۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'علیه السلام' به 'علیهالسلام') |
جز (جایگزینی متن - 'در این باره' به 'دراینباره') |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
=واژه سکولار:Secular= | =واژه سکولار:Secular= | ||
نخستین گام در بحث مربوط به سکولاریسم تبیین واژه ها و مفاهیمى است که در زبان انگلیسى و زبان هاى دیگر | نخستین گام در بحث مربوط به سکولاریسم تبیین واژه ها و مفاهیمى است که در زبان انگلیسى و زبان هاى دیگر دراینباره به کار رفته است. | ||
واژه سکولار وصف است و [[انسان]]، جامعه، فرهنگ، حکومت، علم و غیره به آن توصیف شده و گفته مى شود: انسان سکولار، جامعه سکولار، حکومت سکولار و… . | واژه سکولار وصف است و [[انسان]]، جامعه، فرهنگ، حکومت، علم و غیره به آن توصیف شده و گفته مى شود: انسان سکولار، جامعه سکولار، حکومت سکولار و… . | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
از دیدگاه جامعه شناسان، سکولاریزاسیون، فرایندى است که در آن از اعتبار و ارزش دین در فرهنگ جامعه کاسته مى شود و جامعه سکولار مى شود. این فرایند و جریان گاهى از روى قصد و آگاهى پدید مىآید، و گاهى ناخود آگاه، در هر صورت، نتیجه یکسان خواهد بود. | از دیدگاه جامعه شناسان، سکولاریزاسیون، فرایندى است که در آن از اعتبار و ارزش دین در فرهنگ جامعه کاسته مى شود و جامعه سکولار مى شود. این فرایند و جریان گاهى از روى قصد و آگاهى پدید مىآید، و گاهى ناخود آگاه، در هر صورت، نتیجه یکسان خواهد بود. | ||
بریان ویلسون | بریان ویلسون دراینباره گفته است: | ||
«مفهوم جداانگارى دین و دنیا فاقد یک تعریف قطعى متفق علیه است. پدیده هاى همبسته اى که این مفهوم بدان ها اشاره دارد، طیف اجتماعى گسترده اى را در بر مى گیرند. | «مفهوم جداانگارى دین و دنیا فاقد یک تعریف قطعى متفق علیه است. پدیده هاى همبسته اى که این مفهوم بدان ها اشاره دارد، طیف اجتماعى گسترده اى را در بر مى گیرند. | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
از آنچه در تعریف سکولاریسم و سکولاریزاسیون گفته شد، تفاوت آن دو روشن مى شود. سکولاریزاسیون جریان و فرایندى است اجتماعى که تحت تأثیر یک سلسله عوامل فرهنگى، سیاسى، اقتصادى و غیره شکل مى گیرد، اگر چه هیچگونه قصد و نقشه اى براى چنین رخدادى در کار نباشد، ولى، سکولاریزم نظریه و ایدئولوژى ویژه اى است که براى سکولاریزکردن جامعه، طرح و برنامه دارد و در جهت نیل به آن تلاش مى کند. | از آنچه در تعریف سکولاریسم و سکولاریزاسیون گفته شد، تفاوت آن دو روشن مى شود. سکولاریزاسیون جریان و فرایندى است اجتماعى که تحت تأثیر یک سلسله عوامل فرهنگى، سیاسى، اقتصادى و غیره شکل مى گیرد، اگر چه هیچگونه قصد و نقشه اى براى چنین رخدادى در کار نباشد، ولى، سکولاریزم نظریه و ایدئولوژى ویژه اى است که براى سکولاریزکردن جامعه، طرح و برنامه دارد و در جهت نیل به آن تلاش مى کند. | ||
ویلسون | ویلسون دراینباره چنین گفته است: | ||
