تبری: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ مهٔ ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'علیه السلام' به '‌علیه‌السلام'
جز (جایگزینی متن - 'دیدگاهها' به 'دیدگاه‌ها')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'علیه السلام' به '‌علیه‌السلام')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۸: خط ۱۸:
در احادیثی از پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلم نیز بر اهمیت تبرّی تأکید شده و ایشان برائت البغض فی اللّهِ را یکی از مهمترین و استوارترین رشته های ایمان مِنْ اَوْثقِ عُریَ الایمانِ ذکر کرده‌اند.<ref>متقی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال،ج1، ص257؛ مجلسی، ج66، ص242</ref>
در احادیثی از پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلم نیز بر اهمیت تبرّی تأکید شده و ایشان برائت البغض فی اللّهِ را یکی از مهمترین و استوارترین رشته های ایمان مِنْ اَوْثقِ عُریَ الایمانِ ذکر کرده‌اند.<ref>متقی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال،ج1، ص257؛ مجلسی، ج66، ص242</ref>


امام صادق علیه السلام نیز به وجوب برائت از مخالفان دین خدا و دوستانِ دشمنان خدا و دشمنانِ دوستان خدا تصریح کرده‌اند.<ref>ابن بابویه ، الاعتقادات فی دین الامامیه، 1412، ص86</ref>
امام صادق ‌علیه‌السلام نیز به وجوب برائت از مخالفان دین خدا و دوستانِ دشمنان خدا و دشمنانِ دوستان خدا تصریح کرده‌اند.<ref>ابن بابویه ، الاعتقادات فی دین الامامیه، 1412، ص86</ref>


=تبری نزد فرقه‌ها=
=تبری نزد فرقه‌ها=
خط ۲۶: خط ۲۶:


=تبری نزد خوارج=
=تبری نزد خوارج=
خوارج پس از واقعه تحکیم، تبرّی از علی علیه السلام و عثمان و برخی دیگر را واجب شمردند.رجوع کنید به ادامه مقاله. شیعیان نیز تبرّی را همراه با تولّی که مفهوم مخالف و متضاد آن است، جزء فروع دین و از واجبات دانسته و مراد از آن را دشمنی کردن با دشمنانِ اهل بیت پیامبر اکرم و بیزاری جستن از این دشمنان بیان کرده‌اند.<ref>ابن بابویه، الاعتقادات فی دین الامامیه، 1412، ص78ـ81؛ لاهیجی، سرمایه ایمان، ص154ـ155</ref>
خوارج پس از واقعه تحکیم، تبرّی از علی ‌علیه‌السلام و عثمان و برخی دیگر را واجب شمردند.رجوع کنید به ادامه مقاله. شیعیان نیز تبرّی را همراه با تولّی که مفهوم مخالف و متضاد آن است، جزء فروع دین و از واجبات دانسته و مراد از آن را دشمنی کردن با دشمنانِ اهل بیت پیامبر اکرم و بیزاری جستن از این دشمنان بیان کرده‌اند.<ref>ابن بابویه، الاعتقادات فی دین الامامیه، 1412، ص78ـ81؛ لاهیجی، سرمایه ایمان، ص154ـ155</ref>


=تبری نزد شیعیان=
=تبری نزد شیعیان=
شیعیان اعتقاد به امامت منصوص را از اصول دین می‌دانند و معتقدند که امامت با این قید منصوص بودن امام، دنباله رسالت و ضامن حفظ و بقای اسلام است و دوازده امام پس از پیامبر، معصوم و منصوص از جانب خدایند، رسول اللّه آنان را شناسانده و هر امام نیز امام پس از خود را معرفی کرده است.
شیعیان اعتقاد به امامت منصوص را از اصول دین می‌دانند و معتقدند که امامت با این قید منصوص بودن امام، دنباله رسالت و ضامن حفظ و بقای اسلام است و دوازده امام پس از پیامبر، معصوم و منصوص از جانب خدایند، رسول اللّه آنان را شناسانده و هر امام نیز امام پس از خود را معرفی کرده است.


