انفاق: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی')
خط ۵: خط ۵:
</div>
</div>


'''اِنْفاق‌'''، واژه‌ايی قرآنى‌ است به‌ معنى‌ صرف‌ کردن‌ مال‌ در مصارف‌ نيکوکارانه‌. انفاق از ریشه «ن-ف-ق» است که به گفته [[راغب]] در [[مفردات]] به معنی «کم‌شدن» است. انفاق در [[قرآن]] و کتب اسلامی به معنی بخشش مال به فقیران برای کسب رضای خداست و در نزد عارفان به منزله کمال بخشش است.
'''اِنْفاق‌'''، واژه‌ايی قرآنی‌ است به‌ معنی‌ صرف‌ کردن‌ مال‌ در مصارف‌ نيکوکارانه‌. انفاق از ریشه «ن-ف-ق» است که به گفته [[راغب]] در [[مفردات]] به معنی «کم‌شدن» است. انفاق در [[قرآن]] و کتب اسلامی به معنی بخشش مال به فقیران برای کسب رضای خداست و در نزد عارفان به منزله کمال بخشش است.
انفاق‌ در [[قرآن‌ كريم‌|قرآن‌ کريم‌]] به‌ عنوان‌ يکى‌ از پايه‌هايی اصلى‌ عمل‌ صالح‌ و يکى‌ از ويژگيی‌هايی مؤمنان‌ مورد تأکيد قرار گرفته‌ است‌. با آن که‌ اغلب‌ مفسران‌ متأخر به‌ اين‌ عمل‌ بيشتر از منظر توزيع‌ ثروت‌ و کاستن‌ محروميت‌هايی اقتصاديی نگريسته‌اند، اما در قرآن‌ کريم‌ بعد تربيتى‌ انفاق‌ بيش‌ از هر چيز مورد توجه‌ قرار گرفته‌ و از اين‌ حيث‌ مکمل‌ ايمان‌ دانسته‌ شده‌ است‌.
انفاق‌ در [[قرآن‌ كريم‌|قرآن‌ کريم‌]] به‌ عنوان‌ يکی‌ از پايه‌هايی اصلی‌ عمل‌ صالح‌ و يکی‌ از ويژگيی‌هايی مؤمنان‌ مورد تأکيد قرار گرفته‌ است‌. با آن که‌ اغلب‌ مفسران‌ متأخر به‌ اين‌ عمل‌ بيشتر از منظر توزيع‌ ثروت‌ و کاستن‌ محروميت‌هايی اقتصاديی نگريسته‌اند، اما در قرآن‌ کريم‌ بعد تربيتی‌ انفاق‌ بيش‌ از هر چيز مورد توجه‌ قرار گرفته‌ و از اين‌ حيث‌ مکمل‌ ايمان‌ دانسته‌ شده‌ است‌.


=معنای انفاق=
=معنای انفاق=


"نفق" در لغت به معنی گذشتن هر چیز و از بین رفتن آن با تمام شدن آن چیز است<ref> راغب اصفهانى‌، حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القرآن، دارالعلم الدار الشامیة، تحقیق صفوان عدنان داودى‌ ، دمشق‌، 1412 ق ‌ چاپ اول‌ .</ref>. و در اصطلاح "انفاق" بیرون کردن مال از ملک و قرار دادن آن در ملک دیگرى است که یا از طریق [[صدقه]] و یا از بخشش کردن مال‌هاى خویش در راه [[جهاد]] و دین و هر‌آن‌چه خدا بدان فرمان داده است می‌باشد<ref>طبرسى، فضل بن حسن؛ ‌مجمع البیان فى تفسیر القرآن، تحقیق محمد جواد بلاغى، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372 ش، چاپ سوم ،ج2 ص 515.</ref>.
"نفق" در لغت به معنی گذشتن هر چیز و از بین رفتن آن با تمام شدن آن چیز است<ref> راغب اصفهانی‌، حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القرآن، دارالعلم الدار الشامیة، تحقیق صفوان عدنان داودی‌ ، دمشق‌، 1412 ق ‌ چاپ اول‌ .</ref>. و در اصطلاح "انفاق" بیرون کردن مال از ملک و قرار دادن آن در ملک دیگری است که یا از طریق [[صدقه]] و یا از بخشش کردن مال‌های خویش در راه [[جهاد]] و دین و هر‌آن‌چه خدا بدان فرمان داده است می‌باشد<ref>طبرسی، فضل بن حسن؛ ‌مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق محمد جواد بلاغی، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372 ش، چاپ سوم ،ج2 ص 515.</ref>.


