخرین آیه ای که بر پیامبر نازل شد، آیه 281 [[سوره بقره]] بود. برخی دیگر گفته اند: آخرین آیه، آیه اکمال دین ([[سوره مائده]] /آیه 3) می باشد<ref>محمدهادى معرفت، تاریخ قرآن، سمت، چ اول، 75، ص 45. </ref>. درباره آخرین سوره نیز بین دو [[سوره نصر]] و [[سوره برائت]]، اختلاف نظر هست، هر چند سوره نصر، که در سال [[فتح مکه]] (هشتم هجری) نازل شده است، از قوّت بیشتری برخوردار است. زیرا فقط آیات نخستین سوره برائت، پس از فتح مکه (سال نهم) نازل شده است.
در بسیاری از [[روایات]] آمده است: آخرین آیه ای که بر پیامبر نازل شد، آیه 281 [[سوره بقره]] بود. برخی دیگر گفت ه‌اند: آخرین آیه، آیه اکمال دین ([[سوره مائده]] /آیه 3) می‌باشد<ref>محمدهادى معرفت، تاریخ قرآن، سمت، چ اول، 75، ص 45. </ref>. درباره آخرین سوره نیز بین دو [[سوره نصر]] و [[سوره برائت]]، اختلاف نظر هست، هر چند سوره نصر، که در سال [[فتح مکه]] (هشتم هجری) نازل شده است، از قوّت بیشتری برخوردار است. زیرا فقط آیات نخستین سوره برائت، پس از فتح مکه (سال نهم) نازل شده است.


==زمان نزول آیات==
==زمان نزول آیات==


آنچه از آیات قرآن به دست می آید، بیانگر نزول قرآن در شبی از شب های [[ماه مبارک رمضان]] است:
آنچه از آیات قرآن به دست می‌آید، بیانگر نزول قرآن در شبی از شب‌های [[ماه مبارک رمضان]] است:


# «شَهرُ رَمَضانَ الَّذِی اُنزِلَ فیهِ القُرءانُ» <ref>بقره / 185</ref>
#«شَهرُ رَمَضانَ الَّذِی اُنزِلَ فیهِ القُرءانُ» <ref>بقره / 185</ref>
# «اِنّا اَنزَلنـهُ فی لَیلَةٍ مُبـرَکَةٍ» <ref>دخان / 3</ref>
#«اِنّا اَنزَلنـهُ فی لَیلَةٍ مُبـرَکَةٍ» <ref>دخان / 3</ref>
# «اِنّا اَنزَلنـهُ فی لَیلَةِ القَدر» <ref>قدر / 1</ref>
#«اِنّا اَنزَلنـهُ فی لَیلَةِ القَدر» <ref>قدر / 1</ref>
#  
#


* از آیه اول بدست می آید که قرآن در ماه رمضان نازل شده است.
*از آیه اول بدست می‌آید که قرآن در ماه رمضان نازل شده است.
* از آیه دوم می توان دریافت که این نزول، دریک شب مبارکی انجام گرفته است. با توجه به این دو آیه، روشن می شود که این شب مبارک، یکی از شب های ماه رمضان است.
*از آیه دوم می‌توان دریافت که این نزول، دریک شب مبارکی انجام گرفته است. با توجه به این دو آیه، روشن می‌شود که این شب مبارک، یکی از شب‌های ماه رمضان است.
* در آیه سوم، خداوند می فرماید: «ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم.» از ضمیمه این سه آیه، می توان چنین نتیجه گرفت: در ماه رمضان، شب بابرکتی به نام [[شب قدر]]، وجود دارد که قرآن در آن شب، نازل شده است.  
*در آیه سوم، خداوند می‌فرماید: «ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم.» از ضمیمه این سه آیه، می‌توان چنین نتیجه گرفت: در ماه رمضان، شب بابرکتی به نام [[شب قدر]]، وجود دارد که قرآن در آن شب، نازل شده است.


در ضمن روشن است که آن شب عظیم، یک شب است و نه چند شب. بنابراین، زمان نزول قرآن، در یک شبِ قدر از شب های ماه رمضان می باشد.
در ضمن روشن است که آن شب عظیم، یک شب است و نه چند شب. بنابراین، زمان نزول قرآن، در یک شبِ قدر از شب‌های ماه رمضان می‌باشد.


سؤالی که در این جا، قابل طرح است، اینکه: شب قدر، کدام یک از شب های این ماه مبارک رمضان است؟
سؤالی که در این جا، قابل طرح است، اینکه: شب قدر، کدام یک از شب‌های این ماه مبارک رمضان است؟


در این زمینه، آیات قرآن، بیانی ندارند. در روایات نیز، شب های مختلفی، به عنوان شب قدر، معرّفی شده است. از جمله: شب [[نیمه شعبان]]، شب اول، هفدهم، نوزدهم، بیست و یکم، بیست و سوم، بیست و چهارم، بیست و پنجم و بیست و هفتم ماه رمضان<ref>طبرسى، مجمع البیان، مترجم: على کرمى، نشر فراهانى، چاپ اول، 80، ج 30، ص 1226. </ref>. با توجه به روایات این باب، شب های بیست و یک و بیست و سه، از تأکید بیشتری برخوردار می باشد. از [[امام صادق(ع)]] سؤال شد، شب قدر کدام شب است؟ فرمودند: «آن را در یکی از دو شب بیست و یک و بیست و سه، جستجو کن»<ref>مکارم شیرازى، تفسیر نمونه، ج 27، دارالکتب الاسلامیه، چ ششم، 68، ص 189.</ref>.
در این زمینه، آیات قرآن، بیانی ندارند. در روایات نیز، شب‌های مختلفی، به عنوان شب قدر، معرّفی شده است. از جمله: شب [[نیمه شعبان]]، شب اول، هفدهم، نوزدهم، بیست و یکم، بیست و سوم، بیست و چهارم، بیست و پنجم و بیست و هفتم ماه رمضان<ref>طبرسى، مجمع البیان، مترجم: على کرمى، نشر فراهانى، چاپ اول، 80، ج 30، ص 1226. </ref>. با توجه به روایات این باب، شب‌های بیست و یک و بیست و سه، از تأکید بیشتری برخوردار می‌باشد. از [[امام صادق(ع)]] سؤال شد، شب قدر کدام شب است؟ فرمودند: «آن را در یکی از دو شب بیست و یک و بیست و سه، جستجو کن»<ref>مکارم شیرازى، تفسیر نمونه، ج 27، دارالکتب الاسلامیه، چ ششم، 68، ص 189.</ref>.


