نتایج انقلاب اسلامی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «<div class="wikiInfo"> بندانگشتی|فصلنامه اندیشه تقریب شماره 5 {| class="wikitabl...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA500; line-height:1.4em; padding-bottom: 7px;"><noinclude>
[[پرونده:Ambox clock.svg|60px|بندانگشتی|راست]]
<br>
'''''نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است. '''''<br>
'''یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید. '''
<br>
''آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ''{{#time:H:i، j F Y|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}؛</small>
<noinclude>
</div>
<div class="wikiInfo">
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:Jeld5.jpg|بندانگشتی|فصلنامه اندیشه تقریب شماره 5]]
[[پرونده:Jeld5.jpg|بندانگشتی|فصلنامه اندیشه تقریب شماره 5]]
خط ۲۷: خط ۳۹:
{{پانویس رنگی}}
{{پانویس رنگی}}
'''نتایج انقلاب اسلامی''' عنوان مقاله‌‌ای با تحلیلی غرب‌گرایانه است که در بخش گزارشی از یک کتاب در [[فصلنامه اندیشه تقریب]] است این مقاله توسط دکتر مرتضی شیرودی نگارش و در [[فصلنامه اندیشه تقریب شماره 5|شماره پنجم]]، فصل زمستان، سال 1384 منتشر شده‌است.</div>
'''نتایج انقلاب اسلامی''' عنوان مقاله‌‌ای با تحلیلی غرب‌گرایانه است که در بخش گزارشی از یک کتاب در [[فصلنامه اندیشه تقریب]] است این مقاله توسط دکتر مرتضی شیرودی نگارش و در [[فصلنامه اندیشه تقریب شماره 5|شماره پنجم]]، فصل زمستان، سال 1384 منتشر شده‌است.</div>
=چکیده=
نیکى کدى کتابش را با این جمله‌ها آغاز مى‌کند: امسال (2003 / 1382) بیست و پنجمین سالگرد انقلاب ایران خواهد بود؛ بنابراین، زمان مناسبى براى مرور کردن پیشینه تاریخى انقلاب ایران و هم تحول ناشى از سال 1357 است؛ البته نگارش هر تاریخى در مورد ایران، به ناچار تفسیرها و انتقادهایى را در بر دارد؛ از این رو هر چه مى‌نوشتم، اختلاف نظرهایى را برمى‌انگیخت. اکنون(2003 / 1382) که در امریکا مشغول نوشتن در این باره هستم، متوجه این نکته‌ام که بسیارى از ویژگى‌هاى بدى که در امریکا موجود است، در ایران کمتر به چشم مى‌خورد؛ از جمله شکاف عظیم در توزیع و درآمد، عنایت به ثروتمندان، تکبر در مورد گذشته و آینده کشور و غیره. با آگاهى از این مسأله، وى به تحریر حوادث پس از انقلاب اسلامى مى‌نشیند. افزون بر این، همه اطلاعات و نقد او از جامعه پس از انقلاب، مطابق واقع نیست که به برخى از اساسى‌ترین آن‌ها در بخش نقد مى‌پردازیم. قبل از نقد، ارائه خلاصه‌اى از کتاب، به همان صورتى که نگاشته شده، براى فهم نقدى که بر آن آورده ام، لازم به نظر مى‌رسد.
=مقدمه=
متنى که پیش رو دارید، تلخیص و نقدى است از نتایج انقلاب ایران، نیکى آر. کدى، ترجمه مهدى حقیقت خواه (تهران: ققنوس، 1383) 174 ص. این کتاب در سال 2003 / 1382 در امریکا و ترجمه آن، یک سال بعد، در شمارگان 3300 نسخه در ایران منتشر شد. کتاب شامل بخش‌هاى پیشگفتار، سیاست و اقتصاد در ایرانِ قبل و پس از امام خمینى(قدس سره)، جامعه، جنسیت و فرهنگ است.
