ترکیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵۳: خط ۱۵۳:


==بکتاشیه==
==بکتاشیه==
طریقت بکتاشیه یکی از مهمترین طریقت های ترکیه به شمارمی رود. بَکتاشیه، طریقتی که خود را منسوب به حاجی بکتاش ولی زاهد خراسانی می دانند. ولی این دقیقاً به معنی ایجاد این مذهب به دست وی نیست. بسیاری پیدایش این مذهب را به دست فردی به نام بالم سلطان می دانند.
طریقت بکتاشیه یکی از مهمترین طریقت های ترکیه به شمارمی رود. بَکتاشیه، طریقتی که خود را منسوب به حاجی بکتاش ولی زاهد خراسانی می دانند. ولی این دقیقاً به معنی ایجاد این مذهب به دست وی نیست. بسیاری پیدایش این مذهب را به دست فردی به نام بالم سلطان می دانند.
این طریقه از آناتولی شروع شد و بر اثر برخورداری از حمایت رسمی دولت عثمانی و در پی کشورگشایی‌های آن، به شبه جزیره بالکان و از آنجا به آلبانی راه یافت و بعدها خانقاههای بکتاشیه در آنجا ساخته شد. راهیابی این فرقه به شبه جزیره بالکان، در اسلام آوردن ساکنان آنجا سهم عمده‌ای داشت. امروزه بکتاشیه علاوه بر آلبانی و به طور محدود در ترکیه، در میان مردم سوریه، مصر، ترکهای مقیم اروپا و نیز مناطق آلبانیایی نشین و مسلمان مقدونیه و کوزوو رواج دارد. پایه گذار این فرقه سید محمود رضوى معروف به حاجى بکتاش ولى (م.669) است که زندگى وى در منابع مختلف با افسانه ها و حکایت هاى اغراق میز آمیخته است. اجمالا مى توان گفت که وى از صوفیان ترکمن خراسانى، معروف به بابا، بود که از پیروان احمد یسوى (م.562 ق) بودندآ<ref>(لاجوردى، فاطمه، دائرة المعارف بزرگ اسلامى، 12/397). </ref> احتمالا وى در سده 6 ق همراه با موج مهاجران ترکمن از شرق به آسیاى صغیر آمده باشد.  
این طریقه از آناتولی شروع شد و بر اثر برخورداری از حمایت رسمی دولت عثمانی و در پی کشورگشایی‌های آن، به شبه جزیره بالکان و از آنجا به آلبانی راه یافت و بعدها خانقاههای بکتاشیه در آنجا ساخته شد. راهیابی این فرقه به شبه جزیره بالکان، در اسلام آوردن ساکنان آنجا سهم عمده‌ای داشت. امروزه بکتاشیه علاوه بر آلبانی و به طور محدود در ترکیه، در میان مردم سوریه، مصر، ترکهای مقیم اروپا و نیز مناطق آلبانیایی نشین و مسلمان مقدونیه و کوزوو رواج دارد. پایه گذار این فرقه سید محمود رضوى معروف به حاجى بکتاش ولى (م.669) است که زندگى وى در منابع مختلف با افسانه ها و حکایت هاى اغراق میز آمیخته است. اجمالا مى توان گفت که وى از صوفیان ترکمن خراسانى، معروف به بابا، بود که از پیروان احمد یسوى (م.562 ق) بودندآ<ref>(لاجوردى، فاطمه، دائرة المعارف بزرگ اسلامى، 12/397). </ref> احتمالا وى در سده 6 ق همراه با موج مهاجران ترکمن از شرق به آسیاى صغیر آمده باشد.  