[[زراره]] از امام صادق(ع) روایت کرده است که حضرت فرمود: «شب نوزدهم، شب تقدیر، شب بیست و یکم شب تعیین و شب بیست و سوم، شب ختم و امضای امر است<ref>همان، ص 189.</ref>.»
[[زراره]] از امام صادق(ع) روایت کرده است که حضرت فرمود: «شب نوزدهم، شب تقدیر، شب بیست و یکم شب تعیین و شب بیست و سوم، شب ختم و امضای امر است<ref>همان، ص 189.</ref>.»


بنابراین در نزد [[شیعه]]، شب قدر در میان یکی از دو شب بیست و یک و بیست و سه، مورد تردید است. هرچند با توجه به برخی از روایات دیگر، شب بیست و سوم، دارای قوّت بیشتری است. [[شیخ صدوق]] می گوید: «مشایخ ما اتفاق نظر دارند که شب قدر، شب 23 ماه رمضان است<ref> معرفت، تاریخ قرآن، ص 32.</ref>.» با توجه به این سخن، نزول قرآن در یکی از دو شب بیست و یک یا بیست و سه ماه رمضان، واقع شده است.
بنابراین در نزد [[شیعه]]، شب قدر در میان یکی از دو شب بیست و یک و بیست و سه، مورد تردید است. هرچند با توجه به برخی از روایات دیگر، شب بیست و سوم، دارای قوّت بیشتری است. [[شیخ صدوق]] می‌گوید: «مشایخ ما اتفاق نظر دارند که شب قدر، شب 23 ماه رمضان است<ref> معرفت، تاریخ قرآن، ص 32.</ref>.» با توجه به این سخن، نزول قرآن در یکی از دو شب بیست و یک یا بیست و سه ماه رمضان، واقع شده است.


==رابطه نزول قرآن با [[بعثت]] [[پیامبر(ص)]]==
==رابطه نزول قرآن با [[بعثت]] [[پیامبر(ص)]]==


سؤالی که قابل طرح است، اینکه: چگونه قرآن در شب قدرِ ماه رمضان، نازل شده است. در حالی که بعثت پیامبر، بنابر قول مشهور، در [[بیست و هفت رجب]] بوده است؟ به عبارت دیگر: آیا بعثت پیامبر همزمان با نزول قرآن در ماه رمضان بوده است؟ ابتدا باید روشن شود که پیامبر در هنگام بعثت، چند سال داشته اند. دیدگاه های مختلفی در این باره، وجود دارد. در بسیاری از روایات، سنّ شریف آن حضرت، 40 سال، و در برخی دیگر از روایات، 43 سال ذکر شده است. البته با توجه به دلایل، قرائن و شواهد مختلف، قول چهل سالگی ترجیح دارد<ref>جعفر نکونام، درآمدى بر تاریخ‏گذارى قرآن، هستى نما، چاپ اول، 80، ص 206.</ref>.
سؤالی که قابل طرح است، اینکه: چگونه قرآن در شب قدرِ ماه رمضان، نازل شده است. در حالی که بعثت پیامبر، بنابر قول مشهور، در [[بیست و هفت رجب]] بوده است؟ به عبارت دیگر: آیا بعثت پیامبر همزمان با نزول قرآن در ماه رمضان بوده است؟ ابتدا باید روشن شود که پیامبر در هنگام بعثت، چند سال داشت ه‌اند. دیدگاه‌های مختلفی در این باره، وجود دارد. در بسیاری از روایات، سنّ شریف آن حضرت، 40 سال، و در برخی دیگر از روایات، 43 سال ذکر شده است. البته با توجه به دلایل، قرائن و شواهد مختلف، قول چهل سالگی ترجیح دارد<ref>جعفر نکونام، درآمدى بر تاریخ‏گذارى قرآن، هستى نما، چاپ اول، 80، ص 206.</ref>.


هم چنین درباره زمان بعثت، سه احتمال داده شده است:  
هم چنین درباره زمان بعثت، سه احتمال داده شده است:  


# یازدهم و دوازدهم [[ربیع الاول]] سال چهلم [[عام الفیل]].  
#یازدهم و دوازدهم [[ربیع الاول]] سال چهلم [[عام الفیل]].
# بیست و هفتم رجب.  
#بیست و هفتم رجب.
# جماه مبارک رمضان<ref> همان، ص 209.</ref>.
#جماه مبارک رمضان<ref> همان، ص 209.</ref>.


