محمد غزالی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ مهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'جلال الدین' به 'جلال‌الدین')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۸: خط ۵۸:
این شک البته گذرا بود و بیش از سه ماه به طول نینجامید. این شک همچون محرکی غزالی را به وارسی دقیق و همه جانبه [[عقاید]] خود وا داشت. <ref>بدوی، عبدالرحمن، پیام یونسکو، شماره 198، سیر معنوی غزالی، ص 5، آذر 1365 ش</ref> او در سال 488 هـ.ق به [[زهد]] و [[عرفان]] روی آورد و آنچه در [[بغداد]] داشت را رها کرده و به [[حج]] رفت و برادرش را جایگزین خود در مدرسه بغداد کرد. او بعد از حج نیز راهی [[شام]] <ref>ر.ک:مقاله شام</ref> گردید و از آن‌جا نیز به [[مصر]] رفت و در تمام این مدت به سیر عرفان و پیرایش درون و شهود عرفانی روی آورد. <ref>وفیات الاعیان، ج 4، ص 217</ref>
این شک البته گذرا بود و بیش از سه ماه به طول نینجامید. این شک همچون محرکی غزالی را به وارسی دقیق و همه جانبه [[عقاید]] خود وا داشت. <ref>بدوی، عبدالرحمن، پیام یونسکو، شماره 198، سیر معنوی غزالی، ص 5، آذر 1365 ش</ref> او در سال 488 هـ.ق به [[زهد]] و [[عرفان]] روی آورد و آنچه در [[بغداد]] داشت را رها کرده و به [[حج]] رفت و برادرش را جایگزین خود در مدرسه بغداد کرد. او بعد از حج نیز راهی [[شام]] <ref>ر.ک:مقاله شام</ref> گردید و از آن‌جا نیز به [[مصر]] رفت و در تمام این مدت به سیر عرفان و پیرایش درون و شهود عرفانی روی آورد. <ref>وفیات الاعیان، ج 4، ص 217</ref>


غزالی زمانی که در [[دمشق]] بود کتاب‌ مهم و اثرگذار خود [[احیاء علوم الدین]] را به رشته تحریر در آورد. <ref>سیر أعلام النبلاء، ج 19، ص 323</ref> وی سپس با اصرار و الزام یکی از وزرای دربار به نیشابور رفته و به تدریس مشغول شد. اما یک سال بیشتر دوام نیاورد و به وطن خود توس برگشت <ref>وفیات الاعیان، ج 4، ص 218</ref> و در همان‌جا روزگار خود را گذراند و سال 505 هـ.ق در همانجا از دنیا رفت. <ref> سیر معنوی غزالی، ص 5</ref>
غزالی زمانی که در [[دمشق]] بود کتاب‌ مهم و اثرگذار خود [[احیاء علوم الدین]] را به رشته تحریر در آورد. <ref>سیر أعلام النبلاء، ج 19، ص 323</ref> وی سپس با اصرار و الزام یکی از وزرای دربار به نیشابور رفته و به تدریس مشغول شد. اما یک سال بیشتر دوام نیاورد و به وطن خود توس برگشت <ref>وفیات الاعیان، ج 4، ص 218</ref> و در همان‌جا روزگار خود را گذراند و سال 505 هـ.ق در همانجا از دنیا رفت. <ref> سیر معنوی غزالی، ص 5</ref>


