جنگ: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷: خط ۱۷:


'''جنگ''' یک درگیری شدید مسلحانه میان دولت‌ها و حکومت‌ها و جوامع یا گروه‌های شبه نظامی مانند مزدور ها و شورشگران و شبه نظامیان است از آنجا که جنگ یک درگیری مسلحانه واقعی ارادی و گسترده بین جوامع  سیاسی است می توان آن را نوعی خشونت سیاسی تلقی کرد هنگامی که جنگ و دیگر گونه های خشونت در جریان نباشند وضعیت [[صلح]] بر قرار است.
'''جنگ''' یک درگیری شدید مسلحانه میان دولت‌ها و حکومت‌ها و جوامع یا گروه‌های شبه نظامی مانند مزدور ها و شورشگران و شبه نظامیان است از آنجا که جنگ یک درگیری مسلحانه واقعی ارادی و گسترده بین جوامع  سیاسی است می توان آن را نوعی خشونت سیاسی تلقی کرد هنگامی که جنگ و دیگر گونه های خشونت در جریان نباشند وضعیت [[صلح]] بر قرار است.
البته از جنگ، تعریف واحدى نشده است. اصولاً از هیچ واژه مربوط به حوزه [[علوم انسانى]]، مفهوم یکسانى وجود ندارد؛ از این رو، هرکس و هر اندیشه‌‏اى جنگ را به گونه‌‏اى تعریف میکند که با تعریف دیگرى ناسازگار است. تعدد در تعریف جنگ، تنوع در طبقه ‏بندى و انواع آن را نیز پدید می‌آورد. به همین نسبت، انگیزه جنگ نیز متفاوت است و بر سر انگیزه مشروعیت جنگ اتفاق نظر نیست.
البته از جنگ، تعریف واحدی نشده است. اصولاً از هیچ واژه مربوط به حوزه [[علوم انسانی]]، مفهوم یکسانی وجود ندارد؛ از این رو، هرکس و هر اندیشه‌‏ای جنگ را به گونه‌‏ای تعریف میکند که با تعریف دیگری ناسازگار است. تعدد در تعریف جنگ، تنوع در طبقه ‏بندی و انواع آن را نیز پدید می‌آورد. به همین نسبت، انگیزه جنگ نیز متفاوت است و بر سر انگیزه مشروعیت جنگ اتفاق نظر نیست.


=تعریف مفهوم جنگ=
=تعریف مفهوم جنگ=


درباره جنگ نیز، همانند سایر مفاهیم، تعریف‌هاى مختلفى بیان شده است که هر یک بیانگر نگرش خاصى، به جنگ است. به عنوان مثال، <big>هدلى بال</big> جنگ را خشونتى سازمان یافته میداند که دو یا چند کشور علیه همدیگر انجام میدهند. این تعریف، جنگهاى داخلى را در برنمی‌گیرد. <big>کلاو زوتیس</big> معتقد است جنگ، به کارگیرى حد اعلاى خشونت در راه خدمت به دولت یا کشور است. البته همه جنگها در راه خدمت به دولت و کشور صورت نمی‌گیرد. در مجموع، به نظر میرسد تعریفى که <big>کوئینى</big> از جنگ ارائه میدهد، جامعتر از تعریفهاى بالا باشد.  
درباره جنگ نیز، همانند سایر مفاهیم، تعریف‌های مختلفی بیان شده است که هر یک بیانگر نگرش خاصی، به جنگ است. به عنوان مثال، <big>هدلی بال</big> جنگ را خشونتی سازمان یافته میداند که دو یا چند کشور علیه همدیگر انجام میدهند. این تعریف، جنگهای داخلی را در برنمی‌گیرد. <big>کلاو زوتیس</big> معتقد است جنگ، به کارگیری حد اعلای خشونت در راه خدمت به دولت یا کشور است. البته همه جنگها در راه خدمت به دولت و کشور صورت نمی‌گیرد. در مجموع، به نظر میرسد تعریفی که <big>کوئینی</big> از جنگ ارائه میدهد، جامعتر از تعریفهای بالا باشد.  


وى میگوید:
وی میگوید:
«جنگ هنر سازمان دادن و به کارگرفتن نیروهاى مسلّح براى انجام مقصود است<ref>احمد نخجوان، جنگ، چاپخانه فردین و برادر، تهران، 1317، صص 35ـ19.</ref>.»
«جنگ هنر سازمان دادن و به کارگرفتن نیروهای مسلّح برای انجام مقصود است<ref>احمد نخجوان، جنگ، چاپخانه فردین و برادر، تهران، 1317، صص 35ـ19.</ref>.»
تعریف از جنگ، در این مقاله، ترکیبى از تعاریف فوق است؛ به‏ گونه‌‏اى که شامل عناصرى چون خشونت اعلا، به‏ کارگیرى از نیروهاى مسلح، خشونت سازمان یافته و وقوع آن بین دو یا چند کشور میگردد. مصداق عینى چنین تعریفى، در جنگ تحمیلى [[عراق]] علیه [[ایران]] به وضوح دیده میشود.  
تعریف از جنگ، در این مقاله، ترکیبی از تعاریف فوق است؛ به‏ گونه‌‏ای که شامل عناصری چون خشونت اعلا، به‏ کارگیری از نیروهای مسلح، خشونت سازمان یافته و وقوع آن بین دو یا چند کشور میگردد. مصداق عینی چنین تعریفی، در جنگ تحمیلی [[عراق]] علیه [[ایران]] به وضوح دیده میشود.  


=انواع جنگ و جایگاه جنگ تحمیلى=
=انواع جنگ و جایگاه جنگ تحمیلی=


جنگ بر اساس معیارهاى مختلف به چند قسم تقسیم میشود. به عنوان مثال  
جنگ بر اساس معیارهای مختلف به چند قسم تقسیم میشود. به عنوان مثال  
* بر اساس هدف، جنگ به جنگ‌هاى عادلانه و غیرعادلانه<ref>هر کسى ممکن است براساس ارزشهایى که به آن اعتقاد دارد، جنگ عادلانه را به گونه‏اى خاص تعریف نماید که با تعریف دیگرى در تضاد باشد. به عنوان مثال، مسیحیان جنگهاى صلیبى را عادلانه و مسلمانان آن را ناعادلانه میدانند. </ref>؛
* بر اساس هدف، جنگ به جنگ‌های عادلانه و غیرعادلانه<ref>هر کسی ممکن است براساس ارزشهایی که به آن اعتقاد دارد، جنگ عادلانه را به گونه‏ای خاص تعریف نماید که با تعریف دیگری در تضاد باشد. به عنوان مثال، مسیحیان جنگهای صلیبی را عادلانه و مسلمانان آن را ناعادلانه میدانند. </ref>؛
* بر مبناى مقیاسهاى جغرافیایى، به جنگهاى محلّى، منطقه‌‏اى، فرامنطقه‏‌اى و جهانى (عمومى)؛   
* بر مبنای مقیاسهای جغرافیایی، به جنگهای محلّی، منطقه‌‏ای، فرامنطقه‏‌ای و جهانی (عمومی)؛   
* با توجه به انضباط و تاکتیک، به جنگهاى منظم (کلاسیک) و نامنظم (چریکى)؛   
* با توجه به انضباط و تاکتیک، به جنگهای منظم (کلاسیک) و نامنظم (چریکی)؛   
* بر اساس سطح جغرافیایى، به جنگهاى دریایى، هوایى و زمینى؛  
* بر اساس سطح جغرافیایی، به جنگهای دریایی، هوایی و زمینی؛  
* بر اساس قلمرو، به جنگهاى داخلى و خارجى تقسیم میشوند<ref>تقسیمات دیگرى درباره جنگ وجود دارد که هر یک بر مبناى خاصى صورت گرفته است. مانند جنگ اردوگاهها، جنگ نفتکشها، جنگ شهرها، جنگ الکترونیکى، جنگهایى که نام امکنه دارند و نظایر آن.</ref>.
* بر اساس قلمرو، به جنگهای داخلی و خارجی تقسیم میشوند<ref>تقسیمات دیگری درباره جنگ وجود دارد که هر یک بر مبنای خاصی صورت گرفته است. مانند جنگ اردوگاهها، جنگ نفتکشها، جنگ شهرها، جنگ الکترونیکی، جنگهایی که نام امکنه دارند و نظایر آن.</ref>.


