غزوه بنی نضیر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
جلسه در بیرون قلعه و نزدیک دیوارههای آن تشکیل شد. یهودیان بنینضیر از رسولخدا(ص) و درخواست ایشان استقبال کردند. در همین بین، آنان در مقام توطئه برآمدند و طرح قتل پیامبر(ص) را علیرغم مخالفت گروهی از آنان<ref> واقدی، محمد بن سعد؛ کتاب المغازی، پیشین، ج1، ص365.</ref> مانند "سلام بن مشکم"<ref>واقدی، محمد بن سعد؛ الطبقات الکبری، پیشین، ج2، ص44.</ref> برنامهریزی کرده و تعهد خود نسبت به پیامبر(ص) و مسلمانان را نقض کردند<ref>واقدی، محمد بن سعد؛ کتاب المغازی، پیشین، ج1، ص364.</ref>. آنان تصمیم گرفته بودند با پرتاب سنگ از بالای قلعه، رسولخدا(ص) را از بین ببرند<ref>ابن هشام، پیشین، ج2، ص109.</ref> از اینرو قرار شد، "عمرو بن جحاش بن کعب بن بسیل نضری" از یهودیان داخل قلعه این کار را انجام دهد<ref> واقدی، محمد بن سعد؛ الطبقات الکبری، پیشین، ج2، ص44.</ref>. | جلسه در بیرون قلعه و نزدیک دیوارههای آن تشکیل شد. یهودیان بنینضیر از رسولخدا(ص) و درخواست ایشان استقبال کردند. در همین بین، آنان در مقام توطئه برآمدند و طرح قتل پیامبر(ص) را علیرغم مخالفت گروهی از آنان<ref> واقدی، محمد بن سعد؛ کتاب المغازی، پیشین، ج1، ص365.</ref> مانند "سلام بن مشکم"<ref>واقدی، محمد بن سعد؛ الطبقات الکبری، پیشین، ج2، ص44.</ref> برنامهریزی کرده و تعهد خود نسبت به پیامبر(ص) و مسلمانان را نقض کردند<ref>واقدی، محمد بن سعد؛ کتاب المغازی، پیشین، ج1، ص364.</ref>. آنان تصمیم گرفته بودند با پرتاب سنگ از بالای قلعه، رسولخدا(ص) را از بین ببرند<ref>ابن هشام، پیشین، ج2، ص109.</ref> از اینرو قرار شد، "عمرو بن جحاش بن کعب بن بسیل نضری" از یهودیان داخل قلعه این کار را انجام دهد<ref> واقدی، محمد بن سعد؛ الطبقات الکبری، پیشین، ج2، ص44.</ref>. | ||
پیامبر(ص) از طریق [[وحی]] از توطئه بنینضیر آگاه شد و بدون خبر، [[اصحاب]] خود را ترک کرد<ref>طبری، پیشین، ص387.</ref>. | پیامبر(ص) از طریق [[وحی]] از توطئه بنینضیر آگاه شد و بدون خبر، [[اصحاب]] خود را ترک کرد<ref>طبری، پیشین، ص387.</ref>. | ||
=واکنش پیامبر(ص)= | |||
پیامبر(ص) به مدینه بازگشت و بعد از بیان حادثه برای اصحاب، [[محمد بن مسلمه]] را به سوی آنان فرستاد و فرصت ده روزهای را برای خروج از مدینه برای آنان تعیین کرد. یهودیان بنینضیر پیمانهای خود با [[اوس]] و [[خزرج]] را به فرستاده پیامبر(ص) یادآوری کردند، مبنی بر اینکه آنها یاور ما هستند و پیامبر(ص) هیچ کاری نمیتواند بکند. محمد بن مسلمه در پاسخ گفت: «دلها برگشته و [[اسلام]] عهد و پیمانهای جاهلی را از میان برده است<ref>همان، ص387.</ref>.» | |||
=پانویس= | =پانویس= | ||
{{پانویس| | {{پانویس|3}} | ||
[[رده:تاریخ اسلام]] | [[رده:تاریخ اسلام]] |
نسخهٔ ۲۹ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۲۶
÷
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در
نام | غزوه بنینضیر |
---|---|
زمان | ربیعالاول سال چهارم هجری |
مکان | مدینه |
جنگندگان | مسلمانان • یهودیان مدینه |
علت جنگ | پیمانشکنی بنی نضیر از همپیمانان پیامبر(ص) • توطئه چیدن در قتل پیامبر(ص) |
نتیجه جنگ | پیروزی مسلمانان • بیرون راندن بنی نضیر از مدینه |
تلفات | تسلیم شدن یهودیان • خارج شدن از مدینه |
غزوه بنی نضیر، دومین جنگ پیامبر اکرم(ص) با یهودیان مدینه است که در ربیع الاول سال چهارم هجرت اتفاق افتاد. بیشتر تاریخ نویسان اسلامی عقیده دارند که در این حادثه خونی ریخته نشد، ولی مرحوم شیخ مفید می گوید: شب فتح، نبرد مختصری که منجر به قتل ده نفر از یهودیان شد صورت گرفت و با کشته شدن آنها مقدمات تسلیم شدن ارتش بنی نضیر گردید. بدین ترتیب یکى از تحریک کنندگان قبایل عرب بر ضد اسلام از بین رفت. برخی آیات سوره حشر نیز پیرامون این حادثه نازل گردید.