«این مفهوم (سکولاریزاسیون) با دنیویگرى، که گاهى با آن مشتبه مى شود، تفاوت دارد. جداانگارى دین و دنیا اساساً به فرایندى از نقصان و زوال فعالیتها، باورها، روشهاى اندیشه و نهادهاى دینى مربوط است که عمدتاً متلازم با سایر فرایندهاى تحول ساختارى اجتماعى، یا به عنوان پیامد ناخواسته یا ناخودآگاه فرایندهاى مزبور، رخ مى دهد، در حالى که دنیویگرى یا قول به اصالت دنیا یک ایدئولوژى است ؛ قائلان و مبلغان این ایدئولوژى آگاهانه همه اشکال اعتقاد به امور و مفاهیم ماوراء طبیعى و وسایط و کارکردهاى مختص به آن را طرد و تخطئه مى کنند و از اصول غیر دینى و ضد دینى به عنوان مبناى اخلاق شخصى و سازمان اجتماعى حمایت مى کنند. | «این مفهوم (سکولاریزاسیون) با دنیویگرى، که گاهى با آن مشتبه مى شود، تفاوت دارد. جداانگارى دین و دنیا اساساً به فرایندى از نقصان و زوال فعالیتها، باورها، روشهاى اندیشه و نهادهاى دینى مربوط است که عمدتاً متلازم با سایر فرایندهاى تحول ساختارى اجتماعى، یا به عنوان پیامد ناخواسته یا ناخودآگاه فرایندهاى مزبور، رخ مى دهد، در حالى که دنیویگرى یا قول به اصالت دنیا یک ایدئولوژى است ؛ قائلان و مبلغان این ایدئولوژى آگاهانه همه اشکال اعتقاد به امور و مفاهیم ماوراء طبیعى و وسایط و کارکردهاى مختص به آن را طرد و تخطئه مى کنند و از اصول غیر دینى و ضد دینى به عنوان مبناى اخلاق شخصى و سازمان اجتماعى حمایت مى کنند. | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
بر این اساس، میان نظام سیاسى حاکم و باور دینى مردم تعارض و تنازع رخ مى دهد، مانند آنچه در ترکیه مشاهده مى شود. ولى سکولار وصف حکومت در جامعه اى است که فرهنگ عمومى آن نیز سکولاریزه شده و در نتیجه میان حکومت و باور مردم ناسازگارى وجود ندارد. | بر این اساس، میان نظام سیاسى حاکم و باور دینى مردم تعارض و تنازع رخ مى دهد، مانند آنچه در ترکیه مشاهده مى شود. ولى سکولار وصف حکومت در جامعه اى است که فرهنگ عمومى آن نیز سکولاریزه شده و در نتیجه میان حکومت و باور مردم ناسازگارى وجود ندارد. | ||
ژان پل ویلم<ref>Jean – Paul Willaime</ref> | ژان پل ویلم<ref>Jean – Paul Willaime</ref> دراینباره چنین گفته است: | ||
«لائیک سازى (یا انفصال دین از سیاست) و سکولار سازى دو واژه تا اندازه پیچیده اى هستند که اولى براى فرانسه زبان ها آشناست، و دومى براى انگلیسى زبان ها.» | «لائیک سازى (یا انفصال دین از سیاست) و سکولار سازى دو واژه تا اندازه پیچیده اى هستند که اولى براى فرانسه زبان ها آشناست، و دومى براى انگلیسى زبان ها.» | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
در فرهنگ و زبان عربى واژه هاى علمانى و علمانیه (به فتح عین و سکون لام) معادل واژه هاى سکولار و سکولاریزم به کار مى روند. | در فرهنگ و زبان عربى واژه هاى علمانى و علمانیه (به فتح عین و سکون لام) معادل واژه هاى سکولار و سکولاریزم به کار مى روند. | ||