منابعى نیز در وجود تاریخى حاج بکتاش تردید کرده اند و پایه گذار واقعى طریقه بکتاشیه را بالیم سلطان یا بالیم بابا معروف به پیر دوم (م.922) دانسته اند (معصومى، دانشنامه ادب فارسى، 6/190؛ انوشه، دائرة المعارف تشیع، 3/388). برخى نیز مصرّند که وى خاستگاهى مسیحى داشته است. البته نظر غالب آن است که حاجى بکتاش پایه گذار بوده ولى بالیم سلطان این شکل خاص را به فرقه بخشیده و به اصول آن صورت ثابت و مشخص داده و آیین هاى جدید و سلسله مراتبى در طریقه بکتاشیه بنیان نهاده است. در باب عقاید حاجى بکتاش ولى گفته اند که مشرب توحید و تجرید بر وى غالب بوده و اغلب اوقات مغلوب حال مى شده و چون به هوش مى آمده به لعن و طعن مخالفان مى پرداخته و با وجود کثرت و ازدحام مطلقاً عقیده خودش را استتار نمى کرده است (شیرازى، طرائق الحقائق، 2/347).
منابعى نیز در وجود تاریخى حاج بکتاش تردید کرده اند و پایه گذار واقعى طریقه بکتاشیه را بالیم سلطان یا بالیم بابا معروف به پیر دوم (م.922) دانسته اند (معصومى، دانشنامه ادب فارسى، 6/190؛ انوشه، دائرة المعارف تشیع، 3/388). برخى نیز مصرّند که وى خاستگاهى مسیحى داشته است. البته نظر غالب آن است که حاجى بکتاش پایه گذار بوده ولى بالیم سلطان این شکل خاص را به فرقه بخشیده و به اصول آن صورت ثابت و مشخص داده و آیین هاى جدید و سلسله مراتبى در طریقه بکتاشیه بنیان نهاده است. در باب عقاید حاجى بکتاش ولى گفته اند که مشرب توحید و تجرید بر وى غالب بوده و اغلب اوقات مغلوب حال مى شده و چون به هوش مى آمده به لعن و طعن مخالفان مى پرداخته و با وجود کثرت و ازدحام مطلقاً عقیده خودش را استتار نمى کرده است (شیرازى، طرائق الحقائق، 2/347).
با توجه به آن که در کتاب المقالات حاجى بکتاش که در اصل به زبان عربى نگاشته شده، مراسم سرّى و آموزه هاى بکتاشى مشخصاً ذکر نشده، این نظر تأیید مى شود. حاجى بکتاش هم روزگار اورخان دومین فرمانرواى عثمانى، بوده و نزد او تقربى نیز داشته است (معصومى، همان جا، 191).  
با توجه به آن که در کتاب المقالات حاجى بکتاش که در اصل به زبان عربى نگاشته شده، مراسم سرّى و آموزه هاى بکتاشى مشخصاً ذکر نشده، این نظر تأیید مى شود. حاجى بکتاش هم روزگار اورخان دومین فرمانرواى عثمانى، بوده و نزد او تقربى نیز داشته است (معصومى، همان جا، 191).  
