۲۲٬۱۹۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''عباس حسن السیسی'''، | '''عباس حسن السیسی'''، در تاریخ 28 نوامبر 1918 م، درمنطقۀ [[البحیره]]، در [[مصر]] متولد شد. وی عضو سابق جنبش [[اخوانالمسلمین]]، و یکی از مشهورترین سخنرانان این گروه بهشمار میرود. | ||
او | او از سال 1948 م، چندین بار دستگیر و در زمانهای مختلف بازداشت و در زندان بهسر برد.<br> | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
وی دارای دیپلم متوسطه صنعتی است | وی دارای دیپلم متوسطه صنعتی است و به صورت داوطلبانه در دانشکده صنایع نظامی زیر نظر رهنمای خود [[حسن البناء]] مشغول به کار شدند. وی پس از فارغالتحصیلی به عضویت ستاد تعمیر و نگهداری درآمد. | ||
او بیست سال در صنعت لبنیات و تجارت کار کرد و تجارت خود را بهعنوان شریک با دوستش مهندس [[یوسف ندا]] آغاز کرد.<br> | |||
وی پس از | |||
او بیست سال در صنعت لبنیات و تجارت | |||
== | ==فعالیتها== | ||
*در نبردهای [[جنگ جهانی دوم]] در سال 1940 م، در صحرای غربی شرکت کرد. | |||
*در سال 1936 م، با دعوت [[اخوانالمسلمین]] آشنا شد و در همان سال با [[حسن البنا]] آشنا شد. | |||
*در سال 1948 م، به دلیل عضویت شش ماهه به [[اخوانالمسلمین]] دستگیر شد، سپس در سال 1954 به مدت دو سال بازداشت شد. | |||
در سال 1956 از خدمت | *در سال 1956 م، از خدمت و فعالیت منفصل شد. | ||
از سال 1965 تا 1974 دوباره دستگیر شد.<br> | ایشان از سال 1965 تا 1974 دوباره دستگیر شد.<br> | ||
== | ==احیای اخوان المسلمین== | ||
عباس السیسی را یکی از افرادی | '''عباس السیسی''' را یکی از افرادی میدانند که پس از آزادی از زندان در دهۀ هفتاد در احیای [[اخوان المسلمین|اخوان]] سهیم بود. | ||
او سالها عضو | او سالها عضو جنبش[[اخوانالمسلمین]] بود و تصمیم گرفت از موقعیت خود کنارهگیری کند تا فرصتی را برای کسانی که بعد از او میآیند ایجاد کند که باعث توسعه و رشد این جنبش شود. او نقش برجسته و مؤثری در گسترش ایدئولوژی این گروه در خارج از [[مصر]] داشت و هزاران جوان در سراسر جهان با او ارتباط برقرار کردهاند. | ||
او انتشارات دارالقبس را تأسیس کرد که مقر آن در خیابان جواد حسنی در منطقه ابراهیمیه در اسکندریه بود و دفتر او در آنجا مقصدی برای رهبران اسلامی از تمام نقاط جهان بود. مصیبت بر او نازل شد که نشان دهنده بیماری شدید او بود و هر کس که در آخرین بیماریش به خانه اش در رشید یا منطقه میامی در اسکندریه برود او را نمی یافت مگر با نامی که شور و شوق او را از دست نمی داد. | او انتشارات دارالقبس را تأسیس کرد که مقر آن در خیابان جواد حسنی در منطقه ابراهیمیه در اسکندریه بود و دفتر او در آنجا مقصدی برای رهبران اسلامی از تمام نقاط جهان بود. مصیبت بر او نازل شد که نشان دهنده بیماری شدید او بود و هر کس که در آخرین بیماریش به خانه اش در رشید یا منطقه میامی در اسکندریه برود او را نمی یافت مگر با نامی که شور و شوق او را از دست نمی داد. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۴: | ||
او سهم بسزایی در انتشار این دعوت در داخل و خارج مصر دارد و در اکثر نقاط جهان عرب و در غرب فداییان و دانشجویان دارد.آقای سیسی یکی از اولین نسل اخوانالمسلمین است که این پیام را منتقل کرد. این فراخوان را انجام داد و ثابت کرد که آن را اجرا می کند و با تمام نیروهای بی عدالتی و ظلم که می خواستند راهپیمایی را مختل کنند یا کاروان را متوقف کنند، مقابله کند. | او سهم بسزایی در انتشار این دعوت در داخل و خارج مصر دارد و در اکثر نقاط جهان عرب و در غرب فداییان و دانشجویان دارد.آقای سیسی یکی از اولین نسل اخوانالمسلمین است که این پیام را منتقل کرد. این فراخوان را انجام داد و ثابت کرد که آن را اجرا می کند و با تمام نیروهای بی عدالتی و ظلم که می خواستند راهپیمایی را مختل کنند یا کاروان را متوقف کنند، مقابله کند. | ||
جوانان و شور و شوق آنان را جذب می کرد و این شور و شوق را به نفع ملت و دعوت می کرد و با افراط و تفریط عقاید آنان با محبت و ملایمت برخورد می کرد و می گفت: با عشق با دشمنان خود خواهیم جنگید | جوانان و شور و شوق آنان را جذب می کرد و این شور و شوق را به نفع ملت و دعوت می کرد و با افراط و تفریط عقاید آنان با محبت و ملایمت برخورد می کرد و می گفت: با عشق با دشمنان خود خواهیم جنگید. | ||
یکی از شوخی های او این است که یک بار سوار تراموا شده بود و پای مسافری را زیر پا گذاشت و آن مرد به او گفت: تو خر هستی؟ پاسخ حاج عباس بسیار محبت آمیز بود: نه، من سیسی هستم، مرد خندید و صحبت های وکالتی بین آنها شد. | یکی از شوخی های او این است که یک بار سوار تراموا شده بود و پای مسافری را زیر پا گذاشت و آن مرد به او گفت: تو خر هستی؟ پاسخ حاج عباس بسیار محبت آمیز بود: نه، من سیسی هستم، مرد خندید و صحبت های وکالتی بین آنها شد. |