confirmed، مدیران
۳۷٬۴۲۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
اما نویسندگان مکتب انطاکیه بیشتر دغدغه اخلاقی داشتند تا نجات شناختی، و در مقایسه با پیروان مکتب اسکندریه کمتر به عقاید فلسفی یونان نظر داشتند. اصول تفکر مکتب انطاکیه در مورد هویت مسیح چنین بود: بشر به واسطه اطاعتنکردن از خدا در فساد و تباهی بسر میبرد. از آنجا که انسان به خودی خود قادر نیست از قید گناه رهایی یابد لاجرم خدا شخصا دارد عمل میشود. نجاتدهنده را میفرستد که الوهیت و انسانیت در او متحد گشته است<ref>مک گراث، الیستر، مترجم عیسی دیباج، تهران، کتاب روشن، 1385، 368-370.</ref>. | اما نویسندگان مکتب انطاکیه بیشتر دغدغه اخلاقی داشتند تا نجات شناختی، و در مقایسه با پیروان مکتب اسکندریه کمتر به عقاید فلسفی یونان نظر داشتند. اصول تفکر مکتب انطاکیه در مورد هویت مسیح چنین بود: بشر به واسطه اطاعتنکردن از خدا در فساد و تباهی بسر میبرد. از آنجا که انسان به خودی خود قادر نیست از قید گناه رهایی یابد لاجرم خدا شخصا دارد عمل میشود. نجاتدهنده را میفرستد که الوهیت و انسانیت در او متحد گشته است<ref>مک گراث، الیستر، مترجم عیسی دیباج، تهران، کتاب روشن، 1385، 368-370.</ref>. | ||
'''ب:تفسیر کتاب مقدس''' | |||
تفکرات اسکندریه با الاهیات انطاکیه، که دارای ریشههای ارسطویی، پراگماتیک و انتقادی بود، متفاوت بود. تفسیر کتاب مقدس در اسکندریه تمثیلی و عرفانی بود در حالی که در مکتب انطاکیه این تفسیر به روش تاریخی و ادبی انجام میشد. | |||
مکتب انتقادی اسکندریه بسیار از شیوههای فیلن اسکندرانی و نیز شیوههای به کار رفته در سنن یهودی قبل الهام پذیرفت که علاوه بر تفسیر تحتاللفظی کتاب مقدس، استفاده از تمثیل را نیز به عنوان مکمل جایز میشمردند. این شیوه در تمثیل از سوی گروهی از الاهیدانان اسکندریه که مهمترین آنها کلمنس، اوریگنس و دیدیموس کور< <ref>Didymus the blind.</ref> بود دنبال شد. برای مثال اوریگنس در مورد تصاویر محوری عهد عتیق بسیار از شیوه تمثیلی بهره جسته است. در تفسیر او فتح سرزمین موعود توسط یوشع، تمثیلی دانسته شده از فتح قلمرو گناه توسط عیسی بر صلیب. | |||
در نقطه مقابل، مکتب انطاکیه بیشتر بر این نکته تاکید داشت که کتاب مقدس را باید در چارچوب تاریخی آن تفسیر کرد. از جمله نویسندگان مهم این مکتب میتوان به دیودورس طرسوسی<ref>Diodore of Tarsus.</ref>، یوحنای زریندهان<ref> John Chrysostom</ref> و تئودوروس موپسوستایی<ref> Theodore of Mopsuestia.</ref> اشاره نمود. به عنوان نمونه تئودوروس در بررسی پیشگوئیهای عهد عتیق تاکید میداشت که پبامهای نبوتی تنها به همان کسانی که نبوت مستقیما خطاب به آنها بود مربوط میشود<ref>مک گراث، الیستر، مترجم عیسی دیباج، تهران، کتاب روشن، 1385، 220-223.</ref>. | |||
=پانویس= | =پانویس= |