confirmed، مدیران
۱۸٬۹۸۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
'''عبدالعزیز علی عبدالحافظ الرنتیسی''' است، متولد 23 اکتبر 1947 در روستای یبنا در شرق یافا و در نزدیکی عسقلان در 23 اکتبر 1947. کمتر از یک سال بعد [[صهیونیست|صهیونیست‌ها]] گروه‌ها خانواده او را به [[نوار غزه]] اخراج کردند و در اردوگاه [[خان یونس]] مستقر شدند. برای پناهندگان و او در آن زمان شش ماهه بود. الرنتیسی بین 9 برادر و دو خواهر بزرگ شد. در سن شش سالگی به عضویت مدرسه وابسته به آژانس امداد و کار سازمان ملل متحد برای آوارگان فلسطینی او نیز در این سن برای کمک به خانواده پرجمعیت خود که شرایط سختی را پشت سر می‌گذاشتند مجبور به کار شد و تحصیلات متوسطه خود را در سال 1965 به پایان رساند.<br> | '''عبدالعزیز علی عبدالحافظ الرنتیسی''' است، متولد 23 اکتبر 1947 در روستای یبنا در شرق یافا و در نزدیکی عسقلان در 23 اکتبر 1947. کمتر از یک سال بعد [[صهیونیست|صهیونیست‌ها]] گروه‌ها خانواده او را به [[نوار غزه]] اخراج کردند و در اردوگاه [[خان یونس]] مستقر شدند. برای پناهندگان و او در آن زمان شش ماهه بود. الرنتیسی بین 9 برادر و دو خواهر بزرگ شد. در سن شش سالگی به عضویت مدرسه وابسته به آژانس امداد و کار سازمان ملل متحد برای آوارگان فلسطینی او نیز در این سن برای کمک به خانواده پرجمعیت خود که شرایط سختی را پشت سر می‌گذاشتند مجبور به کار شد و تحصیلات متوسطه خود را در سال 1965 به پایان رساند.<br> | ||
= زندگی‌نامه | = زندگی‌نامه= | ||
ایشان خاطرات دوران کودکی خود را اینگونه تعریف می‌کند: | ایشان خاطرات دوران کودکی خود را اینگونه تعریف می‌کند: پدرم در حالی که من در پایان دوره راهنمایی بودم فوت کرد، بنابراین برادر بزرگترم مجبور شد برای کار به [[عربستان سعودی]] سفر کند. | ||
وی یکی از دانشجویان ممتاز بود که او را واجد شرایط دریافت بورسیه تحصیلی در [[مصر]] با هزینه آژانس امداد و کار [[سازمان ملل متحد]] (UNRWA) کرد و در آنجا به مدت 9 سال در [[مصر]] در رشته اطفال تحصیل کرد و از دانشکده فارغ‌التحصیل شد. دکترای پزشکی در دانشگاه اسکندریه در سال 1972 م، که بعداً مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته اطفال گرفت و سپس در سال 1976 م، به عنوان پزشک مقیم در بیمارستان ناصر (مرکز اصلی پزشکی در خان یونس) مشغول به کار شد. دکتر رنتیسی چندین سمت را دردورۀ عمومی به عهده گرفت. کار، از جمله: عضویت در یک نهاد اداری در جامعه اسلامی، جامعه پزشکی عرب در [[نوار غزه]] و هلال احمر [[فلسطین]]، و کار در دانشگاه اسلامی غزه از زمان افتتاح آن در سال 1978 م، به‌عنوان یک مدرس دروس علوم، ژنتیک و انگل شناسی آغازکرد.<br> | |||
پدرم در حالی که من در پایان دوره راهنمایی بودم فوت کرد، بنابراین برادر بزرگترم مجبور شد برای کار به [[عربستان سعودی]] سفر کند. | |||
=همکاری با اخوان المسلمین= | =همکاری با اخوان المسلمین= | ||
ایشان دربارۀ آغاز فعالیت خود با [[اخوان‌المسلمین]] می‌گوید که در دوران تحصیل در مصر بسیار تحت تأثیر شیخ ''محمود عید'' و شیخ ''ابراهیم المهلوی'' قرار گرفت و در «السلام» و «ابراهیم پاشا» به تبلیغ مشغول بودند. مساجد قاهره که هر دو از اخوان المسلمین بودند. | |||
پس از بازگشت به غزه، اندیشه‌های جسورانه‌ای که او را به نهضت اسلامی سوق داد تا نه تنها در غزه یا [[فلسطین]]، بلکه در جهان به یکی از برجسته‌ترین نمادهای آن تبدیل شود، در خود، قلب و ذهنش داشت. | پس از بازگشت به غزه، اندیشه‌های جسورانه‌ای که او را به نهضت اسلامی سوق داد تا نه تنها در غزه یا [[فلسطین]]، بلکه در جهان به یکی از برجسته‌ترین نمادهای آن تبدیل شود، در خود، قلب و ذهنش داشت. | ||