امامان نگهدارنده دین از هر گونه تحریف و فروکاستن و دگرگونی در عقاید و اعمال اند برای نمونه ای از بیان جایگاه و شأن وظیفه امام در احادیث<ref>رجوع کنید به کلینی، ج1، ص198ـ203</ref> در حدیثی از حضرت رضا علیه السلام.
امامان نگهدارنده دین از هر گونه تحریف و فروکاستن و دگرگونی در عقاید و اعمال اند برای نمونه ای از بیان جایگاه و شأن وظیفه امام در احادیث<ref>رجوع کنید به کلینی، ج1، ص198ـ203</ref> در حدیثی از حضرت رضا ‌علیه‌السلام.


بر پایه این اعتقاد، دشمنان امامان یعنی کسانی که مانع تحقق امامت و مآلاً مانع تحقق صورت ناب و حقیقی اسلام بوده‌اند یا با اهل بیت پیامبر کینه توزی داشته اند، دشمنان خدایند و تبرّی از آنان واجب است.<ref> لاهیجی ، سرمایه ایمان، ص154ـ155؛ ابن بابویه، الاعتقادات فی دین الامامیه، 1412، ص81</ref>
بر پایه این اعتقاد، دشمنان امامان یعنی کسانی که مانع تحقق امامت و مآلاً مانع تحقق صورت ناب و حقیقی اسلام بوده‌اند یا با اهل بیت پیامبر کینه توزی داشته اند، دشمنان خدایند و تبرّی از آنان واجب است.<ref> لاهیجی ، سرمایه ایمان، ص154ـ155؛ ابن بابویه، الاعتقادات فی دین الامامیه، 1412، ص81</ref>


علاوه بر این شماری از علما و مفسران شیعه، برخی آیات ــ از جمله آیه های 18 و 19 سوره هود و آیه 25 سوره انفال و آیه 22 سوره مجادله ــ را با استناد به برخی روایات معتبر در جوامع حدیثی اهل سنّت، در شأن حضرت علی علیه السلام دانسته دشمنان وی را دشمنان خدا و پیامبر قلمداد کرده و تبرّی از آنان را واجب شمرده اند.<ref> ابن بابویه، الاعتقادات فی دین الامامیه، 1412، ص77ـ78؛ حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل ، ج2، ص329</ref>
علاوه بر این شماری از علما و مفسران شیعه، برخی آیات ــ از جمله آیه های 18 و 19 سوره هود و آیه 25 سوره انفال و آیه 22 سوره مجادله ــ را با استناد به برخی روایات معتبر در جوامع حدیثی اهل سنّت، در شأن حضرت علی ‌علیه‌السلام دانسته دشمنان وی را دشمنان خدا و پیامبر قلمداد کرده و تبرّی از آنان را واجب شمرده اند.<ref> ابن بابویه، الاعتقادات فی دین الامامیه، 1412، ص77ـ78؛ حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل ، ج2، ص329</ref>