=انواع انفاق=
=انواع انفاق=


«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَ... »<ref>بقره/254.</ref>. «اى کسانى که ایمان آورده‌اید! از آنچه به شما روزى داده‌ایم، انفاق کنید! پیش از آنکه روزى فرا رسد که در آن، نه خرید و فروش است و... »
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَ... »<ref>بقره/254.</ref>. «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از آنچه به شما روزی داده‌ایم، انفاق کنید! پیش از آنکه روزی فرا رسد که در آن، نه خرید و فروش است و... »
جمله "مِمَّا رَزَقْناکُمْ" (از آنچه به شما روزى داده‌ایم) مفهوم وسیعى دارد که هم انفاقهاى مالى [[واجب]] و [[مستحب]] را شامل مى‌شود و هم انفاقهاى معنوى مانند علم و دانش و امور دیگر، ولى با توجه به تهدیدى که در ذیل آیه آمده، بعید نیست منظور، انفاق واجب یعنى [[زکات]] و مانند آن باشد، به علاوه، انفاق واجب است که بنیه [[بیت المال]] و حکومت را تقویت مى‌کند، ضمنا از تعبیر "مما" استفاده مى‌شود که انفاق واجب همیشه بخشى از مال را در بر مى‌گیرد نه همه آن را ولى با توجه به آخرین جمله آیه که [[کافران]] را ظالمان مى‌شمرد، اشاره‌اى است که ترک انفاق نوعى [[کفر]] و ظلم است و این جز در انفاقات واجب، تصور نمى‌شود.
جمله "مِمَّا رَزَقْناکُمْ" (از آنچه به شما روزی داده‌ایم) مفهوم وسیعی دارد که هم انفاقهای مالی [[واجب]] و [[مستحب]] را شامل می‌شود و هم انفاقهای معنوی مانند علم و دانش و امور دیگر، ولی با توجه به تهدیدی که در ذیل آیه آمده، بعید نیست منظور، انفاق واجب یعنی [[زکات]] و مانند آن باشد، به علاوه، انفاق واجب است که بنیه [[بیت المال]] و حکومت را تقویت می‌کند، ضمنا از تعبیر "مما" استفاده می‌شود که انفاق واجب همیشه بخشی از مال را در بر می‌گیرد نه همه آن را ولی با توجه به آخرین جمله آیه که [[کافران]] را ظالمان می‌شمرد، اشاره‌ای است که ترک انفاق نوعی [[کفر]] و ظلم است و این جز در انفاقات واجب، تصور نمی‌شود.


سپس مى‌افزاید: امروز که توانایى دارید انفاق کنید پیش از آنکه روزى فرا رسد که نه خرید و فروش در آن است و نه رابطه دوستى و نه [[شفاعت]]، اشاره به اینکه راه‌هاى نجاتى که در دنیا از طرق مادى وجود دارد هیچکدام در آنجا نیست، نه بیع و معامله‌اى مى‌توانید انجام دهید که سعادت و نجات از عذاب را براى خود بخرید و نه دوستی‌هاى مادى این جهان که با سرمایه‌هاى خود کسب مى‌کنید در آنجا نفعى به حال شما دارد زیرا آنها نیز به نوبه خود گرفتار اعمال خویش‌اند و از خود به دیگرى نمى‌پردازند و نه شفاعت در آنجا به حال شما سودى دارد زیرا شفاعت الهى در سایه کارهاى الهى انجام مى‌گیرد که انسان را شایسته شفاعت مى‌کند و شما آن را انجام نداده‌اید و اما شفاعت‌هاى مادى که با مال و ثروت در این دنیا قابل بدست آوردن است در آنجا وجود نخواهد داشت. بنابر این شما با ترک انفاق و انباشتن اموال و بخل نسبت به دیگران تمام درهاى نجات را به روى خود بسته‌اید<ref>مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه،انتشارات دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ اول ،سال1374 ج‌2، ص 257.</ref>.
سپس می‌افزاید: امروز که توانایی دارید انفاق کنید پیش از آنکه روزی فرا رسد که نه خرید و فروش در آن است و نه رابطه دوستی و نه [[شفاعت]]، اشاره به اینکه راه‌های نجاتی که در دنیا از طرق مادی وجود دارد هیچکدام در آنجا نیست، نه بیع و معامله‌ای می‌توانید انجام دهید که سعادت و نجات از عذاب را برای خود بخرید و نه دوستی‌های مادی این جهان که با سرمایه‌های خود کسب می‌کنید در آنجا نفعی به حال شما دارد زیرا آنها نیز به نوبه خود گرفتار اعمال خویش‌اند و از خود به دیگری نمی‌پردازند و نه شفاعت در آنجا به حال شما سودی دارد زیرا شفاعت الهی در سایه کارهای الهی انجام می‌گیرد که انسان را شایسته شفاعت می‌کند و شما آن را انجام نداده‌اید و اما شفاعت‌های مادی که با مال و ثروت در این دنیا قابل بدست آوردن است در آنجا وجود نخواهد داشت. بنابر این شما با ترک انفاق و انباشتن اموال و بخل نسبت به دیگران تمام درهای نجات را به روی خود بسته‌اید<ref>مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه،انتشارات دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ اول ،سال1374 ج‌2، ص 257.</ref>.


=پاداش انفاق=
=پاداش انفاق=
خط ۲۳: خط ۲۳:
'''انفاق، سبب آمرزش:'''
'''انفاق، سبب آمرزش:'''


«إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمَّا هِیَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ یُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّئاتِکُمْ»<ref>بقره271.</ref>. «اگر انفاقهاى خود را در راه خدا آشکار سازید خوب است و اگر آن را پنهان دارید و به فقرا بدهید به سود شما است و از گناهانتان مى‌بخشد».
«إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمَّا هِیَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ یُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّئاتِکُمْ»<ref>بقره271.</ref>. «اگر انفاقهای خود را در راه خدا آشکار سازید خوب است و اگر آن را پنهان دارید و به فقرا بدهید به سود شما است و از گناهانتان می‌بخشد».


'''انفاق، معامله پر سود با پروردگار:'''
'''انفاق، معامله پر سود با پروردگار:'''


«إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَةً یَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ»<ref>فاطر/ 29.</ref>. «کسانى که کتاب الهى را تلاوت مى‌کنند، و نماز را بر پا مى‌دارند، و از آنچه به آنها روزى داده‌ایم در پنهان و آشکار انفاق مى‌کنند، آنها امید تجارتى دارند که نابودى و فساد و کساد در آن نیست».
«إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَةً یَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ»<ref>فاطر/ 29.</ref>. «کسانی که کتاب الهی را تلاوت می‌کنند، و نماز را بر پا می‌دارند، و از آنچه به آنها روزی داده‌ایم در پنهان و آشکار انفاق می‌کنند، آنها امید تجارتی دارند که نابودی و فساد و کساد در آن نیست».


