آلبانی یگانه کشور مسلمان اروپایی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA500; line-height:1.4em; padding-bottom: 7px;"><noinclude>
[[پرونده:Ambox clock.svg|60px|بندانگشتی|راست]]
<br>
'''''نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است. '''''<br>
'''یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید. '''
<br>
''آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ''{{#time:H:i، j F Y|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}؛</small>
<noinclude>
</div>
<div class="wikiInfo">
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:Jeld5.jpg|بندانگشتی|فصلنامه اندیشه تقریب شماره 5]]
[[پرونده:Jeld5.jpg|بندانگشتی|فصلنامه اندیشه تقریب شماره 5]]
خط ۲۹: خط ۴۱:
=چکیده=
=چکیده=
آلبانى یگانه کشور مسلمان اروپایى است که بیش از هفتاد درصد از جمعیت آن را مسلمانان تشکیل مى‌دهند. با برخوردارى از موقعیت جغرافیایى، اقتصادى و سیاسى ویژه، مورد توجه قدرت‌هاى گوناگون استعمارى و کشورهاى بزرگ بوده است. سابقه تاریخى تشکیل جمعیت در آن به بیش از چهار هزار سال مى‌گذرد که اقوام و نژادهاى مختلف در شبه جزیره بالکان کنار یک دیگر به خوبى زندگى مى‌کرده، و با هم روابط حسنه‌اى داشته‌اند. وجود اتحاد ملّى در آلبانى، مایه آن شد که دین اسلام و مسیحیت سال‌ها کنار یک دیگر بین مردم رواج داشته باشد و از این طریق، اختلاف‌هاى شدیدى پدید نیامد؛ اما در قرون اخیر، به سبب روى کار آمدن حزب کمونیست آلبانى، اسلام از مذهب رسمى بودن کشور آلبانى حذف شد؛ البته اکثر مردم با آداب و رسوم اسلامى زندگى مى‌کنند و به تشکیلات مذهبى پایبندند. از سوى دیگر تحوّلات فرهنگى و تأثیر و تأثرهاى صورت گرفته، گرچه در زندگى فرهنگى و اجتماعى مردم اثر داشته، روابط عاطفى و روانى مردم با یک دیگر همچنان باقى است. این مقاله در صدد است به اختصار برخى از ویژگى‌هاى کشور آلبانى را بازگوید تا گوشه‌اى از فعّالیت‌هاى مسلمانان را در مناطق اروپایى نشان دهد.
آلبانى یگانه کشور مسلمان اروپایى است که بیش از هفتاد درصد از جمعیت آن را مسلمانان تشکیل مى‌دهند. با برخوردارى از موقعیت جغرافیایى، اقتصادى و سیاسى ویژه، مورد توجه قدرت‌هاى گوناگون استعمارى و کشورهاى بزرگ بوده است. سابقه تاریخى تشکیل جمعیت در آن به بیش از چهار هزار سال مى‌گذرد که اقوام و نژادهاى مختلف در شبه جزیره بالکان کنار یک دیگر به خوبى زندگى مى‌کرده، و با هم روابط حسنه‌اى داشته‌اند. وجود اتحاد ملّى در آلبانى، مایه آن شد که دین اسلام و مسیحیت سال‌ها کنار یک دیگر بین مردم رواج داشته باشد و از این طریق، اختلاف‌هاى شدیدى پدید نیامد؛ اما در قرون اخیر، به سبب روى کار آمدن حزب کمونیست آلبانى، اسلام از مذهب رسمى بودن کشور آلبانى حذف شد؛ البته اکثر مردم با آداب و رسوم اسلامى زندگى مى‌کنند و به تشکیلات مذهبى پایبندند. از سوى دیگر تحوّلات فرهنگى و تأثیر و تأثرهاى صورت گرفته، گرچه در زندگى فرهنگى و اجتماعى مردم اثر داشته، روابط عاطفى و روانى مردم با یک دیگر همچنان باقى است. این مقاله در صدد است به اختصار برخى از ویژگى‌هاى کشور آلبانى را بازگوید تا گوشه‌اى از فعّالیت‌هاى مسلمانان را در مناطق اروپایى نشان دهد.
=. موقعیت جغرافیایى=
جمهورى آلبانى  با 28748 کیلومتر مربع مساحت برابر با 111000 میل مربع، صدوچهلمین کشور جهان و کوچک ترین کشور بالکان  است که در جنوب غربىِ غرب شبه جزیره بالکان کنار دریاى آدریاتیک (Adriatic) قرار گرفته است. این کشور از شمال و شرق به جمهورى صربستان (کوزوو و مونته نگرو) و مقدونیه، از جنوب به یونان، و از غرب به دریاى آدریاتیک، و با ساحلى حدود 420 کیلومتر و دریاى آیونى (Ionian Seas) (بخشى از دریاى مدیترانه) و تنگه اوترانتو ( Strait ofOtranto) محدود مى‌شود.
=2. شهرهاى مهم=
پایتخت آلبانى تیرانا است که تقریباً در مرکز کشور واقع شده. مساحت این شهر 1238 کیلومتر مربع است. تیرانا که در دامنه «کوه دایتى» واقع شده، در سال 1614 از سوى سلیمان بارگینى فئودال محلى بنیان گذاشته شد. در سال 1920 کنگره لوشینا این شهر را پایتخت آلبانى تعیین کرد. در تابستان، هواى این شهر گرم و آفتابى، و در پاییز معتدل است. در اطراف شهر دریاچه‌هاى مصنوعى وجود دارند که زیباترین آن پشت دانشگاه مرکزى قرار دارد. میدان معروف اسکندربیگ و همچنین مسجد بسیار قدیم و تاریخى ادهم بیگ که در سال 1789 ساخته شده است، در مرکز شهر واقع شده‌اند. گفتنى است که موزه مردم شناسى، موزه تمدن، گالرى هنرهاى زیبا، و موزه علوم طبیعى، مهم ترین مراکز دیدنى پایتخت آلبانى هستند.
براساس آمار سرشمارى سال 1988 جمعیت شهر تیرانا بالغ در 363 هزار نفر است. دیگر شهرهاى پرجمعیت آلبانى به شرح ذیل هستند:
{| class="wikitable"
|-
! شهر !! جمعیت !! وسعت
|-
| دروس || 242500 || 847
|-
| فیری || 239700 || 1175
|-
| آلباسا || 238600 || 1481
|-
| اشکودرا || 233000 || 2528
|-
| کورچا || 213200 || 2181
|-
| فلوره || 174000 || 1609
|}
شهرهاى فیبر به لحاظ نفت و گاز، پگرارس و لیبراژد به لحاظ نیکل، آهن، شهر برات به لحاظ صنایع نساجى و شهر کورچا به لحاظ کارخانه قند و شکر، جزو با اهمیت ترین شهرهاى صنعتى آلبانى هستند.
شهرهاى بایرام، سورى، کوکس، اشکوذر، پیشکوپى، کرویا، دروس، الباسان، پاگرادس، کورچا، قیبر، ولورا، جیرو کاستر و ساراندارا به لحاظ سیاحتى اهمیت دارند.
=3. سابقه تاریخى تشکیل جمعیت=
مردم آلبانى از قدیم ترین نژادهاى شبه جزیره بالکان هستند. مطالعات و بررسى‌هاى متخصصان تاریخ نشان مى‌دهد که این مردم حدود دو هزار سال قبل از میلاد تحت عنوان قبیله ایلیرین (Illyrian) در شبه جزیره بالکان مستقر شده‌اند (کتاب سبز وزارت امور خارجه، جمهورى توده‌اى سوسیالیستى آلبانى، اداره دوم سیاسى، 1360، ص 2). ایلیریایى‌ها، از گروه‌هاى متعلق به قبایل هند و اروپایى بودند و در هزاره دوم قبل از میلاد براى اقامت از حوزه دانوب به منطقه بالکان آمدند. آثار به دست آمده از تمدن این قوم، به پیش از برنز مربوط مى‌شود. ایلیریایى‌ها یگانه مردم غیریونانى منطقه هستند که تا امروز از نظر نژادى به صورتى نسبتاً خالص باقى مانده‌اند (موسوى بجنورى، 1367 ش، ج 1، ص 580و581).
نژاد ایلیرى در بعضى از بخش‌هاى شبه جزیره آپنتن و آسیاى صغیر اسکان دارند. آن‌ها در وقایع سیاسى مهمى که در روزگار باستان در بخش مدیترانه رخ داد، نقش مؤثرى داشتند. جنگ‌هاى متوالى، قبایل ایلیرى را واداشت تا با یک دیگر متحد شوند و مهم ترین آن، اتحادیه تاولانتس یا ایلیرى‌ها بود که در قرن پنجم قبل از میلاد آنان را به ایالت قدرتمندى تبدیل کرد. رشد سریع قدرت پادشاهى ایلیرى‌ها توجه ایالت‌هاى یونانى و رومى را به خود جلب کرد. رم قصد داشت دریاى آدریاتیک را تحت کنترل خود داشته باشد؛ بنابراین، جنگ رومى‌ها با ایلیرى‌ها در سال 229 قبل از میلاد آغاز شد و در سال 176 قبل از میلاد با پیروزى رومى‌ها پایان پذیرفت و ایلیرى‌ها به مدت پنج و نیم قرن در محاصره رومى‌ها قرار گرفتند (مرورى اجمالى بر تاریخ سیاسى آلبانى، جهاد سازندگى آلبانى، مترجم على اصغر کلباسى، 1373).