همچنین جنگها بر مبناى نوع ابزار، به جنگهاى هسته‌‏اى و غیر هسته‏‌اى قابل تقسیم است. این تقسیم یکى از جامعترین تقسیماتى است که براى جنگ بیان کرده‌‏اند<ref> جفرى ام الیوت و رابرت رجینالد، فرهنگ اصطلاحات سیاسى و استراتژیک، ترجمه میرحسین رئیس‏زاده، دفتر مطالعات سیاسى و بین‏المللى، تهران، 1378، ص421.</ref>. اهمیت این تقسیم به دو دلیل است:
همچنین جنگها بر مبنای نوع ابزار، به جنگهای هسته‌‏ای و غیر هسته‏‌ای قابل تقسیم است. این تقسیم یکی از جامعترین تقسیماتی است که برای جنگ بیان کرده‌‏اند<ref> جفری ام الیوت و رابرت رجینالد، فرهنگ اصطلاحات سیاسی و استراتژیک، ترجمه میرحسین رئیس‏زاده، دفتر مطالعات سیاسی و بین‏المللی، تهران، 1378، ص421.</ref>. اهمیت این تقسیم به دو دلیل است:


الف) تا حد زیادى از ابهاماتى که تقسیمات دیگر دارند دور است. به عنوان مثال، تقسیم جنگ به عادلانه و غیر عادلانه این ابهام را به وجود می‌آورد که کدام جنگ عادلانه و کدام جنگ غیر عادلانه است؟
الف) تا حد زیادی از ابهاماتی که تقسیمات دیگر دارند دور است. به عنوان مثال، تقسیم جنگ به عادلانه و غیر عادلانه این ابهام را به وجود می‌آورد که کدام جنگ عادلانه و کدام جنگ غیر عادلانه است؟


ب) این چارچوب شامل جنگهاى بیشترى میشود.  
ب) این چارچوب شامل جنگهای بیشتری میشود.  


به خاطر دلایل مذکور است که این تقسیم را برگزیده و به توضیح آن میپردازیم.
به خاطر دلایل مذکور است که این تقسیم را برگزیده و به توضیح آن میپردازیم.


==جنگ هسته‌‏اى==
==جنگ هسته‌‏ای==


به عقیده نویسنده آمریکایى کتاب «دام سلاح هسته‏‌اى و راهى براى گریز از آن<ref>ذکر نظرات این نویسنده آمریکایى به معناى تأیید کامل آن نیست. به طور عمده نویسندگان و نظریه پردازان آمریکایى،گناه بسیارى از کارها را به گردن شوروى (سابق) میانداختند، در حالى که این بخشى از واقیت است.</ref>»، نظامیان و دولتمردان آمریکایى فکر میکردند [[شوروى]](سابق) با در اختیار داشتن هارتْلند(قلب زمین)، به راحتى میتواند به [[اروپاى غربى]](متحد [[آمریکا]]) حمله کند. بنابراین، تنها راهى که بتوان جلوى پیشروى شوروى(سابق) را سد کرد توسعه سلاح‌هاى هسته‏‌اى است؛ زیرا شوروى(سابق) را نمیتوان به علت دارا بودن سربازان بى شمار و عمق استراتژیک و مهمتر از آن، یخبندان همیشگى اقیانوس منجمد شمالى، از طریق زمین و دریا مورد حمله قرار داد<ref>رابرت والترز، دام سلاح هسته ‏اى و راهى براى گریز از آن، ترجمه محمد رضا فتاحى، دفتر مطالعات سیاسى و بین المللى، تهران، 1363، صص 11ـ3.</ref>.
به عقیده نویسنده آمریکایی کتاب «دام سلاح هسته‏‌ای و راهی برای گریز از آن<ref>ذکر نظرات این نویسنده آمریکایی به معنای تأیید کامل آن نیست. به طور عمده نویسندگان و نظریه پردازان آمریکایی،گناه بسیاری از کارها را به گردن شوروی (سابق) میانداختند، در حالی که این بخشی از واقیت است.</ref>»، نظامیان و دولتمردان آمریکایی فکر میکردند [[شوروی]](سابق) با در اختیار داشتن هارتْلند(قلب زمین)، به راحتی میتواند به [[اروپای غربی]](متحد [[آمریکا]]) حمله کند. بنابراین، تنها راهی که بتوان جلوی پیشروی شوروی(سابق) را سد کرد توسعه سلاح‌های هسته‏‌ای است؛ زیرا شوروی(سابق) را نمیتوان به علت دارا بودن سربازان بی شمار و عمق استراتژیک و مهمتر از آن، یخبندان همیشگی اقیانوس منجمد شمالی، از طریق زمین و دریا مورد حمله قرار داد<ref>رابرت والترز، دام سلاح هسته ‏ای و راهی برای گریز از آن، ترجمه محمد رضا فتاحی، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، تهران، 1363، صص 11ـ3.</ref>.