با وجود آنکه علویان و بکتاشیان مستقل از هم هستند، اما امروزه از لحاظ تاریخی و اجتماعی، مطرح کردن استقلال آنها از یکدیگر ممکن نیست. اعتقادات علویان با بکتاشیان یکی است. آنها از لحاظ ادبیّات، مبانی اخلاقی و عقیده، تفاوت بنیادینی با یکدیگر ندارند و اصولشان نیز مشترک است ــ تفاوت اساسی آنها یک فرق اجتماعی است و آن اینکه؛ بکتاشیان غالباً در شهر زندگی می‌کرده‌اند و علویان، زندگی کوچ‌نشینی و نیمه کوچ‌نشینی داشته‌اند. ازاین‌رو بکتاشیان گروهی سازمان یافته‌اند، اما علویان که در روستاها زندگی می‌کنند، هنوز کم و بیش غیر سازمان یافته‌اند ــ و نیز بکتاشیان پیرو آیین لایتغیّری‌اند، اما علویان به اسطوره‌هایی معتقدند که در آنها افسانه‌هایی با فرهنگ محلّی آمیخته شده است. نکته دیگری که شایان توجّه است، این است که ورود به طریقت بکتاشی برای همة افراد ممکن است، اما جامعة علویان، جامعه‌ای بسته است و غیر علویان را در بین خود نمی‌پذیرند. به عبارت دیگر، علوی شدن ارثی است و اگر کسی علوی متولّد نشود، نمی‌تواند، علوی باشد. اما بکتاشی شدن اکتسابی (اختیاری) است و هر کسی که بخواهد، می‌تواند بکتاشی شود. سیّد بودن «دَده» در میان علویان شرط است، اما در بکتاشیّه برای «بابا» شدن نیازی به سیّد بودن نیست. امروزه در ترکیه واژه‌های «علوی» و «بکتاشی» با یکدیگر بسیار گره خورده‌اند  و به صورت «علوی ـ بکتاشی» به کار می‌روند.
با وجود آنکه علویان و بکتاشیان مستقل از هم هستند، اما امروزه از لحاظ تاریخی و اجتماعی، مطرح کردن استقلال آنها از یکدیگر ممکن نیست. اعتقادات علویان با بکتاشیان یکی است. آنها از لحاظ ادبیّات، مبانی اخلاقی و عقیده، تفاوت بنیادینی با یکدیگر ندارند و اصولشان نیز مشترک است ــ تفاوت اساسی آنها یک فرق اجتماعی است و آن اینکه؛ بکتاشیان غالباً در شهر زندگی می‌کرده‌اند و علویان، زندگی کوچ‌نشینی و نیمه کوچ‌نشینی داشته‌اند. ازاین‌رو بکتاشیان گروهی سازمان یافته‌اند، اما علویان که در روستاها زندگی می‌کنند، هنوز کم و بیش غیر سازمان یافته‌اند ــ و نیز بکتاشیان پیرو آیین لایتغیّری‌اند، اما علویان به اسطوره‌هایی معتقدند که در آنها افسانه‌هایی با فرهنگ محلّی آمیخته شده است. نکته دیگری که شایان توجّه است، این است که ورود به طریقت بکتاشی برای همة افراد ممکن است، اما جامعة علویان، جامعه‌ای بسته است و غیر علویان را در بین خود نمی‌پذیرند. به عبارت دیگر، علوی شدن ارثی است و اگر کسی علوی متولّد نشود، نمی‌تواند، علوی باشد. اما بکتاشی شدن اکتسابی (اختیاری) است و هر کسی که بخواهد، می‌تواند بکتاشی شود. سیّد بودن «دَده» در میان علویان شرط است، اما در بکتاشیّه برای «بابا» شدن نیازی به سیّد بودن نیست. امروزه در ترکیه واژه‌های «علوی» و «بکتاشی» با یکدیگر بسیار گره خورده‌اند  و به صورت «علوی ـ بکتاشی» به کار می‌روند.
مبانی عقیدتی این طریقت برگرفته از تصوف و تشیع است.
مبانی عقیدتی این طریقت برگرفته از تصوف و تشیع است.