=4. اقوام و نژادها و روابط آن‌ها=
مردم آلبانى از قدیم ترین اقوام و نژادهاى شبه جزیره بالکان، بیش از 96 درصد جمعیت کشور را تشکیل مى‌دهند. سایر قومیت‌ها متشکل از اقوام یونانى، مقدونى، صربى و کروات هستند که فقط پنج درصد باقى مانده جمعیت کشور را تشکیل مى‌دهند. از کل جمعیت کشور آلبانى تعداد یونانى‌ها 58758 نفر، مقدونى‌ها 4697 نفر و نیز تعداد بلغارى، رومانیایى، صرب‌ها و کروات‌ها 100 نفر هستند (کتاب سال (Year Book) 1994، ص 106).
=5. زبان و خط=
زبان مردم آلبانى، آلبانیایى است که از شاخه‌هاى هند ـ اروپایى (Indo _ Earopean) شمرده مى‌شود و با دیگر زبان‌هاى رایج در منطقه بالکان تفاوت دارد. زبان آلبانیایى تحت تأثیر زبان‌هاى دیگر مانند بالکان یونانى، لاتین، ایتالیایى، اسلاو و طى پنج قرن اخیر ترکى و فارسى قرار گرفته است. لهجه‌هاى اصلى آلبانى جهه(Gegh) و توسک (Tosk) است. در بخش شمالى رودخانه اشکومبینى (Shkumbini) لهجه جهه و در مناطق جنوبى کشور، لهجه توسک رواج دارد. در سال 1908 به دنبال تعویض الفباى آلبانیایى از عربى به لاتین در کنگره مانستار (Manastir)، لهجه توسک براى کل کشور آلبانى برگزیده شد. زبان آلبانى داراى 36 حرف است که 7 حرف آن صدادار است (آلبانى، همان؛ رویوران، ص26).
=6. اهمّیت جغرافیایى آلبانى=
واقع شدن آلبانى در منتها الیه جنوبى قاره اروپا و نیز در همسایگى با کشور ایتالیا و داشتن سواحلى طولانى و عریض کنار دریاى آدریاتیک بر اهمیت ژئوپلتیک این کشور افزوده است. آلبانى به لحاظ همین موقعیت حساس جغرافیایى در زمان رژیم کمونیستى، حساسیت ویژه‌اى نزد کشورهاى اروپاى غربى و امریکا و ناتو داشت. آلبانى به لحاظ برقرارى روابط سیاسى و نظامى نزدیک با اتحاد جماهیر شوروى پیشین در دهه پنجاه، و چین در دهه شصت به پایگاه اردوگاه شرق تبدیل شد. پس از فروپاشى کمونیسم در شوروى پیشین، اروپاى شرقى و در آلبانى، از موقعیت استراتژیک این کشور کاسته نشد و بر عکس با شروع بحران بالکان و جنگ در بوسنى هرزگوین براهمیت ژئوپلتیک آلبانى به سبب هم مرز بودن با یوگسلاوى پیشین افزوده شد. شبه جزیره بالکان، که آلبانى نیز شامل آن مى‌شود، از طریق خاک آلبانى به مهم ترین دریاى منطقه یعنى دریاى آدریاتیک متصل مى‌شود. موقعیت جغرافیایى مى‌تواند در برقرارى راه ارتباطى و توسعه مناسبات بازرگانى و تجارى بین کشورهاى حوزه بالکان ایفاى نقش کند. این امر خود بر اهمیت راهبردى کشور آلبانى مى‌افزاید.
عضویت آلبانى در پیمان ورشو در سال 1955 توانست دامنه نفوذ اتحاد شوروى پیشین را تا دریاى آدریاتیک و در محدوده همسایگى یکى از اعضا و پایگاه مهم پیمان ناتو یعنى ایتالیا گسترش دهد. همکارى‌هاى مشترک دو کشور آلبانى - شوروى در ابعاد گوناگون سیاسى ـ نظامى متأثر از عنصر جغرافیایى مؤثر بر سیاست خارجى بود. خروج آلبانى از پیمان ورشو و نزدیکى روابط پکن - تیرانا، خود مؤید اهمیت جغرافیایى آلبانى نزد رهبران پکن بود که چینى‌ها کوشیدند با توجه به اختلاف‌هاى عقیدتى با روسیه، جاى آن‌ها را در آلبانى پر کنند.
=7. اهمّیت سیاسى ـ اقتصادى آلبانى=
حزب کمونیست آلبانى که از سال 1948 میلادى «حزب کار آلبانى» خوانده شد، از اواخر دهه 1950 هر چه بیشتر به اتحاد شوروى نزدیک شده بود؛ اما این نزدیکى دیرى نپایید؛ چه این که انور خوجه از حدود 1960 در کشمکش‌هاى احزاب کمونیست دو کشور شوروى و چین با سیاست خروشچف به مخالفت برخاست و در گردهمایى بخارست در 1960 و پس از آن در کنفرانس 1960 مسکو، از حزب کمونیست چین حمایت کرد و بدین ترتیب، روابط دو کشور آلبانى و اتحاد شوروى به تیرگى گرایید و از 1961 به طور کامل قطع شد. حکومت آلبانى، به پیروى از انقلاب فرهنگى چین، در 1967 تمام مساجد و کلیساها را بست و 1968 این کشور به جهت اعتراض به ورود نیروهاى نظامى پیمان ورشو به چکسلواکى، از پیمان خارج شد (ر.ک: دائرة المعارف بزرگ اسلامى، همان، ج 1، ص582).
آنچه بر اهمیت جغرافیاى سیاسى آلبانى مى‌افزود، تلاش قدرت‌هاى بزرگ جهانى براى نزدیکى بیشتر با این کشور به منظور حضور در سواحل طولانى دریاى آدریاتیک بود. این موقعیت جغرافیاى سیاسى آلبانى همچنان توانست جایگاه خود را حفظ کند؛ به طورى که پس از آغاز بحران بالکان در سال 1992 و اعلان استقلال بوسنى - هرزگوین و آغاز جنگ در این کشور بر اهمیت و حساسیت نقش آلبانى در تحولات منطقه‌اى بالکان افزود. در حال حاضر، امریکا به منظور کنترل اوضاع و ایفاى نقش بیشتر در تحولات بوسنى - هرزگوین، بهترین مناسبات سیاسى نظامى با تیرانا را برقرار کرده است. درباره عوامل جغرافیایى و تأثیر آن بر موقعیت جغرافیاى سیاسى کشور باید گفت که آلبانى به دلیل داشتن آب و هواى مدیترانه‌اى در سراسر کشور داراى بارندگى مستمر و منابع آبى فراوان است.
میزان بارش کافى در این کشور سبب شد تا این کشور از نظر تأمین مواد غذایى و کشاورزى به حد خودکفایى برسد؛ گرچه به لحاظ سلطه چندین ساله رژیم کمونیستى بر این کشور، سرمایه گذارى خارجى در بخش‌هاى گوناگون کشاورزى، دامپرورى رشد قابل ملاحظه‌اى نداشت؛ اما به لحاظ بارندگى‌هاى مداوم از حیث جنگل دارى داراى موقعیت خوبى براى صادرات انواع مختلف چوب بوده است. چندین رود بزرگ نظیر رودهاى درینى، ماتى و ایزى که برخى از آن‌ها به دریاى آدریاتیک مى‌ریزند، این کشور را به لحاظ منابع آبى ممتاز ساخته است. آلبانى داراى منابع عظیم کرومیت، زغال سنگ و مس است و بدین لحاظ آلبانى سومین کشور تولید کننده کرومیت در جهان به شمار مى‌آید. کرومیت یکى از منابع مهم تأمین درآمد ارزى کشور است. پس از کرومیت، زغال سنگ و مس و نیکل به ترتیب مهم ترین منبع درآمد ارزى کشور به شمار مى‌روند. نفت که تا قبل از سال 1990 کلیه نیازهاى داخلى را تأمین مى‌کرد، اکنون به علت ورود هزاران وسیله نقلیه جدید کفایت مصرف داخلى را ندارد و دولت به خرید فراورده‌هاى نفتى از خارج مجبور است. دسترس مستقیم آلبانى به آب‌هاى آزاد و بهره بردارى از معادن و منابع زیردریایى خود مى‌تواند بر کاهش واردات کالاهاى مصرفى داخلى که اخیراً واردات آن افزایش یافته است، مؤثر واقع شود.
=8. تاریخچه رشد هر یک از ادیان و مذاهب=
قبل از هر توضیحى باید یادآور شد که اتحاد ملى در آلبانى پیوسته در طول زمان مانع از برخوردهاى ناشى از اختلاف‌هاى مذهبى بوده است؛ از این رو، اسلام و مسیحیت سال‌ها کنار یک دیگر میان مردم رواج داشته است.
==1ـ8. اسلام در آلبانى==
از قرن هفتم تا شانزده میلادى کشورهاى اسلامى نه تنها کشورهایى بودند که تمدن باستانى همچون بابلى، مصرى، چینى، یونانى و رومى را به اروپا انتقال دادند بلکه با رشد بى سابقه‌اى در زمینه‌هاى اندیشه فلسفى، علمى، تحقیقى و فرهنگى، جهان را رهبرى کردند.