تاریخ رواج و انتشار این اصطلاح به اواخر قرن نوزدهم میلادى باز مى گردد. واژه علمانى در نیمه دوم قرن نوزدهم، در مصر شناخته شده و اهل فرهنگ و ادب عربى آن را قبول کرده بودند، عامل طرح و نشر این اصطلاح در مصر استعمارگران فرانسوى بودند که در سال ۱۸۸۲ بر مصر تسلط یافتند. آنان کوشیدند تا مفاهیم اسلامى را که به جهاد با استعمارگران، و وحدت امت اسلامى دعوت مى کرد. از عرصه فرهنگ و ادب اسلامى بیرون سازند. بدین جهت، به صورت گسترده نفى رابطه اسلام و سیاست را تبلیغ مى کردند، بهانه و مستمسک آنان | تاریخ رواج و انتشار این اصطلاح به اواخر قرن نوزدهم میلادى باز مى گردد. واژه علمانى در نیمه دوم قرن نوزدهم، در مصر شناخته شده و اهل فرهنگ و ادب عربى آن را قبول کرده بودند، عامل طرح و نشر این اصطلاح در مصر استعمارگران فرانسوى بودند که در سال ۱۸۸۲ بر مصر تسلط یافتند. آنان کوشیدند تا مفاهیم اسلامى را که به جهاد با استعمارگران، و وحدت امت اسلامى دعوت مى کرد. از عرصه فرهنگ و ادب اسلامى بیرون سازند. بدین جهت، به صورت گسترده نفى رابطه اسلام و سیاست را تبلیغ مى کردند، بهانه و مستمسک آنان دراینباره این بود که دین انسان را به قهقرا دعوت مى کند و با پیشرفت و تمدن منافات دارد، و یگانه راه ترقى و تکامل علمى، علمانیت و سکولاریسم است، یعنى اهتمام ورزیدن به امور دنیوى و برمبناى قوانین و مقررات علمى و بشرى. عده اى از مسلمانان فریب این شعار را خورده و علمانیت را پذیرا شدند. | ||
واژه علمانى، پیش از آن که در فرهنگ و محاوره هاى عمومى عربى رواج یابد، براى نخستین بار در فرهنگ لغت فرانسوى – عربى نوشته الیاس بقطر مصرى به کار رفته است. جلد نخست فرهنگ لغت وى در سال ۱۸۲۸، و جلد دوم آن در سال ۱۸۲۹ در پاریس به طبع رسیده است. وى در کتاب خود واژه Secularite فرانسوى رابه واژه عالمانیه، و واژه Seculier فرانسوى را به واژه عالمانى و علمانى ترجمه کرده است. | واژه علمانى، پیش از آن که در فرهنگ و محاوره هاى عمومى عربى رواج یابد، براى نخستین بار در فرهنگ لغت فرانسوى – عربى نوشته الیاس بقطر مصرى به کار رفته است. جلد نخست فرهنگ لغت وى در سال ۱۸۲۸، و جلد دوم آن در سال ۱۸۲۹ در پاریس به طبع رسیده است. وى در کتاب خود واژه Secularite فرانسوى رابه واژه عالمانیه، و واژه Seculier فرانسوى را به واژه عالمانى و علمانى ترجمه کرده است. | ||
خط ۱۵۱: | خط ۱۵۱: | ||
اگرچه، تفکیک و تمایز ساختارى نهادهاى اجتماعى، به ماهیت دین ارتباطى ندارد، و جنبه سکولاریستى ندارد، ولى از آن جا که، لازمه آن این است که نهادهاى دینى، در کنار دیگر نهادهاى اجتماعى قرار گرفته، و به صورت متمایز و مستقل از دیگر نهادهاى اجتماعى عمل کنند، به سکولاریزه شدن جامعه خواهد انجامید. | اگرچه، تفکیک و تمایز ساختارى نهادهاى اجتماعى، به ماهیت دین ارتباطى ندارد، و جنبه سکولاریستى ندارد، ولى از آن جا که، لازمه آن این است که نهادهاى دینى، در کنار دیگر نهادهاى اجتماعى قرار گرفته، و به صورت متمایز و مستقل از دیگر نهادهاى اجتماعى عمل کنند، به سکولاریزه شدن جامعه خواهد انجامید. | ||
ویلسون | ویلسون دراینباره گفته است: | ||