==نورسیها==
==نورسیها==


نورچی ها
نورچی ها
نورجی ها که حدود بیش از یک میلیون نفر جمعیت دارند، پیرو یکی از علمای مشهور ترکیه بنام " شیخ سعید نورسی" معروف به " بدیع الزمان نورسی" می‌باشند که با آتا تورک هم عصر بوده است. مهمترین کتاب نورسی بنام " کلیات رساله نور" است که مبین اصول اساسی این طریقت می‌باشد. در این رساله آمده است که مهمترین وظیفه مسلمانان معاصر ، حفظ ایمان خود در مقابل علم و فلسفه می‌باشد.. " در این رساله آمده است که مهمترین وظیفه مسلمانان معاصر حفظ ایمان خود در مقابل علم و فلسفه می‌باشد. . پیروان این طریقت به مسائلی همچون سازماندهی و تشکیلات اهمیتی نمی دهند ولی در بین خود دارای درجاتی همچون دوست، برادر ، طلبه و... هستند. از نظر گاه‌ایشان " دوست" شخصی است که خود را به طریقت نورجی نزدیک کرده و وظیفه دارد که با مظالم و بدعت گزاری ها بشدت مقابله کند. افرادی که در راه گسترش و تبلیغ رساله  نور کمر همت بسته و هفت گناه دوری جسته و نمازهای واجب خود را بجا می‌آورند نیز تشکیل دهنده طیف برادران می‌باشند طلبه‌ها نیز رساله نور را همانند مال خود شمرده و مهمترین وظیفه خود را انتشار آن می دانند از اصول اولیه نورچی ها دوری و عدم شرکت مستقیم در حرکات سیاسی و پرهیز از اعمالی است که باعث خدشه دار شدن جامعه می گردد. در عین حال پیروان این طریقت وظیفه دارند که مانع اجراء این اعمال از جانب دیگران هم بشوند ولی با این وجود خود سعید نورسی در خصوص طریقه زندگی و رابطه با احزاب همواره شیوه‌های پراگماتیستی ( مصلحت گرایی) را بکار گرفت. به نظر او همواره باید از حزبی طرفداری نمود که بتواند مساعد ترین شرایط را برای حرکت پیروان طریقت مهیا سازد.
نورجی ها که حدود بیش از یک میلیون نفر جمعیت دارند، پیرو یکی از علمای مشهور ترکیه بنام " شیخ سعید نورسی" معروف به " بدیع الزمان نورسی" می‌باشند که با آتا تورک هم عصر بوده است. مهمترین کتاب نورسی بنام " کلیات رساله نور" است که مبین اصول اساسی این طریقت می‌باشد. در این رساله آمده است که مهمترین وظیفه مسلمانان معاصر ، حفظ ایمان خود در مقابل علم و فلسفه می‌باشد.. " در این رساله آمده است که مهمترین وظیفه مسلمانان معاصر حفظ ایمان خود در مقابل علم و فلسفه می‌باشد. . پیروان این طریقت به مسائلی همچون سازماندهی و تشکیلات اهمیتی نمی دهند ولی در بین خود دارای درجاتی همچون دوست، برادر ، طلبه و... هستند. از نظر گاه‌ایشان " دوست" شخصی است که خود را به طریقت نورجی نزدیک کرده و وظیفه دارد که با مظالم و بدعت گزاری ها بشدت مقابله کند. افرادی که در راه گسترش و تبلیغ رساله  نور کمر همت بسته و هفت گناه دوری جسته و نمازهای واجب خود را بجا می‌آورند نیز تشکیل دهنده طیف برادران می‌باشند طلبه‌ها نیز رساله نور را همانند مال خود شمرده و مهمترین وظیفه خود را انتشار آن می دانند از اصول اولیه نورچی ها دوری و عدم شرکت مستقیم در حرکات سیاسی و پرهیز از اعمالی است که باعث خدشه دار شدن جامعه می گردد. در عین حال پیروان این طریقت وظیفه دارند که مانع اجراء این اعمال از جانب دیگران هم بشوند ولی با این وجود خود سعید نورسی در خصوص طریقه زندگی و رابطه با احزاب همواره شیوه‌های پراگماتیستی ( مصلحت گرایی) را بکار گرفت. به نظر او همواره باید از حزبی طرفداری نمود که بتواند مساعد ترین شرایط را برای حرکت پیروان طریقت مهیا سازد.