انتشار اسلام در آلبانى بدون هیچ گونه تحمیل خارجى صورت گرفته و به تدریج، فراوان و از سوى مردم پذیرفته شده است.
آلبانى چون سایر کشورهاى اسلامى حدود پانصد سال در چارچوب امپراتورى عثمانى به سر برد. ترکان عثمانى در دوره استیلاى خود، بسیارى از مردم سرزمین‌هاى آسیایى را به بالکان انتقال دادند؛ از جمله در زمان مقاومت اسکندر بیگ، گروه‌هاى ترکمن که از آسیاى صغیر آمده بودند، در بخش‌هایى از آلبانى استقرار یافتند که ضمن اختلاط با جمعیت آلبانیایى، پایه اولیه جمعیت مسلمان این کشور را بنا نهادند (دائرة المعارف بزرگ اسلامى، همان، ج 1، ص 583).
حکومت عثمانى از طریق مبلغان اسلامى خواسته است مردم را به مسائل مذهبى وابسته کند و بدین ترتیب، نفوذ فرهنگ و آداب و سنن اسلامى به این قسمت از اروپا منتقل شد. همگام با نفوذ فرهنگ اسلامى، بسیارى از لغات عربى و فارسى و ترکى وارد زبان آلبانى شدند و بسیارى از آداب و رسوم آنان با کشورهاى اسلامى مشترک شد.
دوران نفوذ اسلام در آلبانى به سال 1382 میلادى یعنى آغاز تسلط عثمانى‌ها بر این کشور باز مى‌گردد. در آن زمان اسلام به سرعت در این کشور پیشروى کرد و طولى نکشید که بیش از سه چهارم مردم آلبانى مسلط شدند. فعالیت مذهبى در آلبانى با آغاز جنگ جهانى دوم و روى کار آمدن حکومت کمونیستى ممنوع، و اختناق مذهبى و حذف چهره‌هاى شاخص اسلامى آغاز شد. بسیارى از آثار اسلامى و مساجد و تکایا که قدمت چندین ساله داشتند، یا ویران شدند و یا به دلیل عدم اجازه مرمت، رو به اضمحلال گذاشتند. این جریان تا زمان نابودى کمونیسم جهانى که فروپاشى نظام استالینیستى آلبانى را نیز به دنبال داشت، ادامه یافت (روزنامه جمهورى اسلامى - بیست و پنجم مرداد ماه سال 1373).
امروزه فرهنگ مسلمانان در موسیقى، معمارى، شیوه لباس پوشیدن و آشپزى بر آلبانیایى‌ها اثر گذاشته است. تا قبل از سال 1967 میلادى، اسلام مذهب رسمى کشور آلبانى بود. از 1967 دولت آلبانى به طور رسمى خود را دولتى غیرمذهبى اعلام کرد. در همین سال تمام مسجدها و کلیساها بسته، و هر گونه فعالیت علمى مذهبى موقوف شد. بر اساس حدسیات، در آن زمان، در آلبانى 2/1 میلیون مسلمان و 000/200 نفر مسیحى ارتدکس و 000/100 نفر مسیحى کاتولیک زندگى مى‌کردند (دائرة المعارف بزرگ اسلامى، همان، ج 1، ص 583). در بیشتر شهرها و روستاها مناره‌ها و گلدسته‌هاى مساجد به چشم مى‌خورد؛ اما در زمان حکومت کمونیست‌ها به ویژه از سال 1967 با تغییر قانون اساسى هیچ مذهبى به رسمیت شناخته نشد و انتخاب اسامى اسلامى براى مردم ممنوع شد. کلیه مساجد، یا از بین رفته یا تحت عنوان مراکز علمى فرهنگى قرار گرفتند. بر اساس اعلام رسمى تا زمان انقلاب فرهنگى انور خوجه دیکتاتور کمونیست، آلبانى داراى یک هزار و پانصد مسجد و یک هزار تکیه مربوط به بکتاشى‌هاى شیعه بود. در خلال انقلاب فرهنگى کمونیست‌ها، این بناهاى مذهبى یا نابود و یا به خانه فرهنگ و غیره تبدیل شدند. از زمان کمونیست‌ها فقط یک مسجد آن هم به صورت بناى فرهنگى و قدیم حفظ شده است.
بکتاشى‌ها که به ظاهر همراه سپاه سلطان مراد دوم و سلطان بایزید براى تبلیغ اسلام میان ترکان ساکن این کشور و نیز آلبانیایى‌ها به این سرزمین رفته بودند، در گسترش اسلام در آلبانى بى تأثیر نبوده‌اند.
بکتاشى‌ها در آلبانى اکثریت مسلمانان را تشکیل مى‌دهند و شیعه دوازده امامى و پیرو فرقه حاجى ولى هستند. بکتاش یک ایرانى از اهالى نیشابور بوده و انور خوجه خود بکتاشى بود (روزنامه جمهورى اسلامى - بیست و پنجم مردادماه 1373).
پس از سرنگونى رژیم مارکسیستى و به قدرت رسیدن نیروهاى دمکراتیک، بار دیگر فضاى سرزمین آلبانى براى فعالیت مذهبى مسلمانان و مسیحیان کشور مساعد شد. در این میان کشورهاى گوناگون اسلامى کوشیدند با گروه‌هاى مختلف اسلامى این کشور رابطه برقرار سازند. مفتى‌هاى الازهر نخستین مبلغانى بودند که وارد آلبانى شدند. سعودى‌ها نیز طبق معمول براى احداث مساجد جدید یا تعمیر مساجد قدیم حمایت مالى کردند. کویتى‌ها وعده کمک مالى در احیاى مساجد را دادند. نقش و اقدام ترکیه در این خصوص قابل ملاحظه است. ترکیه که خود را همواره حامى مسلمانان بالکان مى‌داند، توجه خود را به شدت معطوف مسائل سیاسى دو کشور کرد و تا آن جا پیش رفت که پیمان اتحاد نظامى با آلبانى را امضا کرد.
بر اساس واپسین آمار، هفتاد درصد مردم آلبانى مسلمانانند و حدود 20 درصد از جمعیت، ارتدکس و بقیه کاتولیک رومى هستند؛ بنابر این، آلبانى یگانه کشور اروپایى است که اکثریت جمعیت آن مسلمان و غیرمسیحى است. به رغم سیطره چند دهه رژیم دیکتاتورى کمونیستى، رسوم اسلامى بین مردم آلبانى حفظ شده است (آلبانى، همان، ص 12؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامى، همان، ج 1، ص 583).
==2ـ8. کاتولیک==
تعداد پیروان حضرت مسیح(علیه السلام) در آلبانى سى درصد جمعیت را تشکیل مى‌دهند. ده درصد مسیحیان کاتولیک هستند که در شمال این کشور مستقر هستند. در عهد ایلیرى‌ها، سرزمین‌هاى آلبانى (شامل آلبانى جدید و بخش‌هایى از یوگسلاوى پیشین و یونان) براى مدت طولانى زیر نفوذ امپراتورى روم شرقى بود. امپراتورى روم شرقى فقط در شهرها و جلگه‌ها، به ویژه در جنوب کشور تأثیر داشت. در خلال تاخت و تازهاى اسلاوها در اوایل قرون وسطا، بخشى از ایلیرى‌ها که تحت نفوذ و تأثیر روم شرقى بودند، با افراد تازه وارد اختلاط کردند و تغییرات قومى بزرگى را باعث شدند. در قرن نهم و دهم سرزمین آلبانى در نخستین امپراتورى بلغارستان ادغام شد؛ اما طولى نکشید که رومى‌ها این سرزمین را پس از سال 1018 از امپراتورى بلغار جدا کردند. بناى برخى از کلیساهاى روستایى و صومعه‌ها و ساختمان‌هاى سلطنتى از دوره دوم حکومت رومى‌هاى شرقى که سلطه آن‌ها با قدرى وقفه تا اواسط قرن چهاردهم ادامه داشت، تاکنون حفظ شده است. قسمت شمالى آلبانى که در قرون وسطا اکثریت جمعیت آن کاتولیک بودند، به لحاظ سیاسى تحت سلطه صربستان قرار داشت. پس از فتح ایلیریا به وسیله رومى‌ها، حکومتى کوچک به نام آرین با شهر افسانه‌اى «آلبانوپولیس» به صورت پایتخت آن در قرن‌هاى دوازده و سیزدهم ظاهر شد.
آلبانیایى‌ها به عمد در قرون وسطا از مذهب ارتدوکس به مذهب کاتولیک روى آوردند. اختلاف بین کاتولیک‌هاى شمالى که به لهجه «جهه» صحبت مى‌کردند و ارتدوکس‌هاى جنوبى که به زبان «توسک» تکلم مى‌کردند، تا زمان سلطه عثمانى ادامه داشت (روزنامه جمهورى اسلامى - بیست و پنجم مرداد ماه 1373). بعد از سرنگونى رژیم کمونیستى در آلبانى و آزادى فعالیت‌هاى مذهبى، کلیساهاى کاتولیک واتیکان براى احیاى مسیحیت در این کشور به اقدام‌هاى گسترده‌اى دست زدند. کلیساى «جرج مقدس» که مانند سایر کلیساهاى دیگر از سال 1967 تعطیل شده بود، بازگشایى شد.