«به طور کلى مى توان گفت که تخصصى شدن روز افزون و ناگزیرِ نقش ها و وظیفه ها در تفکیک و تمایزهاى ساختارى جامعه به نحوى قطعى، نفوذ دین را بر نهادهاى اجتماعى تقلیل داده است، امروزه دین در غرب، از اوج مرتبت نفوذ فراگیر، و حتى تعیین کننده و سرنوشت سازى که روزگارى داشت، سقوط کرده و تنها به یک بخش از نظم اجتماعى تبدیل شده است»<ref> فرهنگ و دین، ص ۱۲۹.</ref>. | «به طور کلى مى توان گفت که تخصصى شدن روز افزون و ناگزیرِ نقش ها و وظیفه ها در تفکیک و تمایزهاى ساختارى جامعه به نحوى قطعى، نفوذ دین را بر نهادهاى اجتماعى تقلیل داده است، امروزه دین در غرب، از اوج مرتبت نفوذ فراگیر، و حتى تعیین کننده و سرنوشت سازى که روزگارى داشت، سقوط کرده و تنها به یک بخش از نظم اجتماعى تبدیل شده است»<ref> فرهنگ و دین، ص ۱۲۹.</ref>. | ||
خط ۱۹۱: | خط ۱۹۱: | ||
بر این اساس، رباخوارى، دزدى، غش و تزویر، کم فروشى، بى انصافى، اسراف و تبذیر، تکاثر، شکم بارگى، بى اعتنایى به محرومان و تهى دستان، اعمال و صفاتى زشت و نامشروع به حساب آمده اند. | بر این اساس، رباخوارى، دزدى، غش و تزویر، کم فروشى، بى انصافى، اسراف و تبذیر، تکاثر، شکم بارگى، بى اعتنایى به محرومان و تهى دستان، اعمال و صفاتى زشت و نامشروع به حساب آمده اند. | ||
از سوى دیگر، آنان که رهبرى سیاسى و اخلاقى جامعه را بر عهده دارند و پیشوایان عدالت و فضیلت به شمار مى روند، | از سوى دیگر، آنان که رهبرى سیاسى و اخلاقى جامعه را بر عهده دارند و پیشوایان عدالت و فضیلت به شمار مى روند، دراینباره مسؤولیتى بزرگتر دارند. | ||
«ان الله فرض على ائمة العدل أن یقدّرو انفسهم بضعفة الناس، کى لایتبیّغ بالفقیر فقره»:<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۰۹.</ref> | «ان الله فرض على ائمة العدل أن یقدّرو انفسهم بضعفة الناس، کى لایتبیّغ بالفقیر فقره»:<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۰۹.</ref> | ||
خط ۲۴۸: | خط ۲۴۸: | ||
قرآن کریم و احادیث اسلامى بهترین و روشن ترین گواه این مدعى است روشنى این مطلب تا حدّى است که مستشرقان منصف نیز آن را شناخته و به آن اذعان کردهاند. | قرآن کریم و احادیث اسلامى بهترین و روشن ترین گواه این مدعى است روشنى این مطلب تا حدّى است که مستشرقان منصف نیز آن را شناخته و به آن اذعان کردهاند. | ||
مارسل بوازار | مارسل بوازار دراینباره گفته است: | ||
«قوانین اسلام یک بعدى تدوین نشده و شارع مقدس به تمام جنبه هاى مختلف زندگى انسان، اعم از مادى و معنوى توجه داشته است. دیانت اسلام مجموعه اى از دستور العمل ها و تکالیفى است که خط مشى هر مسلمان را در امور سیاسى، اقتصادى و مسایل اجتماعى دیگر تعیین مى کند.»<ref>مارسل بوازار، اسلام و حقوق بشر، ترجمه دکتر محسن مؤیدى، ص ۶۴.</ref> | «قوانین اسلام یک بعدى تدوین نشده و شارع مقدس به تمام جنبه هاى مختلف زندگى انسان، اعم از مادى و معنوى توجه داشته است. دیانت اسلام مجموعه اى از دستور العمل ها و تکالیفى است که خط مشى هر مسلمان را در امور سیاسى، اقتصادى و مسایل اجتماعى دیگر تعیین مى کند.»<ref>مارسل بوازار، اسلام و حقوق بشر، ترجمه دکتر محسن مؤیدى، ص ۶۴.</ref> | ||
