۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می گویند' به 'میگویند') |
جز (جایگزینی متن - 'در این باره' به 'دراینباره') |
||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
یعقوب بن اسحاق معروف به ابن سکیت(به معنای سکوت؛ زیرا کثیرالسکوت بود) از دانشمندان شیعی مذهب نیمه اول قرن سوم بود. اصل او از [[خوزستان]] بود و در بغداد پرورش یافت و علم آموخت و در آنجا همراه پدرش به تعلیم بچه ها اشتغال داشت. <ref>ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج6، ص395-396،398و 401</ref> | یعقوب بن اسحاق معروف به ابن سکیت(به معنای سکوت؛ زیرا کثیرالسکوت بود) از دانشمندان شیعی مذهب نیمه اول قرن سوم بود. اصل او از [[خوزستان]] بود و در بغداد پرورش یافت و علم آموخت و در آنجا همراه پدرش به تعلیم بچه ها اشتغال داشت. <ref>ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج6، ص395-396،398و 401</ref> | ||
ظاهراً ابن سکیت برای اولین بار در زمان خلافت متوکل عهده دار آموزگاری فرزندان محمدبن عبدالله طاهری والی بغداد بود. <ref> همان، ص398</ref> با توجه به اینکه محمد بن عبدالله طاهری در سال 237ق از خراسان به بغداد آمد و حکومت آنجا را به دست گرفت، <ref>طبری، تاریخ طبری، ج14، ص6039</ref> می توان چنین نتیجه گرفت که تا قبل از این زمان ابن سکیت هنوز به بزرگان خلافت عباسی نپیوسته بود. بعد از چندی متوکل از او دعوت کرد که در زمره نزدیکان و ندیمانش باشد. ابن سکیت | ظاهراً ابن سکیت برای اولین بار در زمان خلافت متوکل عهده دار آموزگاری فرزندان محمدبن عبدالله طاهری والی بغداد بود. <ref> همان، ص398</ref> با توجه به اینکه محمد بن عبدالله طاهری در سال 237ق از خراسان به بغداد آمد و حکومت آنجا را به دست گرفت، <ref>طبری، تاریخ طبری، ج14، ص6039</ref> می توان چنین نتیجه گرفت که تا قبل از این زمان ابن سکیت هنوز به بزرگان خلافت عباسی نپیوسته بود. بعد از چندی متوکل از او دعوت کرد که در زمره نزدیکان و ندیمانش باشد. ابن سکیت دراینباره با چند نفر مشورت کرد و آنها او را از نزدیکی به متوکل بر حذر داشتند(شاید به علت شیعه بودن ابن سکیت). اما او توصیه آنها را از روی حسادت دانست و به دستگاه متوکل پیوست <ref> ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج6، ص295</ref> و جزو دانشمندان دربار وی شد. وی بعد از چندی آموزگاری فرزندان او (معتز و مؤید) ر ابر عهده گرفت. <ref>ابن ندیم، الفهرست، ص121</ref> در مورد دانش او گفتهاند که در انواع علوم مانند: نحو، شعر، لغت، منطق وغیره مهارت داشت. | ||
کتابهای زیادی از او نام برده اند؛ مانند: المنطق، الامثال، القلب والابدان، والزبرج، البحث، الشجرو النبات، الایام واللیالی، معانی الشعر الصغیرو غیره... . <ref>همان، ص121-122</ref> | کتابهای زیادی از او نام برده اند؛ مانند: المنطق، الامثال، القلب والابدان، والزبرج، البحث، الشجرو النبات، الایام واللیالی، معانی الشعر الصغیرو غیره... . <ref>همان، ص121-122</ref> |