پس از نوامبر 1990 تعداد پنج هزار نفر کاتولیک در «اشکودرا» (شمال آلبانى) فعالیت دینى خود را با حضور در مراسم گوناگون نشان دادند. در سپتامبر 1991 واتیکان روابط دیپلماتیک خود را با آلبانى از سرگرفت. ترویج مذهب کاتولیک به سبب کمبود کشیش چون گذشته متوقف بود؛ اما از اواسط سال 1993، تعداد 65 کشیش فعالیت خود را در آلبانى آغاز کردند. اقدام‌هاى گسترده‌اى از سوى واتیکان براى سفر پاپ به آلبانى صورت گرفت و رهبر کاتولیک‌هاى جهان در سال 1993 از آلبانى دیدن کرد. پاپ جان پل دوم در این بازدید رسمى، از شهر تیرانا و اشکودرا دیدن کرد. چهار اسقف به منظور بازسازى یک کلیساى قدیم در آلبانى از سوى پاپ مأمور شدند در این کشور بمانند. پاپ در شهر اشکودرا کلنگ زیارتگاه قدیم مسیحى که عثمانى‌ها و بعد کمونیست‌ها آن را خراب کرده بودند، بر زمین زد. در حال حاضر در شهرهاى اشکودرا و بندر دروس اسقف اعظم فعالیت دارند.
کاتولیک‌ها در جهت فعالیت و سرمایه گذارى گسترده در آلبانى به چاپ و ارسال هزاران کتاب مذهبى مسیحى به زبان آلبانیایى، اعزام تعدادى کشیش و خواهر روحانى و ایجاد حوزه‌هایى براى تربیت کشیش در کشورى که اقلیت ناچیز مسیحى دارد، اقدام کردند.
واتیکان از همان ابتداى فروپاشى نظام کمونیستى در آلبانى و با شناخت از تفاوت وضعیت فرهنگى آلبانى با دیگر کشورهاى اروپایى شرقى به ویژه با توجه به نفوذ فرهنگ و تمدن ایتالیا تلاش خود را براى احیاى مسیحیت آغاز کرد.
==3ـ8. ارتدوکس==
ارتدوکس‌ها بیست درصد از جمعیت آلبانى را تشکیل مى‌دهند. آن‌ها به طور عمده ارتدوکس‌هاى یونانى اند که به علت هم مرز بودن با یونان در جنوب این کشور سکونت دارند.
در سال 1924 مردم آلبانى یک کشیش ارتدوکس به نام فان استفان نولى را در جایگاه رئیس جمهورى کشور برگزیدند. وى پس از شش ماه حکومت، به وسیله ارتدوکس دیگر به نام نیکلا پاشیچ از قدرت خلع شد.
پس از تحولات اخیر آلبانى، نخستین حرکت از سوى رهبران کلیساى ارتدوکس یونان براى تبلیغ مسیحیت به وسیله شخص اسقف اعظم و رهبر دینى ارتدوکس‌ها در استانبول صورت گرفت. وى نماینده و مبلّغ تام الاختیار خود را براى رهبرى اقلیت بین 2 تا 5 درصد مردم یونانى زبان آلبانى عازم این کشور کرد. نماینده اسقف اعظم که سالیان سال وظیفه تبلیغ و ارشاد ارتدوکس‌ها را در افریقا به عهده داشت، در انجام وظایف خود فوق العاده داراى تجربه و مهارت لازم بود و آنچنان در سازماندهى ارتدوکس‌ها کوشید که باعث نگرانى حزب حاکم این کشور شد. وى سرانجام پس از دو سال با تیرگى روابط سیاسى یونان، آلبانى، از این کشور اخراج شد. در سال 1992 حداقل تعداد 10 کلیساى ارتدوکس موفق شدند مراسم مذهبى خود را در 10 شهر برقرار سازند. در این جهت کلیساى «میرویلیس» و «تاناس مقدس» در مرکز شهر بازگشایى شدند. گفتنى است که کلیساى ارتدوکس استانبول، اسقف اعظم را براى آلبانى برمى گزیند (آلبانى، همان، ص 13 ـ 15).
=9. نفوذ ادیان در اوضاع سیاسى و فرهنگى جامعه=
گرچه 70 درصد جامعه آلبانى را مسلمانان و 30 درصد آن را مسیحیان تشکیل مى‌دهند، ادیان در اوضاع سیاسى و گرایش‌هاى کلى دولت، چنان که باید و شاید ایفاى نقش نمى کند. رهبران حاکم آلبانى مى‌کوشند با تفکیک دین از سیاست، هدایت و رهبرى کشور را در اختیار داشته باشند. گرچه آقاى سالى بریشا رئیس جمهورى کنونى آلبانى مسلمان و از فرقه بکتاشیه، و نخست وزیر وى آقاى الکساندر مکسى مسیحى ارتدوکس و آقاى آلفرد سریچى وزیر خارجه مسیحى کاتولیک هستند، این گزینش نمى تواند حکایت از نفوذ ادیان در سیاست کشور داشته باشد؛ بلکه این شکل گیرى کابینه آلبانى مى‌تواند به منظور برخوردارى از توانمندى افراد در جهت منافع ملى و کمرنگ کردن نفوذ بالقوه مسلمانان در صحنه سیاسى در قبال حساسیت‌هاى غرب باشد. این حرکت خود، مبین تلاش پنهان گروه‌هاى مسیحى است که در سطح گسترده‌اى به فعالیت‌هاى مذهبى دست زده‌اند.
=10. سیاست مذهبى حکومت=
قبل از سال 1967 میلادى، اسلام مذهب رسمى کشور آلبانى بود. انور خوجه رهبر حزب کمونیست آلبانى با اتخاذ سیاست ضد مذهبى و تصویب قانون اساسى جدید در سال 1967 فعالیت‌هاى دینى و مذهبى در این کشور را ممنوع کرد.
طبق ماده 37 قانون اساسى سال 1967، آلبانى هیچ مذهبى را به رسمیت نمى شناخت واز تبلیغات ملحدانه حمایت مى‌کرد؛ بدین سبب، کلیه پیروان ادیان هیچ گونه حقى براى برپایى مراسم مذهبى نداشتند. کمونیست‌ها کتاب‌هاى مذهبى و دینى را از بین مى‌بردند. زمان سلطه کمونیست‌ها خواندن قرآن در سراسر کشور ممنوع بود.
از سال 1990 در پى تحولات سیاسى اجتماعى در آلبانى و برقرارى آزادى نسبى سیاسى - مذهبى، دولت تیرانا کوشید از حضور گروه‌هاى مذهبى گوناگون مسلمان و مسیحى در امر بازسازى و توسعه اقتصادى آلبانى بهره مند شوند؛ پس موضع دولت آلبانى را باید جدا از این تحلیل کرد. آنچه این کشور به دشت به آن نیاز دارد، کمک‌هاى اقتصادى و مالى است که رهبران این کشور در صحنه سیاست خارجى در جستوجوى کسب منابع مالى براى تأمین این نیازها هستند.
آقاى سالى بریشا رئیس جمهورى آلبانى با آگاهى و شناخت از عدم تمایل افکار عمومى داخلى و نیز مخالفت احزاب و گروه‌هاى سیاسى، به طور رسمى کشورش را به جرگه کشورهاى اسلامى و به عضویت سازمان کنفرانس اسلامى درآورد. این اقدام دولت آلبانى به منظور کسب حمایت سیاسى از کشورهاى اسلامى در زمینه بحران کوزوو و نیز جذب دلارهاى نفتى کشورهاى اسلامى بهویژه کشورهاى عربى حوزه خلیج فارس براى بازسازى کشورش صورت گرفت؛ اما موفق نشد به کلیه اهداف اقتصادى اش دست یابد (براى اطلاع بیشتر و نیز اهداف به عضویت در آمدن آلبانى، به سازمان کنفرانس اسلامى، ر.ک: «آخرین تحوّلات آلبانى»، وزارت امور خارجه، مهرماه سال 1371).
دولت آلبانى، عضویت در سازمان کنفرانس اسلامى را کامیابى سیاسى تلقّى کرد. مقام‌هاى دولت آلبانى معتقدند که عضویت در سازمان کنفرانس اسلامى نه تنها در تأمین مالى طرح‌هاى صنعتى کشور از طریق بانک توسعه اسلامى را فراهم آورد، بلکه حمایت سیاسى سازمان در قبال موضوع اقلیت آلبانى تبار در کوزوو را به دنبال خواهد داشت. تصمیم دولت آلبانى در عضویت سازمان کنفرانس اسلامى نه تنها اقدام راهبردى در جهت وضعیت بد اقتصادى کشور تعبیر مى‌شود، بلکه خود مانور جغرافیاى سیاسى در افزایش حمایت بین المللى موضع آلبانى در صورت رویارویى‌هاى بیشتر در یوگسلاوى پیشین است.
عضویت آلبانى در سازمان کنفرانس اسلامى به عکس العمل‌هاى گوناگونى از سوى احزاب مخالف دولت انجامید. احزاب مخالف معتقدند: آلبانى متعلق به اروپا است و با عضویت در سازمان اسلامى، روند اروپایى شدن کشور و نیز الحاق به سازمان‌هاى اروپایى با مشکلات فراوانى مواجه خواهد شد. از این طریق آن‌ها عدم موافقت شدید خود را با فرصت‌هاى راهبردى و سیاسى دولت بیان داشتند (Balkan Unit - Bulgaria, Romania, Albaniz - NO 1/8/1993 - Page 45).





