confirmed، مدیران
۳۷٬۴۸۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
پس نتیجه این شد که دارالشفاء بودن ملازم با این نیست که امراض جسمی هر کسی که به حرم مشرف شد، الزاما برطرف شود. زیرا جسم انسان، گوشه ای از وجود اوست و اگر مرضی خیر انسان باشد و برای باطن و روح مصلحت باشد، جا ندارد که امام بدن او را شفا دهند. | پس نتیجه این شد که دارالشفاء بودن ملازم با این نیست که امراض جسمی هر کسی که به حرم مشرف شد، الزاما برطرف شود. زیرا جسم انسان، گوشه ای از وجود اوست و اگر مرضی خیر انسان باشد و برای باطن و روح مصلحت باشد، جا ندارد که امام بدن او را شفا دهند. | ||
=افراط و تفریط در تفسیر شفا= | |||
در تفسیر جملاتی مانند: حرم دار الشفا است، قرائت حمد موجب شفاست و ... با دو نگاه افراط و تفریط مواجه هستیم. | |||
برخی عقیده دارند که منظور از این شفا، شفا جسمی است و همگان در این موارد شفا جسمی میگیرند. این سخن افراط است و مثال نقض دارد. زیرا در برخی از موارد بیماران شفای جسمی نمیگیرند. | |||
برخی دیگر نیز به این خاطر که میدیدند افراد به حرم های مطهر مراجعه میکنند و خوب نمیشوند، میگفتند که منظور از دارالشفاء، شفا روحی است نه شفا جسمی. لکن گفته شد که درمان نشدن برخی از بیماریهای زوار، با شفابخشی حقیقی هیچ تنافی ندارد. در ثانی وقتی به روایات نگاه میکنیم، روایات کاملا و به صورت شفاف از شفایی صحبت میکنند که شامل شفا ظاهری نیز میشود و مردم را برای همین بیماری های جسمی به زیارت و توسل و تربت [[حضرت سیدالشهداء]] ارجاع میدهند و نمیشود این روایات را صرفا ناظر به شفا باطنی دانست. | |||
پس در نگاه [[ادیان]] و فلسفه الهی، به این دلیل که وجود انسان مرکب از جسم و روح است، شفا او نیز شفا برآیندی است. | |||
=پانویس= | =پانویس= |