نورچی ها برای مسائل انتشاراتی اهمیت خاصی قائل شده و مجلاتی چون " ذوالفقار" ، اخوت" را منتشر نموده‌اند اما مهمترین ارگان ایشان روزنامه " ینی آسیا" محسوب می‌شود.این طریقت همواره طرفدار حاکمیت بوده و خود را به عنوان مبلغ دموکراسی معرفی نموده است  
نورچی ها برای مسائل انتشاراتی اهمیت خاصی قائل شده و مجلاتی چون " ذوالفقار" ، اخوت" را منتشر نموده‌اند اما مهمترین ارگان ایشان روزنامه " ینی آسیا" محسوب می‌شود.این طریقت همواره طرفدار حاکمیت بوده و خود را به عنوان مبلغ دموکراسی معرفی نموده است  
ماین جریان ازآغاز انقلاب اسلامی در ایران روزنامه ینی آسیا با بی علاقگی به‌این موضوع برخورد می‌کرد که البته با توجه به دید گاه‌های این طریقت مسئله غیر منتظره‌ای محسوب نمی گردید . یکی از رهبران این طریقت بنام " صفا مورسل" در این خصوص چنین می گوید: " نمی‌توان انقلاب ایران را بعنوان یک انقلاب اسلامی قبول نمود اسلام دین صلح و خوش بینی است ولی در ایران اسلامیت را بعنوان ایدئولوژی کینه و خصومت بکار گرفته‌اند به‌این واسطه با نگاه کردن به انقلاب ایران نمی‌توان در باره اسلام داوری نمود. دنیای غرب روشهای غلط و خطاهای ایران را در مورد استفاده قرار داده و با توسل به آنها سعی در کاهش علاقه مردم نسبت به اسلام را دارد. انقلاب ایران، اسلام را به شکل ترسناک  و بدی که در شان آن نیست جلوه گر ساخته است. " مجله " کپرو" در حزیران سال 1987 .م. با تیتر بزرگ بر روی جلد خود می نویسد " خمینی یا اسلام" ؟ در ذیل این عنوان آمده است ؛ انقلاب ایران " بر پایه اعتقادات شیعه بوده و هیچگونه شانسی برای پیروزی دنیای " تسنن" ندارد. به نظر امام خمینی قرآن یک کتاب سیاسی است. امام خمینی اسلام را به صورت دینی که مربوط به جهاد و مبارزه می‌باشد. تعریف می‌کند و وظیفه اصلی خود را حفاظت از اسلام می داند امام خمینی دکترین خود را پشت کلمات قیام و عصیان پنهان نموده است مجله کپرو در جائی دیگر می نویسد در افکار امام خمینی به یک جمله که در خصوص کارهای ایمانی باشد برخورد نمی‌کنیم این مجله ضمن شرحی در باب افکار و اعتقادات شیعیان ، بازتاب ایدئولوژی انقلاب اسلامی در ترکیه را اینگونه شرح میدهد: "در آغاز افرادی که مترجم خمینی بودند، فعالیت‌های گسترده‌ایی از خود نشان میدادند ولی اکنون ایشان هم به غلط بودن این افکار معترف بوده و نظرات خود را درباره مسائل تغییر داده‌اند". اصل مخالفت مجله " کپرو" با انقلاب اسلامی را میتوان در این جملات خلاصه نمود که " بدیع الزمان" در اثر بی نظیر خود یعنی "رساله نور" که کنجنیه‌ای از ایمان و فرهنگ می‌باشد. همواره با هدف بدست گیری اقتدار ، مخالفت ورزیده است. او اعتقاد دارد که امروز زمان نجات دادن ایمان می‌باشد..
