۲۲٬۱۱۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<noinclude> | <noinclude> | ||
خط ۱۸: | خط ۱۰: | ||
|زاده | |زاده | ||
|1956 م / [[فلسطین]] | |1956 م / [[فلسطین]] | ||
|- | |- | ||
|دین و مذهب | |دین و مذهب | ||
خط ۳۴: | خط ۲۳: | ||
او به ندای جنبش [[اخوانالمسلمین]] لبیک گفت. و نقش بزرگی که مجاهدین اخوان در جنگ [[فلسطین]] داشتند را نگاه و بررسی کرد و از این رو این دعوت را تحسین کرد. وی از ورود خود به [[اخوانالمسلمین|اخوان]] اینگونه میگوید: در سال 1951 میلادی خلاء فکری وجود داشت که در آن زمان [[کمونیسم]] مردم را کنترل میکرد و با ورود ارتش [[مصر]] به [[غزه]]، مبلغان [[اخوانالمسلمین]] وارد [[نوار غزه]] شدند و شروع به فعالیت کردند. شروع فراخوان اخوانالمسلمین در [[فلسطین]]، تقریباً در سال 1952 میلادی که به دست شیخ ''اسماعیل مصری'' صورت گرفت.<br> | او به ندای جنبش [[اخوانالمسلمین]] لبیک گفت. و نقش بزرگی که مجاهدین اخوان در جنگ [[فلسطین]] داشتند را نگاه و بررسی کرد و از این رو این دعوت را تحسین کرد. وی از ورود خود به [[اخوانالمسلمین|اخوان]] اینگونه میگوید: در سال 1951 میلادی خلاء فکری وجود داشت که در آن زمان [[کمونیسم]] مردم را کنترل میکرد و با ورود ارتش [[مصر]] به [[غزه]]، مبلغان [[اخوانالمسلمین]] وارد [[نوار غزه]] شدند و شروع به فعالیت کردند. شروع فراخوان اخوانالمسلمین در [[فلسطین]]، تقریباً در سال 1952 میلادی که به دست شیخ ''اسماعیل مصری'' صورت گرفت.<br> | ||
سپس میافزاید: در ابتدای فراخوان، پیوستن هر فردی به اخوانالمسلمین سخت بود، بنابراین فرآیند تشکیلات پس از بررسی دقیق و جلسات متعدد و زمان طولانی تا انتخاب وی در صفوف این گروه صورت میگیرد و این دلیل محرمانه بودن و استحکام سازمان آن است. وی | سپس میافزاید: در ابتدای فراخوان، پیوستن هر فردی به اخوانالمسلمین سخت بود، بنابراین فرآیند تشکیلات پس از بررسی دقیق و جلسات متعدد و زمان طولانی تا انتخاب وی در صفوف این گروه صورت میگیرد و این دلیل محرمانه بودن و استحکام سازمان آن است. وی میافزاید: شیخ [[احمد یاسین]]، شیخ عبدالفتاح دخان، شیخ ابراهیم الیزوری، شیخ محمد النجار، شیخ حماد الحسنات و دیگران در خانه شیخ حسین به طور بسیار مخفیانه به بررسی امور گروه میپرداختند. شیخ حسین در آن زمان مرجع بزرگ دینی و فقهی بود. وی ادامه می دهد: در ابتدا خطبه و درس، ابزار غالب ارتباطات سازمانی، تعلیم و تربیت و تعلیمات دینی اخوان بود و پس از آن برادران ما چند بروشور خلاصه کوچک (فقط 20 یا 30 صفحه) به ما می دادند تا خواندن و درک آنها برای همه آسانتر بود. سپس کم کم پیشرفت کرد تا اینکه کتابها گسترش یافت و در دسترس همه قرار گرفت.<br> | ||
= | =اخوان بعد از سختی= | ||
وی در تشریح این وضعیت | وی در تشریح این وضعیت میگوید: اخوان به وضوح کوچک شده و اکثریت کار تشکیلاتی اخوان پس از ضربات دردناکی که به آنها وارد شد متوقف شده بود، کار در آن زمان بسیار مخفی بود و فقط کسی میتوانست که ایمانش قوی بود. تا بعد از شکست دولت در سال 1967 میلادی شروع به اتحاد کردند و برخی از آنها دوباره گرد هم آمدند و جلساتی برگزار کردند. ابتدا شیخ عیسی النشر برگزیده شد زیرا از من داناتر و در این کار تواناتر بود.<br> | ||
او از برادرانش یاد | او از برادرانش یاد میکند و میگوید: در سال 1952میلادی در [[مصر]] کودتایی که در رأس آن یکی از [[اخوان المسلمین|اخوانالمسلمین]] به نام رهبر مجاهد عبدالمنعم عبدالرئوف روی داد، او فرمانده گردان فلسطینی در ارتش مخفی ارتش بود. اخوان در آن زمان در سال 1948 میلادی وارد [[فلسطین]] شد. ملک فاروق از تاج و تخت سرنگون شد و به یاد دارم که از جمله کارهایی که در یکی از خطبههای خود انجام میداد این بود که قرآن را در یک دست و اسلحه در دیگری بود و گفت: فلسطین جز با این و این آزاد نمی شود. | ||
= منبع = | = منبع = |