واقعیت آن است که سخن درباره ابعاد مختلف جنگ هسته‌اى، به کمک تصورات ذهنى صورت میگیرد. زیرا پس از بمباران اتمى [[ژاپن]]، در هیچ‏یک از میدانهاى جنگ از سلاحهاى اتمى استفاده نشده است؛ چون در کنار پیشرفت‌هاى کمى و کیفى سلاحهاى هسته‏‌اى، محدودیتهاى جدّى(مانند وحشت از طرف مقابل) در زمینه تولید، انبار سازى و به کارگیرى آن وضع شد. همچنین با فروپاشى شوروى(سابق) روند مسابقه تسلیحات(هسته‌‏اى) رو به کاهش گذاشته است؛ ولى کره زمین همچنان بر لبه پرتگاه هسته‏‌اى قرار دارد، زیرا هم اکنون مقادیر زیادى از تسلیحات هسته‌‏اى وجود دارند که تضمین صد در صد در عدم به کارگیرى آنها موجود نیست. بنابراین، هنوز ضرورت دارد که درباره جنگ هسته‏‌اى سخن گفته شود<ref>مجله سروش، شماره 500، 1368، ص 7.</ref>. به علاوه، اصرار آمریکا به افزایش قدرت اتمی‌اش و تلاش براى ممانعت از دسترسى دیگر کشورها به تسلیحات هسته‏‌اى، اهمیت پرداختن به جنگ و ابعاد آن را دو چندان میکند.
واقعیت آن است که سخن درباره ابعاد مختلف جنگ هسته‌ای، به کمک تصورات ذهنی صورت میگیرد. زیرا پس از بمباران اتمی [[ژاپن]]، در هیچ‏یک از میدانهای جنگ از سلاحهای اتمی استفاده نشده است؛ چون در کنار پیشرفت‌های کمی و کیفی سلاحهای هسته‏‌ای، محدودیتهای جدّی(مانند وحشت از طرف مقابل) در زمینه تولید، انبار سازی و به کارگیری آن وضع شد. همچنین با فروپاشی شوروی(سابق) روند مسابقه تسلیحات(هسته‌‏ای) رو به کاهش گذاشته است؛ ولی کره زمین همچنان بر لبه پرتگاه هسته‏‌ای قرار دارد، زیرا هم اکنون مقادیر زیادی از تسلیحات هسته‌‏ای وجود دارند که تضمین صد در صد در عدم به کارگیری آنها موجود نیست. بنابراین، هنوز ضرورت دارد که درباره جنگ هسته‏‌ای سخن گفته شود<ref>مجله سروش، شماره 500، 1368، ص 7.</ref>. به علاوه، اصرار آمریکا به افزایش قدرت اتمی‌اش و تلاش برای ممانعت از دسترسی دیگر کشورها به تسلیحات هسته‏‌ای، اهمیت پرداختن به جنگ و ابعاد آن را دو چندان میکند.
سؤال اصلى این است که، در صورت وقوع یک جنگ هسته‏‌اى چه اتفاق خواهد افتاد؟ پاسخ این است که آثار تخریبى چنین جنگى طبق بررسیهاى آمارى انجام شده و در مقایسه با آنچه در ژاپن اتفاق افتاده است بسیار زیاد خواهد بود. به عنوان مثال، در یک جنگ هسته‏‌اى میلیونها انسان میمیرند و به میلیونها نفر دیگر آسیب‌هاى جدّى<ref>جان فاستر دالس (وزیر امور خارجه اسبق آمریکا) در سال 1329ش. (1950 م) برآورد کرده بود که در روزهاى نخستین یک جنگ هسته ‏اى، 72 میلیون کشته و 20 میلیون مجروح خواهند شد. ر. ک: برتراند راسل، جنگ هسته ‏اى، ترجمه فریدون حاجتى، اکباتان، تهران، 1362، ص 32.</ref> و جبران ناپذیرى چون ابتلا به غدد سرطانى، ناراحتی‌هاى عصبى مانند نومیدى، اضطراب، ترس و «گروه ستیزى» وارد میشود<ref> براى اطلاعات بیشتر ر ک: روزنامه اطلاعات، 19 شهریور 1362، ص 11.</ref>.
سؤال اصلی این است که، در صورت وقوع یک جنگ هسته‏‌ای چه اتفاق خواهد افتاد؟ پاسخ این است که آثار تخریبی چنین جنگی طبق بررسیهای آماری انجام شده و در مقایسه با آنچه در ژاپن اتفاق افتاده است بسیار زیاد خواهد بود. به عنوان مثال، در یک جنگ هسته‏‌ای میلیونها انسان میمیرند و به میلیونها نفر دیگر آسیب‌های جدّی<ref>جان فاستر دالس (وزیر امور خارجه اسبق آمریکا) در سال 1329ش. (1950 م) برآورد کرده بود که در روزهای نخستین یک جنگ هسته ‏ای، 72 میلیون کشته و 20 میلیون مجروح خواهند شد. ر. ک: برتراند راسل، جنگ هسته ‏ای، ترجمه فریدون حاجتی، اکباتان، تهران، 1362، ص 32.</ref> و جبران ناپذیری چون ابتلا به غدد سرطانی، ناراحتی‌های عصبی مانند نومیدی، اضطراب، ترس و «گروه ستیزی» وارد میشود<ref> برای اطلاعات بیشتر ر ک: روزنامه اطلاعات، 19 شهریور 1362، ص 11.</ref>.


جنگ هسته‌‏اى به دو بخش تقسیم میشود:
جنگ هسته‌‏ای به دو بخش تقسیم میشود:


'''الف) جنگ عمومى''':
'''الف) جنگ عمومی''':


طبق یکى از تعریف‌ها، جنگ عمومى<ref>جنگ عمومى در معناى غیر هسته ‏اى آن عبارت است از: جنگ مسلحانه بین اکثر کشورهاى جهان که در آن تمام منابع طرفهاى درگیر براى حفظ بقاء و یا پیروزى در جنگ به کار گرفته میشود.</ref> جنگى است که شامل حمله آمریکا و شوروى(سابق)، علیه یکدیگر میشود. در چنین جنگى از سلاحهاى اتمى استفاده خواهد شد و در زمانى کوتاه، جنگ به اکثر کشورهاى جهان گسترش می‌یابد و همه امکانات مادى و معنوى آنان درگیر جنگ خواهند شد. این احتمال وجود دارد که برترى سلاحهاى اتمى یکى از طرفین درگیرى و یا مهارت در استفاده فورى از آن، باعث شود قبل از آن که جنگ عمومى (هسته‌‏اى) گسترش یابد پایان پذیرد. یا ممکن است تهدید به جنگ عمومى هسته‌‏اى(بازدارندگى) که توأم به توانایى لازم و تصمیم جدى در به کارگیرى آن است، مانع از وقوع آن گردد<ref> جان ام. کالینز، استراتژى بزرگ اصول و رویه‏ها، ترجمه کورش بایندر، دفتر مطالعات سیاسى و بین‏المللى، تهران، 1370، صص 87ـ79.</ref>. هرگاه بازدارندگى، اثر خود را از دست بدهد ممکن است به دوران «جمود هسته‌‏اى»<ref>جمود هسته ‏اى یعنى این که در دوران موازنه وحشت با این که سلاحهاى اتمى در دسترس است؛ اما مورد استفاده قرار نمیگیرند. </ref> پایان یابد و از «سلاحهاى گرما هسته‏‌اى» نیز استفاده گردد. در چنین حالتى یک جنگ هسته‏‌اى عمومى واقع خواهد شد<ref>سلاحهاى گرما هسته ‏اى سلاحهایى هستند که در آن از مهمات هیدروژنى استفاده شده است.</ref>. در هر صورت، این مشکل در تعریف جنگ عمومى هسته‌‏اى وجود دارد که گرچه این جنگ کل جهان را در بر میگیرد؛ ولى جنگى است که بر کشورهاى فاقد قدرت هسته‌‏اى هم تحمیل میشود و خساراتى جبران ‏ناپذیر بر آنها وارد می‌سازد.
طبق یکی از تعریف‌ها، جنگ عمومی<ref>جنگ عمومی در معنای غیر هسته ‏ای آن عبارت است از: جنگ مسلحانه بین اکثر کشورهای جهان که در آن تمام منابع طرفهای درگیر برای حفظ بقاء و یا پیروزی در جنگ به کار گرفته میشود.</ref> جنگی است که شامل حمله آمریکا و شوروی(سابق)، علیه یکدیگر میشود. در چنین جنگی از سلاحهای اتمی استفاده خواهد شد و در زمانی کوتاه، جنگ به اکثر کشورهای جهان گسترش می‌یابد و همه امکانات مادی و معنوی آنان درگیر جنگ خواهند شد. این احتمال وجود دارد که برتری سلاحهای اتمی یکی از طرفین درگیری و یا مهارت در استفاده فوری از آن، باعث شود قبل از آن که جنگ عمومی (هسته‌‏ای) گسترش یابد پایان پذیرد. یا ممکن است تهدید به جنگ عمومی هسته‌‏ای(بازدارندگی) که توأم به توانایی لازم و تصمیم جدی در به کارگیری آن است، مانع از وقوع آن گردد<ref> جان ام. کالینز، استراتژی بزرگ اصول و رویه‏ها، ترجمه کورش بایندر، دفتر مطالعات سیاسی و بین‏المللی، تهران، 1370، صص 87ـ79.</ref>. هرگاه بازدارندگی، اثر خود را از دست بدهد ممکن است به دوران «جمود هسته‌‏ای»<ref>جمود هسته ‏ای یعنی این که در دوران موازنه وحشت با این که سلاحهای اتمی در دسترس است؛ اما مورد استفاده قرار نمیگیرند. </ref> پایان یابد و از «سلاحهای گرما هسته‏‌ای» نیز استفاده گردد. در چنین حالتی یک جنگ هسته‏‌ای عمومی واقع خواهد شد<ref>سلاحهای گرما هسته ‏ای سلاحهایی هستند که در آن از مهمات هیدروژنی استفاده شده است.</ref>. در هر صورت، این مشکل در تعریف جنگ عمومی هسته‌‏ای وجود دارد که گرچه این جنگ کل جهان را در بر میگیرد؛ ولی جنگی است که بر کشورهای فاقد قدرت هسته‌‏ای هم تحمیل میشود و خساراتی جبران ‏ناپذیر بر آنها وارد می‌سازد.