نسخهٔ ‏۱ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۵۶

Ambox clock.svg


نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.

یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۰۹:۵۶، ۱ اوت ۲۰۲۲؛


فصلنامه اندیشه تقریب شماره 5
فصلنامه اندیشه تقریب
اطلاعات نشر سال دوم/ شماره پنجم/زمستان 1384
عنوان مقاله آلبانی یگانه کشور مسلمان اروپایی
نویسنده دکترعزّالدین رضانژاد امیردهی[۱]
تعداد صفحات 23
بخش اندیشه
زبان فارسی
هم زیستی مذهبی عنوان مقاله‌ای از بخش سرزمین‌های جهان اسلام فصلنامه اندیشه تقریب در شماره پنجم می‌باشد که به قلم دکترعزّالدین رضانژاد امیردهی[۲] و به اهتمام مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی تدوین و منتشر شده است. این مقاله در فصل زمستان سال 1384 منتشر شده است.

چکیده

آلبانى یگانه کشور مسلمان اروپایى است که بیش از هفتاد درصد از جمعیت آن را مسلمانان تشکیل مى‌دهند. با برخوردارى از موقعیت جغرافیایى، اقتصادى و سیاسى ویژه، مورد توجه قدرت‌هاى گوناگون استعمارى و کشورهاى بزرگ بوده است. سابقه تاریخى تشکیل جمعیت در آن به بیش از چهار هزار سال مى‌گذرد که اقوام و نژادهاى مختلف در شبه جزیره بالکان کنار یک دیگر به خوبى زندگى مى‌کرده، و با هم روابط حسنه‌اى داشته‌اند. وجود اتحاد ملّى در آلبانى، مایه آن شد که دین اسلام و مسیحیت سال‌ها کنار یک دیگر بین مردم رواج داشته باشد و از این طریق، اختلاف‌هاى شدیدى پدید نیامد؛ اما در قرون اخیر، به سبب روى کار آمدن حزب کمونیست آلبانى، اسلام از مذهب رسمى بودن کشور آلبانى حذف شد؛ البته اکثر مردم با آداب و رسوم اسلامى زندگى مى‌کنند و به تشکیلات مذهبى پایبندند. از سوى دیگر تحوّلات فرهنگى و تأثیر و تأثرهاى صورت گرفته، گرچه در زندگى فرهنگى و اجتماعى مردم اثر داشته، روابط عاطفى و روانى مردم با یک دیگر همچنان باقى است. این مقاله در صدد است به اختصار برخى از ویژگى‌هاى کشور آلبانى را بازگوید تا گوشه‌اى از فعّالیت‌هاى مسلمانان را در مناطق اروپایى نشان دهد.

. موقعیت جغرافیایى

جمهورى آلبانى با 28748 کیلومتر مربع مساحت برابر با 111000 میل مربع، صدوچهلمین کشور جهان و کوچک ترین کشور بالکان است که در جنوب غربىِ غرب شبه جزیره بالکان کنار دریاى آدریاتیک (Adriatic) قرار گرفته است. این کشور از شمال و شرق به جمهورى صربستان (کوزوو و مونته نگرو) و مقدونیه، از جنوب به یونان، و از غرب به دریاى آدریاتیک، و با ساحلى حدود 420 کیلومتر و دریاى آیونى (Ionian Seas) (بخشى از دریاى مدیترانه) و تنگه اوترانتو ( Strait ofOtranto) محدود مى‌شود.

2. شهرهاى مهم

پایتخت آلبانى تیرانا است که تقریباً در مرکز کشور واقع شده. مساحت این شهر 1238 کیلومتر مربع است. تیرانا که در دامنه «کوه دایتى» واقع شده، در سال 1614 از سوى سلیمان بارگینى فئودال محلى بنیان گذاشته شد. در سال 1920 کنگره لوشینا این شهر را پایتخت آلبانى تعیین کرد. در تابستان، هواى این شهر گرم و آفتابى، و در پاییز معتدل است. در اطراف شهر دریاچه‌هاى مصنوعى وجود دارند که زیباترین آن پشت دانشگاه مرکزى قرار دارد. میدان معروف اسکندربیگ و همچنین مسجد بسیار قدیم و تاریخى ادهم بیگ که در سال 1789 ساخته شده است، در مرکز شهر واقع شده‌اند. گفتنى است که موزه مردم شناسى، موزه تمدن، گالرى هنرهاى زیبا، و موزه علوم طبیعى، مهم ترین مراکز دیدنى پایتخت آلبانى هستند. براساس آمار سرشمارى سال 1988 جمعیت شهر تیرانا بالغ در 363 هزار نفر است. دیگر شهرهاى پرجمعیت آلبانى به شرح ذیل هستند:

شهر جمعیت وسعت
دروس 242500 847
فیری 239700 1175
آلباسا 238600 1481
اشکودرا 233000 2528
کورچا 213200 2181
فلوره 174000 1609

شهرهاى فیبر به لحاظ نفت و گاز، پگرارس و لیبراژد به لحاظ نیکل، آهن، شهر برات به لحاظ صنایع نساجى و شهر کورچا به لحاظ کارخانه قند و شکر، جزو با اهمیت ترین شهرهاى صنعتى آلبانى هستند. شهرهاى بایرام، سورى، کوکس، اشکوذر، پیشکوپى، کرویا، دروس، الباسان، پاگرادس، کورچا، قیبر، ولورا، جیرو کاستر و ساراندارا به لحاظ سیاحتى اهمیت دارند.

3. سابقه تاریخى تشکیل جمعیت

مردم آلبانى از قدیم ترین نژادهاى شبه جزیره بالکان هستند. مطالعات و بررسى‌هاى متخصصان تاریخ نشان مى‌دهد که این مردم حدود دو هزار سال قبل از میلاد تحت عنوان قبیله ایلیرین (Illyrian) در شبه جزیره بالکان مستقر شده‌اند (کتاب سبز وزارت امور خارجه، جمهورى توده‌اى سوسیالیستى آلبانى، اداره دوم سیاسى، 1360، ص 2). ایلیریایى‌ها، از گروه‌هاى متعلق به قبایل هند و اروپایى بودند و در هزاره دوم قبل از میلاد براى اقامت از حوزه دانوب به منطقه بالکان آمدند. آثار به دست آمده از تمدن این قوم، به پیش از برنز مربوط مى‌شود. ایلیریایى‌ها یگانه مردم غیریونانى منطقه هستند که تا امروز از نظر نژادى به صورتى نسبتاً خالص باقى مانده‌اند (موسوى بجنورى، 1367 ش، ج 1، ص 580و581). نژاد ایلیرى در بعضى از بخش‌هاى شبه جزیره آپنتن و آسیاى صغیر اسکان دارند. آن‌ها در وقایع سیاسى مهمى که در روزگار باستان در بخش مدیترانه رخ داد، نقش مؤثرى داشتند. جنگ‌هاى متوالى، قبایل ایلیرى را واداشت تا با یک دیگر متحد شوند و مهم ترین آن، اتحادیه تاولانتس یا ایلیرى‌ها بود که در قرن پنجم قبل از میلاد آنان را به ایالت قدرتمندى تبدیل کرد. رشد سریع قدرت پادشاهى ایلیرى‌ها توجه ایالت‌هاى یونانى و رومى را به خود جلب کرد. رم قصد داشت دریاى آدریاتیک را تحت کنترل خود داشته باشد؛ بنابراین، جنگ رومى‌ها با ایلیرى‌ها در سال 229 قبل از میلاد آغاز شد و در سال 176 قبل از میلاد با پیروزى رومى‌ها پایان پذیرفت و ایلیرى‌ها به مدت پنج و نیم قرن در محاصره رومى‌ها قرار گرفتند (مرورى اجمالى بر تاریخ سیاسى آلبانى، جهاد سازندگى آلبانى، مترجم على اصغر کلباسى، 1373).

4. اقوام و نژادها و روابط آن‌ها

مردم آلبانى از قدیم ترین اقوام و نژادهاى شبه جزیره بالکان، بیش از 96 درصد جمعیت کشور را تشکیل مى‌دهند. سایر قومیت‌ها متشکل از اقوام یونانى، مقدونى، صربى و کروات هستند که فقط پنج درصد باقى مانده جمعیت کشور را تشکیل مى‌دهند. از کل جمعیت کشور آلبانى تعداد یونانى‌ها 58758 نفر، مقدونى‌ها 4697 نفر و نیز تعداد بلغارى، رومانیایى، صرب‌ها و کروات‌ها 100 نفر هستند (کتاب سال (Year Book) 1994، ص 106).

