محمود خليل: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳: خط ۳۳:


=محمود خلیل و ندای اخوان=  
=محمود خلیل و ندای اخوان=  
او به ندای اخوان و نقش آن در جنگ فلسطین و نقش بزرگی که مجاهدین اخوان در این جنگ داشتند نگاه کرد و از این رو این دعوت را تحسین کرد. وی از ورود خود به دعوت می گوید: در سال 1951 خلاء فکری وجود داشت که در آن زمان کمونیسم کنترل می کرد و با ورود ارتش مصر به غزه، مبلغان اخوان المسلمین وارد نوار غزه شدند و شروع به ورود کردند. سلول‌های اخوان در نوار را تشکیل می‌دهند که خانواده‌ها و سلول‌های مخفی هستند و با شروع فراخوان اخوان‌المسلمین در فلسطین، تقریباً در سال 1952 به دست شیخ اسماعیل المصری از شهر اسماعیلیه کیست که از ما سبقت گرفته است، اما کیست که به اسلام خدمت کرد و به دعوت بیشتر خدمت کرد و آغاز در نهان و به نام اسلام و دعوت به آن بود، نه به نام یک گروه سازمان یافته، اخوان المسلمین. سپس می افزاید: در ابتدای فراخوان، پیوستن هر فردی به اخوان المسلمین سخت بود، بنابراین فرآیند تشکیلات پس از بررسی دقیق و جلسات متعدد و زمان طولانی تا انتخاب وی در صفوف این گروه صورت می گیرد و این دلیل محرمانه بودن و استحکام سازمان آن است. وی می افزاید: شیخ احمد یاسین، شیخ عبدالفتاح دخان، شیخ ابراهیم الیزوری، شیخ محمد النجار، شیخ حماد الحسنات و دیگران در خانه شیخ حسین بزرگ به طور بسیار مخفیانه به بررسی امور گروه می پرداختند. المصری مسلمین وقتی غریبه ای به دیدار شیخ می آمد ما در مقابل ایشان هیچ موضوعی را که مربوط به اخوان بود ذکر نکردیم صبر کردیم تا ایشان رفت، شیخ حسین در آن زمان مرجع بزرگ دینی و فقیهی بود. وی ادامه می دهد: در ابتدا خطبه و درس ابزار غالب ارتباطات سازمانی، تعلیم و تربیت و تعلیمات دینی اخوان بود و پس از آن برادران ما چند بروشور خلاصه کوچک (فقط 20 یا 30 صفحه) به ما می دادند تا خواندن و درک آنها برای همه آسانتر بود.سپس کم کم پیشرفت کرد تا اینکه کتابها گسترش یافت و در دسترس همه قرار گرفت.
او به ندای اخوان و نقش آن در جنگ [[فلسطین]] و نقش بزرگی که مجاهدین اخوان در این جنگ داشتند نگاه کرد و از این رو این دعوت را تحسین کرد. وی از ورود خود به دعوت می گوید: در سال 1951 خلاء فکری وجود داشت که در آن زمان کمونیسم کنترل می کرد و با ورود ارتش مصر به غزه، مبلغان [[اخوان‌المسلمین]] وارد نوار غزه شدند و شروع به ورود کردند. سلول‌های اخوان در نوار را تشکیل می‌دهند که خانواده‌ها و سلول‌های مخفی هستند و با شروع فراخوان اخوان‌المسلمین در فلسطین، تقریباً در سال 1952 به دست شیخ اسماعیل المصری از شهر اسماعیلیه کیست که از ما سبقت گرفته است، اما کیست که به اسلام خدمت کرد و به دعوت بیشتر خدمت کرد و آغاز در نهان و به نام اسلام و دعوت به آن بود، نه به نام یک گروه سازمان یافته، اخوان المسلمین. سپس می افزاید: در ابتدای فراخوان، پیوستن هر فردی به اخوان المسلمین سخت بود، بنابراین فرآیند تشکیلات پس از بررسی دقیق و جلسات متعدد و زمان طولانی تا انتخاب وی در صفوف این گروه صورت می گیرد و این دلیل محرمانه بودن و استحکام سازمان آن است. وی می افزاید: شیخ احمد یاسین، شیخ عبدالفتاح دخان، شیخ ابراهیم الیزوری، شیخ محمد النجار، شیخ حماد الحسنات و دیگران در خانه شیخ حسین بزرگ به طور بسیار مخفیانه به بررسی امور گروه می پرداختند. المصری مسلمین وقتی غریبه ای به دیدار شیخ می آمد ما در مقابل ایشان هیچ موضوعی را که مربوط به اخوان بود ذکر نکردیم صبر کردیم تا ایشان رفت، شیخ حسین در آن زمان مرجع بزرگ دینی و فقیهی بود. وی ادامه می دهد: در ابتدا خطبه و درس ابزار غالب ارتباطات سازمانی، تعلیم و تربیت و تعلیمات دینی اخوان بود و پس از آن برادران ما چند بروشور خلاصه کوچک (فقط 20 یا 30 صفحه) به ما می دادند تا خواندن و درک آنها برای همه آسانتر بود.سپس کم کم پیشرفت کرد تا اینکه کتابها گسترش یافت و در دسترس همه قرار گرفت.