=خلاصه کتاب =
==سیاست و اقتصاد در دوره آیت‌اللّه خمینى==
پس از پیروزى انقلاب در سال 1357، آیت‌اللّه خمینى، مهدى بازرگان غیرروحانى را به نخستوزیرى منصوب کرد. امام خمینى، براى هر شهر امام جمعه منصوب کرد؛ نوعى دولت موازى به نام شوراى انقلاب اسلامى پدید آورد و شاگردانش بهشتى و آیت‌اللّه منتظرى نیز وى را یارى دادند. گروه‌هاى فراوانى در اواخر سال 1357، با برنامه‌هاى بسیار متفاوت پا به عرصه گذاشتند که برخى از آن‌ها اجازه راهیابى به دولت را یافتند. نهضت آزادى، حزبى لیبرال، ملى گرا و اسلامى، و حزب جمهورى خلق مسلمان، از جمله آن احزاب بودند؛ در حالى که چپ گرایان چنین اجازه‌اى نیافتند. نهضت آزادى قوى بود، و رهبرى آن را مهدى بازرگان در اختیار داشت. جبهه ملى، جبهه دموکراتیک ملى، مجاهدین خلق نیز در صحنه حاضر بودند. پیروان امام خمینى، در حزب جمهورى اسلامى متمرکز بودند. چهره برجسته آن، بهشتى به شمار مى‌رفت. این حزب، با سپاه پاسداران و گروه خشونت طلب حزب اللّه، پیوند داشت.
زمان نخستوزیرى بازرگان، اقتدار دولت تقریباً وجود نداشت. گروه‌هاى قومى و چپ گرایان در حال شورش بودند. تولید نفت پایین بود. بیکارى و تورم بالا بود. افراد آموزش دیده گریخته بودند، و.... کمیته‌ها که در نیمه دوم 1357 در همه جا سر برآوردند، و اعتصاب و تظاهرات را هماهنگ مى‌کردند، حضورى فعال داشت. بنیاد نوپاى مستضعفان، دارایى‌هاى پهلوى در غرب را دریافت، و از آن‌ها براى استخدام کارگران، از توده مردم استفاده کرد. جهاد سازندگى، بسیج را به مناطق روستایى اعزام کرد تا به نیازمندان کمک کنند.
آیت‌اللّه خمینى بر برگزارى رفراندوم اولیه که به مردم اجازه دهد به نفع یا ضد برپایى جمهورى اسلامى رأى دهند، پاى مى‌فشرد. سرانجام آراى مثبت 98 درصد اعلام شد. وظیفه بعدى تهیه پیش نویس قانون اساسى بود. ابتدا پیش نویس تهیه، سپس از سوى مجلس خبرگان با73 عضو بازبینى شد. در آغاز کار مجلس، 55 کرسى در اختیار روحانیان بود، و چند سکولاریست هم انتخاب شدند. در قانون اساسى جدید، اصل پنجم در مورد ولایت فقیه بود، و اصول بعدى اختیارهاى او را برمى شمرد. و همچنین آموزش و پرورش رایگان، اصول ریشه کن کردن فقر و جلوگیرى از سلطه بیگانگان و... در آن آمده بود.
آیت‌اللّه خمینى، روحانیان را از نامزد شدن در انتخابات ریاست جمهورى در سال 1359 منع کرد. در این انتخابات، بنى صدر بیشترین رأى را آورد. بنى صدر به سبب عقایدش و طرفدارى از برنامه‌هایى نظیر ملى کردن صنایع، میان چپ گرایان پشتیبانى مى‌شد. ریاست مجلس در آن زمان به عهده‌هاشمى رفسنجانى بود. مجلس چندین کاندیداى بنى صدر را براى نخست وزیرى رد کرد، و سرانجام محمدعلى رجایى نخستوزیر شد. بعدها، مناقشاتى بین حزب جمهورى اسلامى به رهبرى بهشتى و بنى صدر رخ داد، و امام خمینى دو طرف را وادار به مصالحه کرد؛ اما در بهار 1360 از بنى صدر دست شست.