شخصیت و اعتقادات غزالی همیشه مورد اختلاف آراء بوده و نظریات مختلف و متفاوتی پیرامون او وجود دارد، گاهی به اغراق در مورد او صحبت شده و گاه چنان هجومی به او شده که حقیقت را نیز پایمال کرده است. فارغ از بحث در مورد شخصیت او می‌توان گفت که او شخصیتی اثرگذار و بسیار اندیشمند بوده و نظریاتش چه درست و چه نادرست، تحوّل بسیاری بر مسلمانان عادی و دانشمندان داشت، این اثرگذاری به حدی بوده که امروزه نیز گفتارهای بسیاری پیرامون او و کتاب‌هایش می‌شود.
شخصیت و اعتقادات غزالی همیشه مورد اختلاف آراء بوده و نظریات مختلف و متفاوتی پیرامون او وجود دارد، گاهی به اغراق در مورد او صحبت شده و گاه چنان هجومی به او شده که حقیقت را نیز پایمال کرده است. فارغ از بحث در مورد شخصیت او می‌توان گفت که او شخصیتی اثرگذار و بسیار اندیشمند بوده و نظریاتش چه درست و چه نادرست، تحوّل بسیاری بر مسلمانان عادی و دانشمندان داشت، این اثرگذاری به حدی بوده که امروزه نیز گفتارهای بسیاری پیرامون او و کتاب‌هایش می‌شود.
خط ۷۰: خط ۷۰:
او در سال ۴۸۸ هـ.ق به زهد و عرفان روی آورد و آنچه در [[بغداد]] داشت رها کرده و به حج رفت و برادرش را جای‌گزین خود در مدرسه بغداد کرد. او بعد از حج نیز راهی شام گردید و از آن‌جا نیز به مصر رفت و در تمام این مدت به سیر عرفان و پیرایش درون و شهود عرفانی روی آورد. <ref> ابن خلکان برمکی اربلی، ابوالعباس شمس‌الدین، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، ج۴، ص۲۱۷، محقق:احسان عباس، دار صادر، بیروت، ۱۹۰۰م</ref>
او در سال ۴۸۸ هـ.ق به زهد و عرفان روی آورد و آنچه در [[بغداد]] داشت رها کرده و به حج رفت و برادرش را جای‌گزین خود در مدرسه بغداد کرد. او بعد از حج نیز راهی شام گردید و از آن‌جا نیز به مصر رفت و در تمام این مدت به سیر عرفان و پیرایش درون و شهود عرفانی روی آورد. <ref> ابن خلکان برمکی اربلی، ابوالعباس شمس‌الدین، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، ج۴، ص۲۱۷، محقق:احسان عباس، دار صادر، بیروت، ۱۹۰۰م</ref>


=مهم‌ترین آثار غزالی=
=مهم‌ترین آثار غزالی=


==تهافت (تهافة) الفلاسفه==
==تهافت (تهافة) الفلاسفه==
خط ۱۷۹: خط ۱۷۹:
=غزالی و راهزنان=
=غزالی و راهزنان=


در حدود قرن پنجم هجری، نیشابور مرکز و سواد اعظم آن ناحیه بود و دارالعلم محسوب می شد. طلاب علم در آن نواحی برای تحصیل و درس خواندن به نیشابور می‌آمدند. غزالی نیز طبق معمول به نیشابور و گرگان آمد و سالها از محضر اساتید و فضلا با حرص و ولع زیاد کسب فضل نمود. و برای آنکه معلوماتش فراموش نشود و خوشه هایی که چیده از دستش نرود، آنها را مرتب می نوشت و جزوه می کرد. آن جزوه ها را که محصول سالها زحمتش بود مثل جان شیرین دوست می‌داشت.
در حدود قرن پنجم هجری، نیشابور مرکز و سواد اعظم آن ناحیه بود و دارالعلم محسوب می‌شد. طلاب علم در آن نواحی برای تحصیل و درس خواندن به نیشابور می‌آمدند. غزالی نیز طبق معمول به نیشابور و گرگان آمد و سالها از محضر اساتید و فضلا با حرص و ولع زیاد کسب فضل نمود. و برای آنکه معلوماتش فراموش نشود و خوشه‌هایی که چیده از دستش نرود، آنها را مرتب می‌نوشت و جزوه می‌کرد. آن جزوه‌ها را که محصول سالها زحمتش بود مثل جان شیرین دوست می‌داشت.


بعد از سالها عازم بازگشت به وطن شد. جزوه ها را مرتب کرده در توبره ای پیچید و با قافله به طرف وطن روانه شد.
بعد از سالها عازم بازگشت به وطن شد. جزوه‌ها را مرتب کرده در توبره ای پیچید و با قافله به طرف وطن روانه شد.
از قضا قافله با یک عده دزد و راهزن برخورد. دزدان جلو قافله را گرفتند و آنچه مال و خواسته یافت می شد یکی یکی جمع کردند.
از قضا قافله با یک عده دزد و راهزن برخورد. دزدان جلو قافله را گرفتند و آنچه مال و خواسته یافت می‌شد یکی یکی جمع کردند.


