محمد توفیق: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'جلال الدین' به 'جلالالدین') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
=نسب= | =نسب= | ||
محمد توفیق بن علی افندی بن محمد افندی "سروان اشراف و شیخ شیخ" بن محمد ابی آل سعود بن محمد جلال است. الدین بن السید محمد ابی | محمد توفیق بن علی افندی بن محمد افندی "سروان اشراف و شیخ شیخ" بن محمد ابی آل سعود بن محمد جلال است. الدین بن السید محمد ابی مکارم، «شیخ الاسلام» بن عبدالمنعم بن محمد بن ابی المواحب بن محمد ابی المواحب زینالعابدین «شیخ الاسلام» بن محمد «شیخ ال -اسلام معروف به ابن ابی سورور "بن محمد ابی السور زینالعابدین" مفتی السلطنه و شیخ الاسلام "ابن قطب ربانی ابو مکارم محمد شمس الدین ابوبکر" صورت سفید »ابن ابی الحسن محمد تاج« توضیح دهنده »بن جلالالدین محمد ابی بقاع بن عبدالرحمان جلالالدین« شیخ الاسلام »بن احمد زین الدین بن محمد نصیرالدین بن احمد بن محمد بن شیخ عوض بن عبدالخالق بن عبدالمنعم بن یحیی "شیخ الاسلام" بن حسن بن موسی بن یحیی بن یعقوب، "شیخ اسلام"، فرزند امام نجم الدین محمد "شیخ اسلام، ”پسر عیسی ابی الروح بن شعبان بن عیسی بن داوود بن محمد بن نوح بن طلحه بن عبدالله بن عبدالرحمان بن [[ابوبکر|ابیبکر]]. | ||
=تولد= | =تولد= | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
=تربیت و تحصیل= | =تربیت و تحصیل= | ||
او | او در خانه پدر قرائت [[قرآن]] و مقدمات ادبیات را آموخت و سپس وارد مدرسه العلیة شد که توسط خدیو توفیق برای فرزندانش تأسیس شد و پسران بزرگان مصر در آن تحصیل میکردند. او ریاضیات، تاریخ، جغرافیا و دو [[زبان عربی]] و فرانسوی را آموخت و توفیق البکری درخشش ظاهری و برتری آشکاری از خود نشان داد، که او را در ردیف رفقا و همسالان خود در رتبه اول قرار داد. | ||
پس ازاشغال مصر توسط [[انگلیس]] در سال (1303 هجری قمری = 1884 میلادی) ، پسران خدیو برای تکمیل تحصیلات خود به اروپا سفر کردند و البکری در مصر ماند و در سال (1307 هجری قمری = 1889 میلادی) در مقطع لیسانس در مصر شرکت کرد. او اولین کسی بود که | پس ازاشغال مصر توسط [[انگلیس]] در سال (1303 هجری قمری = 1884 میلادی)، پسران خدیو برای تکمیل تحصیلات خود به اروپا سفر کردند و البکری در مصر ماند و در سال (1307 هجری قمری = 1889 میلادی) در مقطع لیسانس در مصر شرکت کرد. او اولین کسی بود که به این مهم موفق شد.پس از آن، توفیق البکری به ادامه تحصیل در علوم دینی و ادبیات روی آورد. او موفق به کسب مجوز به تدریس در [[الازهر]] شد. | ||
= | =فعالیتها= | ||
در سال 1893 میلادی برادرش | در سال 1893 میلادی برادرش عبدالباقی بکری درگذشت. خدیو عباس دوم او را مسئول همه وظایف خانواده کرد مواردی از قبیل: ریاست خاندان بکری،شیخ شیوخ صوفیه و نقیب سادات. وی با خانم حفیزه بنت سید عبدالخالق السادات،از خاندان سادات ازدواج کرد. | ||