5. زبان و خط

زبان مردم آلبانى، آلبانیایى است که از شاخه‌هاى هند ـ اروپایى (Indo _ Earopean) شمرده مى‌شود و با دیگر زبان‌هاى رایج در منطقه بالکان تفاوت دارد. زبان آلبانیایى تحت تأثیر زبان‌هاى دیگر مانند بالکان یونانى، لاتین، ایتالیایى، اسلاو و طى پنج قرن اخیر ترکى و فارسى قرار گرفته است. لهجه‌هاى اصلى آلبانى جهه(Gegh) و توسک (Tosk) است. در بخش شمالى رودخانه اشکومبینى (Shkumbini) لهجه جهه و در مناطق جنوبى کشور، لهجه توسک رواج دارد. در سال 1908 به دنبال تعویض الفباى آلبانیایى از عربى به لاتین در کنگره مانستار (Manastir)، لهجه توسک براى کل کشور آلبانى برگزیده شد. زبان آلبانى داراى 36 حرف است که 7 حرف آن صدادار است (آلبانى، همان؛ رویوران، ص26).

6. اهمّیت جغرافیایى آلبانى

واقع شدن آلبانى در منتها الیه جنوبى قاره اروپا و نیز در همسایگى با کشور ایتالیا و داشتن سواحلى طولانى و عریض کنار دریاى آدریاتیک بر اهمیت ژئوپلتیک این کشور افزوده است. آلبانى به لحاظ همین موقعیت حساس جغرافیایى در زمان رژیم کمونیستى، حساسیت ویژه‌اى نزد کشورهاى اروپاى غربى و امریکا و ناتو داشت. آلبانى به لحاظ برقرارى روابط سیاسى و نظامى نزدیک با اتحاد جماهیر شوروى پیشین در دهه پنجاه، و چین در دهه شصت به پایگاه اردوگاه شرق تبدیل شد. پس از فروپاشى کمونیسم در شوروى پیشین، اروپاى شرقى و در آلبانى، از موقعیت استراتژیک این کشور کاسته نشد و بر عکس با شروع بحران بالکان و جنگ در بوسنى هرزگوین براهمیت ژئوپلتیک آلبانى به سبب هم مرز بودن با یوگسلاوى پیشین افزوده شد. شبه جزیره بالکان، که آلبانى نیز شامل آن مى‌شود، از طریق خاک آلبانى به مهم ترین دریاى منطقه یعنى دریاى آدریاتیک متصل مى‌شود. موقعیت جغرافیایى مى‌تواند در برقرارى راه ارتباطى و توسعه مناسبات بازرگانى و تجارى بین کشورهاى حوزه بالکان ایفاى نقش کند. این امر خود بر اهمیت راهبردى کشور آلبانى مى‌افزاید. عضویت آلبانى در پیمان ورشو در سال 1955 توانست دامنه نفوذ اتحاد شوروى پیشین را تا دریاى آدریاتیک و در محدوده همسایگى یکى از اعضا و پایگاه مهم پیمان ناتو یعنى ایتالیا گسترش دهد. همکارى‌هاى مشترک دو کشور آلبانى - شوروى در ابعاد گوناگون سیاسى ـ نظامى متأثر از عنصر جغرافیایى مؤثر بر سیاست خارجى بود. خروج آلبانى از پیمان ورشو و نزدیکى روابط پکن - تیرانا، خود مؤید اهمیت جغرافیایى آلبانى نزد رهبران پکن بود که چینى‌ها کوشیدند با توجه به اختلاف‌هاى عقیدتى با روسیه، جاى آن‌ها را در آلبانى پر کنند.

7. اهمّیت سیاسى ـ اقتصادى آلبانى

حزب کمونیست آلبانى که از سال 1948 میلادى «حزب کار آلبانى» خوانده شد، از اواخر دهه 1950 هر چه بیشتر به اتحاد شوروى نزدیک شده بود؛ اما این نزدیکى دیرى نپایید؛ چه این که انور خوجه از حدود 1960 در کشمکش‌هاى احزاب کمونیست دو کشور شوروى و چین با سیاست خروشچف به مخالفت برخاست و در گردهمایى بخارست در 1960 و پس از آن در کنفرانس 1960 مسکو، از حزب کمونیست چین حمایت کرد و بدین ترتیب، روابط دو کشور آلبانى و اتحاد شوروى به تیرگى گرایید و از 1961 به طور کامل قطع شد. حکومت آلبانى، به پیروى از انقلاب فرهنگى چین، در 1967 تمام مساجد و کلیساها را بست و 1968 این کشور به جهت اعتراض به ورود نیروهاى نظامى پیمان ورشو به چکسلواکى، از پیمان خارج شد (ر.ک: دائرة المعارف بزرگ اسلامى، همان، ج 1، ص582). آنچه بر اهمیت جغرافیاى سیاسى آلبانى مى‌افزود، تلاش قدرت‌هاى بزرگ جهانى براى نزدیکى بیشتر با این کشور به منظور حضور در سواحل طولانى دریاى آدریاتیک بود. این موقعیت جغرافیاى سیاسى آلبانى همچنان توانست جایگاه خود را حفظ کند؛ به طورى که پس از آغاز بحران بالکان در سال 1992 و اعلان استقلال بوسنى - هرزگوین و آغاز جنگ در این کشور بر اهمیت و حساسیت نقش آلبانى در تحولات منطقه‌اى بالکان افزود. در حال حاضر، امریکا به منظور کنترل اوضاع و ایفاى نقش بیشتر در تحولات بوسنى - هرزگوین، بهترین مناسبات سیاسى نظامى با تیرانا را برقرار کرده است. درباره عوامل جغرافیایى و تأثیر آن بر موقعیت جغرافیاى سیاسى کشور باید گفت که آلبانى به دلیل داشتن آب و هواى مدیترانه‌اى در سراسر کشور داراى بارندگى مستمر و منابع آبى فراوان است. میزان بارش کافى در این کشور سبب شد تا این کشور از نظر تأمین مواد غذایى و کشاورزى به حد خودکفایى برسد؛ گرچه به لحاظ سلطه چندین ساله رژیم کمونیستى بر این کشور، سرمایه گذارى خارجى در بخش‌هاى گوناگون کشاورزى، دامپرورى رشد قابل ملاحظه‌اى نداشت؛ اما به لحاظ بارندگى‌هاى مداوم از حیث جنگل دارى داراى موقعیت خوبى براى صادرات انواع مختلف چوب بوده است. چندین رود بزرگ نظیر رودهاى درینى، ماتى و ایزى که برخى از آن‌ها به دریاى آدریاتیک مى‌ریزند، این کشور را به لحاظ منابع آبى ممتاز ساخته است. آلبانى داراى منابع عظیم کرومیت، زغال سنگ و مس است و بدین لحاظ آلبانى سومین کشور تولید کننده کرومیت در جهان به شمار مى‌آید. کرومیت یکى از منابع مهم تأمین درآمد ارزى کشور است. پس از کرومیت، زغال سنگ و مس و نیکل به ترتیب مهم ترین منبع درآمد ارزى کشور به شمار مى‌روند. نفت که تا قبل از سال 1990 کلیه نیازهاى داخلى را تأمین مى‌کرد، اکنون به علت ورود هزاران وسیله نقلیه جدید کفایت مصرف داخلى را ندارد و دولت به خرید فراورده‌هاى نفتى از خارج مجبور است. دسترس مستقیم آلبانى به آب‌هاى آزاد و بهره بردارى از معادن و منابع زیردریایى خود مى‌تواند بر کاهش واردات کالاهاى مصرفى داخلى که اخیراً واردات آن افزایش یافته است، مؤثر واقع شود.

8. تاریخچه رشد هر یک از ادیان و مذاهب

قبل از هر توضیحى باید یادآور شد که اتحاد ملى در آلبانى پیوسته در طول زمان مانع از برخوردهاى ناشى از اختلاف‌هاى مذهبى بوده است؛ از این رو، اسلام و مسیحیت سال‌ها کنار یک دیگر میان مردم رواج داشته است.