'''ب) جنگ محدود''':
'''ب) جنگ محدود''':


بازدارندگى، وقوع جنگ را به کلى منتفى نمیکند. به بیان دیگر، خطر جنگ همواره وجود دارد و در صورت بروز یک جنگ هسته‏‌اى، موجودیت کشور به کار گیرنده و درگیر جنگ هسته‏‌اى در معرض خطر جدى قرار میگیرد. بنابراین براى آماده بودن به منظور جنگ و پرهیز از انهدام کامل، جنگ محدود میتواند یک راه حل مناسب باشد. در واقع جنگ محدود، راهى بین «انهدام و تسلیم» است<ref>جان بلیس و دیگران، استراتژى معاصر نظریات و خط مشیها، ترجمه هوشمند فخرایى، دفتر مطالعات سیاسى و بین‏المللى، تهران، 1369، ص 153.</ref>. جنگ محدود همانند جنگ عمومى، داراى تعریف‌هاى متعددى است.
بازدارندگی، وقوع جنگ را به کلی منتفی نمیکند. به بیان دیگر، خطر جنگ همواره وجود دارد و در صورت بروز یک جنگ هسته‏‌ای، موجودیت کشور به کار گیرنده و درگیر جنگ هسته‏‌ای در معرض خطر جدی قرار میگیرد. بنابراین برای آماده بودن به منظور جنگ و پرهیز از انهدام کامل، جنگ محدود میتواند یک راه حل مناسب باشد. در واقع جنگ محدود، راهی بین «انهدام و تسلیم» است<ref>جان بلیس و دیگران، استراتژی معاصر نظریات و خط مشیها، ترجمه هوشمند فخرایی، دفتر مطالعات سیاسی و بین‏المللی، تهران، 1369، ص 153.</ref>. جنگ محدود همانند جنگ عمومی، دارای تعریف‌های متعددی است.
یکى از تعریفهاى جنگ محدود، مفهوم هسته‏‌اى آن است. در این مفهوم، جنگ محدود(هسته‏‌اى) یک جنگ اتمى است که شامل خاک آمریکا و شوروى(سابق) نگردد. در چنین جنگى آمریکا و شوروى(سابق)، فقط به حمایت همه جانبه از یکى از طرفهاى درگیر در جنگ می‌پردازند و از درگیرى مستقیم علیه یکدیگر اجتناب میکنند<ref>چنین جنگهایى را جنگ نیابتى یا وکالتى گویند که طى آن آمریکا و شوروى (سابق) از مقابله مستقیم نظامى با یکدیگر خوددارى میکردند؛ ولى براى دستیابى به منافع خود از طریق ایجاد جنگ بین کشورهایى که وابسته به آنها بودند، حرکت میکردند. جنگ محدود هسته ‏اى بر افکار هرمان کان آمریکایى استوار است؛ وى جنگ هسته ‏اى را باعث انهدام بشر نمیداند. </ref>؛ اما هیچ‏گونه تضمینى وجود ندارد که در صورت وقوع یک جنگ محدود هسته‌‏اى، دیگر کشورهاى دارنده سلاحهاى هسته‌‏اى از خود خویشتن‏دارى نشان دهند و از هرگونه اقدامى که منجر به «تصاعد جنگى<ref>افزایش وسعت یا شدت یک جنگ را تصاعد در جنگ مینامند.</ref>» شود، خوددارى نمایند<ref>جان ام.کالینز، پیشین، ص 73.</ref>. در جنگ محدود هسته‌‏اى هم، بیش از آن‏که خطر هسته‌‏اى متوجه ابرقدرتها و اعضاى باشگاه هسته‌‏اى(کلوپ هسته‏‌اى) باشد، متوجه کشورهاى فاقد چنین سلاح‏هایى است.  
یکی از تعریفهای جنگ محدود، مفهوم هسته‏‌ای آن است. در این مفهوم، جنگ محدود(هسته‏‌ای) یک جنگ اتمی است که شامل خاک آمریکا و شوروی(سابق) نگردد. در چنین جنگی آمریکا و شوروی(سابق)، فقط به حمایت همه جانبه از یکی از طرفهای درگیر در جنگ می‌پردازند و از درگیری مستقیم علیه یکدیگر اجتناب میکنند<ref>چنین جنگهایی را جنگ نیابتی یا وکالتی گویند که طی آن آمریکا و شوروی (سابق) از مقابله مستقیم نظامی با یکدیگر خودداری میکردند؛ ولی برای دستیابی به منافع خود از طریق ایجاد جنگ بین کشورهایی که وابسته به آنها بودند، حرکت میکردند. جنگ محدود هسته ‏ای بر افکار هرمان کان آمریکایی استوار است؛ وی جنگ هسته ‏ای را باعث انهدام بشر نمیداند. </ref>؛ اما هیچ‏گونه تضمینی وجود ندارد که در صورت وقوع یک جنگ محدود هسته‌‏ای، دیگر کشورهای دارنده سلاحهای هسته‌‏ای از خود خویشتن‏داری نشان دهند و از هرگونه اقدامی که منجر به «تصاعد جنگی<ref>افزایش وسعت یا شدت یک جنگ را تصاعد در جنگ مینامند.</ref>» شود، خودداری نمایند<ref>جان ام.کالینز، پیشین، ص 73.</ref>. در جنگ محدود هسته‌‏ای هم، بیش از آن‏که خطر هسته‌‏ای متوجه ابرقدرتها و اعضای باشگاه هسته‌‏ای(کلوپ هسته‏‌ای) باشد، متوجه کشورهای فاقد چنین سلاح‏هایی است.  


==جنگ غیر هسته‏‌اى==
==جنگ غیر هسته‏‌ای==


جنگ‌هاى غیر هست‌ه‏اى برخلاف جنگهاى هسته‏‌اى به دفعات مورد استفاده انسان قرار گرفته است؛ زیرا انسان آشنایى و تجربه بیشترى در به کارگیرى جنگ‌هاى غیر هسته‌‏اى داشته و همچنین آثار مرگبار و تخریبى آن در مقایسه با جنگهاى هسته‌‏اى بسیار کمتر است.  
جنگ‌های غیر هست‌ه‏ای برخلاف جنگهای هسته‏‌ای به دفعات مورد استفاده انسان قرار گرفته است؛ زیرا انسان آشنایی و تجربه بیشتری در به کارگیری جنگ‌های غیر هسته‌‏ای داشته و همچنین آثار مرگبار و تخریبی آن در مقایسه با جنگهای هسته‌‏ای بسیار کمتر است.  