در اردیبهشت 1359 امام خمینى، شوراى انقلاب فرهنگى را با 7 عضو منصوب کرد. در 31 شهریور 1359 صدام به ایران حمله کرد. صدام حسین گمان مى‌کرد ایران ضعیف و آسیب دیده است، و جمعیت عرب منطقه خوزستان به او کمک خواهند کرد؛ اما اشتباه مى‌کرد. در ماجراى گروگان گیرى، بنى صدر دو طرح را مطرح ساخت؛ اما با آن‌ها موافقت نشد؛ بدین جهت، بنى صدر بحران گروگان گیرى را رها ساخت و در آن زمان بر جنگ متمرکز شد. در سال 1359 ایالات متحده در عملیاتى براى نجات گروگان‌ها چند هلى کوپتر را به ایران اعزام کرد؛ اما ناموفق بود. پس از آن، دو طرح کودتا در ماه خرداد و مرداد کشف شد، و تعدادى از افسران دستگیر شدند. جبهه ملى به توطئه در کودتا متهم شد، و حزب اللّه، دفتر مرکزى آن را گرفت؛ روزنامه‌هایش را بست؛ سپس پاک سازى دستگاه ادارى و ارتش صورت گرفت. شرایطى براى حل و فصل بحران گروگان گیرى از طرف امام خمینى تعیین شد که پذیرفته شد و مبلغى صورت (دارایى‌هاى بلوکه شده ایران و ثروت شاه) که باید انتقال مى‌یافت، کمتر از مقدارى بود که ایران ادعا داشت، و قسمتى نیز صرف بدهى‌هاى ایران به بانک‌هاى ایالات متحده شد.
در مراسم سخنرانى بنى صدر درگیرى صورت گرفت، و او به پلیس دستور داد، آن‌ها را دستگیر کند. پس از آن مسائلى پیش آمد؛ از جمله، بنى صدر دولت رجایى را به نقض حقوق بشر، شکنجه و سانسور متهم کرد. مجلس سرانجام بنى صدر را فاقد صلاحیت اعلام کرد. روزنامه او بسته شد؛ از فرماندهى نیروهاى مسلح برکنار شد، و امام خمینى سرانجام او را عزل کرد.
مجاهدین خلق از سال 1357 روابط بدى با پیروان آیت‌اللّه خمینى داشتند. از شورش کردها حمایت و با ولایت فقیه مخالفت مى‌کردند. امام خمینى آن‌ها را منافقین نامید. آن‌ها در خرداد 1360 در دفاع از بنى صدر تظاهرات کردند. حزب اللّه آن‌ها را عقب راند. در تیرماه بمبى منفجر شد که بیش از 72 نفر، شامل بهشتى، 4 وزیر، 25 نماینده و. . . کشته که مجاهدین مسؤول شناخته شدند، و سرانجام هزاران نفر آن‌ها از ایران گریختند. رجوى و بنى صدر در مرداد 1360 به فرانسه گریختند و شوراى ملى مقاومت را که جبهه دموکراتیک و حزب دموکرات کردستان نیز به آن پیوستند، تشکیل دادند. در مرداد 1360 رجایى رئیس جمهورى، و باهنر، نخست وزیر شد؛ اما انفجار یک بمب باعث کشته شدن آن‌ها شد. در مهرماه در انتخابات ریاست جمهورى، على خامنه‌اى به رئیس جمهورى دست یافت.
فعالیت مجاهدین به نفع عراق در جنگ ایران و عراق سبب شد. جبهه دموکراتیک ملى و بنى صدر، از شوراى ملى مقاومت خارج شدند، و در سال 1365 فرانسه آن‌ها را به ترک پاریس واداشت و بعد به بغداد رفتند و تا 1382 متحد دولت صدام بودند. اتحادیه کمونیست‌ها، حزب دموکرات کردستان و حتى حزب توده و فداییان اکثریت، تا اردیبهشت 1362 یا نابود، یا غیرقانونى اعلام شدند، و فقط حزب جمهورى اسلامى و نهضت آزادى، اجازه فعالیت داشتند. در فروردین 1361 قطب زاده به جرم این که براندازى حکومت را طرح ریزى کرده و شریعتمدارى به جرم آگاه بودن از این طرح، محکوم شدند. قطب زاده اعدام و شریعتمدارى تحت بازداشت قانونى قرار گرفت.
