احادیث تقریبی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'علیه السلام' به '‌علیه‌السلام'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'علیه السلام' به '‌علیه‌السلام')
خط ۲: خط ۲:


<br />
<br />
=امام علی (علیه السلام)=
=امام علی (‌علیه‌السلام)=


==اختلافات بین مسلمانان-تشیع و تسنن- صغروی است نه کبروی==  
==اختلافات بین مسلمانان-تشیع و تسنن- صغروی است نه کبروی==  


در [[نهج البلاغه]] <ref>حکمت 317</ref> از امام علی علیه السلام نقل شده است که:‌
در [[نهج البلاغه]] <ref>حکمت 317</ref> از امام علی ‌علیه‌السلام نقل شده است که:‌


آن حضرت خطاب به یهودی که به طعنه اظهار داشت:‌  
آن حضرت خطاب به یهودی که به طعنه اظهار داشت:‌  
خط ۱۹: خط ۱۹:




این سخن امام علیه السلام بیانگر آن است که اختلاف بین مسلمانان در مساله خلافت امری صغروی است نه کبروی.
این سخن امام ‌علیه‌السلام بیانگر آن است که اختلاف بین مسلمانان در مساله خلافت امری صغروی است نه کبروی.


بدین معنا که همه مسلمانان نسبت به نبوت رسول اکرم و حجیت تمام گفتارش اذعان داشته و اختلافات مطرح شده ناشی از صدور یا عدم صدور یا صراحت و عدم صراحت گفتارشان در مساله جانشینی آن حضرت می‌باشد.  
بدین معنا که همه مسلمانان نسبت به نبوت رسول اکرم و حجیت تمام گفتارش اذعان داشته و اختلافات مطرح شده ناشی از صدور یا عدم صدور یا صراحت و عدم صراحت گفتارشان در مساله جانشینی آن حضرت می‌باشد.  




امام علیه السلام سپس به سستی مبانی فکری و اعتقادی یهود آن هم زمانی که پیامبرشان موسی علیه السلام در قید حیات بود اشاره نموده و فرمود:... و لکنکم ما جفت ارجلکم من البحر حتی قلتم‌ لنبیکم «اجعل لنا الها کما لهم آلهة فقال انکم قوم تجهلون» <ref>اعراف: 138</ref>
امام ‌علیه‌السلام سپس به سستی مبانی فکری و اعتقادی یهود آن هم زمانی که پیامبرشان موسی ‌علیه‌السلام در قید حیات بود اشاره نموده و فرمود:... و لکنکم ما جفت ارجلکم من البحر حتی قلتم‌ لنبیکم «اجعل لنا الها کما لهم آلهة فقال انکم قوم تجهلون» <ref>اعراف: 138</ref>


اما شما هنوز پایتان از دریا خشک نشده بود که به پیامبر خود گفتید برای ما مانند این بت پرستان بتی بساز و پیامبرتان گفت همانا شما قومی نادان هستید.
اما شما هنوز پایتان از دریا خشک نشده بود که به پیامبر خود گفتید برای ما مانند این بت پرستان بتی بساز و پیامبرتان گفت همانا شما قومی نادان هستید.




بنابراین بر اساس این سخن امام علی علیه السلام منکرین امامت را نمی‌توان بدلیل سوء برداشت شان از مساله امامت در زمره کافران دانست.
بنابراین بر اساس این سخن امام علی ‌علیه‌السلام منکرین امامت را نمی‌توان بدلیل سوء برداشت شان از مساله امامت در زمره کافران دانست.


بلکه آنان نیز مسلمانانی هستند که به اسلام و رسالت پیامبر اکرم ایمان داشته و تفاوت آنان با شیعیان – معتقدین به امامت معصومین علیهم السلام- در نوع نگاه و برداشت شان از نصوص می‌باشد.   
بلکه آنان نیز مسلمانانی هستند که به اسلام و رسالت پیامبر اکرم ایمان داشته و تفاوت آنان با شیعیان – معتقدین به امامت معصومین علیهم السلام- در نوع نگاه و برداشت شان از نصوص می‌باشد.   