بدیهى است که "تلاوت" در اینجا به معنى قرائت سرسرى و خالى از تفکر و اندیشه نیست، خواندنى که سرچشمه فکر باشد، فکرى که سرچشمه عمل صالح گردد، عملى که از یک سو انسان را به خدا پیوند دهد که مظهر آن نماز است، و از سوى دیگر به خلق خدا ارتباط دهد که مظهر آن انفاق است، انفاق از تمام آنچه خدا به انسان داده، از علمش، از مال و ثروت و نفوذش، از فکر نیرومندش از اخلاق و تجربیاتش، و خلاصه از تمام مواهب خدا دادى.
بدیهی است که "تلاوت" در اینجا به معنی قرائت سرسری و خالی از تفکر و اندیشه نیست، خواندنی که سرچشمه فکر باشد، فکری که سرچشمه عمل صالح گردد، عملی که از یک سو انسان را به خدا پیوند دهد که مظهر آن نماز است، و از سوی دیگر به خلق خدا ارتباط دهد که مظهر آن انفاق است، انفاق از تمام آنچه خدا به انسان داده، از علمش، از مال و ثروت و نفوذش، از فکر نیرومندش از اخلاق و تجربیاتش، و خلاصه از تمام مواهب خدا دادی.


این انفاق گاهى مخفیانه صورت مى‌گیرد تا نشانه اخلاص کامل باشد «سرا» و گاه آشکارا تا مشوق دیگران گردد و تعظیم شعائر شود «علانیة»<ref>مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه،انتشارات دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ اول ،سال1374 ج‌2، ص 257 تفسیر نمونه، پیشین، ج‌18، ص 251.</ref>.
این انفاق گاهی مخفیانه صورت می‌گیرد تا نشانه اخلاص کامل باشد «سرا» و گاه آشکارا تا مشوق دیگران گردد و تعظیم شعائر شود «علانیة»<ref>مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه،انتشارات دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ اول ،سال1374 ج‌2، ص 257 تفسیر نمونه، پیشین، ج‌18، ص 251.</ref>.


=انفاق مایه فزونى نه کمبود=
=انفاق مایه فزونی نه کمبود=


«قُلْ إِنَّ رَبِّی یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ یَقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْ‌ءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ»<ref>سبأ /39.</ref>. «بگو: پروردگارم روزى را براى هر کس بخواهد توسعه مى‌دهد و براى هر کس بخواهد تنگ (و محدود) مى‌سازد، و هر چیزى را (در راه او) انفاق کنید جاى آن را پر مى‌کند و او بهترین روزى دهندگان است».
«قُلْ إِنَّ رَبِّی یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ یَقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْ‌ءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ»<ref>سبأ /39.</ref>. «بگو: پروردگارم روزی را برای هر کس بخواهد توسعه می‌دهد و برای هر کس بخواهد تنگ (و محدود) می‌سازد، و هر چیزی را (در راه او) انفاق کنید جای آن را پر می‌کند و او بهترین روزی دهندگان است».


در روایتى از [[پیغمبر گرامى]] اسلام مى‌خوانیم که فرمود:
در روایتی از [[پیغمبر گرامی]] اسلام می‌خوانیم که فرمود:


« مَن اَیقَنَ بِالخلف سَخت نَفسه بِالنَفَقَه»!.  
« مَن اَیقَنَ بِالخلف سَخت نَفسه بِالنَفَقَه»!.  
«کسى که یقین به عوض و جانشین داشته باشد در انفاق کردن سخاوتمند خواهد بود»<ref>- عروسى حویزى، عبد على بن جمعه؛ تفسیر نور الثقلین، انتشارات اسماعیلیان،‌تحقیق سید هاشم رسولى محلاتى‌، قم،‌ 1415 ق،‌ چاپ چهارم، ج 4 ص 340.</ref>.
«کسی که یقین به عوض و جانشین داشته باشد در انفاق کردن سخاوتمند خواهد بود»<ref>- عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه؛ تفسیر نور الثقلین، انتشارات اسماعیلیان،‌تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی‌، قم،‌ 1415 ق،‌ چاپ چهارم، ج 4 ص 340.</ref>.


=آثار فردی انفاق=
=آثار فردی انفاق=


«...وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَلِأَنْفُسِکُمْ...»<ref>بقره/272.</ref>. «...منافع انفاق به خود شما بازگشت مى‌کند...»
«...وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَلِأَنْفُسِکُمْ...»<ref>بقره/272.</ref>. «...منافع انفاق به خود شما بازگشت می‌کند...»
به این وسیله انفاق کنندگان را تشویق به این عمل انسانى مى‌نماید، مسلما انسان هنگامى که بداند نتیجه کار او به خود او باز مى‌گردد بیشتر به آن کار علاقه‌مند خواهد شد. ممکن است در ابتدا چنین به نظر برسد که منظور از بازگشت منافع انفاق به انفاق کننده، همان پاداش و نتائج اخروى آن باشد؛ البته این معنى صحیح است ولى نباید تصور کرد که سود انفاق تنها جنبه اخروى دارد، بلکه از نظر این دنیا نیز به سود آنها است هم از جنبه "معنوى" و هم از جنبه "مادى" از نظر معنوى، روح گذشت و بخشش و فداکارى و نوع دوستى و برادرى را در انفاق کننده پرورش مى‌دهد و در حقیقت وسیله مؤثرى براى تکامل روحى و پرورش شخصیت اوست<ref> همان ج2، ص 354.</ref>.
به این وسیله انفاق کنندگان را تشویق به این عمل انسانی می‌نماید، مسلما انسان هنگامی که بداند نتیجه کار او به خود او باز می‌گردد بیشتر به آن کار علاقه‌مند خواهد شد. ممکن است در ابتدا چنین به نظر برسد که منظور از بازگشت منافع انفاق به انفاق کننده، همان پاداش و نتائج اخروی آن باشد؛ البته این معنی صحیح است ولی نباید تصور کرد که سود انفاق تنها جنبه اخروی دارد، بلکه از نظر این دنیا نیز به سود آنها است هم از جنبه "معنوی" و هم از جنبه "مادی" از نظر معنوی، روح گذشت و بخشش و فداکاری و نوع دوستی و برادری را در انفاق کننده پرورش می‌دهد و در حقیقت وسیله مؤثری برای تکامل روحی و پرورش شخصیت اوست<ref> همان ج2، ص 354.</ref>.