=اخوت بعد از سختی=
=اخوت بعد از سختی=
وی در تشریح این وضعیت می گوید: اخوان به وضوح کوچک شده و اکثریت کار تشکیلاتی اخوان پس از ضربات دردناک و دردناکی که به آنها وارد شد متوقف شده است، کار در آن زمان بسیار مخفی بود و فقط کسی بود که ایمانش قوی بود. و ایمانش محکم شد و الحمدلله من در این امتحان مقاومت کردم و به یاری خدا موفق شدم و همه فعالیت‌ها به نام اسلام و به نام شیوخ مسلمان بدون ذکر اخوان انجام شد و اخوان در این امر ادامه داد. دولت تا بعد از شکست سال 1967 که شروع به اتحاد کردند و برخی از آنها دوباره گرد هم آمدند و جلساتی برگزار کردند. ابتدا شیخ عیسی النشر برگزیده شد زیرا از من داناتر و در این کار تواناتر است. او از برادرانش یاد می کند و می گوید: در سال 1952 در مصر کودتایی در رأس یکی از اخوان المسلمین به نام رهبر مجاهد عبدالمنعم عبدالرئوف روی داد، او فرمانده گردان فلسطینی در ارتش مخفی ارتش بود. اخوت در آن زمان که در سال 1948 وارد فلسطین شد. ملک فاروق از تاج و تخت سرنگون شد و به یاد دارم که از جمله کارهایی که در یکی از خطبه های خود انجام می داد این بود که قرآن را در یک دست و اسلحه در دیگری بود و گفت: فلسطین جز با این و این آزاد نمی شود. که در ارتش مخفی اخوان شرکت داشت و در آن مقام بالایی داشت .
وی در تشریح این وضعیت می گوید: اخوان به وضوح کوچک شده و اکثریت کار تشکیلاتی اخوان پس از ضربات دردناک و دردناکی که به آنها وارد شد متوقف شده است، کار در آن زمان بسیار مخفی بود و فقط کسی بود که ایمانش قوی بود. و ایمانش محکم شد و الحمدلله من در این امتحان مقاومت کردم و به یاری خدا موفق شدم و همه فعالیت‌ها به نام اسلام و به نام شیوخ مسلمان بدون ذکر اخوان انجام شد و اخوان در این امر ادامه داد. دولت تا بعد از شکست سال 1967 که شروع به اتحاد کردند و برخی از آنها دوباره گرد هم آمدند و جلساتی برگزار کردند. ابتدا شیخ عیسی النشر برگزیده شد زیرا از من داناتر و در این کار تواناتر است. او از برادرانش یاد می کند و می گوید: در سال 1952 در مصر کودتایی در رأس یکی از اخوان المسلمین به نام رهبر مجاهد عبدالمنعم عبدالرئوف روی داد، او فرمانده گردان فلسطینی در ارتش مخفی ارتش بود. اخوت در آن زمان که در سال 1948 وارد فلسطین شد. ملک فاروق از تاج و تخت سرنگون شد و به یاد دارم که از جمله کارهایی که در یکی از خطبه های خود انجام می داد این بود که قرآن را در یک دست و اسلحه در دیگری بود و گفت: فلسطین جز با این و این آزاد نمی شود. که در ارتش مخفی اخوان شرکت داشت و در آن مقام بالایی داشت .


منبع
= منبع =


*ر.ک: مدخل محمود خليل محسن در ویکی‌اخوان؛ [http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.].
*ر.ک: مدخل محمود خليل محسن در ویکی‌اخوان؛ [http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.].

نسخهٔ ‏۳۱ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۳۱

Ambox clock.svg


نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.

یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۰۸:۳۱، ۳۱ مه ۲۰۲۲؛


محمود خلیل
محمود خلیل
نام محمود خلیل
زاده 1956 م / فلسطین
درگذشت 1443 قمری/ اردن
دین و مذهب اسلام، تسنن
فعالیت‌ها همکاری با اخوان‌المسلمین

محمود خلیل احمد محسن در تاریخ 10/1/1928 میلادی در قصبه المجدل عسقلان فلسطین به دنیا آمد و در شهر المجدل تحصیل کرد در سال 1945 میلادی ازدواج کرد و حدود یک سال بعد خداوند به او دختری عطا کرد، بعد از گذشت ماه‌ها مدرسه چون متاهل بودم و این برای امرار معاش من کافی نبود سپس به تجارت رفتم که پیشه پدرم بود تا اینکه در سال 1978 به فکر یک پروژه اسلامی بی سابقه در رفح افتادم که ساخت یک کتابخانه اسلامی است. شروع به ترک تدریجی تجارت کرد و شروع به ساخت و توسعه این کتابخانه کرد که شامل کتاب هدفمند اسلامی بود. من برای خرید کتاب به بیت المقدس و الخلیل می رفتم و پسرم نیز از مصر کتاب می آورد، بنابراین کتابخانه شروع به کار کرد. گسترش و توسعه یافت و شاهد حضور گسترده مردمی بودیم، زیرا بسیاری از برادران ما از کتابخانه من کتاب می خریدند تا زمانی که کتابخانه دانشگاه افتتاح شد. جامعه اسلامی غزه که یک کتابخانه بزرگ و جامع تأسیس کرد، به چراغ راه نوار غزه تبدیل شد.


