۲۲٬۱۹۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
=پیوستن به اخوان= | =پیوستن به اخوان= | ||
وی در مورخ پنجشنبه 1948 م، به [[اخوان‌المسلمین]]، پیوست و تا زمان رحلت [[حسن البناء]] و اعلام خبر شهادتش، همچنان باقی بود.<br> | |||
وی در مورخ پنجشنبه 1948 م، به [[اخوان‌المسلمین]]، پیوست و تا زمان رحلت [[حسن البناء]] و اعلام خبر شهادتش، همچنان باقی بود. | |||
=دستگیری= | =دستگیری= | ||
در سال 1954 میلادی، در حالی که ایشان برای سفر به [[آلمان]] آماده می‌شد، ناصر به جمع مردم رفت و اتهام خود را به [[اخوان‌المسلمین]] مبنی بر طراحی حادثه معروف منشیا و صدور دستور دستگیری اخوان در همه جا اعلام کرد. ایشان در این باره می‌گوید: در زندان مرا به دادگاهی به ریاست ''جمال سالم'' معرفی کردند که [[انور سادات|سادات]] در سمت راست و حسین شافعی در سمت چپ او بودند. بعداً فهمیدیم که دادگاه انقلاب بود و دولت برای دفاع از من وکیلی تعیین کرد.<br> | |||
در سال 1954 میلادی، در حالی که ایشان برای سفر به [[آلمان]] آماده می‌شد، ناصر به جمع مردم رفت و اتهام خود را به [[اخوان‌المسلمین]] مبنی بر طراحی حادثه معروف منشیا و صدور دستور دستگیری اخوان در همه جا اعلام کرد. ایشان در این باره می‌گوید: در زندان مرا به دادگاهی به ریاست ''جمال سالم'' معرفی کردند که [[انور سادات|سادات]] در سمت راست و حسین شافعی در سمت چپ او بودند. بعداً فهمیدیم که دادگاه انقلاب بود و دولت برای دفاع از من وکیلی تعیین کرد. | |||
= فعالیت‌ها = | = فعالیت‌ها = | ||
«پس از آزادی، معاون اول وزارت ساختمان | «پس از آزادی، معاون اول وزارت ساختمان شد و پس از آن رئیس مرکز علمی گروه شرکت‌های الشریف شد. به خرج حکومتی که او را شکنجه و دستگیر کرد، همه دنیا را گشت. پنج بار به عنوان رئیس هیئت به [[آلمان]] و همچنین [[سوئد]]، [[انگلیس]]، [[فرانسه]] و [[فنلاند]] رفت، سپس در سال 1367 بازنشسته شد، بنابراین مرکز علمی شریف من را برای سرپرستی انتخاب کرد و سپس به [[اندونزی]]، [[مالزی]] رفتم. [[تایلند]]، [[سنگاپور]] و [[سریلانکا]]، و من به منطقه ای در سریلانکا رسیدم، آنها به من گفتند که آخر جهان است و چه کسی می رود؟ [[پاکستان]]، [[افغانستان]] و آخرین جزایر [[اندونزی]] در مرزهای [[استرالیا]]. | ||
شایان ذکر است که این بیست سال آثار مثبت شگفت انگیزی در زندگی این مرد غیور داشت، او معنای واقعی صبر را آموخت، به طوری که هر اتفاقی که برایش می افتاد، آنها را علاوه بر بزرگواری، نزد خداوند متعال می شمرد. قاطعیت در دعوت و عبادت، زیرا او فقط سه ساعت در شبانه روز می خوابد، خداوند بر او سلامتی و آرامش دنیا و آخرت بیفزاید. | شایان ذکر است که این بیست سال آثار مثبت شگفت انگیزی در زندگی این مرد غیور داشت، او معنای واقعی صبر را آموخت، به طوری که هر اتفاقی که برایش می افتاد، آنها را علاوه بر بزرگواری، نزد خداوند متعال می شمرد. قاطعیت در دعوت و عبادت، زیرا او فقط سه ساعت در شبانه روز می خوابد، خداوند بر او سلامتی و آرامش دنیا و آخرت بیفزاید. | ||