از میان روایاتی که بیانگر این سه دیدگاه است، روایاتی که ماه رجب را ماه بعثت آن حضرت می دانند، بر دیگر روایات ترجیح داده می شود: این ترجیح به دلیل زیر می باشد:
از میان روایاتی که بیانگر این سه دیدگاه است، روایاتی که ماه رجب را ماه بعثت آن حضرت می‌دانند، بر دیگر روایات ترجیح داده می‌شود: این ترجیح به دلیل زیر می‌باشد:


# درباره ماه رجب، سیزده روایت وجود دارد؛ در حالی که درباره ربیع الاول بیش از سه روایت و درباره بعثت آن حضرت در ماه رمضان، بیش از دو روایت به دست نیامده است.
#درباره ماه رجب، سیزده روایت وجود دارد؛ در حالی که درباره ربیع الاول بیش از سه روایت و درباره بعثت آن حضرت در ماه رمضان، بیش از دو روایت به دست نیامده است.
# روایات مربوط به ربیع الاول و ماه رمضان، در مورد تاریخ روز بعثت اختلاف دارند؛ در حالی که روایات مربوط به [[ماه رجب]]، به اتفاق، روز مبعث را بیست و هفتم رجب می دانند.
#روایات مربوط به ربیع الاول و ماه رمضان، در مورد تاریخ روز بعثت اختلاف دارند؛ در حالی که روایات مربوط به [[ماه رجب]]، به اتفاق، روز مبعث را بیست و هفتم رجب می‌دانند.


به طور کلی درباره همزمانی یا عدم همزمانی آغاز نزول قرآن با شروع بعثت پیامبر(ص) دو دیدگاه در بین صاحب نظران وجود دارد:
به طور کلی درباره همزمانی یا عدم همزمانی آغاز نزول قرآن با شروع بعثت پیامبر(ص) دو دیدگاه در بین صاحب نظران وجود دارد:


# برخی معتقدند که بعثت پیامبر با نزول پنج آیه نخست سوره علق، آغاز شده است. لذا، زمان بعثت در ماه رمضان خواهد بود<ref>همان، ص 214.</ref>.
#برخی معتقدند که بعثت پیامبر با نزول پنج آیه نخست سوره علق، آغاز شده است. لذا، زمان بعثت در ماه رمضان خواهد بود<ref>همان، ص 214.</ref>.
# در مقابل عدّه ای می گویند که، ابتدا، آن حضرت، در ماه رجب به پیامبری انتخاب شدند، سپس در ماه رمضان، همان سال یا سال بعد، قرآن بر ایشان نازل شد. بنابراین بعثت پیامبر، همزمان با نزول قرآن نبوده است<ref>همان، ص 216. </ref>.
#در مقابل عدّه ای می‌گویند که، ابتدا، آن حضرت، در ماه رجب به پیامبری انتخاب شدند، سپس در ماه رمضان، همان سال یا سال بعد، قرآن بر ایشان نازل شد. بنابراین بعثت پیامبر، همزمان با نزول قرآن نبوده است<ref>همان، ص 216. </ref>.


==مراحل نزول قرآن==
==مراحل نزول قرآن==
خط ۸۸: خط ۸۹:
'''پیش از نزول'''  
'''پیش از نزول'''  


بررسی آیات آغازین سوره های قرآن ـ که ناظر به چگونگی اوصاف قرآن باشد ـ نشان می دهد که قرآن پیش از نزول آن، نزد خداوند، در «امّ الکتاب» که همان لوح محفوظ و کتاب مکنون است، دارای اوصافی مانند: علیٌّ، مبینٌ و حکیمٌ بوده است<ref>شعراء / 2؛ یس / 1 و 2؛ زخرف / 4. </ref>.
بررسی آیات آغازین سوره‌های قرآن ـ که ناظر به چگونگی اوصاف قرآن باشد ـ نشان می‌دهد که قرآن پیش از نزول آن، نزد خداوند، در «امّ الکتاب» که همان لوح محفوظ و کتاب مکنون است، دارای اوصافی مانند: علیٌّ، مبینٌ و حکیمٌ بوده است<ref>شعراء / 2؛ یس / 1 و 2؛ زخرف / 4. </ref>.


'''مرحله نزول'''
'''مرحله نزول'''


قرآن کریم در این مرحله، تفصیل یافته و اوصاف جدیدی به خود گرفته است: «کِتابٌ اُحکِمَت ءایـاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَت»، «وقُرءانـًا فَرَقنـاهُ» و «لِسانٌ عَرَبیٌّ مُبین»<ref> هود / 2؛ اسراء / 106؛ شعراء / 105.</ref>. در این مرحله، هدف از نزول قرآن، قراءت، تلاوت، ابلاغ، هدایت، تعقل، تذکّر، شفا، رحمت، تعلّم، اتّباع و... می باشد.
قرآن کریم در این مرحله، تفصیل یافته و اوصاف جدیدی به خود گرفته است: «کِتابٌ اُحکِمَت ءایـاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَت»، «وقُرءانـًا فَرَقنـاهُ» و «لِسانٌ عَرَبیٌّ مُبین»<ref> هود / 2؛ اسراء / 106؛ شعراء / 105.</ref>. در این مرحله، هدف از نزول قرآن، قراءت، تلاوت، ابلاغ، هدایت، تعقل، تذکّر، شفا، رحمت، تعلّم، اتّباع و... می‌باشد.