=آثار اجتماعى انفاق=
=آثار اجتماعی انفاق=


جامعه انسانى به منزله تن واحد و داراى اعضاى مختلف است، و اعضاى آن هر چند اسامى و اشکال مختلف دارند، اما در مجموع، یک تن را تشکیل مى‌دهند، و در غرض و هدف زندگى متحد هستند، از حیث اثر نیز همه مربوط به هم هستند، وقتى یکى از اعضا، نعمتى را از دست مى‌دهد مثلا فاقد صحت و سلامتى شده و در عمل خود کُند مى‌گردد، همین عارضه هر چند که در نظر بدوى، متوجه یک عضو است، ولى در حقیقت تمام بدن در عملکرد خود کند و سست مى‌گردد، و به خاطر نرسیدن به اغراض زندگى خسران و ضرر مى‌بیند.
جامعه انسانی به منزله تن واحد و دارای اعضای مختلف است، و اعضای آن هر چند اسامی و اشکال مختلف دارند، اما در مجموع، یک تن را تشکیل می‌دهند، و در غرض و هدف زندگی متحد هستند، از حیث اثر نیز همه مربوط به هم هستند، وقتی یکی از اعضا، نعمتی را از دست می‌دهد مثلا فاقد صحت و سلامتی شده و در عمل خود کُند می‌گردد، همین عارضه هر چند که در نظر بدوی، متوجه یک عضو است، ولی در حقیقت تمام بدن در عملکرد خود کند و سست می‌گردد، و به خاطر نرسیدن به اغراض زندگی خسران و ضرر می‌بیند.


پس یک فرد از جامعه که عضوى از یک مجموعه است، اگر دچار فقر و احتیاج شد، و ما با انفاق خود وضع او را اصلاح کردیم، هم دل او را از رذائلى که فقر در او ایجاد مى‌کند پاک کرده‌ایم، و هم چراغ محبت را در دلش ایجاد نموده‌ایم، و هم زبانش را به گفتن خوبیها به راه انداخته‌ایم، و هم او را در عملکردش نشاط بخشیده‌ایم، و این فوائد عاید همه جامعه مى‌شود، چون همه افراد جامعه به هم مربوط هستند، پس انفاق یک نفر، اصلاح حال هزاران نفر از افراد جامعه است<ref> آنچه را انفاق مى‌کند کوچک و کم اهمیت بشمرد هر چند ظاهرا بزرگ باشد: «به هنگام انفاق منت مگذار و آن را بزرگ مشمر.» (مدثر 6)</ref>.
پس یک فرد از جامعه که عضوی از یک مجموعه است، اگر دچار فقر و احتیاج شد، و ما با انفاق خود وضع او را اصلاح کردیم، هم دل او را از رذائلی که فقر در او ایجاد می‌کند پاک کرده‌ایم، و هم چراغ محبت را در دلش ایجاد نموده‌ایم، و هم زبانش را به گفتن خوبیها به راه انداخته‌ایم، و هم او را در عملکردش نشاط بخشیده‌ایم، و این فوائد عاید همه جامعه می‌شود، چون همه افراد جامعه به هم مربوط هستند، پس انفاق یک نفر، اصلاح حال هزاران نفر از افراد جامعه است<ref> آنچه را انفاق می‌کند کوچک و کم اهمیت بشمرد هر چند ظاهرا بزرگ باشد: «به هنگام انفاق منت مگذار و آن را بزرگ مشمر.» (مدثر 6)</ref>.


=انگیزه‌هاى انفاق‌=
=انگیزه‌های انفاق‌=


#کمک به موضوع [[جهاد]] یا انفاقهاى دیگر به نیازمندان عاملى براى حرکت به سوى این هدف باشد.
#کمک به موضوع [[جهاد]] یا انفاقهای دیگر به نیازمندان عاملی برای حرکت به سوی این هدف باشد.
#
#
#مساله استخلاف و جانشینى مردم از یکدیگر، یا از [[خداوند]] در این ثروتها است که مالکیت حقیقى را مخصوص خدا مى‌شمرد، و همه را نماینده او در این اموال، که این بینش مى‌تواند دست و دل انسان را در انفاق باز کند و عاملى براى حرکت در این زمینه باشد.
#مساله استخلاف و جانشینی مردم از یکدیگر، یا از [[خداوند]] در این ثروتها است که مالکیت حقیقی را مخصوص خدا می‌شمرد، و همه را نماینده او در این اموال، که این بینش می‌تواند دست و دل انسان را در انفاق باز کند و عاملی برای حرکت در این زمینه باشد.
#
#
#ناپایدارى اموال و سرمایه‌ها و بازماندن آن بعد از همه انسانها حکایت از عاملی دیگر برای تشویق می‌باشد.
#ناپایداری اموال و سرمایه‌ها و بازماندن آن بعد از همه انسانها حکایت از عاملی دیگر برای تشویق می‌باشد.
#
#
#خدا را وام گیرنده، و انسانها را وام دهنده مى‌شمرد، وامى که مساله تحریم ربا در آن راه ندارد و چندین برابر تا هزاران برابر در مقابل آن پرداخته مى‌شود<ref> تفسیر نمونه، پیشین، ج‌23، ص 322.</ref>.
#خدا را وام گیرنده، و انسانها را وام دهنده می‌شمرد، وامی که مساله تحریم ربا در آن راه ندارد و چندین برابر تا هزاران برابر در مقابل آن پرداخته می‌شود<ref> تفسیر نمونه، پیشین، ج‌23، ص 322.</ref>.
#
#
#بهتر است انفاق اظهار گردد، و در مواردى که افراد آبرومندى هستند که حفظ آبروى آنها ایجاب مى‌کند انفاق به صورت مخفى انجام گیرد و در صورتی که بیم ریاکارى و عدم اخلاص مى‌رود مخفى ساختن آن بهتر خواهد بود<ref>همان ج2 ص 346.</ref>.
#بهتر است انفاق اظهار گردد، و در مواردی که افراد آبرومندی هستند که حفظ آبروی آنها ایجاب می‌کند انفاق به صورت مخفی انجام گیرد و در صورتی که بیم ریاکاری و عدم اخلاص می‌رود مخفی ساختن آن بهتر خواهد بود<ref>همان ج2 ص 346.</ref>.