==تبیین شهید مطهری از کلام امام علی علیه السلام==
==تبیین شهید مطهری از کلام امام علی ‌علیه‌السلام==


شهید مطهری در تبیین سخن امام علی علیه السلام می‌فرماید:  
شهید مطهری در تبیین سخن امام علی ‌علیه‌السلام می‌فرماید:  


امیرالمؤمنین جواب خیلى عجیبى مى‌‏دهد، مى‏فرماید: انَّمَا اخْتَلَفْنا عَنْهُ لا فیهِ وَ لکِنَّکُمْ‏ ما جَفَّتْ ارْجُلُکُمْ مِنَ الْبَحْرِ حَتّى‏ قُلْتُمْ لِنَبِیِّکُمُ «اجْعَلْ لَنا الهاً کَما لَهُمْ آلِهَةٌ فَقالَ انَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلونَ»
امیرالمؤمنین جواب خیلى عجیبى مى‌‏دهد، مى‏فرماید: انَّمَا اخْتَلَفْنا عَنْهُ لا فیهِ وَ لکِنَّکُمْ‏ ما جَفَّتْ ارْجُلُکُمْ مِنَ الْبَحْرِ حَتّى‏ قُلْتُمْ لِنَبِیِّکُمُ «اجْعَلْ لَنا الهاً کَما لَهُمْ آلِهَةٌ فَقالَ انَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلونَ»
خط ۴۷: خط ۴۷:
ایندو با هم خیلى فرق دارد که کارى که به هر حال آن را انجام مى‏دادند توجیهش در خارج این طور باشد (نه اینکه در واقع این طور بود) که بگویند [آنها که مرتکب این خطا شدند]خیال می‌کردند مقصود پیغمبر این بوده و در نتیجه گفته پیغمبر را به این صورت توجیه کردند و یا این‌که بگویند نصّ آیه قرآن با این صراحت را کنار گذاشتند یا قرآن را تحریف کردند.<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهرى، ج‏4، ص: 769-768</ref>  
ایندو با هم خیلى فرق دارد که کارى که به هر حال آن را انجام مى‏دادند توجیهش در خارج این طور باشد (نه اینکه در واقع این طور بود) که بگویند [آنها که مرتکب این خطا شدند]خیال می‌کردند مقصود پیغمبر این بوده و در نتیجه گفته پیغمبر را به این صورت توجیه کردند و یا این‌که بگویند نصّ آیه قرآن با این صراحت را کنار گذاشتند یا قرآن را تحریف کردند.<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهرى، ج‏4، ص: 769-768</ref>  


=امام محمد باقر علیه السلام=
=امام محمد باقر ‌علیه‌السلام=
   
   
[[زرارة بن اعین|زرارة]] نقل مى‌کند که: «با برادرم حمران- یا برادر دیگرم بکیر- بر امام باقر (ع) وارد شدیم؛
[[زرارة بن اعین|زرارة]] نقل مى‌کند که: «با برادرم حمران- یا برادر دیگرم بکیر- بر امام باقر (ع) وارد شدیم؛
خط ۵۵: خط ۵۵:
و هر کس با عقیده ما مخالف باشد ما از او (به عنوان یک گمراه و اهل هلاک) تبرّى مى ‏جوییم.»
و هر کس با عقیده ما مخالف باشد ما از او (به عنوان یک گمراه و اهل هلاک) تبرّى مى ‏جوییم.»


امام علیه السلام فرمود:
امام ‌علیه‌السلام فرمود:


«اى زرارة! سخن خدا از سخن تو راست‏تر است؛ اگر آنچه تو مى‌گویى درست باشد، پس سخن خدا آنجا که مى‌فرماید:
«اى زرارة! سخن خدا از سخن تو راست‏تر است؛ اگر آنچه تو مى‌گویى درست باشد، پس سخن خدا آنجا که مى‌فرماید:
خط ۸۰: خط ۸۰:
<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهرى ؛ ج‏1 ؛ ص323-322-با تلخیص و  ویرایش جزئی -</ref>
<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهرى ؛ ج‏1 ؛ ص323-322-با تلخیص و  ویرایش جزئی -</ref>


=امام صادق علیه السلام=
=امام صادق ‌علیه‌السلام=


==بررسی روایاتی که معرفت به امام را شرط قبولی اعمال می‌داند==
==بررسی روایاتی که معرفت به امام را شرط قبولی اعمال می‌داند==
خط ۹۸: خط ۹۸:
ایشان بعد از روایات فوق روایات دیگری را که که مفادشان متفاوت با روایات مذکور است بیان می‌کند:‌  
ایشان بعد از روایات فوق روایات دیگری را که که مفادشان متفاوت با روایات مذکور است بیان می‌کند:‌  


در عین حال در همان کتاب الحجة کافى از امام صادق (علیه السلام) نقل می‌کند که:  
در عین حال در همان کتاب الحجة کافى از امام صادق (‌علیه‌السلام) نقل می‌کند که:  