این مراحلِ نزول قرآن، نشانگر ذومراتب بودن آن است. قرآن، کتابی الهی و دارای مراتب مختلف است. مرتبه والای آن، همان امّ الکتاب است که حقیقتی نزد خدای حکیم دارد. مرحله دیگر آن در دست فرشتگان و مرتبه نازلِ آن در دست مردم و به زبان عربی فصیح و آشکار است<ref> جوادى آملى، قرآن در قرآن، اسراء، چاپ دوم، 78، ص 69.</ref>.
این مراحلِ نزول قرآن، نشانگر ذومراتب بودن آن است. قرآن، کتابی الهی و دارای مراتب مختلف است. مرتبه والای آن، همان امّ الکتاب است که حقیقتی نزد خدای حکیم دارد. مرحله دیگر آن در دست فرشتگان و مرتبه نازلِ آن در دست مردم و به زبان عربی فصیح و آشکار است<ref> جوادى آملى، قرآن در قرآن، اسراء، چاپ دوم، 78، ص 69.</ref>.
خط ۱۰۰: خط ۱۰۱:
درباره واژه نزول و مشتقات آن در قرآن، آیات مختلفی وجود دارد. در برخی از این آیات، نزول قرآن به صورت مطلق ذکر شده است: «کِتابٌ اَنزَلناهُ اِلَیکَ»<ref>ص / 29.</ref> در برخی دیگر، از نزول تدریجی قرآن، سخن رفته است: «کِتابٌ اُحکِمَت آیاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَت»<ref>هود / 11. </ref> و «وهُوَ الَّذی اَنزَلَ اِلَیکُمُ الکِتابَ مُفَصَّلاً»<ref>انعام / 114.</ref>. بنابر ادعا برخی از صاحب نظران، آیاتی از قرآن، اشاره به نزول دفعی و مجموعی قرآن دارند: «اِنّا اَنزَلناهُ فی لَیلَةِ القَدر» و «ولا تَعجَل بِالقُرءانِ مِن قَبلِ اَن یُقضی اِلَیکَ وحیُهُ»<ref>طه / 114.</ref>، «لا تُحَرِّک بِهِ لِسانَکَ لِتَعجَلَ بِه»<ref>قیامت / 16 و 17.</ref>. دلالت این آیات بر نزول دفعی بدین قرار است:
درباره واژه نزول و مشتقات آن در قرآن، آیات مختلفی وجود دارد. در برخی از این آیات، نزول قرآن به صورت مطلق ذکر شده است: «کِتابٌ اَنزَلناهُ اِلَیکَ»<ref>ص / 29.</ref> در برخی دیگر، از نزول تدریجی قرآن، سخن رفته است: «کِتابٌ اُحکِمَت آیاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَت»<ref>هود / 11. </ref> و «وهُوَ الَّذی اَنزَلَ اِلَیکُمُ الکِتابَ مُفَصَّلاً»<ref>انعام / 114.</ref>. بنابر ادعا برخی از صاحب نظران، آیاتی از قرآن، اشاره به نزول دفعی و مجموعی قرآن دارند: «اِنّا اَنزَلناهُ فی لَیلَةِ القَدر» و «ولا تَعجَل بِالقُرءانِ مِن قَبلِ اَن یُقضی اِلَیکَ وحیُهُ»<ref>طه / 114.</ref>، «لا تُحَرِّک بِهِ لِسانَکَ لِتَعجَلَ بِه»<ref>قیامت / 16 و 17.</ref>. دلالت این آیات بر نزول دفعی بدین قرار است:


چون آیات قرآن یک بار به صورت جمعی در شب قدر بر پیامبر نازل شده بود. لذا به هنگام نزول تدریجی آیات، پیامبر عجله می کرد و بر [[جبرییل]] پیشقدم می شد و آیات را می خواند. این نشان می دهد که آن حضرت، قبل از نزول تدریجی آیات، از قرآن اطلاع داشته است. بنابراین خداوند دستور می دهد که در این کار عجله نکن و چیزی از این قرآن را بر مردم قرائت و تلاوت نکن تا اینکه وقت مناسب ابلاغ و تبلیغ آن برسد<ref>تفسیر نمونه، ج 16، ص 313؛ مجلّه پژوهش‏هاى قرآنى، ش 31، ص 179.</ref>.
چون آیات قرآن یک بار به صورت جمعی در شب قدر بر پیامبر نازل شده بود. لذا به هنگام نزول تدریجی آیات، پیامبر عجله می‌کرد و بر [[جبرییل]] پیشقدم می‌شد و آیات را می‌خواند. این نشان می‌دهد که آن حضرت، قبل از نزول تدریجی آیات، از قرآن اطلاع داشته است. بنابراین خداوند دستور می‌دهد که در این کار عجله نکن و چیزی از این قرآن را بر مردم قرائت و تلاوت نکن تا اینکه وقت مناسب ابلاغ و تبلیغ آن برسد<ref>تفسیر نمونه، ج 16، ص 313؛ مجلّه پژوهش‏هاى قرآنى، ش 31، ص 179.</ref>.


با توجه به این آیات و آیات مشابه دیگر، درباره نوع نزول قرآن، دیدگاه های متفاوتی در بین صاحب نظرانِ علوم قرآنی مطرح شده است. برخی می گویند قرآن ابتدا به صورت دفعی و یکپارچه در شب قدر از لوح محفوظ بر آسمان دنیا ([[بیت المعمور]] یا [[بیت العزّة]]) و یا بر قلب پیامبر(ص) نازل شد و از آنجا در طول مدت رسالت آن حضرت، توسط [[جبرییل امین]] دوباره بر پیامبر، نازل گشته است.
با توجه به این آیات و آیات مشابه دیگر، درباره نوع نزول قرآن، دیدگاه‌های متفاوتی در بین صاحب نظرانِ علوم قرآنی مطرح شده است. برخی می‌گویند قرآن ابتدا به صورت دفعی و یکپارچه در شب قدر از لوح محفوظ بر آسمان دنیا ([[بیت المعمور]] یا [[بیت العزّة]]) و یا بر قلب پیامبر(ص) نازل شد و از آنجا در طول مدت رسالت آن حضرت، توسط [[جبرییل امین]] دوباره بر پیامبر، نازل گشته است.