احادیث بسیاری نیز از پیامبر اکرم و امامان شیعه علیهم السلام روایت شده که متضمن معنای تبرّی است؛ برای مثال در حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خطاب به حضرت علی علیه السلام آمده است: «اَنا سِلْمٌ لِمَنْ سالَمْتَ و حَرْبٌ لِمَنْ حارَبْتَ»من با هر کس که تو با او در صلح باشی در صلحم و با هر کس که تو با او بجنگی در جنگم، یا «امامانِ پس از من دوازده نفرند و انکار هر یک انکار من است» و نیز سخن ایشان درباره علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام: «اَنا حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ و سِلْمٌ لِمَنْ س'الَمَکُمْ».<ref> ابن بابویه، الاعتقادات فی دین الامامیه، 1412، ص 78ـ81؛ ابن بابویه، الاعتقادات فی دین الامامیه، همو، 1410، ص125؛ اخطب خوارزم، المناقب، ص61؛ حرّ عاملی، ج16، ص177ـ183</ref>
احادیث بسیاری نیز از پیامبر اکرم و امامان شیعه علیهم السلام روایت شده که متضمن معنای تبرّی است؛ برای مثال در حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خطاب به حضرت علی ‌علیه‌السلام آمده است: «اَنا سِلْمٌ لِمَنْ سالَمْتَ و حَرْبٌ لِمَنْ حارَبْتَ»من با هر کس که تو با او در صلح باشی در صلحم و با هر کس که تو با او بجنگی در جنگم، یا «امامانِ پس از من دوازده نفرند و انکار هر یک انکار من است» و نیز سخن ایشان درباره علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام: «اَنا حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ و سِلْمٌ لِمَنْ س'الَمَکُمْ».<ref> ابن بابویه، الاعتقادات فی دین الامامیه، 1412، ص 78ـ81؛ ابن بابویه، الاعتقادات فی دین الامامیه، همو، 1410، ص125؛ اخطب خوارزم، المناقب، ص61؛ حرّ عاملی، ج16، ص177ـ183</ref>


امامان شیعه نیز به مناسبت های مختلف، تبرّی را از لوازم اسلام و ایمان خوانده و آن را واجب دانسته‌اند و مصادیق مشمول این حکم واجب را برشمرده اند: کسانی که به عترت پیامبر ظلم کردند و حرمت ایشان را شکستند، سنّت رسول خدا را تغییر دادند، برگزیدگان اصحاب پیامبر را تبعید نمودند، اموال فقرا را بین ثروتمندان تقسیم کردند، ناکثین پیمان شکنان جمل، قاسطین معاویه و طرفدارانش، مارقین خوارج، تمام پیشوایان گمراهی و رهبران ستمکار، قاتل حضرت علی و همه قاتلان ائمه و اهل بیت علیهم السلام.<ref> ابن بابویه، الاعتقادات فی دین الامامیه، 1362 ش، ج2، ص607ـ608؛ مجلسی، ج10، ص358، ج65، ص263</ref>
امامان شیعه نیز به مناسبت های مختلف، تبرّی را از لوازم اسلام و ایمان خوانده و آن را واجب دانسته‌اند و مصادیق مشمول این حکم واجب را برشمرده اند: کسانی که به عترت پیامبر ظلم کردند و حرمت ایشان را شکستند، سنّت رسول خدا را تغییر دادند، برگزیدگان اصحاب پیامبر را تبعید نمودند، اموال فقرا را بین ثروتمندان تقسیم کردند، ناکثین پیمان شکنان جمل، قاسطین معاویه و طرفدارانش، مارقین خوارج، تمام پیشوایان گمراهی و رهبران ستمکار، قاتل حضرت علی و همه قاتلان ائمه و اهل بیت علیهم السلام.<ref> ابن بابویه، الاعتقادات فی دین الامامیه، 1362 ش، ج2، ص607ـ608؛ مجلسی، ج10، ص358، ج65، ص263</ref>
خط ۴۸: خط ۴۸:
خوارج همچنین از حَکَمَیْن و معاویه و یاران و دوستداران آنها تبرّی می جستند<ref>مسعودی، مروج، ج3، ص153؛ دینوری، الاخبار الطوال، ص206</ref> و علاوه بر آن تبرّی جستن از یکدیگر میان شاخه‌های مختلف خوارج بسیار رایج بود.<ref>رجوع کنید به اشعری، مقالات الاسلامیّین، ص86ـ131؛ شهرستانی، الملل و النحل، ج1، ص105ـ124</ref>
خوارج همچنین از حَکَمَیْن و معاویه و یاران و دوستداران آنها تبرّی می جستند<ref>مسعودی، مروج، ج3، ص153؛ دینوری، الاخبار الطوال، ص206</ref> و علاوه بر آن تبرّی جستن از یکدیگر میان شاخه‌های مختلف خوارج بسیار رایج بود.<ref>رجوع کنید به اشعری، مقالات الاسلامیّین، ص86ـ131؛ شهرستانی، الملل و النحل، ج1، ص105ـ124</ref>


