۲۲٬۱۹۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
= نخستوزیر افغانستان = | = نخستوزیر افغانستان = | ||
او | او بهعنوان نخستوزیر افغانستان در بین سالهای ۱۹۹۳ و ۱۹۹۴ میلادی و همچنین در سال ۱۹۹۶ میلادی، پیش از بهروی کار آمدن [[طالبان]] نقش ایفا کرد.<br> | ||
=آشنایی با جوانان جریان اسلامی = | =آشنایی با جوانان جریان اسلامی = | ||
آشنایی او با جوانان نهضت اسلامی در دانشگاه آغاز شد و خیلی زود به عضویت فعال در میان آنها درآمد و در سال 1350 میلادی به جرم کشتن یک دانشجوی [[کمونیست]] در تظاهرات دستگیر و به دو سال زندان محکوم شد، اما موفق به فرار و مهاجرت شد. در سال 1974 میلادی به [[پاکستان]] رفت و نتوانست تحصیلات خود را تکمیل کند. | آشنایی او با جوانان نهضت اسلامی در دانشگاه آغاز شد و خیلی زود به عضویت فعال در میان آنها درآمد و در سال 1350 میلادی به جرم کشتن یک دانشجوی [[کمونیست]] در تظاهرات دستگیر و به دو سال زندان محکوم شد، اما موفق به فرار و مهاجرت شد. در سال 1974 میلادی به [[پاکستان]] رفت و نتوانست تحصیلات خود را تکمیل کند. او تحت تأثیر فضایی بود که جریان نوظهور اسلامی در اوایل دهه شصت در واکنش به جنبش کمونیستی بود که نفوذ آن در جامعه افغانستان در زمان سلطنت پادشاه سابق محمد ظاهر شاه و نخست وزیر او محمد داوود افزایش یافت. برخی از تشکلهای اسلامی برای مقابله با جریان کمونیستی تشکیل شد و اولین جنبشهای فعال با نامهای «جوانان مسلمان» و «انجمن خادمان فرقان» و سپس «جامعه اسلامی» که قدیمیترین تشکلهای اسلامی بهشمار میرود، ظهور کردند. وزیر محمد داوود با اقدامات خودسرانه که منجر به کشته شدن تعداد زیادی از رهبران جامعه اسلام و دستگیری دیگران شد، مواجه شد.<br> | ||
نخست وزیر محمد | نخست وزیر ''محمد داود'' در جریان سفر ''محمد ظاهر شاه'' به اروپا در ژوئیه 1973 میلادی کودتای سیاسی را بر علیه ''محمد ظاهر شاه'' رهبری کرد و پس از اینکه موفق به سرنگونی وی شد، لغو سلطنت و جایگزینی آن با نظام جمهوری را اعلام کرد. سرکوب نهضت اسلامی از سوی او افزایش یافت و تعداد زیادی از رهبران آن مانند ''عبد رب الرسول سیاف'' و دکتر ''محمدخان نیازی'' و زمانی که نور محمد تره کی پس از کودتای خونین که در آن محمد داود کشته شد، قدرت را به دست گرفت، دستگیر کرد. در سال 1357 دستور انحلال کلیه زندانیان سیاسی جامعه اسلامی را صادر کرد. محمد نیازی همراه با تعدادی از شاگردانش در سال 1977 کشته شد. عبدالرب الرسول سیاف که در زمان بابرک کرمل رئیس جمهور سابق افغانستان در سال 1979 از زندان آزاد شد و در زمان ژنرال ضیاءال -حق پاکستان که از موج کمونیستی از افغانستان می ترسید حمایت خود را از اسلام گرایان فراهم کرد. حکمتیار در آن زمان دست قدرتمندی در داخل افغانستان داشت، به ویژه پس از کشته شدن پدر و دو برادرش در زندان های کابل پس از به قدرت رسیدن [[کمونیست]] ها در آوریل 1978. حکمتیار در سال 1974 با برهان الدین ربانی برای سازماندهی مجدد جامعه اسلامی افغانستان در افغانستان به توافق رسید. دیاسپورا در منطقه پشاور [[پاکستان]]، که ربانی ریاست انجمن و امور روابط خارجی را بر عهده می گیرد، در حالی که ایشان به امور داخلی و نظامی رسیدگی می کند، اما به زودی اختلافات بین این دو درگرفت و گسترش یافت تا اینکه حکمتیار انجمن را ترک کرد و حزب اسلامی را تأسیس کرد.<br> | ||
= تأسیس حزب اسلامی = | = تأسیس حزب اسلامی = |