امّا عده ای دیگر می گویند که قرآن فقط به صورت تدریجی و در مدّت [[رسالت]] پیامبر اسلام، به تناسب شرایط زمانی و مکانی و وقوع حوادث و رخدادهای گوناگون، در قالب آیه ها و سوره های موجود، نازل شده است<ref> معرفت، علوم قرآنى، ناشر: حوزه‏ها و مدارس علمیّه خارج از کشور، چاپ اول، 79، ص 41.</ref>. البته در کنار این دو قول مشهور، اقوال مختلف دیگری نیز وجود دارد که به برخی از آن ها اشاره ای کوتاه می شود. قرآن در بیست یا بیست و سه شب قدر هر سالِ دوران رسالت، بر آسمان دنیا نازل شده است. یعنی در شب قدر هر سالِ مدت رسالت پیامبر آن اندازه از قرآن که مورد نیاز آن سال بوده، یک جا بر آن حضرت نازل شده است. سپس همان آیات و سوره ها، به تدریج در طول آن سال، دوباره بر پیامبر توسط [[فرشته وحی]] فرود می آمد<ref>همان، ص 42.</ref>.
امّا عده ای دیگر می‌گویند که قرآن فقط به صورت تدریجی و در مدّت [[رسالت]] پیامبر اسلام، به تناسب شرایط زمانی و مکانی و وقوع حوادث و رخدادهای گوناگون، در قالب آیه‌ها و سوره‌های موجود، نازل شده است<ref> معرفت، علوم قرآنى، ناشر: حوزه‏ها و مدارس علمیّه خارج از کشور، چاپ اول، 79، ص 41.</ref>. البته در کنار این دو قول مشهور، اقوال مختلف دیگری نیز وجود دارد که به برخی از آن‌ها اشاره ای کوتاه می‌شود. قرآن در بیست یا بیست و سه شب قدر هر سالِ دوران رسالت، بر آسمان دنیا نازل شده است. یعنی در شب قدر هر سالِ مدت رسالت پیامبر آن اندازه از قرآن که مورد نیاز آن سال بوده، یک جا بر آن حضرت نازل شده است. سپس همان آیات و سوره‌ها، به تدریج در طول آن سال، دوباره بر پیامبر توسط [[فرشته وحی]] فرود می‌آمد<ref>همان، ص 42.</ref>.


در کنار این اقوال، برخی دیگر، توجیهاتی درباره نزول دفعی قرآن، بیان داشته اند که در این جا به سخن شیخ صدوق و [[علامه طباطبایی]] اشاره ای می شود: شیخ صدوق می گوید: منظور از نزول دفعی قرآن بر پیامبر در شب قدر، علم و آگاهی یافتنِ آن حضرت به محتوای کلی قرآن است<ref>معرفت، علوم قرآنى، نشر التمهید، چاپ اول، 78، ص 71.</ref>. علامه طباطبایی می فرماید: «قرآن کریم دارای دو وجود است: وجود ظاهری تفصیل یافته در قالب الفاظ و عبارات است. وجود بسیط که از هرگونه تجزیه، تفصیل و الفاظ خالی می باشد. وجود باطنی قرآن، در شب قدر بر قلب آن حضرت نازل شد، سپس به تدریج وجود ظاهری آن، در مدت رسالت پیامبر، نازل گردید<ref>همان، ص 72.</ref>.»
در کنار این اقوال، برخی دیگر، توجیهاتی درباره نزول دفعی قرآن، بیان داشت ه‌اند که در این جا به سخن شیخ صدوق و [[علامه طباطبایی]] اشاره ای می‌شود: شیخ صدوق می‌گوید: منظور از نزول دفعی قرآن بر پیامبر در شب قدر، علم و آگاهی یافتنِ آن حضرت به محتوای کلی قرآن است<ref>معرفت، علوم قرآنى، نشر التمهید، چاپ اول، 78، ص 71.</ref>. علامه طباطبایی می‌فرماید: «قرآن کریم دارای دو وجود است: وجود ظاهری تفصیل یافته در قالب الفاظ و عبارات است. وجود بسیط که از هرگونه تجزیه، تفصیل و الفاظ خالی می‌باشد. وجود باطنی قرآن، در شب قدر بر قلب آن حضرت نازل شد، سپس به تدریج وجود ظاهری آن، در مدت رسالت پیامبر، نازل گردید<ref>همان، ص 72.</ref>.»


=منشأ پیدایش دو دیدگاه کلی نزول دفعی و تدریجی قرآن=
=منشأ پیدایش دو دیدگاه کلی نزول دفعی و تدریجی قرآن=


برخی تصور کرده اند که واژه «انزال» از باب افعال به معنای نزول دفعی است و واژه «تنزیل» از باب تفعیل به معنای نزول تدریجی است<ref>صالحى نجف‏آبادى، حدیث‏هاى خیالى در مجمع البیان، نشر کویر، چ دوم، 82، ص 334.</ref>. و همچنین، روایاتی که در آنها به این تفصیل نزول دفعی و تدریجی آمده است، باعث پیدایش این دو دیدگاه شده است.
برخی تصور کرد ه‌اند که واژه «انزال» از باب افعال به معنای نزول دفعی است و واژه «تنزیل» از باب تفعیل به معنای نزول تدریجی است<ref>صالحى نجف‏آبادى، حدیث‏هاى خیالى در مجمع البیان، نشر کویر، چ دوم، 82، ص 334.</ref>. و همچنین، روایاتی که در آنها به این تفصیل نزول دفعی و تدریجی آمده است، باعث پیدایش این دو دیدگاه شده است.


'''بررسی واژه انزال و تنزیل در لغت و قرآن:'''  
'''بررسی واژه انزال و تنزیل در لغت و قرآن:'''  
خط ۱۱۸: خط ۱۱۹:
در آیات قرآن کریم نیز، این دو واژه در معانی متعددی به کار رفته است: در آیات ذیل «انزال» در معنی تدریج استفاده شده است: «وکَذلِکَ اَنزَلناهُ آیاتٍ بَیِّناتٍ» <ref>حج/16</ref>، «واَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً»<ref>بقره / 22</ref> واژه «تنزیل» در معنی نزول دفعی، به کار رفته است: «لَولا نُزِّلَ عَلَیهِ القُرءانُ جُملَةً واحِدَةً»<ref>فرقان / 32</ref>، «تَنزیلٌ مِن رَبِّ العالَمین»<ref>واقعه / 80</ref>، «ونَزَّلناهُ تَنزیلا»<ref>اسراء / 106</ref>
در آیات قرآن کریم نیز، این دو واژه در معانی متعددی به کار رفته است: در آیات ذیل «انزال» در معنی تدریج استفاده شده است: «وکَذلِکَ اَنزَلناهُ آیاتٍ بَیِّناتٍ» <ref>حج/16</ref>، «واَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً»<ref>بقره / 22</ref> واژه «تنزیل» در معنی نزول دفعی، به کار رفته است: «لَولا نُزِّلَ عَلَیهِ القُرءانُ جُملَةً واحِدَةً»<ref>فرقان / 32</ref>، «تَنزیلٌ مِن رَبِّ العالَمین»<ref>واقعه / 80</ref>، «ونَزَّلناهُ تَنزیلا»<ref>اسراء / 106</ref>