غزوه بنی نضیر
غزوه در اصطلاح به جنگی گفته میشود که پیامبر(ص) خود فرماندهی آن را به عهده داشت. غزوه بنینضیر، دومین جنگ پیامبر(ص) با یهودیان مدینه است که در ربیعالاول سال چهارم هجرت اتفاق افتاد[۱]. جنگ اول با بنیقینقاع در بیستمین ماه هجرت[۲] و جنگ دوم با بنینضیر در سی و ششمین ماه هجرت صورت پذیرفت[۳].
بنینضیر به همراه بنیقینقاع و بنیقریظه، قبایل یهودی ساکن مدینه از هم پیمانان پیامبر(ص) به شمار میرفتند که هر سه پیمانشکن شدند.
پیمانشکنی بنینضیر
در بیان توضیح پیمانشکنی بنینضیر و جنگ پیامبر(ص) با ایشان باید گفت که در سی و هفتمین ماه هجرت رسولخدا(ص) به مدینه[۴] یکی از مسلمانان، به نام "عمرو بن امیه بن ضُمری"[۵] در اتفاقی بر اثر جهل دو نفر از قبیله بنیعامر را کشت. این قبیله که از همپیمانان پیامبر(ص) به شمار میرفتند بر اساس معاهده و پیمان امضا شده با پیامبر(ص)[۶] درخواست دیه کشته شدهها را کردند[۷]. طبق مفاد همان معاهده نامه که بین همه قبایل ساکن در مدینه بسته شده بود، همپیمانان باید در مقدار دیه مشارکت میکردند. پیامبر(ص) به همراه برخی از اصحاب برای اخذ سهم قبیله بنینضیر عازم قلعه آنها شدند. ضمن این که بنینضیر خود از همپیمانان بنیعامر نیز به شمار میرفتند[۸].
جلسه در بیرون قلعه و نزدیک دیوارههای آن تشکیل شد. یهودیان بنینضیر از رسولخدا(ص) و درخواست ایشان استقبال کردند. در همین بین، آنان در مقام توطئه برآمدند و طرح قتل پیامبر(ص) را علیرغم مخالفت گروهی از آنان[۹] مانند "سلام بن مشکم"[۱۰] برنامهریزی کرده و تعهد خود نسبت به پیامبر(ص) و مسلمانان را نقض کردند[۱۱]. آنان تصمیم گرفته بودند با پرتاب سنگ از بالای قلعه، رسولخدا(ص) را از بین ببرند[۱۲] از اینرو قرار شد، "عمرو بن جحاش بن کعب بن بسیل نضری" از یهودیان داخل قلعه این کار را انجام دهد[۱۳]. پیامبر(ص) از طریق وحی از توطئه بنینضیر آگاه شد و بدون خبر، اصحاب خود را ترک کرد[۱۴].
واکنش پیامبر(ص)
پیامبر(ص) به مدینه بازگشت و بعد از بیان حادثه برای اصحاب، محمد بن مسلمه را به سوی آنان فرستاد و فرصت ده روزهای را برای خروج از مدینه برای آنان تعیین کرد. یهودیان بنینضیر پیمانهای خود با اوس و خزرج را به فرستاده پیامبر(ص) یادآوری کردند، مبنی بر اینکه آنها یاور ما هستند و پیامبر(ص) هیچ کاری نمیتواند بکند. محمد بن مسلمه در پاسخ گفت: «دلها برگشته و اسلام عهد و پیمانهای جاهلی را از میان برده است[۱۵].»
پانویس
- ↑ واقدی، محمد بن سعد؛ کتاب المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الاعلمی، 1989م.، الطبعه الاولی، ج1، ص363.
- ↑ محمد بن اسحاق بن یسار، سیره ابن اسحاق، تحقیق محمد حمیدالله، بیتا، پاریس، ج2، ص295.
- ↑ همان، ج1، ص363.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، تحقیق مؤسسة الهدی، قاهره، دارالتقوی، 2002م.، الطبعه الاولی، ج2، ص108.
- ↑ بلاذری، احمد بن یحیی؛ تحقیق سهل ذکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، 1998م.، الطبعه الاولی، ج1، ص415.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، تحقیق مؤسسة الهدی، قاهره، دارالتقوی، 2002م.، الطبعه الاولی، ج2، ص108.
- ↑ واقدی، محمد بن سعد؛ کتاب المغازی، پیشین، ج1، ص364.
- ↑ الطبری، محمدبن جریر، تاریخ الطبری، تحقیق ابو صهیب الکرمی، بیت الافکار، بیروت، بیتا، الطبعه الاولی، ص387.
- ↑ واقدی، محمد بن سعد؛ کتاب المغازی، پیشین، ج1، ص365.
- ↑ واقدی، محمد بن سعد؛ الطبقات الکبری، پیشین، ج2، ص44.
- ↑ واقدی، محمد بن سعد؛ کتاب المغازی، پیشین، ج1، ص364.
- ↑ ابن هشام، پیشین، ج2، ص109.
- ↑ واقدی، محمد بن سعد؛ الطبقات الکبری، پیشین، ج2، ص44.
- ↑ طبری، پیشین، ص387.
- ↑ همان، ص387.