وی در شوال 1309 هجری مطابق با مه 1893 میلادی به عنوان عضو دائم شورای مشورتی قوانین و مجمع عمومی منصوب شد و لباس افتخاری درجه یک و شان مجیدی دوم را به وی اهدا کرد. | وی در شوال 1309 هجری مطابق با مه 1893 میلادی به عنوان عضو دائم شورای مشورتی قوانین و مجمع عمومی منصوب شد و لباس افتخاری درجه یک و شان مجیدی دوم را به وی اهدا کرد. | ||
در پایان همان سال او به [[اروپا]] رفت و با بسیاری از | در پایان همان سال او به [[اروپا]] رفت و با بسیاری از وزرا، علما و نویسندگان آن ملاقات کرد و سپس به قسطنطنیه رفت. سلطان عبدالحمید او را گرامیداشت و از وی تجلیل کرد و مکرراً با او ملاقات کرد و با دست خود مدال ملی به او اهدا کرد. هرگز در تاریخ امپراتوری عثمانی این رتبه به یک محقق در سن توفیق البکری داده نشده است. | ||
تا اینکه کدورتی بین البکری و خدیو عباس رخ | تا اینکه کدورتی بین البکری و خدیو عباس رخ داد، پس از آن او درخواست کرد از نقابت سادات معاف شود و عباس به درخواست او پاسخ مثبت داد.در سال 1320 هجری قمری - 1903 میلادی، خدیو عباس او را به این منصب بازگرداند. | ||
تأسیس فرهنگستان زبان عربی از دیگر اقدامات او بود و او به عنوان اولین رئیس این فرهنگستان انتخاب شد. | تأسیس فرهنگستان زبان عربی از دیگر اقدامات او بود و او به عنوان اولین رئیس این فرهنگستان انتخاب شد. | ||
وی با صدور حکمی از سوی شورای صوفیان ریاست آن را بر عهده | وی با صدور حکمی از سوی شورای صوفیان ریاست آن را بر عهده گرفت، از برپایی راهپیماییهای صوفیان در قاهره و استانها بدون شیخ طریقت جلوگیری کرد. به منظور نظارت بر این راهپیماییها و جلوگیری از تخلفاتی که در آنها رخ میدهد، وی خواستار توجه به موضوع طرفداران تصوف و تدوین قانون اساسی ای شد که بر اساس آن شیوخ صوفی و جانشینان آنها در مورد آموزشهای لازم قرار گیرند. | ||
=آثار= | =آثار= |
نسخهٔ ۱۱ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۴۵
ابوالنجم محمد توفیق بن علی افندی نقیب سادات و شیخ المشایخ مصر است که در سال1870ق متولد و در1903 درگذشت.
نسب
محمد توفیق بن علی افندی بن محمد افندی "سروان اشراف و شیخ شیخ" بن محمد ابی آل سعود بن محمد جلال است. الدین بن السید محمد ابی مکارم، «شیخ الاسلام» بن عبدالمنعم بن محمد بن ابی المواحب بن محمد ابی المواحب زینالعابدین «شیخ الاسلام» بن محمد «شیخ ال -اسلام معروف به ابن ابی سورور "بن محمد ابی السور زینالعابدین" مفتی السلطنه و شیخ الاسلام "ابن قطب ربانی ابو مکارم محمد شمس الدین ابوبکر" صورت سفید »ابن ابی الحسن محمد تاج« توضیح دهنده »بن جلالالدین محمد ابی بقاع بن عبدالرحمان جلالالدین« شیخ الاسلام »بن احمد زین الدین بن محمد نصیرالدین بن احمد بن محمد بن شیخ عوض بن عبدالخالق بن عبدالمنعم بن یحیی "شیخ الاسلام" بن حسن بن موسی بن یحیی بن یعقوب، "شیخ اسلام"، فرزند امام نجم الدین محمد "شیخ اسلام، ”پسر عیسی ابی الروح بن شعبان بن عیسی بن داوود بن محمد بن نوح بن طلحه بن عبدالله بن عبدالرحمان بن ابیبکر.