در آیات دیگر، انزال و تنزیل، هر دو به یک معنا استعمال شده اند و آن معنی واحد، مطلق نزول، مورد نظر است: «واَنزَلنا اِلَیکَ الذِّکرَ» <ref>نحل / 44</ref>، «وقالوا یـاَیُّهَا الَّذی نُزِّلَ عَلَیهِ الذِّکرُ»<ref>حجر / 6</ref>. اگر در این دو آیه، انزلنا را به معنی نزول دفعی و «نزّل» را به معنی نزول تدریجی بگیریم، ترجمه آیه چنین خواهد شد: «ما قرآن را به طور دفعی بر تو نازل کردیم، تا تو قرآن را که به طور تدریجی نازل شده است برای مردم تفسیر کنی.»؛ و حال آن که این ترجمه صحیح نمی باشد.
در آیات دیگر، انزال و تنزیل، هر دو به یک معنا استعمال شد ه‌اند و آن معنی واحد، مطلق نزول، مورد نظر است: «واَنزَلنا اِلَیکَ الذِّکرَ» <ref>نحل / 44</ref>، «وقالوا یـاَیُّهَا الَّذی نُزِّلَ عَلَیهِ الذِّکرُ»<ref>حجر / 6</ref>. اگر در این دو آیه، انزلنا را به معنی نزول دفعی و «نزّل» را به معنی نزول تدریجی بگیریم، ترجمه آیه چنین خواهد شد: «ما قرآن را به طور دفعی بر تو نازل کردیم، تا تو قرآن را که به طور تدریجی نازل شده است برای مردم تفسیر کنی.»؛ و حال آن که این ترجمه صحیح نمی باشد.


با توجه به موارد کاربرد مختلف این دو واژه در قرآن و نیز معانی لغوی آن دو، ادعای نزول دفعی در «انزال» بدون دلیل است و اثبات آن در تمامی مواردِ استفاده شده در قرآن، کاری بس مشکل می باشد<ref>همان، ص 336.</ref>.
با توجه به موارد کاربرد مختلف این دو واژه در قرآن و نیز معانی لغوی آن دو، ادعای نزول دفعی در «انزال» بدون دلیل است و اثبات آن در تمامی مواردِ استفاده شده در قرآن، کاری بس مشکل می‌باشد<ref>همان، ص 336.</ref>.


لذا، در این واژه ها، معنای دفعی و تدریجی، نیاز به قرینه دارد که در هر آیه باید به طور جداگانه مورد بررسی قرار گیرد تا روشن شود که با توجه به قرائن، دلالت بر کدام معنا دارد.
لذا، در این واژه‌ها، معنای دفعی و تدریجی، نیاز به قرینه دارد که در هر آیه باید به طور جداگانه مورد بررسی قرار گیرد تا روشن شود که با توجه به قرائن، دلالت بر کدام معنا دارد.


برخی از سؤالاتی که از صاحبانِ دیدگاه نزول دفعی، باید پرسیده شود این است:
برخی از سؤالاتی که از صاحبانِ دیدگاه نزول دفعی، باید پرسیده شود این است:


# چه ضرورتی ایجاب می کرد که قرآن، دو نزول داشته باشد، یکی دفعی و در آسمان، دیگری تدریجی و در زمین، با این که یک نزول، آن هم تدریجی کفایت می کرد؟
#چه ضرورتی ایجاب می‌کرد که قرآن، دو نزول داشته باشد، یکی دفعی و در آسمان، دیگری تدریجی و در زمین، با این که یک نزول، آن هم تدریجی کفایت می‌کرد؟
# مراد از بیت العزّة یا بیت المعمور چیست؟
#مراد از بیت العزّة یا بیت المعمور چیست؟
# بعد از جمله «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن» می فرماید: «هدی للنّاس» این دلالت دارد که قرآنِ نازل شده، راهنما و هدایت گر مردم است و این صفات با آن که قرآن در آسمان (بیت العزّة یا بیت المعمور) باشد، سازش ندارد. زیرا چنان قرآنی، آن هم در آسمان، چگونه هدایت گر مردم خواهد بود<ref>همان، ص 324.</ref>؟
#بعد از جمله «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن» می‌فرماید: «هدی للنّاس» این دلالت دارد که قرآنِ نازل شده، راهنما و هدایت گر مردم است و این صفات با آن که قرآن در آسمان (بیت العزّة یا بیت المعمور) باشد، سازش ندارد. زیرا چنان قرآنی، آن هم در آسمان، چگونه هدایت گر مردم خواهد بود<ref>همان، ص 324.</ref>؟