=جنگهاى غیر هسته‌‏اى=
=جنگهای غیر هسته‌‏ای=


'''الف) جنگ محدود''':
'''الف) جنگ محدود''':


جنگ محدود علاوه بر مفهوم هسته‏‌اى، معناى غیر هسته ‏اى هم دارد. جنگ محدود غیر هسته ‏اى در معانى مختلفى به کار رفته است که در اینجا به مهمترین آنها اشاره میکنیم:
جنگ محدود علاوه بر مفهوم هسته‏‌ای، معنای غیر هسته ‏ای هم دارد. جنگ محدود غیر هسته ‏ای در معانی مختلفی به کار رفته است که در اینجا به مهمترین آنها اشاره میکنیم:


# جنگ محدود از لحاظ جغرافیایى<ref>به جنگ محدود جغرافیایى، جنگ محلى نیز گفته مى‏شود.</ref>: در چنین جنگى، دامنه و وسعت میدان جنگ محدود به یک منطقه جغرافیایى کوچک است. بر این اساس در جنگ محدود، در مقایسه با جنگ عمومى، به علت کوچک بودن محل درگیرى آزادى عمل کمترى وجود دارد. البته در آن هیچ‏گونه محدودیتى در استفاده از سلاحهاى مختلف(به استثناى جنگ افزارهاى هسته‌‏اى) وجود ندارد. در این صورت، چنین جنگى یک جنگ محدود غیر هسته‌‏اى است.  
# جنگ محدود از لحاظ جغرافیایی<ref>به جنگ محدود جغرافیایی، جنگ محلی نیز گفته می‏شود.</ref>: در چنین جنگی، دامنه و وسعت میدان جنگ محدود به یک منطقه جغرافیایی کوچک است. بر این اساس در جنگ محدود، در مقایسه با جنگ عمومی، به علت کوچک بودن محل درگیری آزادی عمل کمتری وجود دارد. البته در آن هیچ‏گونه محدودیتی در استفاده از سلاحهای مختلف(به استثنای جنگ افزارهای هسته‌‏ای) وجود ندارد. در این صورت، چنین جنگی یک جنگ محدود غیر هسته‌‏ای است.  
# تعریف جنگ محدود جغرافیایى(جنگ محلى) حداقل داراى یک نقص است، زیرا این تعریف، جنگهایى را که از لحاظ جغرافیایى بین جنگهاى محدود و عمومى(غیر هسته‌‏اى) قرار میگیرند را شامل نمیشود. به بیان دیگر، جایگاه جنگهاى منطقه‌‏اى و فرامنطقه‌‏اى(قاره‏اى) در چنین تعریفى نامشخص است.  
# تعریف جنگ محدود جغرافیایی(جنگ محلی) حداقل دارای یک نقص است، زیرا این تعریف، جنگهایی را که از لحاظ جغرافیایی بین جنگهای محدود و عمومی(غیر هسته‌‏ای) قرار میگیرند را شامل نمیشود. به بیان دیگر، جایگاه جنگهای منطقه‌‏ای و فرامنطقه‌‏ای(قاره‏ای) در چنین تعریفی نامشخص است.  
#   
#   
# جنگ محدود از لحاظ هدف: در این جنگ، طرفین درگیرى داراى هدف محدودى هستند؛ امّا اگر یکى از طرفین درگیر داراى هدف نامحدود در جنگ باشد، طبقه بندى چنین جنگى در جنگهاى محدود خالى از اِشکال نیست. افزون بر این، در چنین جنگى معلوم نیست که هدف چه معنایى دارد. همچنین دایره و معیارى که محدود بودن هدف را مشخص نماید، به درستى معنا نشده است.  
# جنگ محدود از لحاظ هدف: در این جنگ، طرفین درگیری دارای هدف محدودی هستند؛ امّا اگر یکی از طرفین درگیر دارای هدف نامحدود در جنگ باشد، طبقه بندی چنین جنگی در جنگهای محدود خالی از اِشکال نیست. افزون بر این، در چنین جنگی معلوم نیست که هدف چه معنایی دارد. همچنین دایره و معیاری که محدود بودن هدف را مشخص نماید، به درستی معنا نشده است.  
#   
#   
# جنگ محدود از لحاظ ابزار: در چنین جنگى، طرفهاى متخاصم از ابزارهاى غیر هسته ‏اى استفاده میکنند. هرگاه در این نوع از جنگ، طرفین و یا یکى از طرفهاى درگیر، از سلاحهاى اتمى استفاده کند، نمیتوان آن را یک جنگ محدود از لحاظ ابزار، محسوب کرد. جنگى را جنگ محدود مینامند که در آن از نفرات محدود استفاده گردد و یا اینکه دامنه تخریب آن اندک باشد. ممکن است یک جنگى که با تخریب اندک و یا نفرات محدود آغاز میشود، منجر به یک جنگ عمومى غیر هسته ‏اى گردد؛ زیرا غولى که آزاد میشود، هرچند با طنابهاى محکم او را بسته باشند، باز تضمینى در کنترل صد در صد آن وجود ندارد.  
# جنگ محدود از لحاظ ابزار: در چنین جنگی، طرفهای متخاصم از ابزارهای غیر هسته ‏ای استفاده میکنند. هرگاه در این نوع از جنگ، طرفین و یا یکی از طرفهای درگیر، از سلاحهای اتمی استفاده کند، نمیتوان آن را یک جنگ محدود از لحاظ ابزار، محسوب کرد. جنگی را جنگ محدود مینامند که در آن از نفرات محدود استفاده گردد و یا اینکه دامنه تخریب آن اندک باشد. ممکن است یک جنگی که با تخریب اندک و یا نفرات محدود آغاز میشود، منجر به یک جنگ عمومی غیر هسته ‏ای گردد؛ زیرا غولی که آزاد میشود، هرچند با طنابهای محکم او را بسته باشند، باز تضمینی در کنترل صد در صد آن وجود ندارد.
 
'''ب) جنگ چریکی'''<ref> جنگ چریکى (Guerrilla War Fare) به نام جنگ پارتیزانى و جنگ آزادى‏بخش نیز به کار مى‏رود. چریک که ترجمه Guerrilla است یک لغت ترکى محسوب مى‏شود و به معناى گروه کوچک مسلّحى مى‏باشد، که پیشقراول مردم در مبارزه علیه دشمن است. </ref>:
 
جنگ چریکی دارای یک سابقه طولانی است. اصطلاح چریک و جنگهای چریکی در سال 1186 ش. (1807 م.) در پی حمله [[فرانسه]] به شبه جزیره ایبری<ref> شبه جزایر ایبرى شامل دو کشور اسپانیا و پرتقال مى‏شود.</ref> وارد فرهنگ نظامی شد. به دنبال آن، به صورت محدود از جنگ‌های چریکی در [[جنگ جهانی دوم]] استفاده گردید. بعد از جنگ جهانی دوم نمونه‏‌های برجسته جنگ چریکی در [[چین]]، [[کوبا]] و [[ویتنام]] اتفاق افتاد<ref> بهمن آقایى و غلامرضا على بابایى، فرهنگ علوم سیاسى، نشر ویس، تهران، 1366، ص 253.</ref>. هرگاه برای سرنگون کردن حکومت ضد مردمی حاکم یا به منظور بیرون راندن نیروهای متجاوز استعمار، ابزار، امکانات و در نهایت قدرت کافی فراهم نباشد، ممکن است جنگ چریکی بدین منظور آغاز شود. بر این اساس، نیروهای چریکی بیش از هر چیز، به قدرت و امکانات مردمی متکی می‏شوند و در تلاشند برای دستیابی به پیروزی، پشتوانه مردمی لازم را فراهم آورند.
 
جنگ چریکی، جنگ نامنظم و دراز مدتی است که توسط دسته‌‏های کوچک مسلّح، علیه دشمن(داخلی و یا خارجی) صورت می‏گیرد. در این جنگ بیش از سایر جنگها، بر اصولی چون ایجاد انفجار در پشت خطوط اصلی، به ستوه آوردن دشمن، ناامن کردن و قطع راههای ارتباطی دشمن، عملیات ناگهانی علیه آن، تغییر دائم میدان جنگ و نظایر آن تکیه می‏شود<ref>فونگوین جیاپ، هنر نظامى جنگ خلق، ترجمه احمد تدین، آگاه، تهران، 1359، ص6.</ref>. اقدامات فوق به عقیده [[مائو تسه تونگ]]<ref>مائو یکى از بنیانگذاران جنگ چریکى جدید محسوب مى‏شود.</ref> ـ رهبر انقلاب [[چین]] ـ در سه مرحله انجام می‏شود.
 