«در دیانت اسلام، حقوق و تکالیف، اوامر و نواهى عموماً از وحى ریشه گرفته اند. قانون قرآن، ناظر به همه امور مسلمانان است. بنابراین، اسلام به انسان از نظر گاه فردى و اجتماعى، مادى و معنوى هر دو، مى نگرد.»<ref>همان ص ۲۴، جهت آگاهى بیشتر | «در دیانت اسلام، حقوق و تکالیف، اوامر و نواهى عموماً از وحى ریشه گرفته اند. قانون قرآن، ناظر به همه امور مسلمانان است. بنابراین، اسلام به انسان از نظر گاه فردى و اجتماعى، مادى و معنوى هر دو، مى نگرد.»<ref>همان ص ۲۴، جهت آگاهى بیشتر دراینباره به کتاب «خاتمیت و کمال دین» از نگارنده رجوع نمایید.</ref> | ||
۶ – اعتقاد به امر مقدس از اصول و عناصر مشترک ادیان به شمار مى رود، حتى در ادیانى که اعتقاد به خداوند وجود ندارد، نیز اعتقاد به امر مقدس یافت مى شود. | ۶ – اعتقاد به امر مقدس از اصول و عناصر مشترک ادیان به شمار مى رود، حتى در ادیانى که اعتقاد به خداوند وجود ندارد، نیز اعتقاد به امر مقدس یافت مى شود. | ||
خط ۲۶۰: | خط ۲۶۰: | ||
«مفهوم قدسى یا قدسیّت، مفهوم کلیدى دین است وحتى از مفهوم خدا فراتر مى رود، زیرا ممکن است دینى بدون مفهوم خدا وجود داشته باشد، ولى هیچ دینى بدون تمایز بین قدسى و دنیوى وجود ندارد»<ref>بهاءالدین خرمشاهى، دین پژوهى، ج ۱، ص ۱۲۳.</ref>. | «مفهوم قدسى یا قدسیّت، مفهوم کلیدى دین است وحتى از مفهوم خدا فراتر مى رود، زیرا ممکن است دینى بدون مفهوم خدا وجود داشته باشد، ولى هیچ دینى بدون تمایز بین قدسى و دنیوى وجود ندارد»<ref>بهاءالدین خرمشاهى، دین پژوهى، ج ۱، ص ۱۲۳.</ref>. | ||
رودلف اتو<ref>Rudolf Otto متکلم و دین پژوه آلمانى.</ref> نیز طرفدار این نظریه است که عنصر مشترک ادیان را اعتقاد به امر مقدس تشکیل مى دهد. وى کتابى | رودلف اتو<ref>Rudolf Otto متکلم و دین پژوه آلمانى.</ref> نیز طرفدار این نظریه است که عنصر مشترک ادیان را اعتقاد به امر مقدس تشکیل مى دهد. وى کتابى دراینباره به نام «مفهوم امر قدسى» تألیف کرده است<ref>دین پژوهى، ص ۱۲۴.</ref>. | ||
از طرفداران به نام این نظریه میرچاه الیاده<ref>Mircea Eliade (۱۹۰۷ – ۱۹۸۶) دین شناس معروف رومانیایى.</ref> است. به نظر وى قدسى و دنیوى دو وجه از بودن در جهان است. وى تصریح کرده است که خصلت قدسى، گوهر یگانه پدیده مذهبى است و نمى توان آن را با مقیاس هاى فیزیولوژى، روان شناسى، جامعه شناسى و غیر آن مطالعه کرد. او همچنین یاد آور شده است که توتم پرستى، بت پرستى، پرستش طبیعت یا ارواح و نیز پرستش شیاطین و خدایان و سر انجام پرستش خداى یگانه، تجلیات گوناگون اعتقاد به امر مقدس است<ref>میرچاه الیاده،The Sacred And The Profane رساله در تاریخ ادیان، ترجمه جلال ستّارى صص ۱۷ – ۱۸.</ref>. | از طرفداران به نام این نظریه میرچاه الیاده<ref>Mircea Eliade (۱۹۰۷ – ۱۹۸۶) دین شناس معروف رومانیایى.</ref> است. به نظر وى قدسى و دنیوى دو وجه از بودن در جهان است. وى تصریح کرده است که خصلت قدسى، گوهر یگانه پدیده مذهبى است و نمى توان آن را با مقیاس هاى فیزیولوژى، روان شناسى، جامعه شناسى و غیر آن مطالعه کرد. او همچنین یاد آور شده است که توتم پرستى، بت پرستى، پرستش طبیعت یا ارواح و نیز پرستش شیاطین و خدایان و سر انجام پرستش خداى یگانه، تجلیات گوناگون اعتقاد به امر مقدس است<ref>میرچاه الیاده،The Sacred And The Profane رساله در تاریخ ادیان، ترجمه جلال ستّارى صص ۱۷ – ۱۸.</ref>. |