در بعضى احادیث تصریح شده که انفاقهاى واجب بهتر است اظهار گردد، و اما انفاقهاى مستحبّ بهتر است مخفیانه انجام گیرد.
در بعضی احادیث تصریح شده که انفاقهای واجب بهتر است اظهار گردد، و اما انفاقهای مستحبّ بهتر است مخفیانه انجام گیرد.


«از [[امام صادق(ع)]] نقل شده که فرمود: زکات واجب را به طور آشکار از مال جدا کنید و به طور آشکار انفاق نمائید اما انفاقهاى مستحبّ اگر مخفى باشد بهتر است»<ref> ‌مجمع البیان فى تفسیر القرآن، پیشین، ج‌2، ص662</ref>.
«از [[امام صادق(ع)]] نقل شده که فرمود: زکات واجب را به طور آشکار از مال جدا کنید و به طور آشکار انفاق نمائید اما انفاقهای مستحبّ اگر مخفی باشد بهتر است»<ref> ‌مجمع البیان فی تفسیر القرآن، پیشین، ج‌2، ص662</ref>.


=شرایط انفاق=
=شرایط انفاق=


#از بهترین قسمت مال انتخاب شود نه از اموال کم ارزش: «اى کسانى که ایمان آورده‌اید از اموال پاکیزه‌اى که به دست آورده‌اید، یا از زمین براى شما خارج ساخته‌ایم انفاق کنید، و به سراغ قسمتهاى ناپاک براى انفاق نروید در حالى که خودتان حاضر نیستید آنها را بپذیرید مگر از روى اغماض، و بدانید خداوند بى نیاز و شایسته ستایش است»<ref>بقره- 267.</ref>.
#از بهترین قسمت مال انتخاب شود نه از اموال کم ارزش: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید از اموال پاکیزه‌ای که به دست آورده‌اید، یا از زمین برای شما خارج ساخته‌ایم انفاق کنید، و به سراغ قسمتهای ناپاک برای انفاق نروید در حالی که خودتان حاضر نیستید آنها را بپذیرید مگر از روی اغماض، و بدانید خداوند بی نیاز و شایسته ستایش است»<ref>بقره- 267.</ref>.
#
#
#از اموالى که مورد نیاز انسان است باشد: «آنها دیگران را بر خود مقدم مى‌دارند هر چند شخصا شدیدا نیازمند باشند»<ref>حشر- 9.</ref>.
#از اموالی که مورد نیاز انسان است باشد: «آنها دیگران را بر خود مقدم می‌دارند هر چند شخصا شدیدا نیازمند باشند»<ref>حشر- 9.</ref>.
#
#
#به کسانى انفاق کند که سخت به آن نیازمندند و اولویتها را در نظر گیرد: «انفاق شما (مخصوصا) براى نیازمندانى باشد که در راه خدا در محاصره قرار گرفته‌اند»<ref>بقره 273.</ref>.
#به کسانی انفاق کند که سخت به آن نیازمندند و اولویتها را در نظر گیرد: «انفاق شما (مخصوصا) برای نیازمندانی باشد که در راه خدا در محاصره قرار گرفته‌اند»<ref>بقره 273.</ref>.
#
#
#انفاق اگر پنهان باشد بهتر است: «هر گاه آنها را مخفى ساخته و به نیازمندان بدهید براى شما بهتر است»<ref>بقره 271.</ref>.
#انفاق اگر پنهان باشد بهتر است: «هر گاه آنها را مخفی ساخته و به نیازمندان بدهید برای شما بهتر است»<ref>بقره 271.</ref>.
#
#
#هرگز منت و آزارى با آن همراه نباشد: «اى کسانى که ایمان آورده‌اید انفاقهاى خود را با منت و آزار باطل نکنید»<ref>بقره 264.</ref>.
#هرگز منت و آزاری با آن همراه نباشد: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید انفاقهای خود را با منت و آزار باطل نکنید»<ref>بقره 264.</ref>.
#
#
#انفاق باید توأم با اخلاص و خلوص نیت باشد: «کسانى که اموالشان را براى جلب خشنودى خداوند انفاق مى‌کنند»<ref>بقره 265.</ref>.
#انفاق باید توأم با اخلاص و خلوص نیت باشد: «کسانی که اموالشان را برای جلب خشنودی خداوند انفاق می‌کنند»<ref>بقره 265.</ref>.
#
#
#آنچه را انفاق مى‌کند کوچک و کم اهمیت بشمرد هر چند ظاهرا بزرگ باشد: «به هنگام انفاق منت مگذار و آن را بزرگ مشمر»<ref>مدثر 6.</ref>.
#آنچه را انفاق می‌کند کوچک و کم اهمیت بشمرد هر چند ظاهرا بزرگ باشد: «به هنگام انفاق منت مگذار و آن را بزرگ مشمر»<ref>مدثر 6.</ref>.
#
#
#از اموالى باشد که به آن دل بسته است و مورد علاقه او است: «هرگز به حقیقت نیکوکارى نمى‌رسید مگر اینکه از آنچه دوست دارید انفاق کنید»<ref>آل عمران92.</ref>.
#از اموالی باشد که به آن دل بسته است و مورد علاقه او است: «هرگز به حقیقت نیکوکاری نمی‌رسید مگر اینکه از آنچه دوست دارید انفاق کنید»<ref>آل عمران92.</ref>.
#
#
#هرگز خود را مالک حقیقى تصور نکند، بلکه خود را واسطه‌اى میان خالق و خلق بداند: «انفاق کنید از آنچه خداوند شما را نماینده خود در آن قرار داده است»<ref>حدید 7.</ref>.
#هرگز خود را مالک حقیقی تصور نکند، بلکه خود را واسطه‌ای میان خالق و خلق بداند: «انفاق کنید از آنچه خداوند شما را نماینده خود در آن قرار داده است»<ref>حدید 7.</ref>.
#
#
#قبل از هر چیز باید انفاق از اموال [[حلال]] باشد، چرا که [[خداوند]] فقط آن را مى‌پذیرد: «خداوند تنها از پرهیزگاران قبول مى‌کند»<ref> مائده 27.</ref>.<ref>تفسیر نمونه، پیشین، ج‌23، ص 323.</ref>
#قبل از هر چیز باید انفاق از اموال [[حلال]] باشد، چرا که [[خداوند]] فقط آن را می‌پذیرد: «خداوند تنها از پرهیزگاران قبول می‌کند»<ref> مائده 27.</ref>.<ref>تفسیر نمونه، پیشین، ج‌23، ص 323.</ref>