ماین جریان ازآغاز انقلاب اسلامی در ایران روزنامه ینی آسیا با بی علاقگی به‌این موضوع برخورد می‌کرد که البته با توجه به دید گاه‌های این طریقت مسئله غیر منتظره‌ای محسوب نمی گردید . یکی از رهبران این طریقت بنام " صفا مورسل" در این خصوص چنین می گوید: " نمی‌توان انقلاب ایران را بعنوان یک انقلاب اسلامی قبول نمود اسلام دین صلح و خوش بینی است ولی در ایران اسلامیت را بعنوان ایدئولوژی کینه و خصومت بکار گرفته‌اند به‌این واسطه با نگاه کردن به انقلاب ایران نمی‌توان در باره اسلام داوری نمود. دنیای غرب روشهای غلط و خطاهای ایران را در مورد استفاده قرار داده و با توسل به آنها سعی در کاهش علاقه مردم نسبت به اسلام را دارد. انقلاب ایران، اسلام را به شکل ترسناک  و بدی که در شان آن نیست جلوه گر ساخته است. " مجله " کپرو" در حزیران سال 1987 .م. با تیتر بزرگ بر روی جلد خود می نویسد " خمینی یا اسلام" ؟ در ذیل این عنوان آمده است ؛ انقلاب ایران " بر پایه اعتقادات شیعه بوده و هیچگونه شانسی برای پیروزی دنیای " تسنن" ندارد. به نظر امام خمینی قرآن یک کتاب سیاسی است. امام خمینی اسلام را به صورت دینی که مربوط به جهاد و مبارزه می‌باشد. تعریف می‌کند و وظیفه اصلی خود را حفاظت از اسلام می داند امام خمینی دکترین خود را پشت کلمات قیام و عصیان پنهان نموده است مجله کپرو در جائی دیگر می نویسد در افکار امام خمینی به یک جمله که در خصوص کارهای ایمانی باشد برخورد نمی‌کنیم این مجله ضمن شرحی در باب افکار و اعتقادات شیعیان ، بازتاب ایدئولوژی انقلاب اسلامی در ترکیه را اینگونه شرح میدهد: "در آغاز افرادی که مترجم خمینی بودند، فعالیت‌های گسترده‌ایی از خود نشان میدادند ولی اکنون ایشان هم به غلط بودن این افکار معترف بوده و نظرات خود را درباره مسائل تغییر داده‌اند". اصل مخالفت مجله " کپرو" با انقلاب اسلامی را میتوان در این جملات خلاصه نمود که " بدیع الزمان" در اثر بی نظیر خود یعنی "رساله نور" که کنجنیه‌ای از ایمان و فرهنگ می‌باشد. همواره با هدف بدست گیری اقتدار ، مخالفت ورزیده است. او اعتقاد دارد که امروز زمان نجات دادن ایمان می‌باشد..
شاخهای نورجی؛ در بین نورجی ها شعبات و دسته بندی های مختلفی وجود دارد اما در سالهای اخیر طریقت نورجی ها به دو شاخه عمده تقسیم شده است گروه نخست " آسیا جی ها" نام داشته و توسط اسد جوشان رهبری می‌شود و گروه دوم که مهمترین شاخه نورجی نیز می‌باشد.، " فتح الله جیها " نامیده می‌شود. البته دو گروه عجز مندیها " و قادریها" نیز ادعا دارند که از پیروان واقعی سعید نورسی هستند.
شاخهای نورجی؛ در بین نورجی ها شعبات و دسته بندی های مختلفی وجود دارد اما در سالهای اخیر طریقت نورجی ها به دو شاخه عمده تقسیم شده است گروه نخست " آسیا جی ها" نام داشته و توسط اسد جوشان رهبری می‌شود و گروه دوم که مهمترین شاخه نورجی نیز می‌باشد.، " فتح الله جیها " نامیده می‌شود. البته دو گروه عجز مندیها " و قادریها" نیز ادعا دارند که از پیروان واقعی سعید نورسی هستند.


|




خط ۱۷۴: خط ۱۷۳:




=بنیادهای مهم و فعال درترکیه= (در ترکیه به بنیاد واکف یا همان وقف می¬گویند)
=بنیادهای مهم و فعال درترکیه=  
(در ترکیه به بنیاد واکف یا همان وقف می‌گویند)


1-بنیاد تحقیات وفرهنگ
1-بنیاد تحقیات وفرهنگ
خط ۱۹۶: خط ۱۹۶:




=مؤسسات، مجموعه ها وگروههای شیعی
=مؤسسات، مجموعه ها وگروههای شیعی=


1- مجموعه زینبیه
1- مجموعه زینبیه
خط ۲۴۹: خط ۲۴۹:




= شخصیت های علمی دینی تأثیرگذار(اعم از شیعه و سنی)
= شخصیت های علمی دینی تأثیرگذار(اعم از شیعه و سنی)=


1.خیرالدین کارامان
1.خیرالدین کارامان
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۵۶۷

ویرایش