مناقشههای سیاسی و فرهنگی جامعه کانادا: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «مناقشههای سیاسی و فرهنگی در سرتاسر کانادا در مورد وضعیت مسلمانان وجود دارن...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۳ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۲۱
مناقشههای سیاسی و فرهنگی در سرتاسر کانادا در مورد وضعیت مسلمانان وجود دارند. برخی از این مناقشهها به تدریس مواد درسی مختلف در مدارس کانادا بر میگردند که با توجه به وضعیت چندگانگی فرهنگی کانادا بحثهای زیادی را مطرح کردهاند. پرسش اصلی در این زمینه آن است که اگر پیروان ادیان مختلف در کانادا حضور دارند چگونه و به چه روشی باید مضامین دینی را به کودکان و نوجوانان در مدارس تدریس کرد؟ چگونه باید با تعطیلات دینی این ادیان کنار آمد؟ و چگونه میتوان کتابهای درسی را مبتنی بر این وضعیت چندگانگی دینی تدوین کرد و نگاشت؟[1]. چگونه میتوان تبعیض ناشی از حضور مسلمانان و دیگر ادیان با نمادهای دینی خود چون: حجاب را به حداقل کاهش داد و چگونه مینتوان شرایع ادیان مختلف را در کشور کانادا به رسمیت شناخت و بدان احترام گذاشت[2].
در این میان در استانهای کبک و اونتاریو این مناقشهها بیش از جاهای دیگر خود را نشان میدهند. این دو استان البته جاهایی هستند که تعداد مسلمانان در آنها زیاد است. در استان اونتاریو قوانین خانوادۀ مسلمانان، تعارضاتی با قوانین این استان ایجاد کرده است. در سال ۲۰۰۳ انجمن اسلامی عدالت مدنی تأکید کرد که زمان آن است که شرایع اسلامی در دادگاههای اونتاریو اجرا شوند. این موضع موافقان و مخالفان زیادی را برانگیخت. موافقان بر شناسایی تنوع فرهنگی در اونتاریو دست میگذاشتند و مخالفان معتقد بودند این تنوع به گونهای تشتت ختم میگردد.
عاقبت دانالد مکگوئینتی نخست وزیر اونتاریو اعلام کرد که تنوع دینی نباید به قانون واحد خانواده در اونتاریو خللی وارد کند. این مناقشه با بحثهایی که در سال ۲۰۰۶ رخ دادند تشدید گرفتند. در این سال برخی نامزدان تأکید کردند که دولت نباید به مدارس کاتولیک کمک ویژهای مبذول کند. طرفداران این موضع در انتخابات شکست خوردند چون در ایالت اونتاریو هم اکثریت با کاتولیکها است.
در ایالت کبک هم شبیه این مناقشات وجود داشتهاند. برخی از کدهای رفتاری که در برخی از شهرهای استان کبک برای مهاجران مطرح شدند مناقشاتی را به وجود آوردند. این کدها بیش و پیش از آنکه به دنبال برجسته کردن چندگانگی فرهنگی باشند ارتباط میانفرهنگی را مطرح میکردند که همین امر سر و صدای طرفداران آزادیهای اقلیت را بر انگیخت. به نظر میرسد وضعیت مسلمانان در کبک از اهمیت خاصی برخوردار است چرا که زبان رسمی این استان فرانسه است و این زبانی است که در کانادا زبان اقلیت محسوب میشود هرچند همیشه و همهجا فرانسه و انگلیسی زبانهای رسمی این کشور بزرگ امریکای شمالی معرفی شدهاند[3].