با توجه به بیانات فوق، نمی توان نزول دفعی قرآن را پذیرفت. زیرا در آیات قرآن، افرادی مورد خطاب قرار گرفته اند، که در هنگام خطاب، حضور نداشته اند. در قرآن، آیات ناسخ و منسوخ، عام و خاص، مطلق و مقیّد، مبهم و مبیّن، بسیار است، که مقتضای این موارد، تأخیر زمانی برخی از آیات، از برخی دیگر است. هم چنین، در برخی از روایات، نظیر: روایات مربوط به [[اصحاب کهف]] و مسئله ظهار آمده است: گاه مردم اموری را از پیامبر سؤال می کردند و آن حضرت می فرمود: در این زمینه به من چیزی وحی نشده است، لذا در انتظار بمانید تا خداوند درباره آن به من آیاتی را وحی کند<ref>جعفر نکونام، درآمدى بر تاریخ‏گذارى قرآن، هستى نما، چاپ اول، 80، ص 56.</ref>.
با توجه به بیانات فوق، نمی توان نزول دفعی قرآن را پذیرفت. زیرا در آیات قرآن، افرادی مورد خطاب قرار گرفت ه‌اند، که در هنگام خطاب، حضور نداشت ه‌اند. در قرآن، آیات ناسخ و منسوخ، عام و خاص، مطلق و مقیّد، مبهم و مبیّن، بسیار است، که مقتضای این موارد، تأخیر زمانی برخی از آیات، از برخی دیگر است. هم چنین، در برخی از روایات، نظیر: روایات مربوط به [[اصحاب کهف]] و مسئله ظهار آمده است: گاه مردم اموری را از پیامبر سؤال می‌کردند و آن حضرت می‌فرمود: در این زمینه به من چیزی وحی نشده است، لذا در انتظار بمانید تا خداوند درباره آن به من آیاتی را وحی کند<ref>جعفر نکونام، درآمدى بر تاریخ‏گذارى قرآن، هستى نما، چاپ اول، 80، ص 56.</ref>.


صریح آیه 32 فرقان: «وقالَ الَّذینَ کَفَروا لَولا نُزِّلَ عَلَیهِ القُرءانُ جُملَةً واحِدَةً...» نزول دفعی آن را رد می کند<ref>همان، ص 55.</ref>. بر این اساس، روایاتی که حاکی از نزول دفعی قرآنند، بدلیلِ مخالفت با صریح این آیه، کنار گذاشته می شوند. شیخ مفید در پاسخ به ادّعای نزول دفعی قرآن می گوید: این سخن، مضمونِ خبر واحدی است که نه موجب علم و نه موجب عمل است. این که قسمتی از قرآن به دنبال اسباب نزولی که حادث می شوند، نازل گشته است برخلاف مضمون حدیث مزبور دلالت دارد<ref>معرفت، علوم قرآنى، مؤسسه التمهید، ص 68.</ref>. زیرا این گونه آیات، مشتمل است بر حکم آن حوادث و ذکر آنچه اتفاق افتاده است و این ممکن نیست، مگر اینکه نزولِ این آیات، بعد از تحقق اسباب نزول باشد. در بیان دیدگاه نزول تدریجی، ابتدا، ذکر یک مثال خالی از فایده نیست. اگر شخصی که مشغول حفر قناتی است، هنگامی که آب قنات بیرون می آید، بگوید: آب قنات [[روز جمعه]] بیرون آمد، آیا معنای این سخن او این است که همه آب قنات روز جمعه بیرون آمد؟ یا اینکه در عرف زبان و محاورات عقلاً و عموم مردم می گویند: یعنی شروع خروج آب، روز جمعه بوده است. بنابراین وقتی خداوند می فرماید: «ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم.» یعنی شروع نزول قرآن در شب قدر بوده است.
صریح آیه 32 فرقان: «وقالَ الَّذینَ کَفَروا لَولا نُزِّلَ عَلَیهِ القُرءانُ جُملَةً واحِدَةً...» نزول دفعی آن را رد می‌کند<ref>همان، ص 55.</ref>. بر این اساس، روایاتی که حاکی از نزول دفعی قرآنند، بدلیلِ مخالفت با صریح این آیه، کنار گذاشته می‌شوند. شیخ مفید در پاسخ به ادّعای نزول دفعی قرآن می‌گوید: این سخن، مضمونِ خبر واحدی است که نه موجب علم و نه موجب عمل است. این که قسمتی از قرآن به دنبال اسباب نزولی که حادث می‌شوند، نازل گشته است برخلاف مضمون حدیث مزبور دلالت دارد<ref>معرفت، علوم قرآنى، مؤسسه التمهید، ص 68.</ref>. زیرا این گونه آیات، مشتمل است بر حکم آن حوادث و ذکر آنچه اتفاق افتاده است و این ممکن نیست، مگر اینکه نزولِ این آیات، بعد از تحقق اسباب نزول باشد. در بیان دیدگاه نزول تدریجی، ابتدا، ذکر یک مثال خالی از فایده نیست. اگر شخصی که مشغول حفر قناتی است، هنگامی که آب قنات بیرون می‌آید، بگوید: آب قنات [[روز جمعه]] بیرون آمد، آیا معنای این سخن او این است که همه آب قنات روز جمعه بیرون آمد؟ یا اینکه در عرف زبان و محاورات عقلاً و عموم مردم می‌گویند: یعنی شروع خروج آب، روز جمعه بوده است. بنابراین وقتی خداوند می‌فرماید: «ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم.» یعنی شروع نزول قرآن در شب قدر بوده است.