=منبع=
=منبع=

نسخهٔ ‏۵ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۴۶

انفاق

اِنْفاق‌، واژه‌ايی قرآنی‌ است به‌ معنی‌ صرف‌ کردن‌ مال‌ در مصارف‌ نيکوکارانه‌. انفاق از ریشه «ن-ف-ق» است که به گفته راغب در مفردات به معنی «کم‌شدن» است. انفاق در قرآن و کتب اسلامی به معنی بخشش مال به فقیران برای کسب رضای خداست و در نزد عارفان به منزله کمال بخشش است. انفاق‌ در قرآن‌ کريم‌ به‌ عنوان‌ يکی‌ از پايه‌هايی اصلی‌ عمل‌ صالح‌ و يکی‌ از ويژگيی‌هايی مؤمنان‌ مورد تأکيد قرار گرفته‌ است‌. با آن که‌ اغلب‌ مفسران‌ متأخر به‌ اين‌ عمل‌ بيشتر از منظر توزيع‌ ثروت‌ و کاستن‌ محروميت‌هايی اقتصاديی نگريسته‌اند، اما در قرآن‌ کريم‌ بعد تربيتی‌ انفاق‌ بيش‌ از هر چيز مورد توجه‌ قرار گرفته‌ و از اين‌ حيث‌ مکمل‌ ايمان‌ دانسته‌ شده‌ است‌.

معنای انفاق

"نفق" در لغت به معنی گذشتن هر چیز و از بین رفتن آن با تمام شدن آن چیز است[۱]. و در اصطلاح "انفاق" بیرون کردن مال از ملک و قرار دادن آن در ملک دیگری است که یا از طریق صدقه و یا از بخشش کردن مال‌های خویش در راه جهاد و دین و هر‌آن‌چه خدا بدان فرمان داده است می‌باشد[۲].

انواع انفاق

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَ... »[۳]. «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از آنچه به شما روزی داده‌ایم، انفاق کنید! پیش از آنکه روزی فرا رسد که در آن، نه خرید و فروش است و... » جمله "مِمَّا رَزَقْناکُمْ" (از آنچه به شما روزی داده‌ایم) مفهوم وسیعی دارد که هم انفاقهای مالی واجب و مستحب را شامل می‌شود و هم انفاقهای معنوی مانند علم و دانش و امور دیگر، ولی با توجه به تهدیدی که در ذیل آیه آمده، بعید نیست منظور، انفاق واجب یعنی زکات و مانند آن باشد، به علاوه، انفاق واجب است که بنیه بیت المال و حکومت را تقویت می‌کند، ضمنا از تعبیر "مما" استفاده می‌شود که انفاق واجب همیشه بخشی از مال را در بر می‌گیرد نه همه آن را ولی با توجه به آخرین جمله آیه که کافران را ظالمان می‌شمرد، اشاره‌ای است که ترک انفاق نوعی کفر و ظلم است و این جز در انفاقات واجب، تصور نمی‌شود.

سپس می‌افزاید: امروز که توانایی دارید انفاق کنید پیش از آنکه روزی فرا رسد که نه خرید و فروش در آن است و نه رابطه دوستی و نه شفاعت، اشاره به اینکه راه‌های نجاتی که در دنیا از طرق مادی وجود دارد هیچکدام در آنجا نیست، نه بیع و معامله‌ای می‌توانید انجام دهید که سعادت و نجات از عذاب را برای خود بخرید و نه دوستی‌های مادی این جهان که با سرمایه‌های خود کسب می‌کنید در آنجا نفعی به حال شما دارد زیرا آنها نیز به نوبه خود گرفتار اعمال خویش‌اند و از خود به دیگری نمی‌پردازند و نه شفاعت در آنجا به حال شما سودی دارد زیرا شفاعت الهی در سایه کارهای الهی انجام می‌گیرد که انسان را شایسته شفاعت می‌کند و شما آن را انجام نداده‌اید و اما شفاعت‌های مادی که با مال و ثروت در این دنیا قابل بدست آوردن است در آنجا وجود نخواهد داشت. بنابر این شما با ترک انفاق و انباشتن اموال و بخل نسبت به دیگران تمام درهای نجات را به روی خود بسته‌اید[۴].

