۸۷٬۷۸۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
</div> | </div> | ||
'''محمدبن | '''محمدبن ابی زینب مقلاص اسدی''' ملقب به ابوالخطاب است که فرقه غالی [[خطابیه]] به وی منسوب است. از وی به عنوان یکی از پایهگذاران [[اسماعیلیه]] و نیز در شمار مرتبه ابواب در سلسله مراتب مقدس [[نصیریه]] نام برده اند. در بعضی از منابع از وی با کنیه ابواسماعیل یاد شده که برخی را بر آن داشته است تا وی را پدر معنوی اسماعیل بن جعفر بدانند. او از قبیله بنی اسد و ساکن [[کوفه]] بود. به نقل [[ثقة الاسلام کلینی|ثقة الاسلام کلینی]] در فروع کافی، ابوالخطاب قبل از گرایش به غلو از یاران مهم [[امام صادق]] بوده و سؤالات اصحاب امام صادق(ع) را از کوفه به [[مدینه]] برده و پاسخ دریافتی از امام را برای اصحاب ارسال میداشته است. | ||
افکار غلوآمیز ابوالخطاب از | افکار غلوآمیز ابوالخطاب از سوی [[امام صادق]] شدیداً رد شد و در مواضع گوناگون به لعن و نفرین ابوالخطاب پرداخت و از او با عناوین [[کافر]]، [[مشرک]] و دشمن خدا یاد شده است. در روایاتی آمده است که ابوالخطاب به امام صادق دروغ میبست و در کتب اصحاب امام صادق دست برده و احادیثی را به نام امام صادق از خود ساخته و در این کتابها قرار میداد و برای همین علت بعضی از اصحاب کتابهای خود را به امام عرضه میکردند تا صحت [[احادیث]] آنها به رویت امام برسد و شاید از اینجا عرضه کتب و عقاید به امام به عنوان [[سنت]] مطرح شد تا امام، سره را از ناسره جدا کرده و به تنقیح عقاید بپردازد. | ||
=نام و کنیه ابوالخطاب= | =نام و کنیه ابوالخطاب= | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
=آغاز انحراف ابوالخطاب= | =آغاز انحراف ابوالخطاب= | ||
بر اساس نقل منابع، ابوالخطاب خود را به امام صادق علیهالسلام و یاران آن حضرت پیوند داده بود. <ref>شهرستانی، 1364، ج1، ص210</ref> وی پیش از آشکارسازی عقاید غالیانهاش، با حضور در محضر امام صادق علیهالسلام تلاش میکرد اینگونه وانمود کند که امام صادق علیهالسلام برخی از اسرار را از یارانش مخفی میکند، اما ابوالخطاب را از این امور آگاه می سازد. [[ابن اثیر]] پس از اشاره به ابوالخطاب و سخنان غالیانه او و دیگر فریب کاران، مینویسد: آنها خود را [[شیعه]] آل محمد دانستند تا به واسطه [[تشیع]]، بتوانند کار خود را انجام دهند و عوام را به خود جلب و | بر اساس نقل منابع، ابوالخطاب خود را به امام صادق علیهالسلام و یاران آن حضرت پیوند داده بود. <ref>شهرستانی، 1364، ج1، ص210</ref> وی پیش از آشکارسازی عقاید غالیانهاش، با حضور در محضر امام صادق علیهالسلام تلاش میکرد اینگونه وانمود کند که امام صادق علیهالسلام برخی از اسرار را از یارانش مخفی میکند، اما ابوالخطاب را از این امور آگاه می سازد. [[ابن اثیر]] پس از اشاره به ابوالخطاب و سخنان غالیانه او و دیگر فریب کاران، مینویسد: آنها خود را [[شیعه]] آل محمد دانستند تا به واسطه [[تشیع]]، بتوانند کار خود را انجام دهند و عوام را به خود جلب و اهالی بلاد را تسخیر کنند. آنها به زهد و [[تقوا]] و [[عبادت]] هم تظاهر کردند تا مردم را فریب دهند، و حال آنکه خود مخالف آن بودند. <ref>ابن اثیر، 1385ق، ج 8، ص28</ref> | ||
معاویه بن حکیم از جدش روایت میکند: در مجلس امام صادق علیهالسلام بودم، ابوالخطاب هم حضور داشت. وقتی همه رفتند... ابوالخطاب از من نیز میخواست که بیرون بروم، ولی امام هر بار میفرمودند: او با من کار دارد. یک بار هم به امام نزدیک شد و به محاسن حضرت دست زد. سپس ابوالخطاب بیرون رفت. امام صادق علیهالسلام به من فرمودند: ابوالخطاب میخواهد بگوید که امام من را آگاه میکند اما از تو پنهان می سازد؛ او میخواهد بگوید: به من نزدیکتر است. به یارانم این گونه بگو... <ref>طوسی، 1348، ص295</ref> این روایت گویای این مطلب است که ابوالخطاب با نزدیک ساختن خویش به امام صادق علیهالسلام، سعی داشت یاران آن حضرت را فریب دهد و خود را صاحب سرّ آن حضرت معرفی کند. | معاویه بن حکیم از جدش روایت میکند: در مجلس امام صادق علیهالسلام بودم، ابوالخطاب هم حضور داشت. وقتی همه رفتند... ابوالخطاب از من نیز میخواست که بیرون بروم، ولی امام هر بار میفرمودند: او با من کار دارد. یک بار هم به امام نزدیک شد و به محاسن حضرت دست زد. سپس ابوالخطاب بیرون رفت. امام صادق علیهالسلام به من فرمودند: ابوالخطاب میخواهد بگوید که امام من را آگاه میکند اما از تو پنهان می سازد؛ او میخواهد بگوید: به من نزدیکتر است. به یارانم این گونه بگو... <ref>طوسی، 1348، ص295</ref> این روایت گویای این مطلب است که ابوالخطاب با نزدیک ساختن خویش به امام صادق علیهالسلام، سعی داشت یاران آن حضرت را فریب دهد و خود را صاحب سرّ آن حضرت معرفی کند. |