دانشگاه‌ها پس از پاک سازى به تدریج بازگشایى مى‌شدند. در آذر 1361 مجلس خبرگان رهبرى، انتخاب شدند، و در آبان 1364 آیت‌اللّه منتظرى را در مقام جانشین امام خمینى برگزیدند. در اسفند 1364 خامنه‌اى دوباره رئیس جمهورى شد. نخبگان جدید در آن دوره سه جناح بودند: 1. چپ اسلامى؛ 2. راست اسلامى و بعدها 3. عمل گرایان یا راستِ مدرن؛ اما نخبگان متحد و کارآمد بودند و اصلاحات بسیارى در جهت خدمت به مردم انجام دادند. در مرداد 1361 شوراى عالى قضایى تمام قوانین حقوق مدرن غیراسلامى را بى اعتبار اعلام کرد.
چپ اسلامى درون حزب جمهورى اسلامى بر قدرت خود افزود، و در سال‌هاى 67 ـ 1363 اکثریت مطلق را در مجلس در اختیار داشت. در ارتباط با غرب، على اکبر ولایتى وزیر امور خارجه کوشید به اروپا نزدیک‌تر شود. در اواسط آبان 1365 یک روزنامه کوچک بیروتى به نام الشراع، فروش جنگ افزارهاى امریکایى به ایران را فاش ساخت. ماجرا چه در ایران چه در امریکا با برآشفتگى عمومى مواجه شد. آثار جنگ، سقوط بهاى نفت و. . . مصیبت بار بود. افشاى ماجراى ایران گیت که رخداد اصلى در سیاست خارجى ایران در دهه 60 بود، به ایران آسیب رساند؛ چرا که ایالات متحده تصمیم گرفت موضع شدیدى در برابر ایران اتخاذ کند. در این جهت، جنگ افزار و مواد شیمیایى در اختیار دولت عراق قرار داد، و البته بعد به دروغ اعلام کرد در حملات با سلاح‌هاى شیمیایى به کردها، خود ایران تا حدى مسؤول است و از این داستان براى جلوگیرى از محکومیت بین المللى عراق استفاده کرد. از شهریور 1366 تا فروردین 1367 ایالات متحده چند کشتى و سکوى نفتى ایران را از بین برد، و در 12 تیر، هواپیماى مسافربرى ایران را به اشتباه، اما با توجه به اطلاعات در دسترس ناخدا با بى پروایى هدف قرار داد، و 290 نفر کشته شدند.
در اواخر جنگ، فرماندهى نیروهاى مسلح از خامنه‌اى به رفسنجانى انتقال داده شد. سرانجام ایران قطعنامه 598 را پذیرفت. در 29 تیر 1367 امام خمینى گفت: این تصمیم براى او از زهر تلخ‌تر است؛ اما براى نجات انقلاب ضرورت دارد. منتظرى در سال 1367 از حمایت از صدور انقلاب دست کشید. او مى‌گفت: ایران باید فقط یک نمونه و الگو باشد. امام خمینى در بهمن 1367 منتظرى را مورد انتقاد قرار داد و در اسفندماه، منتظرى از مقامش عزل شد. امام خمینى در بهمن 1367 مجمع تشخیص مصلحت نظام را براى حل اختلاف دائم بین مجلس و شوراى نگهبان تشکیل داد. در اردیبهشت 1368، قانون اساسى مورد بازبینى قرار گرفت. در حالى که در 14 خرداد 1368، امام خمینى درگذشته بود، مجلس خبرگان در 15 خرداد خامنه‌اى را به ولایت فقیه برگزید و رفسنجانى فقط در مقابل یک رقیب، برنده قاطع رئیس جمهورى شد.
==سیاست و اقتصاد در ایران پس از آیت‌اللّه خمینى==
این مقطع، شامل 2 دوره اصلى است: اول از 1368 تا بهار 1376: ریاست جمهورى رفسنجانى عمل گرا که با رهبرى خامنه‌اى، متحد بود. دوم، در سال 1376 به بعد خاتمى و دیگر اصلاح طلبان که با اکثریت عظیم پیروز شده بود.
