۲۲٬۱۹۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
= مربی با فضیلت = | = مربی با فضیلت = | ||
ایشان مربی فاضل بود که با الهام از روش وکالت و اصلاحات دینی و اجتماعی امام حسن | ایشان مربی فاضل بود که با الهام از روش وکالت و اصلاحات دینی و اجتماعی امام [[حسن البنا]] با اهتمام ویژه به تربیت معنوی، تصوف را با کنش سیاسی سازمان یافته اسلامی در هم آمیخت و آن را در سرلوحه اقدامات اسلامی قرار داد. رد انحراف و ضرورت اقدام سیاسی عمومی. او در کشورهای ضعیف مسلمان که در کمین یکدیگر بودند، بیان اختلافات رهبران مستبد، ناتوانی آنها در اتخاذ سیاست قدرت، و پراکندگی اراده ملت در دستان کسانی که افسار سیاست را در دست دارند، یافت. جریان های احزاب سیاسی، دعوت های منطقه ای و پوپولیسم آلوده به رنگ مذهبی، کودکی که باید آن را برای روز ناخوشایندی آماده کنیم و برای بازگرداندن کرامت انسانی و غرور اسلامی و دستکاری رهبرانمان، او را گرامی بداریم. شعارهای اسلامی دوام چندانی نخواهد داشت و ناآگاهی مسلمانان از اسلام دیری نخواهد پاید. او از خشونت دست کشید، اما جهاد را ترک نکرد، و این تصور را که اسلام با شمشیر گسترش یافته بود را رد کرد و گفت: اسلام با خشونت قیام نکرد و نخواهد قیام کرد، بلکه روش نبوت را بر بلندی و حکمت نوشت و عقاید خود را در کتاب (الإسلام غداً) 1393/1973 گردآوری کرد که در آن به کار اسلامی و نهضت نبوی پرداخته است. روش در زمان فتنه و کتاب (الإسلام بين الدعوة والدولة) 1971/1391 و (المنهاج النبوي: تربيةً وتنظيماً وزحفاً) | ||
= آثار = | = آثار = | ||
او با فراوانی تولیدات فکری برجسته خود متمایز بود، از جمله: | او با فراوانی تولیدات فکری برجسته خود متمایز بود، از جمله: | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
* الإحسان؛ | * الإحسان؛ | ||
* تنوير المؤمنات؛ | * تنوير المؤمنات؛ | ||
* الإسلام والملك. | * الإسلام والملك.<br> | ||
وی از طریق نامه هایی که خطاب به مقامات ارشد کشوری از جمله نامه ای که در صد صفحه با عنوان (اسلام یا سیل) خطاب به پادشاه مراکش در سال 1394/1974م. دو راه پیش روی اوست: یا عصر توبه، و بازگشت به سوی خدا، و اداره کشور تحت لوای اسلامی، و یا سیل یا امت اسلامی. پاسخ مقامات خشونت آمیز بود، زیرا او به مدت سه سال در بیمارستان روانی بستری شد، او نامه ای به پادشاه محمد ششم فرستاد و از او خواست که ثروتی را که پدرش در اختیار داشت، بازگرداند و او را پادشاه فقرا توصیف کرد. پس از آزادی، او با آموزش سربازان خدا، حکومت (ملت) را تأسیس کرد، که با تأسیس (أسرة الجماعة) شروع شد، که مشخصه مرحله آن توسعه چارچوب نظری عمل بود که در برنامه درسی نبوی نشان داده شده بود. آموزش، سازماندهی و تجاوز و ایجاد چارچوب قانونی با ایجاد (الجمعيّة الخيريّة) و بستر رسانه ای که مواضع و نظرات خود را بیان می کند روزنامه (الصباح) در سال 1362 و سپس روزنامه (الخطاب) است. در سال 1984 که از شماره اول آنها و (مجله العدل و احسان) مصادره شد و آن و ادبیات آن از جمله نشریات مستوجب قانون مراکش تلقی شد. | = نامهنگاری = | ||
وی از طریق نامه هایی که خطاب به مقامات ارشد کشوری از جمله نامه ای که در صد صفحه با عنوان (اسلام یا سیل) خطاب به پادشاه مراکش در سال 1394/1974م. دو راه پیش روی اوست: یا عصر توبه، و بازگشت به سوی خدا، و اداره کشور تحت لوای اسلامی، و یا سیل یا امت اسلامی. پاسخ مقامات خشونت آمیز بود، زیرا او به مدت سه سال در بیمارستان روانی بستری شد، او نامه ای به پادشاه محمد ششم فرستاد و از او خواست که ثروتی را که پدرش در اختیار داشت، بازگرداند و او را پادشاه فقرا توصیف کرد.<br> | |||
پس از آزادی، او با آموزش سربازان خدا، حکومت (ملت) را تأسیس کرد، که با تأسیس (أسرة الجماعة) شروع شد، که مشخصه مرحله آن توسعه چارچوب نظری عمل بود که در برنامه درسی نبوی نشان داده شده بود. آموزش، سازماندهی و تجاوز و ایجاد چارچوب قانونی با ایجاد (الجمعيّة الخيريّة) و بستر رسانه ای که مواضع و نظرات خود را بیان می کند روزنامه (الصباح) در سال 1362 و سپس روزنامه (الخطاب) است. در سال 1984 که از شماره اول آنها و (مجله العدل و احسان) مصادره شد و آن و ادبیات آن از جمله نشریات مستوجب قانون مراکش تلقی شد. | |||
او در سال 1983 پس از انتشار مقاله ای تحت عنوان: گفتن و کردار که در آن به پیام شاه حسن دوم به مناسبت قرن پانزدهم هجری پاسخ داد، دوباره دستگیر شد. در سال 1407/1987، این گروه شعار عدالت و نیکوکاری را مطرح کرد که باعث کاهش پروژه اجتماعی و برنامه حمایتی آن شد. مصیبت رهبری، برخلاف آنچه مخالفانش امیدوار بودند، به ورود این گروه به مرحله جدیدی کمک کرد که مشخصه آن حضور قوی در خیابان مراکش بود. در سال 1990/1411 درخواست این گروه مبنی بر تبدیل شدن به یک حزب سیاسی رد شد و گروه کتابهای صادر شده توسط راهنمای مؤسس در این مرحله شکلی از ظهور به عنوان یک جنبش علمی و آموزشی در جامعه مراکش را تشکیل می داد. | او در سال 1983 پس از انتشار مقاله ای تحت عنوان: گفتن و کردار که در آن به پیام شاه حسن دوم به مناسبت قرن پانزدهم هجری پاسخ داد، دوباره دستگیر شد. در سال 1407/1987، این گروه شعار عدالت و نیکوکاری را مطرح کرد که باعث کاهش پروژه اجتماعی و برنامه حمایتی آن شد. مصیبت رهبری، برخلاف آنچه مخالفانش امیدوار بودند، به ورود این گروه به مرحله جدیدی کمک کرد که مشخصه آن حضور قوی در خیابان مراکش بود. در سال 1990/1411 درخواست این گروه مبنی بر تبدیل شدن به یک حزب سیاسی رد شد و گروه کتابهای صادر شده توسط راهنمای مؤسس در این مرحله شکلی از ظهور به عنوان یک جنبش علمی و آموزشی در جامعه مراکش را تشکیل می داد. |