نوبت به غزالی و اثاث غزالی رسید. همینکه دست دزدان به طرف آن توبره رفت، غزالی شروع به التماس و زاری کرد و گفت: «غیر از این، هرچه دارم ببرید و این یکی را به من واگذارید.» <ref>مجموعه آثار شهید مطهری . ج18، ص: 234</ref>
نوبت به غزالی و اثاث غزالی رسید. همینکه دست دزدان به طرف آن توبره رفت، غزالی شروع به التماس و زاری کرد و گفت: «غیر از این، هرچه دارم ببرید و این یکی را به من واگذارید.» <ref>مجموعه آثار شهید مطهری . ج18، ص: 234</ref>
خط ۱۸۸: خط ۱۸۸:
دزدها خیال کردند که حتما در داخل این بسته متاع گران قیمتی است. بسته را باز کردند، جز مشتی کاغذ سیاه شده چیزی ندیدند.
دزدها خیال کردند که حتما در داخل این بسته متاع گران قیمتی است. بسته را باز کردند، جز مشتی کاغذ سیاه شده چیزی ندیدند.


گفتند: «اینها چیست و به چه درد می خورد؟ »  
گفتند: «اینها چیست و به چه درد می‌خورد؟ »  


غزالی گفت: «هرچه هست به درد شما نمی خورد، ولی به درد من می خورد. »
غزالی گفت: «هرچه هست به درد شما نمی خورد، ولی به درد من می‌خورد. »


به چه درد تو می خورد؟ .
به چه درد تو می‌خورد؟ .


اینها ثمره ی چند سال تحصیل من است. اگر اینها را از من بگیرید، معلوماتم تباه می شود و سالها زحمتم در راه تحصیل علم به هدر می‌رود.
اینها ثمره چند سال تحصیل من است. اگر اینها را از من بگیرید، معلوماتم تباه می‌شود و سالها زحمتم در راه تحصیل علم به هدر می‌رود.
راستی معلومات تو همین است که در اینجاست؟ .
راستی معلومات تو همین است که در اینجاست؟ .
بلی.
بلی.
خط ۲۰۰: خط ۲۰۰:
'''علمی که جایش توی بقچه و قابل دزدیدن باشد، آن علم نیست'''، برو فکری به حال خود بکن.
'''علمی که جایش توی بقچه و قابل دزدیدن باشد، آن علم نیست'''، برو فکری به حال خود بکن.


این گفته ی ساده ی عامیانه، تکانی به روحیه ی مستعد و هوشیار غزالی داد. او که تا آن روز فقط فکر می کرد که طوطی وار از استاد بشنود و در دفاتر ضبط کند، بعد از آن در فکر افتاد که کوشش کند تا مغز و دماغ خود را با تفکر پرورش دهد و بیشتر فکر کند و تحقیق نماید و مطالب مفید را در دفتر ذهن خود بسپارد.
این گفته ساده عامیانه، تکانی به روحیه مستعد و هوشیار غزالی داد. او که تا آن روز فقط فکر می‌کرد که طوطی وار از استاد بشنود و در دفاتر ضبط کند، بعد از آن در فکر افتاد که کوشش کند تا مغز و دماغ خود را با تفکر پرورش دهد و بیشتر فکر کند و تحقیق نماید و مطالب مفید را در دفتر ذهن خود بسپارد.


غزالی می گوید: «من بهترین پندها را، که راهنمای زندگی فکری من شد، از زبان یک دزد راهزن شنیدم. » <ref> غزالی نامه ، صفحه ی 116</ref>  
غزالی می‌گوید: «من بهترین پندها را، که راهنمای زندگی فکری من شد، از زبان یک دزد راهزن شنیدم. » <ref> غزالی نامه ، صفحه ی 116</ref>  


=پانویس=
=پانویس=
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۴۴

ویرایش