پاداش انفاق

انفاق، سبب آمرزش:

«إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمَّا هِیَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ یُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّئاتِکُمْ»[۵]. «اگر انفاقهای خود را در راه خدا آشکار سازید خوب است و اگر آن را پنهان دارید و به فقرا بدهید به سود شما است و از گناهانتان می‌بخشد».

انفاق، معامله پر سود با پروردگار:

«إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَةً یَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ»[۶]. «کسانی که کتاب الهی را تلاوت می‌کنند، و نماز را بر پا می‌دارند، و از آنچه به آنها روزی داده‌ایم در پنهان و آشکار انفاق می‌کنند، آنها امید تجارتی دارند که نابودی و فساد و کساد در آن نیست».

بدیهی است که "تلاوت" در اینجا به معنی قرائت سرسری و خالی از تفکر و اندیشه نیست، خواندنی که سرچشمه فکر باشد، فکری که سرچشمه عمل صالح گردد، عملی که از یک سو انسان را به خدا پیوند دهد که مظهر آن نماز است، و از سوی دیگر به خلق خدا ارتباط دهد که مظهر آن انفاق است، انفاق از تمام آنچه خدا به انسان داده، از علمش، از مال و ثروت و نفوذش، از فکر نیرومندش از اخلاق و تجربیاتش، و خلاصه از تمام مواهب خدا دادی.

این انفاق گاهی مخفیانه صورت می‌گیرد تا نشانه اخلاص کامل باشد «سرا» و گاه آشکارا تا مشوق دیگران گردد و تعظیم شعائر شود «علانیة»[۷].

انفاق مایه فزونی نه کمبود

«قُلْ إِنَّ رَبِّی یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ یَقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْ‌ءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ»[۸]. «بگو: پروردگارم روزی را برای هر کس بخواهد توسعه می‌دهد و برای هر کس بخواهد تنگ (و محدود) می‌سازد، و هر چیزی را (در راه او) انفاق کنید جای آن را پر می‌کند و او بهترین روزی دهندگان است».

در روایتی از پیغمبر گرامی اسلام می‌خوانیم که فرمود:

« مَن اَیقَنَ بِالخلف سَخت نَفسه بِالنَفَقَه»!. «کسی که یقین به عوض و جانشین داشته باشد در انفاق کردن سخاوتمند خواهد بود»[۹].

آثار فردی انفاق

«...وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَلِأَنْفُسِکُمْ...»[۱۰]. «...منافع انفاق به خود شما بازگشت می‌کند...» به این وسیله انفاق کنندگان را تشویق به این عمل انسانی می‌نماید، مسلما انسان هنگامی که بداند نتیجه کار او به خود او باز می‌گردد بیشتر به آن کار علاقه‌مند خواهد شد. ممکن است در ابتدا چنین به نظر برسد که منظور از بازگشت منافع انفاق به انفاق کننده، همان پاداش و نتائج اخروی آن باشد؛ البته این معنی صحیح است ولی نباید تصور کرد که سود انفاق تنها جنبه اخروی دارد، بلکه از نظر این دنیا نیز به سود آنها است هم از جنبه "معنوی" و هم از جنبه "مادی" از نظر معنوی، روح گذشت و بخشش و فداکاری و نوع دوستی و برادری را در انفاق کننده پرورش می‌دهد و در حقیقت وسیله مؤثری برای تکامل روحی و پرورش شخصیت اوست[۱۱].

آثار اجتماعی انفاق

جامعه انسانی به منزله تن واحد و دارای اعضای مختلف است، و اعضای آن هر چند اسامی و اشکال مختلف دارند، اما در مجموع، یک تن را تشکیل می‌دهند، و در غرض و هدف زندگی متحد هستند، از حیث اثر نیز همه مربوط به هم هستند، وقتی یکی از اعضا، نعمتی را از دست می‌دهد مثلا فاقد صحت و سلامتی شده و در عمل خود کُند می‌گردد، همین عارضه هر چند که در نظر بدوی، متوجه یک عضو است، ولی در حقیقت تمام بدن در عملکرد خود کند و سست می‌گردد، و به خاطر نرسیدن به اغراض زندگی خسران و ضرر می‌بیند.

پس یک فرد از جامعه که عضوی از یک مجموعه است، اگر دچار فقر و احتیاج شد، و ما با انفاق خود وضع او را اصلاح کردیم، هم دل او را از رذائلی که فقر در او ایجاد می‌کند پاک کرده‌ایم، و هم چراغ محبت را در دلش ایجاد نموده‌ایم، و هم زبانش را به گفتن خوبیها به راه انداخته‌ایم، و هم او را در عملکردش نشاط بخشیده‌ایم، و این فوائد عاید همه جامعه می‌شود، چون همه افراد جامعه به هم مربوط هستند، پس انفاق یک نفر، اصلاح حال هزاران نفر از افراد جامعه است[۱۲].