=دلایل دیدگاه نزول تدریجی=
=دلایل دیدگاه نزول تدریجی=
خط ۱۳۸: خط ۱۳۹:
'''تصریح قرآن'''
'''تصریح قرآن'''


آیه شریفه «وقالَ الَّذینَ کَفَروا لَولا نُزِّلَ عَلَیهِ القُرءانُ جُملَةً واحِدَةً...»<ref>فرقان / 32</ref>؛ خداوند در پاسخ سؤال [[کافران]] که پرسیدند: چرا قرآن بر رسول خدا به طور یکجا نازل نشد، در مقام انکار برنیامد و نفرمود: چنین نیست و قرآن به طور یکجا نیز بر رسول خدا نازل شده است؛ بلکه در مقام اثبات برآمد و فرمود: همان طور است که می گویید؛ قرآن به طور دفعی نازل نشده است<ref>جعفر نکونام، پیشین، ص 56.</ref>.
آیه شریفه «وقالَ الَّذینَ کَفَروا لَولا نُزِّلَ عَلَیهِ القُرءانُ جُملَةً واحِدَةً...»<ref>فرقان / 32</ref>؛ خداوند در پاسخ سؤال [[کافران]] که پرسیدند: چرا قرآن بر رسول خدا به طور یکجا نازل نشد، در مقام انکار برنیامد و نفرمود: چنین نیست و قرآن به طور یکجا نیز بر رسول خدا نازل شده است؛ بلکه در مقام اثبات برآمد و فرمود: همان طور است که می‌گویید؛ قرآن به طور دفعی نازل نشده است<ref>جعفر نکونام، پیشین، ص 56.</ref>.


'''مضامین قرآن'''
'''مضامین قرآن'''


از ظاهر برخی از آیات (آیه سؤال از اصحاب کهف: 23 و 24؛ آیه تغییر قبله: بقره / 144؛ و آیه ظهار: مجادله / 2) چنین حاصل می شود که پیامبر حکم برخی از امور و پاسخ بعضی از سؤالات را نمی دانستند؛ لذا منتظر نزول آیاتی درباره آن ها می شدند. بدیهی است که اگر قبلاً کل قرآن بر آن حضرت نازل شده بود، چنین انتظاری معنا نداشت<ref>همان، ص 56.</ref>.
از ظاهر برخی از آیات (آیه سؤال از اصحاب کهف: 23 و 24؛ آیه تغییر قبله: بقره / 144؛ و آیه ظهار: مجادله / 2) چنین حاصل می‌شود که پیامبر حکم برخی از امور و پاسخ بعضی از سؤالات را نمی دانستند؛ لذا منتظر نزول آیاتی درباره آن‌ها می‌شدند. بدیهی است که اگر قبلاً کل قرآن بر آن حضرت نازل شده بود، چنین انتظاری معنا نداشت<ref>همان، ص 56.</ref>.


=حکمت و آثار نزول تدریجی قرآن=
=حکمت و آثار نزول تدریجی قرآن=
خط ۱۴۸: خط ۱۴۹:
'''قوّت قلب پیامبر'''
'''قوّت قلب پیامبر'''


تجدید وحی بر پیامبر موجب دل گرمی آن حضرت می شد و از عوامل ثبات و پایداری ایشان در دعوت و مبارزه به شمار می رفت.
تجدید وحی بر پیامبر موجب دل گرمی آن حضرت می‌شد و از عوامل ثبات و پایداری ایشان در دعوت و مبارزه به شمار می‌رفت.


'''تأکید بر حقانیّت دعوت و پشتیبانی مداوم از پیامبر'''
'''تأکید بر حقانیّت دعوت و پشتیبانی مداوم از پیامبر'''


ارتباط مستمر به واسطه نزول تدریجی آیات تأیید و تأکید بر دعوت رسالت و موجب آسان شدن تحمّل مشکلات و پایداری در [[دین]] می شد.
ارتباط مستمر به واسطه نزول تدریجی آیات تأیید و تأکید بر دعوت رسالت و موجب آسان شدن تحمّل مشکلات و پایداری در [[دین]] می‌شد.


'''مصالح مرتبط با مردم'''
'''مصالح مرتبط با مردم'''


در مقاطع زمانی و مکانی و متناسب با شرایط فردی، اجتماعی، سیاسی و رویدادهای تاریخی وجود شبهات و پرسش های مخالفان و موافقان و تغییر تدریجی آداب و رسوم و خرافات جاهلی، اقتضا می کرد که آیات قرآن به مرور نازل شود. و اجرای همزمان احکام و قوانین شرعی برای افرادی که تازه [[اسلام]] را پذیرفته اند، سخت و دشوار بود. لذا با نزول تدریجی آن موارد، احکام و قوانین به صورت گام به گام و مرحله ای به اجرا درآمد. فایده دیگر آن امکان حفظ و صیانت از آیات قرآن توسط مردم بود.
در مقاطع زمانی و مکانی و متناسب با شرایط فردی، اجتماعی، سیاسی و رویدادهای تاریخی وجود شبهات و پرسش‌های مخالفان و موافقان و تغییر تدریجی آداب و رسوم و خرافات جاهلی، اقتضا می‌کرد که آیات قرآن به مرور نازل شود. و اجرای همزمان احکام و قوانین شرعی برای افرادی که تازه [[اسلام]] را پذیرفت ه‌اند، سخت و دشوار بود. لذا با نزول تدریجی آن موارد، احکام و قوانین به صورت گام به گام و مرحل ه‌ای به اجرا درآمد. فایده دیگر آن امکان حفظ و صیانت از آیات قرآن توسط مردم بود.
'''
 
مصالح مرتبط با قرآن'''
مصالح مرتبط با قرآن


انسجام و پیوستگی میان آیات قرآن و نبود اختلاف و تعارض به رغمِ نزول تدریجی آن، کلام الهی و وحیانی بودن آیات و در نهایت، [[معجزه]] بودن قرآن را به اثبات می رساند<ref>مجلّه تخصى الهیات و حقوق، دانشگاه رضوى مشهد، ش 14، 83، ص 71.</ref>.  
انسجام و پیوستگی میان آیات قرآن و نبود اختلاف و تعارض به رغمِ نزول تدریجی آن، کلام الهی و وحیانی بودن آیات و در نهایت، [[معجزه]] بودن قرآن را به اثبات می‌رساند<ref>مجلّه تخصى الهیات و حقوق، دانشگاه رضوى مشهد، ش 14، 83، ص 71.</ref>.  


=منبع=
=منبع=
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۶۵۹

ویرایش