تولد
توفیق البکری در کاخ پدرش مشرف به رود نیل در جزیره الروضه در روز جمعه 27 جمادی الاخیره سال 1287 هجری قمری-1870 میلادی متولد شد.
تربیت و تحصیل
او در خانه پدر قرائت قرآن و مقدمات ادبیات را آموخت و سپس وارد مدرسه العلیة شد که توسط خدیو توفیق برای فرزندانش تأسیس شد و پسران بزرگان مصر در آن تحصیل میکردند. او ریاضیات، تاریخ، جغرافیا و دو زبان عربی و فرانسوی را آموخت و توفیق البکری درخشش ظاهری و برتری آشکاری از خود نشان داد، که او را در ردیف رفقا و همسالان خود در رتبه اول قرار داد. پس ازاشغال مصر توسط انگلیس در سال (1303 هجری قمری = 1884 میلادی)، پسران خدیو برای تکمیل تحصیلات خود به اروپا سفر کردند و البکری در مصر ماند و در سال (1307 هجری قمری = 1889 میلادی) در مقطع لیسانس در مصر شرکت کرد. او اولین کسی بود که به این مهم موفق شد.پس از آن، توفیق البکری به ادامه تحصیل در علوم دینی و ادبیات روی آورد. او موفق به کسب مجوز به تدریس در الازهر شد.
فعالیتها
در سال 1893 میلادی برادرش عبدالباقی بکری درگذشت. خدیو عباس دوم او را مسئول همه وظایف خانواده کرد مواردی از قبیل: ریاست خاندان بکری،شیخ شیوخ صوفیه و نقیب سادات. وی با خانم حفیزه بنت سید عبدالخالق السادات،از خاندان سادات ازدواج کرد. وی در شوال 1309 هجری مطابق با مه 1893 میلادی به عنوان عضو دائم شورای مشورتی قوانین و مجمع عمومی منصوب شد و لباس افتخاری درجه یک و شان مجیدی دوم را به وی اهدا کرد. در پایان همان سال او به اروپا رفت و با بسیاری از وزرا، علما و نویسندگان آن ملاقات کرد و سپس به قسطنطنیه رفت. سلطان عبدالحمید او را گرامیداشت و از وی تجلیل کرد و مکرراً با او ملاقات کرد و با دست خود مدال ملی به او اهدا کرد. هرگز در تاریخ امپراتوری عثمانی این رتبه به یک محقق در سن توفیق البکری داده نشده است. تا اینکه کدورتی بین البکری و خدیو عباس رخ داد، پس از آن او درخواست کرد از نقابت سادات معاف شود و عباس به درخواست او پاسخ مثبت داد.در سال 1320 هجری قمری - 1903 میلادی، خدیو عباس او را به این منصب بازگرداند. تأسیس فرهنگستان زبان عربی از دیگر اقدامات او بود و او به عنوان اولین رئیس این فرهنگستان انتخاب شد. وی با صدور حکمی از سوی شورای صوفیان ریاست آن را بر عهده گرفت، از برپایی راهپیماییهای صوفیان در قاهره و استانها بدون شیخ طریقت جلوگیری کرد. به منظور نظارت بر این راهپیماییها و جلوگیری از تخلفاتی که در آنها رخ میدهد، وی خواستار توجه به موضوع طرفداران تصوف و تدوین قانون اساسی ای شد که بر اساس آن شیوخ صوفی و جانشینان آنها در مورد آموزشهای لازم قرار گیرند.
آثار
صهاریج اللؤلؤ، أراجیز العرب، فحول البلاغة، بیت الصدیق، بیت السادات الوفائیة.
درگذشت
محمد توفیق البکری در تاریخ10 ربیع الاخر 1351 ق مصادف با 13 اوت 1932 به دیار باقی شتافت[۱].