'''اوّل مرحله دفاع استراتژیک''':
 
که در آن ضمن تلاش در جهت متحد کردن مردم، به تدریج برای عملیات نظامی و سیاسی(مانند اعتصابات) صورت می‏پذیرد.
 
'''دوم، مرحله تدارک آفندی''':
 
در این مرحله چریکها در جهت یکپارچگی بیشتر مردم، توسعه عملیات و تدارک سلاح و لوازم پزشکی و آذوقه اقدام می‏کنند.
 
'''سوم، مرحله آفند استراتژیک''':
 
چریکها در صورت گذراندن موفقیت‏ آمیز دو مرحله قبلی، توانایی لازم را برای نیل به پیروزی پیدا می‏کنند. بنابراین، با استفاده از قدرت حاصله در جهت تسلیم یا انهدام دشمن اقدام می‏کنند<ref> جان ام، کالینز، پیشین، ص 107.</ref>. به رغم این که جنگ چریکی متکی بر مردم است؛ ولی مردم همواره به دلیل انگیزه‌‏های مذهبی از آن حمایت نمی‏کنند.  


=پانویس=
=پانویس=

نسخهٔ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۴۱

÷

Ambox clock.svg


نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.

یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در

جنگ
نام جنگ

جنگ یک درگیری شدید مسلحانه میان دولت‌ها و حکومت‌ها و جوامع یا گروه‌های شبه نظامی مانند مزدور ها و شورشگران و شبه نظامیان است از آنجا که جنگ یک درگیری مسلحانه واقعی ارادی و گسترده بین جوامع سیاسی است می توان آن را نوعی خشونت سیاسی تلقی کرد هنگامی که جنگ و دیگر گونه های خشونت در جریان نباشند وضعیت صلح بر قرار است. البته از جنگ، تعریف واحدی نشده است. اصولاً از هیچ واژه مربوط به حوزه علوم انسانی، مفهوم یکسانی وجود ندارد؛ از این رو، هرکس و هر اندیشه‌‏ای جنگ را به گونه‌‏ای تعریف میکند که با تعریف دیگری ناسازگار است. تعدد در تعریف جنگ، تنوع در طبقه ‏بندی و انواع آن را نیز پدید می‌آورد. به همین نسبت، انگیزه جنگ نیز متفاوت است و بر سر انگیزه مشروعیت جنگ اتفاق نظر نیست.

تعریف مفهوم جنگ

درباره جنگ نیز، همانند سایر مفاهیم، تعریف‌های مختلفی بیان شده است که هر یک بیانگر نگرش خاصی، به جنگ است. به عنوان مثال، هدلی بال جنگ را خشونتی سازمان یافته میداند که دو یا چند کشور علیه همدیگر انجام میدهند. این تعریف، جنگهای داخلی را در برنمی‌گیرد. کلاو زوتیس معتقد است جنگ، به کارگیری حد اعلای خشونت در راه خدمت به دولت یا کشور است. البته همه جنگها در راه خدمت به دولت و کشور صورت نمی‌گیرد. در مجموع، به نظر میرسد تعریفی که کوئینی از جنگ ارائه میدهد، جامعتر از تعریفهای بالا باشد.

وی میگوید: «جنگ هنر سازمان دادن و به کارگرفتن نیروهای مسلّح برای انجام مقصود است[۱].» تعریف از جنگ، در این مقاله، ترکیبی از تعاریف فوق است؛ به‏ گونه‌‏ای که شامل عناصری چون خشونت اعلا، به‏ کارگیری از نیروهای مسلح، خشونت سازمان یافته و وقوع آن بین دو یا چند کشور میگردد. مصداق عینی چنین تعریفی، در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به وضوح دیده میشود.

انواع جنگ و جایگاه جنگ تحمیلی

جنگ بر اساس معیارهای مختلف به چند قسم تقسیم میشود. به عنوان مثال

  • بر اساس هدف، جنگ به جنگ‌های عادلانه و غیرعادلانه[۲]؛
  • بر مبنای مقیاسهای جغرافیایی، به جنگهای محلّی، منطقه‌‏ای، فرامنطقه‏‌ای و جهانی (عمومی)؛
  • با توجه به انضباط و تاکتیک، به جنگهای منظم (کلاسیک) و نامنظم (چریکی)؛
  • بر اساس سطح جغرافیایی، به جنگهای دریایی، هوایی و زمینی؛
  • بر اساس قلمرو، به جنگهای داخلی و خارجی تقسیم میشوند[۳].

همچنین جنگها بر مبنای نوع ابزار، به جنگهای هسته‌‏ای و غیر هسته‏‌ای قابل تقسیم است. این تقسیم یکی از جامعترین تقسیماتی است که برای جنگ بیان کرده‌‏اند[۴]. اهمیت این تقسیم به دو دلیل است:

الف) تا حد زیادی از ابهاماتی که تقسیمات دیگر دارند دور است. به عنوان مثال، تقسیم جنگ به عادلانه و غیر عادلانه این ابهام را به وجود می‌آورد که کدام جنگ عادلانه و کدام جنگ غیر عادلانه است؟

ب) این چارچوب شامل جنگهای بیشتری میشود.

به خاطر دلایل مذکور است که این تقسیم را برگزیده و به توضیح آن میپردازیم.

جنگ هسته‌‏ای

به عقیده نویسنده آمریکایی کتاب «دام سلاح هسته‏‌ای و راهی برای گریز از آن[۵]»، نظامیان و دولتمردان آمریکایی فکر میکردند شوروی(سابق) با در اختیار داشتن هارتْلند(قلب زمین)، به راحتی میتواند به اروپای غربی(متحد آمریکا) حمله کند. بنابراین، تنها راهی که بتوان جلوی پیشروی شوروی(سابق) را سد کرد توسعه سلاح‌های هسته‏‌ای است؛ زیرا شوروی(سابق) را نمیتوان به علت دارا بودن سربازان بی شمار و عمق استراتژیک و مهمتر از آن، یخبندان همیشگی اقیانوس منجمد شمالی، از طریق زمین و دریا مورد حمله قرار داد[۶].

واقعیت آن است که سخن درباره ابعاد مختلف جنگ هسته‌ای، به کمک تصورات ذهنی صورت میگیرد. زیرا پس از بمباران اتمی ژاپن، در هیچ‏یک از میدانهای جنگ از سلاحهای اتمی استفاده نشده است؛ چون در کنار پیشرفت‌های کمی و کیفی سلاحهای هسته‏‌ای، محدودیتهای جدّی(مانند وحشت از طرف مقابل) در زمینه تولید، انبار سازی و به کارگیری آن وضع شد. همچنین با فروپاشی شوروی(سابق) روند مسابقه تسلیحات(هسته‌‏ای) رو به کاهش گذاشته است؛ ولی کره زمین همچنان بر لبه پرتگاه هسته‏‌ای قرار دارد، زیرا هم اکنون مقادیر زیادی از تسلیحات هسته‌‏ای وجود دارند که تضمین صد در صد در عدم به کارگیری آنها موجود نیست. بنابراین، هنوز ضرورت دارد که درباره جنگ هسته‏‌ای سخن گفته شود[۷]. به علاوه، اصرار آمریکا به افزایش قدرت اتمی‌اش و تلاش برای ممانعت از دسترسی دیگر کشورها به تسلیحات هسته‏‌ای، اهمیت پرداختن به جنگ و ابعاد آن را دو چندان میکند. سؤال اصلی این است که، در صورت وقوع یک جنگ هسته‏‌ای چه اتفاق خواهد افتاد؟ پاسخ این است که آثار تخریبی چنین جنگی طبق بررسیهای آماری انجام شده و در مقایسه با آنچه در ژاپن اتفاق افتاده است بسیار زیاد خواهد بود. به عنوان مثال، در یک جنگ هسته‏‌ای میلیونها انسان میمیرند و به میلیونها نفر دیگر آسیب‌های جدّی[۸] و جبران ناپذیری چون ابتلا به غدد سرطانی، ناراحتی‌های عصبی مانند نومیدی، اضطراب، ترس و «گروه ستیزی» وارد میشود[۹].