معاویه نیز با تمهیدات بسیار کوشید تا سَبّ علی علیه السلام و برائت از آن حضرت را در شهرهای تحت فرمانش رواج دهد. در مواقعی شرط مأموران معاویه برای گذشتن از خون مردم یک ناحیه این بود که آنان از حضرت علی برائت جویند و او را لعن کنند.<ref>طبری، تاریخ، ج5، ص168، 253، 275؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج4، ص58</ref>
معاویه نیز با تمهیدات بسیار کوشید تا سَبّ علی ‌علیه‌السلام و برائت از آن حضرت را در شهرهای تحت فرمانش رواج دهد. در مواقعی شرط مأموران معاویه برای گذشتن از خون مردم یک ناحیه این بود که آنان از حضرت علی برائت جویند و او را لعن کنند.<ref>طبری، تاریخ، ج5، ص168، 253، 275؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج4، ص58</ref>


مروان بن حکم در زمان حکومت بر مدینه به رغم مُفاد صلحنامه امام حسن علیه السلام و معاویه حتی در حضور امام حسن، حضرت علی را سبّ می‌کرد و از وی تبرّی می جست و نیز در ترویج سبّ و دشنام و تبرّی از ایشان می‌کوشید. وی در زمان حکومت بر مصر نیز این شیوه را ادامه داد. تا زمان حکومت عمر بن عبدالعزیز 9ـ101 در بیشتر بلاد اسلامی وضع به همین منوال بود و او با صدور بخشنامه برائت جستن از امیرمؤمنان علیه السلام و سبّ آن حضرت را منع کرد.<ref>رجوع کنید به مسعودی، مروج، ج4، ص17؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج4، ص58ـ59</ref>
مروان بن حکم در زمان حکومت بر مدینه به رغم مُفاد صلحنامه امام حسن ‌علیه‌السلام و معاویه حتی در حضور امام حسن، حضرت علی را سبّ می‌کرد و از وی تبرّی می جست و نیز در ترویج سبّ و دشنام و تبرّی از ایشان می‌کوشید. وی در زمان حکومت بر مصر نیز این شیوه را ادامه داد. تا زمان حکومت عمر بن عبدالعزیز 9ـ101 در بیشتر بلاد اسلامی وضع به همین منوال بود و او با صدور بخشنامه برائت جستن از امیرمؤمنان ‌علیه‌السلام و سبّ آن حضرت را منع کرد.<ref>رجوع کنید به مسعودی، مروج، ج4، ص17؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج4، ص58ـ59</ref>