در مرداد 1368‌هاشمى رفسنجانى به ریاست جمهورى انتخاب شد و مهدى کروبى جاى او را در ریاست مجلس گرفت. ایران با خسارت‌ها و کمبودهاى عظیم حاصل از جنگ مواجه بود. هدف رفسنجانى بازسازى ویرانه‌هاى جنگ، بهبود زیر ساخت‌ها، افزایش تولید رشد از طریق سرمایه گذارى خصوصى و جارى بود. اقدام‌ها شامل بازگشایى بورس تهران، خصوصى شدن برخى از کارخانه‌هاى دولتى، ایجاد مناطق آزاد تجارى در کیش و قشم، کاهش یارانه‌هاى دولتى، تک نرخى کردن ارز، کاهش پول در گردش، ترویج صادرات کشاورزى و. . . بود.
کلینتون در اردیبهشت 1374 ایران را تحریم اقتصادى کرد. این قانون جلو برخى از سرمایه گذارى‌هاى مورد نیاز را گرفت. ایران در بحران کویت و جنگ خلیج فارس در سال 1370 موضع بى طرفى اعلام کرد که به بازسازى روابط با چندین دولت غربى انجامید. تا سال 1371 بهاى نفت بالا بود و پیشرفت اقتصادى حاصل آمد؛ اما در آزادى‌هاى سیاسى هیچ افزایشى به وقوع نپیوست.
مجلس چهارم، جامعه روحانیت مبارز را که محافظه کار و از پشتیبانى بازار بهره‌مند بود، تقویت کرد. یکى از آن‌ها ناطق نورى بود که به ریاست مجلس انتخاب شد، و چپ گرایان اسلامى قدرت را از دست دادند. رفسنجانى در سال 1372 براى دومین بار، در انتخابات ریاست جمهورى پیروز شد. او با انتقاد چپ و راست روبه رو بود. بهاى نفت سقوط کرده بود. بدهى از 9 میلیارد در سال 1370 به 34 میلیارد دلار در سال 1372 افزایش یافت. نرخ تورم به بیش از 30 درصد در سال و در یک سال به 49 درصد رسید، و ارزش ریال به شدت سقوط کرد. رفسنجانى در آغاز، روابط با اروپا و جهان عرب را بهبود بخشید؛ اما بین سال‌هاى 76 ـ 1371 با دشمنى فزاینده ایالات متحده روبه رو شد. موضوعاتى که دولت کلینتون در مخالفت خود با ایران استناد مى‌کرد: 1. دشمنى ایران با فرایند صلح اعراب و اسرائیل؛ 2. حمایت ایران از تروریسم بین المللى؛ 3. دنبال کردن برنامه انرژى هسته‌اى و یک سرى قتل‌هایى که از دهه 1370 به بعد در خارج از کشور رخ داد. این قتل‌ها را به ایران نسبت دادند؛ البته در این مورد اتفاق نظر وجود ندارد.
در سال 1376 مدت رئیس جمهورى رفسنجانى به پایان رسید و از طرف رهبرى، در جایگاه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شد. نامزدهاى ریاست جمهورى عبارت بودند از محمد خاتمى، ناطق نورى و دو تن دیگر. نظرسنجى‌ها نشان مى‌داد که اکثر مردم انتظار داشتند، خاتمى پیروز شود. خاتمى از آغاز فعالیت از پیروان امام خمینى بود. او سمت‌هاى مختلفى به عهده داشت و فردى روشنفکر شناخته مى‌شد. خط مشى خاتمى که خواستار آزادى‌هاى بیشتر، تقویت جامعه مدنى، حقوق بیشتر براى زنان و. . . بود، میان جوانان، دانشجویان، زنان، اقلیت‌هاو سنّى‌ها پرطرفدار بود. ناطق نورى برعکس خط مشى و رویکردى مطابق وضع موجود داشت. در خرداد 1376 خاتمى با اکثریت قاطع 69 درصد آرا برگزیده شد.
چپ گرایان اسلامى به تدریج مواضع رادیکال را کنار گذاشتند، و پذیراى دموکراسى شدند که مهم‌ترین بخش ائتلاف خاتمى را تشکیل مى‌داد. پس از انتخابات، برخى جبهه مشارکت ایران اسلامى را بنیان گذاشتند که به تشکیلات اصلى اصلاح طلبان انجامید. ائتلاف طرفداران اصلاحات، دوم خردادى نام گرفت که شامل گروه‌هاى چپ اسلامى، کارگزاران سازندگى میانه رو و دیگران مى‌شد.