جنگ هسته‌‏ای به دو بخش تقسیم میشود:

الف) جنگ عمومی:

طبق یکی از تعریف‌ها، جنگ عمومی[۱۰] جنگی است که شامل حمله آمریکا و شوروی(سابق)، علیه یکدیگر میشود. در چنین جنگی از سلاحهای اتمی استفاده خواهد شد و در زمانی کوتاه، جنگ به اکثر کشورهای جهان گسترش می‌یابد و همه امکانات مادی و معنوی آنان درگیر جنگ خواهند شد. این احتمال وجود دارد که برتری سلاحهای اتمی یکی از طرفین درگیری و یا مهارت در استفاده فوری از آن، باعث شود قبل از آن که جنگ عمومی (هسته‌‏ای) گسترش یابد پایان پذیرد. یا ممکن است تهدید به جنگ عمومی هسته‌‏ای(بازدارندگی) که توأم به توانایی لازم و تصمیم جدی در به کارگیری آن است، مانع از وقوع آن گردد[۱۱]. هرگاه بازدارندگی، اثر خود را از دست بدهد ممکن است به دوران «جمود هسته‌‏ای»[۱۲] پایان یابد و از «سلاحهای گرما هسته‏‌ای» نیز استفاده گردد. در چنین حالتی یک جنگ هسته‏‌ای عمومی واقع خواهد شد[۱۳]. در هر صورت، این مشکل در تعریف جنگ عمومی هسته‌‏ای وجود دارد که گرچه این جنگ کل جهان را در بر میگیرد؛ ولی جنگی است که بر کشورهای فاقد قدرت هسته‌‏ای هم تحمیل میشود و خساراتی جبران ‏ناپذیر بر آنها وارد می‌سازد.

ب) جنگ محدود:

بازدارندگی، وقوع جنگ را به کلی منتفی نمیکند. به بیان دیگر، خطر جنگ همواره وجود دارد و در صورت بروز یک جنگ هسته‏‌ای، موجودیت کشور به کار گیرنده و درگیر جنگ هسته‏‌ای در معرض خطر جدی قرار میگیرد. بنابراین برای آماده بودن به منظور جنگ و پرهیز از انهدام کامل، جنگ محدود میتواند یک راه حل مناسب باشد. در واقع جنگ محدود، راهی بین «انهدام و تسلیم» است[۱۴]. جنگ محدود همانند جنگ عمومی، دارای تعریف‌های متعددی است. یکی از تعریفهای جنگ محدود، مفهوم هسته‏‌ای آن است. در این مفهوم، جنگ محدود(هسته‏‌ای) یک جنگ اتمی است که شامل خاک آمریکا و شوروی(سابق) نگردد. در چنین جنگی آمریکا و شوروی(سابق)، فقط به حمایت همه جانبه از یکی از طرفهای درگیر در جنگ می‌پردازند و از درگیری مستقیم علیه یکدیگر اجتناب میکنند[۱۵]؛ اما هیچ‏گونه تضمینی وجود ندارد که در صورت وقوع یک جنگ محدود هسته‌‏ای، دیگر کشورهای دارنده سلاحهای هسته‌‏ای از خود خویشتن‏داری نشان دهند و از هرگونه اقدامی که منجر به «تصاعد جنگی[۱۶]» شود، خودداری نمایند[۱۷]. در جنگ محدود هسته‌‏ای هم، بیش از آن‏که خطر هسته‌‏ای متوجه ابرقدرتها و اعضای باشگاه هسته‌‏ای(کلوپ هسته‏‌ای) باشد، متوجه کشورهای فاقد چنین سلاح‏هایی است.

جنگ غیر هسته‏‌ای

جنگ‌های غیر هست‌ه‏ای برخلاف جنگهای هسته‏‌ای به دفعات مورد استفاده انسان قرار گرفته است؛ زیرا انسان آشنایی و تجربه بیشتری در به کارگیری جنگ‌های غیر هسته‌‏ای داشته و همچنین آثار مرگبار و تخریبی آن در مقایسه با جنگهای هسته‌‏ای بسیار کمتر است.

جنگهای غیر هسته‌‏ای

الف) جنگ محدود:

جنگ محدود علاوه بر مفهوم هسته‏‌ای، معنای غیر هسته ‏ای هم دارد. جنگ محدود غیر هسته ‏ای در معانی مختلفی به کار رفته است که در اینجا به مهمترین آنها اشاره میکنیم:

  1. جنگ محدود از لحاظ جغرافیایی[۱۸]: در چنین جنگی، دامنه و وسعت میدان جنگ محدود به یک منطقه جغرافیایی کوچک است. بر این اساس در جنگ محدود، در مقایسه با جنگ عمومی، به علت کوچک بودن محل درگیری آزادی عمل کمتری وجود دارد. البته در آن هیچ‏گونه محدودیتی در استفاده از سلاحهای مختلف(به استثنای جنگ افزارهای هسته‌‏ای) وجود ندارد. در این صورت، چنین جنگی یک جنگ محدود غیر هسته‌‏ای است.
  2. تعریف جنگ محدود جغرافیایی(جنگ محلی) حداقل دارای یک نقص است، زیرا این تعریف، جنگهایی را که از لحاظ جغرافیایی بین جنگهای محدود و عمومی(غیر هسته‌‏ای) قرار میگیرند را شامل نمیشود. به بیان دیگر، جایگاه جنگهای منطقه‌‏ای و فرامنطقه‌‏ای(قاره‏ای) در چنین تعریفی نامشخص است.
  3. جنگ محدود از لحاظ هدف: در این جنگ، طرفین درگیری دارای هدف محدودی هستند؛ امّا اگر یکی از طرفین درگیر دارای هدف نامحدود در جنگ باشد، طبقه بندی چنین جنگی در جنگهای محدود خالی از اِشکال نیست. افزون بر این، در چنین جنگی معلوم نیست که هدف چه معنایی دارد. همچنین دایره و معیاری که محدود بودن هدف را مشخص نماید، به درستی معنا نشده است.
  4. جنگ محدود از لحاظ ابزار: در چنین جنگی، طرفهای متخاصم از ابزارهای غیر هسته ‏ای استفاده میکنند. هرگاه در این نوع از جنگ، طرفین و یا یکی از طرفهای درگیر، از سلاحهای اتمی استفاده کند، نمیتوان آن را یک جنگ محدود از لحاظ ابزار، محسوب کرد. جنگی را جنگ محدود مینامند که در آن از نفرات محدود استفاده گردد و یا اینکه دامنه تخریب آن اندک باشد. ممکن است یک جنگی که با تخریب اندک و یا نفرات محدود آغاز میشود، منجر به یک جنگ عمومی غیر هسته ‏ای گردد؛ زیرا غولی که آزاد میشود، هرچند با طنابهای محکم او را بسته باشند، باز تضمینی در کنترل صد در صد آن وجود ندارد.