با این همه تا زمان قدرت یافتن عباسیان همان سنّت اموی ادامه یافت.<ref>ابن سعد، ترجمه الحسین و مقتله، ص143ـ144؛ مَقریزی، اتعاظ الحنفا، 1270، ج2، ص338</ref> در میان خلفای عباسی، متوکل<ref>حک: 232ـ247</ref> به دشمنی با علی علیه السلام و خاندان او مشهور است. وی در 236 دستور داد تا شیعیانِ علی را آزار و اذیت و از مصر اخراج کنند.<ref>ابن اثیر، ج7، ص55ـ56؛ مقریزی، اتعاظ الحنفا، 1270، ج2، ص339</ref> موارد دیگری نیز از این گونه تضییقات و تبرّی جویی های برخی پیروان مذاهب نسبت به شیعیان علی علیه السلام گزارش شده که گاه به مداخله خلفا و حاکمان برای پایان دادن به آن آزارها می انجامیده است.<ref>رجوع کنید به تنوخی، نشوار المحاضره و اخبار المذاکره، ج2، ص44، 231ـ233؛ صولی، اخبار الراضی بالله و المتقی بالله، ص135ـ136؛ مسکویه، ج1، ص322؛ ابن اثیر، ج8، ص307ـ308؛ یاقوت حموی، معجم الادباء، ج18، ص57ـ58</ref>
با این همه تا زمان قدرت یافتن عباسیان همان سنّت اموی ادامه یافت.<ref>ابن سعد، ترجمه الحسین و مقتله، ص143ـ144؛ مَقریزی، اتعاظ الحنفا، 1270، ج2، ص338</ref> در میان خلفای عباسی، متوکل<ref>حک: 232ـ247</ref> به دشمنی با علی ‌علیه‌السلام و خاندان او مشهور است. وی در 236 دستور داد تا شیعیانِ علی را آزار و اذیت و از مصر اخراج کنند.<ref>ابن اثیر، ج7، ص55ـ56؛ مقریزی، اتعاظ الحنفا، 1270، ج2، ص339</ref> موارد دیگری نیز از این گونه تضییقات و تبرّی جویی های برخی پیروان مذاهب نسبت به شیعیان علی ‌علیه‌السلام گزارش شده که گاه به مداخله خلفا و حاکمان برای پایان دادن به آن آزارها می انجامیده است.<ref>رجوع کنید به تنوخی، نشوار المحاضره و اخبار المذاکره، ج2، ص44، 231ـ233؛ صولی، اخبار الراضی بالله و المتقی بالله، ص135ـ136؛ مسکویه، ج1، ص322؛ ابن اثیر، ج8، ص307ـ308؛ یاقوت حموی، معجم الادباء، ج18، ص57ـ58</ref>


=ابراز تبری=
=ابراز تبری=
خط ۶۱: خط ۶۱:


=تبری و مشی وحدت=
=تبری و مشی وحدت=
این نکته نیز در خور توجه و دقت است که سیره غالبِ علمای شیعه، دست کم در اظهار تبرّی از دشمنان در تأسی به حضرت علی علیه السلام رعایت اصل تقویت وحدت و تحکیم روابط مسلمانان با یکدیگر و تلاش برای تقریب مذاهب اسلامی بوده است.
این نکته نیز در خور توجه و دقت است که سیره غالبِ علمای شیعه، دست کم در اظهار تبرّی از دشمنان در تأسی به حضرت علی ‌علیه‌السلام رعایت اصل تقویت وحدت و تحکیم روابط مسلمانان با یکدیگر و تلاش برای تقریب مذاهب اسلامی بوده است.


در سرگذشت عالمان سلَف چون شیخ مفید و سید مرتضی و شیخ طوسی و عالمان دوره اخیر و معاصران چون میرزا حسن شیرازی و میرزا محمدحسین نائینی و آیت اللّه حاج آقا حسین بروجردی و امام خمینی، شواهد فراوانی برای این امر وجود دارد. وجود روایاتی که احتراز از هر گونه تحریک عاطفی و برانگیختن فضای بدبینی را توصیه کرده است در اتخاذ این سیره بی تردید مؤثر بوده است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به ابن بابویه، الاعتقادات فی دین الامامیه، 1412، ص82</ref>
در سرگذشت عالمان سلَف چون شیخ مفید و سید مرتضی و شیخ طوسی و عالمان دوره اخیر و معاصران چون میرزا حسن شیرازی و میرزا محمدحسین نائینی و آیت اللّه حاج آقا حسین بروجردی و امام خمینی، شواهد فراوانی برای این امر وجود دارد. وجود روایاتی که احتراز از هر گونه تحریک عاطفی و برانگیختن فضای بدبینی را توصیه کرده است در اتخاذ این سیره بی تردید مؤثر بوده است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به ابن بابویه، الاعتقادات فی دین الامامیه، 1412، ص82</ref>
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۱۰

ویرایش