confirmed، مدیران
۳۷٬۴۴۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
|تربیت مبلغان دینی • برپایی مجالس عزاداری • تأسیس کتابخانهای در نجف | |تربیت مبلغان دینی • برپایی مجالس عزاداری • تأسیس کتابخانهای در نجف | ||
|- | |- | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
خط ۴۶: | خط ۴۴: | ||
=تولد= | =تولد= | ||
شیخ عبدالله | شیخ عبدالله مامقانی در تاریخ پانزدهم ربیع الاول 1290 هـ.ق. در شهر علم و فقاهت، [[نجف اشرف]] و در خانواده ای از سلسله جلیل روحانیت پا به عرصه وجود نهاد. | ||
=نیاکان= | |||
پدرش آیت الله شیخ محمدحسن فرزند عبدالله (متوفای 1320 هـ .ق.) از شاگردان ملاّ علی خلیلی نجفی، [[شیخ مرتضی انصاری]]، سید حسن کوه کمری، شیخ راضی فقیه عراقی و شیخ [[مهدی کاشف الغطاء]] است. وی نویسنده «اصالة البرائة»، «بشری الوصول الی اسرار علم الاصول»، در هشت جلد، و «ذرایع الاعلام فی شرح شرایع الاسلام» در شش جلد، است. او از سید علی طباطبایی نویسنده ریاض المسائل دارای اجازه روایت و [[اجتهاد]] بود. | |||
آیت الله شیخ محمدحسن مامقانی، از مراجع بزرگ تقلید در عصر خویش بود و مقلّدان بسیاری ـ خصوصاً بعد از وفات آیت الله سید محمدحسن شیرازی در سال 1312 هـ .ق. ـ در ترکیه، قفقاز و ایران بویژه در نواحی آذربایجان و تهران داشت<ref> معارف الرجال، ج 2، ص 244 زندگانى و شخصیت شیخ انصارى، ص 239، و دانشمندان آذربایجان، ص11.</ref>. | |||
مادرش، دختر سید محمود تبریزی، دارای کمالات و فضایل اخلاقی بسیار بود و فراگیری علم را، کمال انسانی می دانست از این رو، در تربیت فرزندش عبدالله نهایت همّت و کوشش خود را به کار گرفت. او و همسر یکی از شاگردان شیخ [[محمدحسن مامقانی]]، تعلیم خواندن و نوشتن و قرائت قرآن به عبدالله را به عهده گرفتند و در مدت کوتاهی به این هدف عالی نایل آمدند<ref> آیینه رستگارى، ص 213.</ref>. | |||
جدّش آیت الله شیخ عبدالله فرزند محمدباقر فرزند علی اکبر فرزند رضا مامقانی (متوفای 1247 هـ .ق.)، از شاگردان [[سید محمد مجاهد]] (متوفای 1242 هـ .ق.)، [[شریف العلماء مازندرانی حائری]] (متوفای 1246هـ .ق) و از عالمان و فقیهان بزرگ بود. او از نویسنده ریاض المسائل دارای اجازه روایت و اجتهاد بود. در احوال وی نوشته اند: | |||
با این که خانواده اش دارای ثروت زیاد و موقعیت اجتماعی بسیار مناسبی در شهر مامقان و [[تبریز]] بود ولی او از همه آن ها دل کنده و در پی تحصیل علوم دینی، راهی [[عراق]] شد و در شهر مقدس [[کربلا]] وطن گزید تا به درجه اجتهاد نایل آمد. او در بین مردم کربلا بسیار مورد احترام و دارای موقعیت خاص بود. شب ها در ایوان بزرگ حرم حسینی [[نماز جماعت]] برگزار می کرد که بسیاری از مردم و طلاب علوم دینی به او اقتدا می کردند. او در تبریز و توابع آن، مقلدانی داشته است<ref>معارف الرجال، ج 2، ص 13.</ref>. | |||
=پانویس= | =پانویس= |