در کابینه، خاتمى هیچ زنى را به مقام وزارت منصوب نکرد؛ اما معصومه ابتکار را به معاونت ریاست جمهورى برگزید. او مجبور شد کاندیداى محافظه کاران را در جایگاه وزارت اطلاعات بپذیرد. در دوره خاتمى آزادى مطبوعات، بهبود روابط با غرب و کشورهاى عربى، برگزارى اجلاس سران سازمان کنفرنس اسلامى تهران در آذر 1376، سفر به پایتخت‌هاى خارجى نظیر رم و پاریس، پایان دادن به مسأله سلمان رشدى، افزایش روابط اقتصادى و تجارى با اروپا و روسیه پدید آمد، و روسیه جنگ افزار و فن آورى انرژى هسته‌اى را در اختیار ایران قرار داد. دولت خاتمى گام‌هایى در جهت بهبود اقتصاد برداشت. حقوق کارکنان دولت را افزایش داد. او یارانه‌ها را فقط به کالاهاى ضرور محدود کرد. با تمام اصلاحات و تلاش، نفت هنوز 40 تا 50 درصد مستقیم درآمد دولت و 80 درصد درآمد صادراتى را تأمین مى‌کرد.
در فروردین 1377 قوه قضائیه، کرباسچى شهردار اصلاح‌طلب تهران را به فساد مالى متهم کرد. در تیر 1378 قوه قضائیه گفت: مطبوعات از آزادى سوءاستفاده مى‌کنند و برخى از روزنامه‌ها بسته شدند. در بهمن 1377 خاتمى نخستین انتخابات شوراى شهر و روستا را برگزار کرد. در سال 1378 مقام‌هاى قضایى، روزنامه سلام را به سبب انتشار سندى که لایحه مطبوعات را با قتل‌هاى زنجیره‌اى مرتبط مى‌کرد، توقیف کرد. در 17 تیر بسیارى از دانشجویان دانشگاه تهران تظاهراتى را برپا کردند. شب پلیس به خوابگاه دانشجویان حمله برد. یک دانشجو کشته و بسیارى مجروح و عده‌اى بازداشت شدند. به دنبال این حادثه تظاهراتى سازماندهى شد و به شهرهاى دیگر از جمله تبریز نیز سرایت کرد. در 21 تیر، تظاهرات ممنوع اعلام شد. رهبرى، رئیس تندروى قوه قضائیه، یعنى یزدى را با یک محافظه کار مشهور به واقع بینى، آیت‌اللّه محمود‌هاشمى شاهرودى عوض کرد.
در دور دوم انتخابات در اردیبهشت 1379 پیروزى اصلاح‌طلبان تثبیت شد. رفسنجانى با دریافت این نکته که نمى‌تواند رئیس مجلس شود، کناره گیرى کرد. مهدى کروبى از اصلاح‌طلبان میانه رو رئیس مجلس شد. بهزاد نبوى و محمدرضا خاتمى، معاونان رئیس مجلس شدند. خاتمى در خرداد 1380 دوباره رأى آورد. شاید بزرگ‌ترین دستاورد خاتمى کمک به رواج اندیشه دموکراسى و تا حدى بازتر کردن دولت بوده است. زنان نقش فزاینده در جامعه کسب کردند. خاتمى بحث پیشین درباره اسلام امریکایى، در برابر اسلام ناب را به بحث تمایز اسلام مسالمت جو و اسلام سرکوب گر طرفدار خشونت تغییر داد. اخیراً همه پرسى‌هاى انجام شده نشان مى‌دهد ایرانیان خواستار تغییر و اصلاح در حکومت هستند. خلاصه تحولات اجتماعى و سیاسى نشان مى‌دهد که در درازمدت، نیروهاى مردمى آن قدر نیرومند خواهند بود که باعث تغییرات قابل توجه شوند.