انگیزه‌های انفاق‌

  1. کمک به موضوع جهاد یا انفاقهای دیگر به نیازمندان عاملی برای حرکت به سوی این هدف باشد.
  2. مساله استخلاف و جانشینی مردم از یکدیگر، یا از خداوند در این ثروتها است که مالکیت حقیقی را مخصوص خدا می‌شمرد، و همه را نماینده او در این اموال، که این بینش می‌تواند دست و دل انسان را در انفاق باز کند و عاملی برای حرکت در این زمینه باشد.
  3. ناپایداری اموال و سرمایه‌ها و بازماندن آن بعد از همه انسانها حکایت از عاملی دیگر برای تشویق می‌باشد.
  4. خدا را وام گیرنده، و انسانها را وام دهنده می‌شمرد، وامی که مساله تحریم ربا در آن راه ندارد و چندین برابر تا هزاران برابر در مقابل آن پرداخته می‌شود[۱۳].
  5. بهتر است انفاق اظهار گردد، و در مواردی که افراد آبرومندی هستند که حفظ آبروی آنها ایجاب می‌کند انفاق به صورت مخفی انجام گیرد و در صورتی که بیم ریاکاری و عدم اخلاص می‌رود مخفی ساختن آن بهتر خواهد بود[۱۴].

در بعضی احادیث تصریح شده که انفاقهای واجب بهتر است اظهار گردد، و اما انفاقهای مستحبّ بهتر است مخفیانه انجام گیرد.

«از امام صادق(ع) نقل شده که فرمود: زکات واجب را به طور آشکار از مال جدا کنید و به طور آشکار انفاق نمائید اما انفاقهای مستحبّ اگر مخفی باشد بهتر است»[۱۵].

شرایط انفاق

  1. از بهترین قسمت مال انتخاب شود نه از اموال کم ارزش: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید از اموال پاکیزه‌ای که به دست آورده‌اید، یا از زمین برای شما خارج ساخته‌ایم انفاق کنید، و به سراغ قسمتهای ناپاک برای انفاق نروید در حالی که خودتان حاضر نیستید آنها را بپذیرید مگر از روی اغماض، و بدانید خداوند بی نیاز و شایسته ستایش است»[۱۶].
  2. از اموالی که مورد نیاز انسان است باشد: «آنها دیگران را بر خود مقدم می‌دارند هر چند شخصا شدیدا نیازمند باشند»[۱۷].
  3. به کسانی انفاق کند که سخت به آن نیازمندند و اولویتها را در نظر گیرد: «انفاق شما (مخصوصا) برای نیازمندانی باشد که در راه خدا در محاصره قرار گرفته‌اند»[۱۸].
  4. انفاق اگر پنهان باشد بهتر است: «هر گاه آنها را مخفی ساخته و به نیازمندان بدهید برای شما بهتر است»[۱۹].
  5. هرگز منت و آزاری با آن همراه نباشد: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید انفاقهای خود را با منت و آزار باطل نکنید»[۲۰].
  6. انفاق باید توأم با اخلاص و خلوص نیت باشد: «کسانی که اموالشان را برای جلب خشنودی خداوند انفاق می‌کنند»[۲۱].
  7. آنچه را انفاق می‌کند کوچک و کم اهمیت بشمرد هر چند ظاهرا بزرگ باشد: «به هنگام انفاق منت مگذار و آن را بزرگ مشمر»[۲۲].
  8. از اموالی باشد که به آن دل بسته است و مورد علاقه او است: «هرگز به حقیقت نیکوکاری نمی‌رسید مگر اینکه از آنچه دوست دارید انفاق کنید»[۲۳].
  9. هرگز خود را مالک حقیقی تصور نکند، بلکه خود را واسطه‌ای میان خالق و خلق بداند: «انفاق کنید از آنچه خداوند شما را نماینده خود در آن قرار داده است»[۲۴].
  10. قبل از هر چیز باید انفاق از اموال حلال باشد، چرا که خداوند فقط آن را می‌پذیرد: «خداوند تنها از پرهیزگاران قبول می‌کند»[۲۵].[۲۶]

منبع

برگرفته از سایت انفاق دانشنامه پژوهه پژوهشکده باقرالعلومhttp://pajoohe.ir

پانویس

  1. راغب اصفهانی‌، حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القرآن، دارالعلم الدار الشامیة، تحقیق صفوان عدنان داودی‌ ، دمشق‌، 1412 ق ‌ چاپ اول‌ .
  2. طبرسی، فضل بن حسن؛ ‌مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق محمد جواد بلاغی، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372 ش، چاپ سوم ،ج2 ص 515.
  3. بقره/254.
  4. مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه،انتشارات دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ اول ،سال1374 ج‌2، ص 257.
  5. بقره271.
  6. فاطر/ 29.
  7. مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه،انتشارات دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ اول ،سال1374 ج‌2، ص 257 تفسیر نمونه، پیشین، ج‌18، ص 251.
  8. سبأ /39.
  9. - عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه؛ تفسیر نور الثقلین، انتشارات اسماعیلیان،‌تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی‌، قم،‌ 1415 ق،‌ چاپ چهارم، ج 4 ص 340.
  10. بقره/272.
  11. همان ج2، ص 354.
  12. آنچه را انفاق می‌کند کوچک و کم اهمیت بشمرد هر چند ظاهرا بزرگ باشد: «به هنگام انفاق منت مگذار و آن را بزرگ مشمر.» (مدثر 6)
  13. تفسیر نمونه، پیشین، ج‌23، ص 322.
  14. همان ج2 ص 346.
  15. ‌مجمع البیان فی تفسیر القرآن، پیشین، ج‌2، ص662
  16. بقره- 267.
  17. حشر- 9.
  18. بقره 273.
  19. بقره 271.
  20. بقره 264.
  21. بقره 265.
  22. مدثر 6.
  23. آل عمران92.
  24. حدید 7.
  25. مائده 27.
  26. تفسیر نمونه، پیشین، ج‌23، ص 323.