من عرفنا کان مؤمنا، و من انکرنا کان کافرا، و من لم یعرفنا و لم ینکرنا کان ضالّا حتّى رجع الى الهدى الّذى افترض اللّه علیه من طاعتنا، فان یمت على ضلالته یفعل اللّه ما یشاء  
من عرفنا کان مؤمنا، و من انکرنا کان کافرا، و من لم یعرفنا و لم ینکرنا کان ضالّا حتّى رجع الى الهدى الّذى افترض اللّه علیه من طاعتنا، فان یمت على ضلالته یفعل اللّه ما یشاء  
خط ۱۲۴: خط ۱۲۴:
محمد بن مسلم گفت: سبحان اللّه! اگر امام را نشناسد و جحود و انکار هم نداشته باشد چگونه کافر شمرده مى‏شود؟! خیر، غیر عارف اگر جاحد نباشد کافر نیست. به این ترتیب ما سه نفر سه عقیده مخالف داشتیم.  
محمد بن مسلم گفت: سبحان اللّه! اگر امام را نشناسد و جحود و انکار هم نداشته باشد چگونه کافر شمرده مى‏شود؟! خیر، غیر عارف اگر جاحد نباشد کافر نیست. به این ترتیب ما سه نفر سه عقیده مخالف داشتیم.  


موقع حج رسید، به حج رفتم و در مکه به حضور امام صادق (علیه السلام) رسیدم.  
موقع حج رسید، به حج رفتم و در مکه به حضور امام صادق (‌علیه‌السلام) رسیدم.  


جریان مباحثه سه نفرى را به عرض رساندم و نظر امام را خواستم.
جریان مباحثه سه نفرى را به عرض رساندم و نظر امام را خواستم.
خط ۱۶۲: خط ۱۶۲:
هاشم بعدها به دیگران چنین گفت: گمان بردم که امام نظر محمد بن مسلم را تأیید می‌کند و مى‏‌خواهد ما را به سخن او برگرداند <ref>رک به: مجموعه آثار استاد شهید مطهرى (عدل الهى)، ج‏1، ص: 327-320)</ref>  
هاشم بعدها به دیگران چنین گفت: گمان بردم که امام نظر محمد بن مسلم را تأیید می‌کند و مى‏‌خواهد ما را به سخن او برگرداند <ref>رک به: مجموعه آثار استاد شهید مطهرى (عدل الهى)، ج‏1، ص: 327-320)</ref>  


همان‌گونه که در روایت مذکور می‌بینیم امام علیه السلام اندیشه تکفیر منکرین غیر جاحد و غیر عارف به امامت را اندیشه خوارج می‌داند.  
همان‌گونه که در روایت مذکور می‌بینیم امام ‌علیه‌السلام اندیشه تکفیر منکرین غیر جاحد و غیر عارف به امامت را اندیشه خوارج می‌داند.  


شهید مطهری در ادامه به بررسی روایات دیگری در زمینه ایمان و کفر می‌پردازد:‌  
شهید مطهری در ادامه به بررسی روایات دیگری در زمینه ایمان و کفر می‌پردازد:‌  


در «کافى» آخر «کتاب الایمان و الکفر» بابى دارد تحت عنوان: «با ایمان، هیچ عملى زیان نمى‏‌رساند و با کفر، هیچ عملى سود نمى‌‏بخشد.»  
در «کافى» آخر «کتاب الایمان و الکفر» بابى دارد تحت عنوان: «با ایمان، هیچ عملى زیان نمى‏‌رساند و با کفر، هیچ عملى سود نمى‌‏بخشد.»  
ولى روایاتى که در ذیل این عنوان آمده این عنوان را تأیید نمی‌کند؛ از آن جمله‏ این روایت است: یعقوب بن شعیب گفت: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم:  
ولى روایاتى که در ذیل این عنوان آمده این عنوان را تأیید نمی‌کند؛ از آن جمله‏ این روایت است: یعقوب بن شعیب گفت: از امام صادق (‌علیه‌السلام) پرسیدم:  


هل لاحد على ما عمل ثواب على اللّه موجب الّا المؤمنین؟ قال: لا  
هل لاحد على ما عمل ثواب على اللّه موجب الّا المؤمنین؟ قال: لا  
خط ۲۰۱: خط ۲۰۱:
===روایت اول===  
===روایت اول===  


یکی از خدام امام صادق علیه السلام می‌گوید: در باز گشت از سفری که به همراه جمعی به امر امام به حیره داشتیم خدمت امام رسیده و به آن حضرت عرض کردم:  
یکی از خدام امام صادق ‌علیه‌السلام می‌گوید: در باز گشت از سفری که به همراه جمعی به امر امام به حیره داشتیم خدمت امام رسیده و به آن حضرت عرض کردم:  




خط ۲۱۴: خط ۲۱۴:
نعم  
نعم  


امام علیه السلام فرمود: در این‌صورت از آنجا که مراتب اعتقاد و التزام شما در سطح اعتقاد و التزام ما نیست بنابر این ما هم باید از شما تبری جوئیم.  
امام ‌علیه‌السلام فرمود: در این‌صورت از آنجا که مراتب اعتقاد و التزام شما در سطح اعتقاد و التزام ما نیست بنابر این ما هم باید از شما تبری جوئیم.  