==جامعه، جنسیت، فرهنگ و زندگى فکرى==
جامعه، آموزش، بهداشت: برخى تغییرات اجتماعى مهم بر اثر تلاش‌هاى عمدتاً توفیق آمیز در جهت بهبود زندگى جمعیت روستاى صورت گرفته است؛ از جمله مراقبت‌هاى بهداشتى، گسترش تمام سطوح آموزش براى هر دو جنس به سراسر کشور، گسترش شهرنشینى، کاهش رشد جمعیت، جاده سازى، لوله کشى آب، تأمین برق، درمانگاه، مدرسه و کانال‌هاى آبیارى و... .
آموزش و بهداشت عمومى در عرصه آموزشى مدارس از بودجه دولتى، یارانه دریافت مى‌کردند. ساخت مدارس در روستاها و نواحى فقیرنشین، افزایش تعداد زنان تحصیل کرده، افزایش دختران پذیرفته شده در دانشگاه‌ها، سوادآموزى بزرگسالان، ایجاد شبکه مراقبت‌هاى بهداشتى اولیه براى توده مردم، کاهش نرخ مرگ و میر مادران و نوزادان، تنظیم خانواده رایگان از نو برقرار شد، و کمى پس از آن مجاز شدن عقیم سازى و بسیارى موارد دیگر از جمله کارها و اصلاحاتى بود که انجام شد. مشکلات ناشى از ایدز و مواد مخدر قابل توجه است که با برنامه‌هاى مختلف و مراکز ترک اعتیاد و اطلاع رسانى بیشتر به مردم ضد این دو مورد، مبارزه ادامه دارد.
انقلاب فرهنگى در سال 62 ـ 1359 باعث ضعیف شدن ایران در علم و فن آورى شد که براى توسعه مورد نیاز بود. از جمله جداسازى جنسى در مکان‌هاى عمومى، مقررات لباس پوشیدن، سانسور و برخى محدودیت‌ها در رابطه با فیلم و...؛ البته اکنون آزادى‌هاى بیشترى وجود دارد. مشارکت فعال زنان در عرصه سیاست‌هاى انقلابى خودآگاهى بسیارى از زنان طبقه عامه را درباره توانایى سیاسى خود بیدار کرد. تحصیل دختران مورد تشویق قرار گرفت. مخالفت‌هاى صریح با سیاست و قوانینى که تبعیض بین زن و مرد شمرده مى‌شد، سیاست چند همسرى، ازدواج موقت، حق طلاق براى مردان، واگذارى صیانت فرزند به پدران و خانواده آن‌ها، عدم امکان ورود به برخى مشاغل از جمله قضا، گرایش تازه زنان به تفسیر اسلام در جهت مساوات طلبانه‌تر به لحاظ جنسیتى، اهمیت یافت. درهاى آموزش عالى دینى به روى زنان گشوده شد. در مجله زنان (سردبیر: شهلا شرکت) مقاله‌هاى گوناگونى در دفاع از زن به چاپ مى‌رسید که از جمله نتایج آن، اجازه یافتن زن در مقام قاضى مشاور بود. این پیشرفت‌ها ناشى از همکارى زنان سکولار و مذهبى بود. زنان عشایرى و روستایى نقش مهمى در امرار معاش زندگى به عهده داشتند. ورزش از نظر اسلامى مشروع بود، در جایى که فقط زن حضور داشته باشد. در بعضى ورزش‌ها چنانچه پوشش داشته باشند، حضور مرد هم بلامانع است. روابط بین اعضاى خانواده رابطه خشک پدرسالارى نبود؛ بلکه روابط دوستانه بود. در ازدواج جوانان، گفت و گو بین والدین و فرزندان صورت مى‌گیرد و در اغلب موارد حق انتخاب با جوانان است.
