۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'میشود' به 'میشود') |
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
تاکنون شانزده [[کتاب]] از این سلسله پژوهشها به چاپ رسیده است. الإسلام الخارجی، اسلام المتکلمین، الإسلام السنی، الإسلام الشعبی، الإسلام الحرکی، اسلام الفلاسفه، الإسلام فی المدینه، الإسلام الأسود، الإسلام الآسیوی، اسلام الفقهاء، اسلام المتصوفه، اسلام المجددین، الإسلام العربی، اسلام عصور الإنحطاط، اسلام الأکراد، اسلام الساسه. | تاکنون شانزده [[کتاب]] از این سلسله پژوهشها به چاپ رسیده است. الإسلام الخارجی، اسلام المتکلمین، الإسلام السنی، الإسلام الشعبی، الإسلام الحرکی، اسلام الفلاسفه، الإسلام فی المدینه، الإسلام الأسود، الإسلام الآسیوی، اسلام الفقهاء، اسلام المتصوفه، اسلام المجددین، الإسلام العربی، اسلام عصور الإنحطاط، اسلام الأکراد، اسلام الساسه. | ||
<br> | <br> | ||
همانطور که از نام این مجموعه پیداست، بهنظر نویسندگان و در رأس | همانطور که از نام این مجموعه پیداست، بهنظر نویسندگان و در رأس آنها ناظر پروژه، [[اسلام]] در حالی که واحد است، در همان حال متعدد هم هست. یعنی هر گروه، فرقه، فرهنگ، اقلیم، خوانش مخصوص بهخود را از اسلام ارائه کرده است و این خوانش، با خوانشهای دیگر تفاوت جوهری دارد. | ||
<br> | <br> | ||
یکی از این سلسله کتب که در سال ۲۰۰۷ برای نخستین بار به چاپ رسیده و توسط دکتر محمد حمزه، استاد مطالعات اسلامی دانشگاه سوسه تونس تألیف شده، کتاب «اسلام المجددین» است. | یکی از این سلسله کتب که در سال ۲۰۰۷ برای نخستین بار به چاپ رسیده و توسط دکتر محمد حمزه، استاد مطالعات اسلامی دانشگاه سوسه تونس تألیف شده، کتاب «اسلام المجددین» است. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
===فصل دوم=== | ===فصل دوم=== | ||
<br> | <br> | ||
فصل دوم کتاب که به موضع نواندیشان دینی از نص(متن) میپردازد با این مطلب شروع میشود که در این نگاه، برخلاف نگاه سنتی، نص بر عقل مقدم نمیشود و از طرفی متون دینی با چشمپوشی از قداست | فصل دوم کتاب که به موضع نواندیشان دینی از نص(متن) میپردازد با این مطلب شروع میشود که در این نگاه، برخلاف نگاه سنتی، نص بر عقل مقدم نمیشود و از طرفی متون دینی با چشمپوشی از قداست آنها، با سایر متون از جهت روش خوانش و فهم، یکسان شمرده میشوند. | ||
<br> | <br> | ||
سه مبنا از مبانی نواندیشان دینی را در مواجهه با نص(متن) میتوان برشمرد: | سه مبنا از مبانی نواندیشان دینی را در مواجهه با نص(متن) میتوان برشمرد: | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
دو: گسترش مفهوم متن به متون گروهها و فِرَقی که در طول تاریخ توسط قرائت رسمی بایکوت و کنار گذاشته شدند، که نشان از عدم قبول مرجعیت برساخته در تاریخ در تعیین قرائت رسمی است. | دو: گسترش مفهوم متن به متون گروهها و فِرَقی که در طول تاریخ توسط قرائت رسمی بایکوت و کنار گذاشته شدند، که نشان از عدم قبول مرجعیت برساخته در تاریخ در تعیین قرائت رسمی است. | ||
<br> | <br> | ||
سه: پژوهش درباره رابطه خوانشگران (فهمکنندگان) و متن دینی است که مستلزم ورود به سنت تأویلی و خوانش متون در طول تاریخ و نقد و بررسی آن بود. محمدحمزه ادامه میدهد: گسترش دایره متن دینی از قرآن به حدیث و متون دیگر بازتابی از گسترش مسائل و نیازهای مسلمانان بود که آنان را ناگزیر به وارد کردن متون تفسیری و حجت قرار دادن حدیث بود که البته پس از مدتی جای | سه: پژوهش درباره رابطه خوانشگران (فهمکنندگان) و متن دینی است که مستلزم ورود به سنت تأویلی و خوانش متون در طول تاریخ و نقد و بررسی آن بود. محمدحمزه ادامه میدهد: گسترش دایره متن دینی از قرآن به حدیث و متون دیگر بازتابی از گسترش مسائل و نیازهای مسلمانان بود که آنان را ناگزیر به وارد کردن متون تفسیری و حجت قرار دادن حدیث بود که البته پس از مدتی جای آنها به نوعی عوض شد و خود متن اولیه نیز بدون متون ثانویه قابل فهم نبود. | ||
<br> | <br> | ||
یکی دیگر از وجوه تمایز قرائت سنتی و قرائت نواندیشان، مسأله حقیقت است. در نگاه کلاسیک، حقیقت دینی، مطلق و واحد است که جز از طریق بعد الهی و ملکوتی انسان قابل دسترسی نیست. اما در نگاه نواندیشان، حقیقت، فراتاریخ نیست و انسان میتواند -حتی خارج از نهاد دین- به آن دست پیدا کند. | یکی دیگر از وجوه تمایز قرائت سنتی و قرائت نواندیشان، مسأله حقیقت است. در نگاه کلاسیک، حقیقت دینی، مطلق و واحد است که جز از طریق بعد الهی و ملکوتی انسان قابل دسترسی نیست. اما در نگاه نواندیشان، حقیقت، فراتاریخ نیست و انسان میتواند -حتی خارج از نهاد دین- به آن دست پیدا کند. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
فصل سوم کتاب، موضع نواندیشان و خوانش آنان از ارزشهای دوران مدرن را در خود جای داده است. محمد حمزه بیان میکند که ارزشهای سنتی، مبتنی بر محافظهکاری، ثبات، نهی از نواندیشی، نفی ابداع، چندگانگی و تکثر است. | فصل سوم کتاب، موضع نواندیشان و خوانش آنان از ارزشهای دوران مدرن را در خود جای داده است. محمد حمزه بیان میکند که ارزشهای سنتی، مبتنی بر محافظهکاری، ثبات، نهی از نواندیشی، نفی ابداع، چندگانگی و تکثر است. | ||
<br> | <br> | ||
برخلاف دوران جدید که نقیض ارزشهای گذشته را به همراه داشت که مهمترین | برخلاف دوران جدید که نقیض ارزشهای گذشته را به همراه داشت که مهمترین آنها: برابری، آزادی، رواداری، و مردمسالاریست. امروزه، این ارزشها بهسرعت در جوامع مختلف در حال گسترش است ولی برخلاف دوران قدیم که ارزشها، توسط جامعه، نهاد سیاست و دین تعیین میشد اکنون ارزشها فردی، نسبی و متوجه فرد است. | ||
<br> | <br> | ||
از این رو چالشی اساسی برای نهاد دین و تفکر دینی سنتی ایجاد میکند. حقوق بشر، برابری جنسیتی و حقوق زنان و آزادی مذهبی در این راستا فهم میشود. | از این رو چالشی اساسی برای نهاد دین و تفکر دینی سنتی ایجاد میکند. حقوق بشر، برابری جنسیتی و حقوق زنان و آزادی مذهبی در این راستا فهم میشود. |