1ـ8. اسلام در آلبانى

از قرن هفتم تا شانزده میلادى کشورهاى اسلامى نه تنها کشورهایى بودند که تمدن باستانى همچون بابلى، مصرى، چینى، یونانى و رومى را به اروپا انتقال دادند بلکه با رشد بى سابقه‌اى در زمینه‌هاى اندیشه فلسفى، علمى، تحقیقى و فرهنگى، جهان را رهبرى کردند. انتشار اسلام در آلبانى بدون هیچ گونه تحمیل خارجى صورت گرفته و به تدریج، فراوان و از سوى مردم پذیرفته شده است. آلبانى چون سایر کشورهاى اسلامى حدود پانصد سال در چارچوب امپراتورى عثمانى به سر برد. ترکان عثمانى در دوره استیلاى خود، بسیارى از مردم سرزمین‌هاى آسیایى را به بالکان انتقال دادند؛ از جمله در زمان مقاومت اسکندر بیگ، گروه‌هاى ترکمن که از آسیاى صغیر آمده بودند، در بخش‌هایى از آلبانى استقرار یافتند که ضمن اختلاط با جمعیت آلبانیایى، پایه اولیه جمعیت مسلمان این کشور را بنا نهادند (دائرة المعارف بزرگ اسلامى، همان، ج 1، ص 583). حکومت عثمانى از طریق مبلغان اسلامى خواسته است مردم را به مسائل مذهبى وابسته کند و بدین ترتیب، نفوذ فرهنگ و آداب و سنن اسلامى به این قسمت از اروپا منتقل شد. همگام با نفوذ فرهنگ اسلامى، بسیارى از لغات عربى و فارسى و ترکى وارد زبان آلبانى شدند و بسیارى از آداب و رسوم آنان با کشورهاى اسلامى مشترک شد. دوران نفوذ اسلام در آلبانى به سال 1382 میلادى یعنى آغاز تسلط عثمانى‌ها بر این کشور باز مى‌گردد. در آن زمان اسلام به سرعت در این کشور پیشروى کرد و طولى نکشید که بیش از سه چهارم مردم آلبانى مسلط شدند. فعالیت مذهبى در آلبانى با آغاز جنگ جهانى دوم و روى کار آمدن حکومت کمونیستى ممنوع، و اختناق مذهبى و حذف چهره‌هاى شاخص اسلامى آغاز شد. بسیارى از آثار اسلامى و مساجد و تکایا که قدمت چندین ساله داشتند، یا ویران شدند و یا به دلیل عدم اجازه مرمت، رو به اضمحلال گذاشتند. این جریان تا زمان نابودى کمونیسم جهانى که فروپاشى نظام استالینیستى آلبانى را نیز به دنبال داشت، ادامه یافت (روزنامه جمهورى اسلامى - بیست و پنجم مرداد ماه سال 1373). امروزه فرهنگ مسلمانان در موسیقى، معمارى، شیوه لباس پوشیدن و آشپزى بر آلبانیایى‌ها اثر گذاشته است. تا قبل از سال 1967 میلادى، اسلام مذهب رسمى کشور آلبانى بود. از 1967 دولت آلبانى به طور رسمى خود را دولتى غیرمذهبى اعلام کرد. در همین سال تمام مسجدها و کلیساها بسته، و هر گونه فعالیت علمى مذهبى موقوف شد. بر اساس حدسیات، در آن زمان، در آلبانى 2/1 میلیون مسلمان و 000/200 نفر مسیحى ارتدکس و 000/100 نفر مسیحى کاتولیک زندگى مى‌کردند (دائرة المعارف بزرگ اسلامى، همان، ج 1، ص 583). در بیشتر شهرها و روستاها مناره‌ها و گلدسته‌هاى مساجد به چشم مى‌خورد؛ اما در زمان حکومت کمونیست‌ها به ویژه از سال 1967 با تغییر قانون اساسى هیچ مذهبى به رسمیت شناخته نشد و انتخاب اسامى اسلامى براى مردم ممنوع شد. کلیه مساجد، یا از بین رفته یا تحت عنوان مراکز علمى فرهنگى قرار گرفتند. بر اساس اعلام رسمى تا زمان انقلاب فرهنگى انور خوجه دیکتاتور کمونیست، آلبانى داراى یک هزار و پانصد مسجد و یک هزار تکیه مربوط به بکتاشى‌هاى شیعه بود. در خلال انقلاب فرهنگى کمونیست‌ها، این بناهاى مذهبى یا نابود و یا به خانه فرهنگ و غیره تبدیل شدند. از زمان کمونیست‌ها فقط یک مسجد آن هم به صورت بناى فرهنگى و قدیم حفظ شده است. بکتاشى‌ها که به ظاهر همراه سپاه سلطان مراد دوم و سلطان بایزید براى تبلیغ اسلام میان ترکان ساکن این کشور و نیز آلبانیایى‌ها به این سرزمین رفته بودند، در گسترش اسلام در آلبانى بى تأثیر نبوده‌اند. بکتاشى‌ها در آلبانى اکثریت مسلمانان را تشکیل مى‌دهند و شیعه دوازده امامى و پیرو فرقه حاجى ولى هستند. بکتاش یک ایرانى از اهالى نیشابور بوده و انور خوجه خود بکتاشى بود (روزنامه جمهورى اسلامى - بیست و پنجم مردادماه 1373). پس از سرنگونى رژیم مارکسیستى و به قدرت رسیدن نیروهاى دمکراتیک، بار دیگر فضاى سرزمین آلبانى براى فعالیت مذهبى مسلمانان و مسیحیان کشور مساعد شد. در این میان کشورهاى گوناگون اسلامى کوشیدند با گروه‌هاى مختلف اسلامى این کشور رابطه برقرار سازند. مفتى‌هاى الازهر نخستین مبلغانى بودند که وارد آلبانى شدند. سعودى‌ها نیز طبق معمول براى احداث مساجد جدید یا تعمیر مساجد قدیم حمایت مالى کردند. کویتى‌ها وعده کمک مالى در احیاى مساجد را دادند. نقش و اقدام ترکیه در این خصوص قابل ملاحظه است. ترکیه که خود را همواره حامى مسلمانان بالکان مى‌داند، توجه خود را به شدت معطوف مسائل سیاسى دو کشور کرد و تا آن جا پیش رفت که پیمان اتحاد نظامى با آلبانى را امضا کرد. بر اساس واپسین آمار، هفتاد درصد مردم آلبانى مسلمانانند و حدود 20 درصد از جمعیت، ارتدکس و بقیه کاتولیک رومى هستند؛ بنابر این، آلبانى یگانه کشور اروپایى است که اکثریت جمعیت آن مسلمان و غیرمسیحى است. به رغم سیطره چند دهه رژیم دیکتاتورى کمونیستى، رسوم اسلامى بین مردم آلبانى حفظ شده است (آلبانى، همان، ص 12؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامى، همان، ج 1، ص 583).

2ـ8. کاتولیک

تعداد پیروان حضرت مسیح(علیه السلام) در آلبانى سى درصد جمعیت را تشکیل مى‌دهند. ده درصد مسیحیان کاتولیک هستند که در شمال این کشور مستقر هستند. در عهد ایلیرى‌ها، سرزمین‌هاى آلبانى (شامل آلبانى جدید و بخش‌هایى از یوگسلاوى پیشین و یونان) براى مدت طولانى زیر نفوذ امپراتورى روم شرقى بود. امپراتورى روم شرقى فقط در شهرها و جلگه‌ها، به ویژه در جنوب کشور تأثیر داشت. در خلال تاخت و تازهاى اسلاوها در اوایل قرون وسطا، بخشى از ایلیرى‌ها که تحت نفوذ و تأثیر روم شرقى بودند، با افراد تازه وارد اختلاط کردند و تغییرات قومى بزرگى را باعث شدند. در قرن نهم و دهم سرزمین آلبانى در نخستین امپراتورى بلغارستان ادغام شد؛ اما طولى نکشید که رومى‌ها این سرزمین را پس از سال 1018 از امپراتورى بلغار جدا کردند. بناى برخى از کلیساهاى روستایى و صومعه‌ها و ساختمان‌هاى سلطنتى از دوره دوم حکومت رومى‌هاى شرقى که سلطه آن‌ها با قدرى وقفه تا اواسط قرن چهاردهم ادامه داشت، تاکنون حفظ شده است. قسمت شمالى آلبانى که در قرون وسطا اکثریت جمعیت آن کاتولیک بودند، به لحاظ سیاسى تحت سلطه صربستان قرار داشت. پس از فتح ایلیریا به وسیله رومى‌ها، حکومتى کوچک به نام آرین با شهر افسانه‌اى «آلبانوپولیس» به صورت پایتخت آن در قرن‌هاى دوازده و سیزدهم ظاهر شد. آلبانیایى‌ها به عمد در قرون وسطا از مذهب ارتدوکس به مذهب کاتولیک روى آوردند. اختلاف بین کاتولیک‌هاى شمالى که به لهجه «جهه» صحبت مى‌کردند و ارتدوکس‌هاى جنوبى که به زبان «توسک» تکلم مى‌کردند، تا زمان سلطه عثمانى ادامه داشت (روزنامه جمهورى اسلامى - بیست و پنجم مرداد ماه 1373). بعد از سرنگونى رژیم کمونیستى در آلبانى و آزادى فعالیت‌هاى مذهبى، کلیساهاى کاتولیک واتیکان براى احیاى مسیحیت در این کشور به اقدام‌هاى گسترده‌اى دست زدند. کلیساى «جرج مقدس» که مانند سایر کلیساهاى دیگر از سال 1967 تعطیل شده بود، بازگشایى شد. پس از نوامبر 1990 تعداد پنج هزار نفر کاتولیک در «اشکودرا» (شمال آلبانى) فعالیت دینى خود را با حضور در مراسم گوناگون نشان دادند. در سپتامبر 1991 واتیکان روابط دیپلماتیک خود را با آلبانى از سرگرفت. ترویج مذهب کاتولیک به سبب کمبود کشیش چون گذشته متوقف بود؛ اما از اواسط سال 1993، تعداد 65 کشیش فعالیت خود را در آلبانى آغاز کردند. اقدام‌هاى گسترده‌اى از سوى واتیکان براى سفر پاپ به آلبانى صورت گرفت و رهبر کاتولیک‌هاى جهان در سال 1993 از آلبانى دیدن کرد. پاپ جان پل دوم در این بازدید رسمى، از شهر تیرانا و اشکودرا دیدن کرد. چهار اسقف به منظور بازسازى یک کلیساى قدیم در آلبانى از سوى پاپ مأمور شدند در این کشور بمانند. پاپ در شهر اشکودرا کلنگ زیارتگاه قدیم مسیحى که عثمانى‌ها و بعد کمونیست‌ها آن را خراب کرده بودند، بر زمین زد. در حال حاضر در شهرهاى اشکودرا و بندر دروس اسقف اعظم فعالیت دارند. کاتولیک‌ها در جهت فعالیت و سرمایه گذارى گسترده در آلبانى به چاپ و ارسال هزاران کتاب مذهبى مسیحى به زبان آلبانیایى، اعزام تعدادى کشیش و خواهر روحانى و ایجاد حوزه‌هایى براى تربیت کشیش در کشورى که اقلیت ناچیز مسیحى دارد، اقدام کردند. واتیکان از همان ابتداى فروپاشى نظام کمونیستى در آلبانى و با شناخت از تفاوت وضعیت فرهنگى آلبانى با دیگر کشورهاى اروپایى شرقى به ویژه با توجه به نفوذ فرهنگ و تمدن ایتالیا تلاش خود را براى احیاى مسیحیت آغاز کرد.