ب) جنگ چریکی[۱۹]:

جنگ چریکی دارای یک سابقه طولانی است. اصطلاح چریک و جنگهای چریکی در سال 1186 ش. (1807 م.) در پی حمله فرانسه به شبه جزیره ایبری[۲۰] وارد فرهنگ نظامی شد. به دنبال آن، به صورت محدود از جنگ‌های چریکی در جنگ جهانی دوم استفاده گردید. بعد از جنگ جهانی دوم نمونه‏‌های برجسته جنگ چریکی در چین، کوبا و ویتنام اتفاق افتاد[۲۱]. هرگاه برای سرنگون کردن حکومت ضد مردمی حاکم یا به منظور بیرون راندن نیروهای متجاوز استعمار، ابزار، امکانات و در نهایت قدرت کافی فراهم نباشد، ممکن است جنگ چریکی بدین منظور آغاز شود. بر این اساس، نیروهای چریکی بیش از هر چیز، به قدرت و امکانات مردمی متکی می‏شوند و در تلاشند برای دستیابی به پیروزی، پشتوانه مردمی لازم را فراهم آورند.

جنگ چریکی، جنگ نامنظم و دراز مدتی است که توسط دسته‌‏های کوچک مسلّح، علیه دشمن(داخلی و یا خارجی) صورت می‏گیرد. در این جنگ بیش از سایر جنگها، بر اصولی چون ایجاد انفجار در پشت خطوط اصلی، به ستوه آوردن دشمن، ناامن کردن و قطع راههای ارتباطی دشمن، عملیات ناگهانی علیه آن، تغییر دائم میدان جنگ و نظایر آن تکیه می‏شود[۲۲]. اقدامات فوق به عقیده مائو تسه تونگ[۲۳] ـ رهبر انقلاب چین ـ در سه مرحله انجام می‏شود.

اوّل مرحله دفاع استراتژیک:

که در آن ضمن تلاش در جهت متحد کردن مردم، به تدریج برای عملیات نظامی و سیاسی(مانند اعتصابات) صورت می‏پذیرد.

دوم، مرحله تدارک آفندی:

در این مرحله چریکها در جهت یکپارچگی بیشتر مردم، توسعه عملیات و تدارک سلاح و لوازم پزشکی و آذوقه اقدام می‏کنند.

سوم، مرحله آفند استراتژیک:

چریکها در صورت گذراندن موفقیت‏ آمیز دو مرحله قبلی، توانایی لازم را برای نیل به پیروزی پیدا می‏کنند. بنابراین، با استفاده از قدرت حاصله در جهت تسلیم یا انهدام دشمن اقدام می‏کنند[۲۴]. به رغم این که جنگ چریکی متکی بر مردم است؛ ولی مردم همواره به دلیل انگیزه‌‏های مذهبی از آن حمایت نمی‏کنند.

پانویس

  1. احمد نخجوان، جنگ، چاپخانه فردین و برادر، تهران، 1317، صص 35ـ19.
  2. هر کسی ممکن است براساس ارزشهایی که به آن اعتقاد دارد، جنگ عادلانه را به گونه‏ای خاص تعریف نماید که با تعریف دیگری در تضاد باشد. به عنوان مثال، مسیحیان جنگهای صلیبی را عادلانه و مسلمانان آن را ناعادلانه میدانند.
  3. تقسیمات دیگری درباره جنگ وجود دارد که هر یک بر مبنای خاصی صورت گرفته است. مانند جنگ اردوگاهها، جنگ نفتکشها، جنگ شهرها، جنگ الکترونیکی، جنگهایی که نام امکنه دارند و نظایر آن.
  4. جفری ام الیوت و رابرت رجینالد، فرهنگ اصطلاحات سیاسی و استراتژیک، ترجمه میرحسین رئیس‏زاده، دفتر مطالعات سیاسی و بین‏المللی، تهران، 1378، ص421.
  5. ذکر نظرات این نویسنده آمریکایی به معنای تأیید کامل آن نیست. به طور عمده نویسندگان و نظریه پردازان آمریکایی،گناه بسیاری از کارها را به گردن شوروی (سابق) میانداختند، در حالی که این بخشی از واقیت است.
  6. رابرت والترز، دام سلاح هسته ‏ای و راهی برای گریز از آن، ترجمه محمد رضا فتاحی، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، تهران، 1363، صص 11ـ3.
  7. مجله سروش، شماره 500، 1368، ص 7.
  8. جان فاستر دالس (وزیر امور خارجه اسبق آمریکا) در سال 1329ش. (1950 م) برآورد کرده بود که در روزهای نخستین یک جنگ هسته ‏ای، 72 میلیون کشته و 20 میلیون مجروح خواهند شد. ر. ک: برتراند راسل، جنگ هسته ‏ای، ترجمه فریدون حاجتی، اکباتان، تهران، 1362، ص 32.
  9. برای اطلاعات بیشتر ر ک: روزنامه اطلاعات، 19 شهریور 1362، ص 11.
  10. جنگ عمومی در معنای غیر هسته ‏ای آن عبارت است از: جنگ مسلحانه بین اکثر کشورهای جهان که در آن تمام منابع طرفهای درگیر برای حفظ بقاء و یا پیروزی در جنگ به کار گرفته میشود.
  11. جان ام. کالینز، استراتژی بزرگ اصول و رویه‏ها، ترجمه کورش بایندر، دفتر مطالعات سیاسی و بین‏المللی، تهران، 1370، صص 87ـ79.
  12. جمود هسته ‏ای یعنی این که در دوران موازنه وحشت با این که سلاحهای اتمی در دسترس است؛ اما مورد استفاده قرار نمیگیرند.
  13. سلاحهای گرما هسته ‏ای سلاحهایی هستند که در آن از مهمات هیدروژنی استفاده شده است.
  14. جان بلیس و دیگران، استراتژی معاصر نظریات و خط مشیها، ترجمه هوشمند فخرایی، دفتر مطالعات سیاسی و بین‏المللی، تهران، 1369، ص 153.
  15. چنین جنگهایی را جنگ نیابتی یا وکالتی گویند که طی آن آمریکا و شوروی (سابق) از مقابله مستقیم نظامی با یکدیگر خودداری میکردند؛ ولی برای دستیابی به منافع خود از طریق ایجاد جنگ بین کشورهایی که وابسته به آنها بودند، حرکت میکردند. جنگ محدود هسته ‏ای بر افکار هرمان کان آمریکایی استوار است؛ وی جنگ هسته ‏ای را باعث انهدام بشر نمیداند.
  16. افزایش وسعت یا شدت یک جنگ را تصاعد در جنگ مینامند.
  17. جان ام.کالینز، پیشین، ص 73.
  18. به جنگ محدود جغرافیایی، جنگ محلی نیز گفته می‏شود.
  19. جنگ چریکى (Guerrilla War Fare) به نام جنگ پارتیزانى و جنگ آزادى‏بخش نیز به کار مى‏رود. چریک که ترجمه Guerrilla است یک لغت ترکى محسوب مى‏شود و به معناى گروه کوچک مسلّحى مى‏باشد، که پیشقراول مردم در مبارزه علیه دشمن است.
  20. شبه جزایر ایبرى شامل دو کشور اسپانیا و پرتقال مى‏شود.
  21. بهمن آقایى و غلامرضا على بابایى، فرهنگ علوم سیاسى، نشر ویس، تهران، 1366، ص 253.
  22. فونگوین جیاپ، هنر نظامى جنگ خلق، ترجمه احمد تدین، آگاه، تهران، 1359، ص6.
  23. مائو یکى از بنیانگذاران جنگ چریکى جدید محسوب مى‏شود.
  24. جان ام، کالینز، پیشین، ص 107.