محمود خلیل و ندای اخوان

او به ندای اخوان و نقش آن در جنگ فلسطین و نقش بزرگی که مجاهدین اخوان در این جنگ داشتند نگاه کرد و از این رو این دعوت را تحسین کرد. وی از ورود خود به دعوت می گوید: در سال 1951 خلاء فکری وجود داشت که در آن زمان کمونیسم کنترل می کرد و با ورود ارتش مصر به غزه، مبلغان اخوان‌المسلمین وارد نوار غزه شدند و شروع به ورود کردند. سلول‌های اخوان در نوار را تشکیل می‌دهند که خانواده‌ها و سلول‌های مخفی هستند و با شروع فراخوان اخوان‌المسلمین در فلسطین، تقریباً در سال 1952 به دست شیخ اسماعیل المصری از شهر اسماعیلیه کیست که از ما سبقت گرفته است، اما کیست که به اسلام خدمت کرد و به دعوت بیشتر خدمت کرد و آغاز در نهان و به نام اسلام و دعوت به آن بود، نه به نام یک گروه سازمان یافته، اخوان المسلمین. سپس می افزاید: در ابتدای فراخوان، پیوستن هر فردی به اخوان المسلمین سخت بود، بنابراین فرآیند تشکیلات پس از بررسی دقیق و جلسات متعدد و زمان طولانی تا انتخاب وی در صفوف این گروه صورت می گیرد و این دلیل محرمانه بودن و استحکام سازمان آن است. وی می افزاید: شیخ احمد یاسین، شیخ عبدالفتاح دخان، شیخ ابراهیم الیزوری، شیخ محمد النجار، شیخ حماد الحسنات و دیگران در خانه شیخ حسین بزرگ به طور بسیار مخفیانه به بررسی امور گروه می پرداختند. المصری مسلمین وقتی غریبه ای به دیدار شیخ می آمد ما در مقابل ایشان هیچ موضوعی را که مربوط به اخوان بود ذکر نکردیم صبر کردیم تا ایشان رفت، شیخ حسین در آن زمان مرجع بزرگ دینی و فقیهی بود. وی ادامه می دهد: در ابتدا خطبه و درس ابزار غالب ارتباطات سازمانی، تعلیم و تربیت و تعلیمات دینی اخوان بود و پس از آن برادران ما چند بروشور خلاصه کوچک (فقط 20 یا 30 صفحه) به ما می دادند تا خواندن و درک آنها برای همه آسانتر بود.سپس کم کم پیشرفت کرد تا اینکه کتابها گسترش یافت و در دسترس همه قرار گرفت.

اخوت بعد از سختی

وی در تشریح این وضعیت می گوید: اخوان به وضوح کوچک شده و اکثریت کار تشکیلاتی اخوان پس از ضربات دردناک و دردناکی که به آنها وارد شد متوقف شده است، کار در آن زمان بسیار مخفی بود و فقط کسی بود که ایمانش قوی بود. و ایمانش محکم شد و الحمدلله من در این امتحان مقاومت کردم و به یاری خدا موفق شدم و همه فعالیت‌ها به نام اسلام و به نام شیوخ مسلمان بدون ذکر اخوان انجام شد و اخوان در این امر ادامه داد. دولت تا بعد از شکست سال 1967 که شروع به اتحاد کردند و برخی از آنها دوباره گرد هم آمدند و جلساتی برگزار کردند. ابتدا شیخ عیسی النشر برگزیده شد زیرا از من داناتر و در این کار تواناتر است. او از برادرانش یاد می کند و می گوید: در سال 1952 در مصر کودتایی در رأس یکی از اخوان المسلمین به نام رهبر مجاهد عبدالمنعم عبدالرئوف روی داد، او فرمانده گردان فلسطینی در ارتش مخفی ارتش بود. اخوت در آن زمان که در سال 1948 وارد فلسطین شد. ملک فاروق از تاج و تخت سرنگون شد و به یاد دارم که از جمله کارهایی که در یکی از خطبه های خود انجام می داد این بود که قرآن را در یک دست و اسلحه در دیگری بود و گفت: فلسطین جز با این و این آزاد نمی شود. که در ارتش مخفی اخوان شرکت داشت و در آن مقام بالایی داشت .

منبع

  • ر.ک: مدخل محمود خليل محسن در ویکی‌اخوان؛ ikhwanwiki.com..