3ـ8. ارتدوکس

ارتدوکس‌ها بیست درصد از جمعیت آلبانى را تشکیل مى‌دهند. آن‌ها به طور عمده ارتدوکس‌هاى یونانى اند که به علت هم مرز بودن با یونان در جنوب این کشور سکونت دارند. در سال 1924 مردم آلبانى یک کشیش ارتدوکس به نام فان استفان نولى را در جایگاه رئیس جمهورى کشور برگزیدند. وى پس از شش ماه حکومت، به وسیله ارتدوکس دیگر به نام نیکلا پاشیچ از قدرت خلع شد. پس از تحولات اخیر آلبانى، نخستین حرکت از سوى رهبران کلیساى ارتدوکس یونان براى تبلیغ مسیحیت به وسیله شخص اسقف اعظم و رهبر دینى ارتدوکس‌ها در استانبول صورت گرفت. وى نماینده و مبلّغ تام الاختیار خود را براى رهبرى اقلیت بین 2 تا 5 درصد مردم یونانى زبان آلبانى عازم این کشور کرد. نماینده اسقف اعظم که سالیان سال وظیفه تبلیغ و ارشاد ارتدوکس‌ها را در افریقا به عهده داشت، در انجام وظایف خود فوق العاده داراى تجربه و مهارت لازم بود و آنچنان در سازماندهى ارتدوکس‌ها کوشید که باعث نگرانى حزب حاکم این کشور شد. وى سرانجام پس از دو سال با تیرگى روابط سیاسى یونان، آلبانى، از این کشور اخراج شد. در سال 1992 حداقل تعداد 10 کلیساى ارتدوکس موفق شدند مراسم مذهبى خود را در 10 شهر برقرار سازند. در این جهت کلیساى «میرویلیس» و «تاناس مقدس» در مرکز شهر بازگشایى شدند. گفتنى است که کلیساى ارتدوکس استانبول، اسقف اعظم را براى آلبانى برمى گزیند (آلبانى، همان، ص 13 ـ 15).

9. نفوذ ادیان در اوضاع سیاسى و فرهنگى جامعه

گرچه 70 درصد جامعه آلبانى را مسلمانان و 30 درصد آن را مسیحیان تشکیل مى‌دهند، ادیان در اوضاع سیاسى و گرایش‌هاى کلى دولت، چنان که باید و شاید ایفاى نقش نمى کند. رهبران حاکم آلبانى مى‌کوشند با تفکیک دین از سیاست، هدایت و رهبرى کشور را در اختیار داشته باشند. گرچه آقاى سالى بریشا رئیس جمهورى کنونى آلبانى مسلمان و از فرقه بکتاشیه، و نخست وزیر وى آقاى الکساندر مکسى مسیحى ارتدوکس و آقاى آلفرد سریچى وزیر خارجه مسیحى کاتولیک هستند، این گزینش نمى تواند حکایت از نفوذ ادیان در سیاست کشور داشته باشد؛ بلکه این شکل گیرى کابینه آلبانى مى‌تواند به منظور برخوردارى از توانمندى افراد در جهت منافع ملى و کمرنگ کردن نفوذ بالقوه مسلمانان در صحنه سیاسى در قبال حساسیت‌هاى غرب باشد. این حرکت خود، مبین تلاش پنهان گروه‌هاى مسیحى است که در سطح گسترده‌اى به فعالیت‌هاى مذهبى دست زده‌اند.

10. سیاست مذهبى حکومت

قبل از سال 1967 میلادى، اسلام مذهب رسمى کشور آلبانى بود. انور خوجه رهبر حزب کمونیست آلبانى با اتخاذ سیاست ضد مذهبى و تصویب قانون اساسى جدید در سال 1967 فعالیت‌هاى دینى و مذهبى در این کشور را ممنوع کرد. طبق ماده 37 قانون اساسى سال 1967، آلبانى هیچ مذهبى را به رسمیت نمى شناخت واز تبلیغات ملحدانه حمایت مى‌کرد؛ بدین سبب، کلیه پیروان ادیان هیچ گونه حقى براى برپایى مراسم مذهبى نداشتند. کمونیست‌ها کتاب‌هاى مذهبى و دینى را از بین مى‌بردند. زمان سلطه کمونیست‌ها خواندن قرآن در سراسر کشور ممنوع بود. از سال 1990 در پى تحولات سیاسى اجتماعى در آلبانى و برقرارى آزادى نسبى سیاسى - مذهبى، دولت تیرانا کوشید از حضور گروه‌هاى مذهبى گوناگون مسلمان و مسیحى در امر بازسازى و توسعه اقتصادى آلبانى بهره مند شوند؛ پس موضع دولت آلبانى را باید جدا از این تحلیل کرد. آنچه این کشور به دشت به آن نیاز دارد، کمک‌هاى اقتصادى و مالى است که رهبران این کشور در صحنه سیاست خارجى در جستوجوى کسب منابع مالى براى تأمین این نیازها هستند. آقاى سالى بریشا رئیس جمهورى آلبانى با آگاهى و شناخت از عدم تمایل افکار عمومى داخلى و نیز مخالفت احزاب و گروه‌هاى سیاسى، به طور رسمى کشورش را به جرگه کشورهاى اسلامى و به عضویت سازمان کنفرانس اسلامى درآورد. این اقدام دولت آلبانى به منظور کسب حمایت سیاسى از کشورهاى اسلامى در زمینه بحران کوزوو و نیز جذب دلارهاى نفتى کشورهاى اسلامى بهویژه کشورهاى عربى حوزه خلیج فارس براى بازسازى کشورش صورت گرفت؛ اما موفق نشد به کلیه اهداف اقتصادى اش دست یابد (براى اطلاع بیشتر و نیز اهداف به عضویت در آمدن آلبانى، به سازمان کنفرانس اسلامى، ر.ک: «آخرین تحوّلات آلبانى»، وزارت امور خارجه، مهرماه سال 1371). دولت آلبانى، عضویت در سازمان کنفرانس اسلامى را کامیابى سیاسى تلقّى کرد. مقام‌هاى دولت آلبانى معتقدند که عضویت در سازمان کنفرانس اسلامى نه تنها در تأمین مالى طرح‌هاى صنعتى کشور از طریق بانک توسعه اسلامى را فراهم آورد، بلکه حمایت سیاسى سازمان در قبال موضوع اقلیت آلبانى تبار در کوزوو را به دنبال خواهد داشت. تصمیم دولت آلبانى در عضویت سازمان کنفرانس اسلامى نه تنها اقدام راهبردى در جهت وضعیت بد اقتصادى کشور تعبیر مى‌شود، بلکه خود مانور جغرافیاى سیاسى در افزایش حمایت بین المللى موضع آلبانى در صورت رویارویى‌هاى بیشتر در یوگسلاوى پیشین است. عضویت آلبانى در سازمان کنفرانس اسلامى به عکس العمل‌هاى گوناگونى از سوى احزاب مخالف دولت انجامید. احزاب مخالف معتقدند: آلبانى متعلق به اروپا است و با عضویت در سازمان اسلامى، روند اروپایى شدن کشور و نیز الحاق به سازمان‌هاى اروپایى با مشکلات فراوانى مواجه خواهد شد. از این طریق آن‌ها عدم موافقت شدید خود را با فرصت‌هاى راهبردى و سیاسى دولت بیان داشتند (Balkan Unit - Bulgaria, Romania, Albaniz - NO 1/8/1993 - Page 45).


پانویس

  1. دانشیار جامعة المصطفی العالمیة
  2. دانشیار جامعة المصطفی العالمیة