واقعۀ ۱۱ سپتامبر در امریکا رخ داد اما تبعات و امواج آن دیگر کشورهای غربی از جمله کانادا را هم در برگرفت. یکی از تبعات این پدیده اسلامهراسی در غرب بود. گویی غرب سیاسی پس از جنگ سرد و فروپاشی شوروی سابق به دنبال بدیل و رقیب دیگری میگشت و شاخصهای این رقیب را در اسلام پیدا کرده بود. طرفه آنکه غرب سیاسی گروهی را به نام اسلام معرفی کرد که هیچ بویی از تعالیم معنوی و دورانساز اسلامی نبرده بودند و این گروه القاعده بود. در این میان بسیاری از پس از واقعۀ ۱۱ سپتامبر موج اسلامهراسی کانادا را هم در برگرفته است. بسیاری از آمار این مدعا را اثبات میکنند. تعدادی از مؤسسات اسلامی این اسلامهراسی را در رسانههای کانادایی پیچویی کردهاند. اینها نشان میدهند که چه تبلیغات منفی در رسانههای کانادایی در مورد اسلام وجود دارند.[4]
در سال ۲۰۰۴ مجمع کانادایی روابط امریکا و اسلام (CAIR CAN)گزارش خود را منتشر کرد که بر طبق آن ۸% از ۴۶۷ پرسشکننده گفته بودند در مراکز اسلامی از سوی پلیس مورد بازجویی قرار گرفتهاند. ۵۶% هم اشاره کرده بودند که بعد از ۱۱ سپتامبر حداقل یک حادثۀ ضد اسلامی را تجربه کردهاند. به طور مثال در اول دسامبر ۲۰۰۵ پلیس کبک به یک جوان ۲۵ ساله مراکشی شلیک کرد . پلیس مونترال البته مدعی شده بود که این جوان چاقوی آشپزی را با خود حمل میکرده است! مسلمانان با انجام تظاهراتی اعتراض خود را به این عمل پلیس نشان دادند.[5]
یک پژوهش جدیدتر که در سال ۲۰۰۷ انجام شده نشان میدهد که ۵۷% کاناداییان غیرمسلمان معتقدند مسلمانان خواهان جدا افکندن خود با بقیۀ جامعۀ کانادایی هستند. این پژوهش البته رویکرد مسلمانان کانادایی را معتدلتر از مسلمانان اروپایی که در کشورهای چون: انگلستان، آلمان، فرانسه و اسپانیا زیست میکنند میداند.[6]
در این میان توجه به قوانین و لوایحی که پس از ۱۱ سپتامبر وضع شدند هم جالب است. بخش حقوق و آزادیها در سال ۱۹۸۲ به قانون اساسی کانادا وارد شد . هرچند این قانون اساسی در سرتاسر کانادا لازمالاجرا است در کبک بهدلایل مختلف با مشکلات زیادی روبرو بوده است.[7] بر طبق این قانون زنان مسلمان میتوانند حجاب خود را حفظ کنند. در مارس ۲۰۱۰ اجبار یک دانشجوی نقابدار به برداشتن برقع خود مناقشههای زیادی را در کبک به وجود آورد. نخست وزیر کبک بعد از این رخداد لایحهای را تصویب کرد و راهکارهایی را برای دفاع از حقوق اقلیت معرفی نمود. این لایحه مورد تأیید بسیاری از افراد و رسانهها قرار گرفت. نهادهای حقوق بشر در کانادا هم سعی کردهاند به انحای مختلف در چندین پروندۀ مربوط به مسلمانان دخالت کرده و از حقوق مسلمانان دفاع کنند.[8]
بعد از رخداد ۱۱ سپتامبر کانادا لایحهای را تصویب کرد که هدفش تأمین امنیت و اجرای حقوق بنیادین کاناداییان است. این لایحه به پلیس این اجازه را میداد تا مظنونان را تا سه روز حبس موقت کنند و این در صورتی است که آنها به انجام عملیات تروریستی از سوی آنها مظنون شوند. موارد دیگری هم در این قوانین بودند که با آزادی شهروندان در تعارض قرار داشتند. یکی از جنجالبرانگیزترین موارد در این زمینه مورد ماهر آرار است که در سال ۲۰۰۲ از سوی پلیس امریکا در فرودگاه نیویورک به سوریه بازگردادنده شد. در آنجا هم وی به جرم همکاری با القاعده به زندان محکوم شد. در سال ۲۰۰۴ پلیس کانادا اعلام کرد که پروندهای در مورد آرار گشوده شده و در نهایت اعلام شد که هیچ شاهدی مبنی بر اینکه آرار تروریست است و به امنیت کانادا ضربه وارد کرده موجود نیست. در ژوئن سال ۲۰۰۶ هم پلیس کانادا ۱۷ نفر مظنون به تروریست را در می سی ساگا دستگیر کرد. این امر هم مناقشههای زیادی در مطبوعات و رسانههای کانادایی ایجاد کرد.[9]
[1] اسویت، ۱۹۹۷ و کاظم، ۲۰۱۱:۵۱-۵۷
[2] جانسون،۲۰۰۶:۱۰۴-۱۴۰ و وندی، ۲۰۰۱: ۱۹۶—۲۰۸
[3] سلبی
[4] مصباح موسوی، نامۀ فرهنگی کانادا، ش سوم
[5] سلبی
[6] همان
[7] وندی ۲۰۰۱:۴۰۱-۴۱۵
[8] مصباح موسوی
[9] سلبی