:فهوذا عندنا ما لیس عندکم فینبغی لنا أن نبرأ منکم؟
:فهوذا عندنا ما لیس عندکم فینبغی لنا أن نبرأ منکم؟
خط ۲۲۲: خط ۲۲۲:
:لا - جعلت فداک –
:لا - جعلت فداک –


امام علیه السلام در این هنگام به نکته مهمی اشاره نموده و فرمود:  
امام ‌علیه‌السلام در این هنگام به نکته مهمی اشاره نموده و فرمود:  


وهوذا عند الله ما لیس عندنا أفتراه أطرحنا ؟
وهوذا عند الله ما لیس عندنا أفتراه أطرحنا ؟
خط ۲۴۵: خط ۲۴۵:




امام علیه السلام بعد از بیان نکات فوق داستانی را که بیانگر آثار منفی رعایت ننمودن اصل مذکور- مراتب اسلام و متناسب بودن تکالیف در رده‌های مختلف آن -  می‌باشد بیان فرمود- ماجرای مسلمانی که زمینه پذیرش فردی مسیحی را به اسلام فراهم نمود و در کمتر از یک شبانه روز هم سبب خروج او از اسلام گردید- <ref>اصول کافی ج 2ص 44 ‌</ref>
امام ‌علیه‌السلام بعد از بیان نکات فوق داستانی را که بیانگر آثار منفی رعایت ننمودن اصل مذکور- مراتب اسلام و متناسب بودن تکالیف در رده‌های مختلف آن -  می‌باشد بیان فرمود- ماجرای مسلمانی که زمینه پذیرش فردی مسیحی را به اسلام فراهم نمود و در کمتر از یک شبانه روز هم سبب خروج او از اسلام گردید- <ref>اصول کافی ج 2ص 44 ‌</ref>


تبیین
تبیین
خط ۲۷۲: خط ۲۷۲:
===روایت دوم===
===روایت دوم===
    
    
عن سماعة قال: قلت لأبی عبیدالله ( علیه السلام ): أخبرنی عن الاسلام والایمان أهما مختلفان ؟
عن سماعة قال: قلت لأبی عبیدالله ( ‌علیه‌السلام ): أخبرنی عن الاسلام والایمان أهما مختلفان ؟
فقال: إن الایمان یشارک الاسلام والاسلام لا یشارک الایمان،  
فقال: إن الایمان یشارک الاسلام والاسلام لا یشارک الایمان،  
فقلت: فصفهما لی،
فقلت: فصفهما لی،
خط ۲۹۰: خط ۲۹۰:
===روایت سوم===
===روایت سوم===


عن أبی جعفر ( علیه السلام ) قال: سمعته یقول: الایمان ما استقر فی القلب وأفضى به إلى الله عز وجل وصدقه العمل بالطاعة لله والتسلیم لامره والاسلام ما ظهر من قول أو فعل وهو الذی علیه جماعة الناس من الفرق کلها و به حقنت الدماء وعلیه جرت المواریث وجاز النکاح واجتمعوا على
عن أبی جعفر ( ‌علیه‌السلام ) قال: سمعته یقول: الایمان ما استقر فی القلب وأفضى به إلى الله عز وجل وصدقه العمل بالطاعة لله والتسلیم لامره والاسلام ما ظهر من قول أو فعل وهو الذی علیه جماعة الناس من الفرق کلها و به حقنت الدماء وعلیه جرت المواریث وجاز النکاح واجتمعوا على
الصلاة والزکاة والصوم والحج، فخرجوا بذلک من الکفر وأضیفوا إلى الایمان، والاسلام لا یشرک الایمان والایمان یشرک الاسلام وهما فی القول والفعل یجتمعان،کما صارت الکعبة فی المسجد والمسجد لیس فی الکعبة وکذلک الایمان یشرک الاسلام والاسلام لا یشرک الایمان وقد قال الله عز وجل: " قالت الاعراب آمنا قل لم تؤمنوا ولکن قولوا أسلمنا ولما یدخل الایمان فی قلوبکم فقول الله عز وجل أصدق القول
الصلاة والزکاة والصوم والحج، فخرجوا بذلک من الکفر وأضیفوا إلى الایمان، والاسلام لا یشرک الایمان والایمان یشرک الاسلام وهما فی القول والفعل یجتمعان،کما صارت الکعبة فی المسجد والمسجد لیس فی الکعبة وکذلک الایمان یشرک الاسلام والاسلام لا یشرک الایمان وقد قال الله عز وجل: " قالت الاعراب آمنا قل لم تؤمنوا ولکن قولوا أسلمنا ولما یدخل الایمان فی قلوبکم فقول الله عز وجل أصدق القول


Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۰۹۳

ویرایش