در سال‌هاى اول پس از انقلاب، محدودیت‌هاى بسیارى براى فیلم و سینما وجود داشت، و براى این که یک فیلم ساخته و اکران شود، باید مراحلى را مى‌گذراند؛ از مرحله نوشتن سناریو تا مرحله بعد از ساخته شدن؛ اما بعدها در آذر 1366 امام خمینى مقررات اخلاقى را جایگزین کرد. بسیارى از فیلم‌ها مجوز گرفتند؛ حتى بعضى از آن‌ها در جشنواره‌هاى مختلف برنده جایزه شدند و ارز مورد نیاز خود را به دست آوردند. از جمله این فیلم‌ها دو زن، آدم برفى، زیر نور ماه، ارتفاع پست و خانه‌اى روى آب بود. فیلم سازان موفقى چون مهرجویى، بیضایى، کیارستمى، حاتمى کیا، بنى اعتماد و تهمینه میلانى را مى‌توان نام برد؛ البته هنر فقط به سینما محدود نمى‌شد؛ بلکه در زمینه‌هاى دیگر مثل رمان، شو، موسیقى و نقاشى و. . . نیز رو به پیشرفت و گسترش بودند.
در سال‌هاى اخیر عقاید جدید سیاسى و دینى شکوفا شد، و دیدگاه‌هاى بسیارى وجود داشت. مطبوعات در توسعه فکرى و سیاسى به ویژه از سال 1368 به بعد یک نیروى عمده بود. سرکوب جدى مطبوعات در بهار سال 1379 پس از حمله حکومت به اصلاح‌طلبان و از پى کنفرانس برلین آغاز شد. برخى از روزنامه نگاران از جمله اکبر گنجى به انتقاد تند دست مى‌زدند و به سبب این انتقادها و کتاب‌هایش روانه زندان شد. اصلاح‌طلبانى که بر اسلام تأکید داشتند، به طور معمول راهى در پیش گرفتند که به مدرن گرایى اسلامى شهرت داشت، و بر این ادعا مبتنى بود که همه ارزش‌هاى مثبتى که آن‌ها در غرب مشاهده مى‌کردند، مانند علم، حکومت انتخابى، وضعیت بهتر زنان و نظایر آن‌ها، در اسلام اگر به درستى درک شود، دریافت مى‌شود.
مجتهد شبسترى مى‌گوید: تنهاارزش عام حکومت و جامعه باید با دین سازگار باشد؛ اما احکام خاص باید تغییر کند. او از بحث رو در رو با محافظه کاران اجتناب مىورزید. کدیور، عقیده شبسترى را قبول داشت و او ولایت فقیه را مغایر جمهورى خواهى مى‌داند، و خواستار جدایى دین و دولت است. آیت‌اللّه طاهرى امام جمعه اصفهان با بیانیه‌اى تند که حکومت روحانیان را مورد حمله قرار مى‌داد، استعفا کرد و از آیت‌اللّه منتظرى که در بازداشت خانگى بود، پیروى مى‌کرد. صانعى فتواهاى روشن بینانه در مورد زن و تبعیض قومى و جنسى صادر کرد. همچنین یوسفى اشکورى به سبب شرکت در کنفرانس برلین و اظهارات او به ویژه در مخالفت با حجاب اجبارى، بازداشت شد.
در ایران اقلیت‌هاى مختلف وجود دارند که قانون اساسى نیز یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان را به رسمیت مى‌شناسد. یهودیان که گاه آن‌ها را طرفدار اسرائیل مى‌پنداشتند، در رنج بودند و اکثریت به اسرائیل یا امریکا در سال‌هاى پس از انقلاب گریختند. بهایى‌ها که مرتد از اسلام به شمار مى‌آمدند، و تعداد آن‌ها خیلى کم بود، در سال 1364 تجربیات تلخى از اعدام و سرکوب را دیدند. افراد سنى که در زاهدان در غرب بین کردها، ترکمن و... زندگى مى‌کردند و مى‌کنند، گاه مورد تبعیض واقع مى‌شدند؛ براى مثال در ساختن مجلس، داشتن نماینده و... قومیت‌هایى از قبیل کرد و ترک و لر و... تا قبل از انقلاب حتى استفاده از زبان محلى ممنوع بود؛ اما دولت خاتمى از همان ابتدا به حمایت از آن‌ها پرداخت. زبان محلى آزاد شد. روزنامه، نوار، موسیقى، کتاب و برنامه‌هاى مختلف به زبان‌هاى محلى مى‌توانست وجود داشته باشد، و تغییرات در سال‌هاى اخیر تا حدى در جهت برآوردن خواست‌هاى اقلیت‌ها حرکت کرده است.
۱٬۷۴۱

ویرایش