confirmed، مدیران
۳۷٬۴۵۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
وی از پرچمداران سپاه اسلام بود چنانکه نوشته شده، در تمام غزوات پیامبر(صلیالله علیه و آله)، پرچم مهاجرین به دست امام علی(ع) و پرچم انصار در دست سعد بوده است<ref>مزی، تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۲۸۰؛ طبرانی، العجم الکبیر، ج۶، ص۱۵، ح۵۳۵۶؛ سیوطی، جامع الاحادیث، جزء۳۶، ص۱۷۳، باب مسند عبدالله بن عباس، ح۳۹۰۳۲؛ ابن عساکر، تاریخ دمشق، ج۲۰، ص۲۴۹.</ref>. هرچند در فتح مکه نیز پرچم به دست سعد بن عباده بود<ref>رکـ: ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۱۶۲.</ref>، اما پس از آنکه سعد شعار خونریزی و انتقامجویی سرداد و گفتارش به گوش پیامبر(صلیالله علیه و آله) رسید، حضرت فرمود: «علی(ع) خود را به او برساند و پرچم را از دستش گرفته و شعار مرحمت و عفو را اعلام نماید.» البته نقلی هم هست که قیس پسر سعد، مأمور به این امر شد<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، صص۱۶۳-۱۶۴؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، صص۳۰۰-۳۰۱.</ref>. | وی از پرچمداران سپاه اسلام بود چنانکه نوشته شده، در تمام غزوات پیامبر(صلیالله علیه و آله)، پرچم مهاجرین به دست امام علی(ع) و پرچم انصار در دست سعد بوده است<ref>مزی، تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۲۸۰؛ طبرانی، العجم الکبیر، ج۶، ص۱۵، ح۵۳۵۶؛ سیوطی، جامع الاحادیث، جزء۳۶، ص۱۷۳، باب مسند عبدالله بن عباس، ح۳۹۰۳۲؛ ابن عساکر، تاریخ دمشق، ج۲۰، ص۲۴۹.</ref>. هرچند در فتح مکه نیز پرچم به دست سعد بن عباده بود<ref>رکـ: ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۱۶۲.</ref>، اما پس از آنکه سعد شعار خونریزی و انتقامجویی سرداد و گفتارش به گوش پیامبر(صلیالله علیه و آله) رسید، حضرت فرمود: «علی(ع) خود را به او برساند و پرچم را از دستش گرفته و شعار مرحمت و عفو را اعلام نماید.» البته نقلی هم هست که قیس پسر سعد، مأمور به این امر شد<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، صص۱۶۳-۱۶۴؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، صص۳۰۰-۳۰۱.</ref>. | ||
=خلافت ابوبکر= | |||
بعد از درگذشت پیامبر(ص)، سعد بن عباده به همراه برخی از بزرگان [[مسلمان]] شهر [[مدینه]] در سقیفۀ بنی ساعده به عنوان گزینه خلافت مطرح شد<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۳۰۱؛ ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۶۱۶.</ref>. اما با ورود [[ابوبکر]]، عمر و ابوعبیده جراح به سقیفه، مسلمانان حاضر در این مکان به سمت ابوبکر متمایل شدند و باوجود مخالفت فراوان سعد، با ابوبکر به عنوان [[خلیفه]] بیعت کردند. البته برخی میگویند سعد خودش ادعای خلافت نداشت، بلکه این خزرجیان بودند که تمایل به او داشتند<ref>رکـ: شوشتری، مجالس المؤمنین، ج۲، صص۲۳۳-۲۳۵؛ تستری، قاموس الرجال، ج۵، صص۴۹-۵۲.</ref>. سعد هیچگاه با خلفاء بیعت نکرد و قبیلهاش نیز به تبعیت از او، با ابوبکر بیعت نکردند<ref>شوشتری، مجالس المؤمنین، ج۲، ص۲۳۳.</ref>. در مقابل برخی نوشتهاند که سعد آهنگ خلافت کرد و چون به نوایی نرسید، با خلیفه بیعت نکرد<ref>رکـ: ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۱۶۴؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۴۱۲؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۲۸۱؛ زرکلی، الاعلام، ج۳، ص۸۵.</ref>. | |||
پس از کنارهگیری سعد، دستگاه خلافت تلاش کرد از سعد بیعت بگیرد اما سعد از بیعت استنکاف کرده و گفت: این دروغ را به خود نخواستم، به دیگری هم نخواهم و از برای خاطر دیگران به [[دوزخ]] نروم.[۲۳] | |||
=پانویس= | =پانویس= |