۸۷٬۸۹۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<noinclude> | <noinclude> | ||
<div class="wikiInfo">[[پرونده:خلیل ابوغضب.jpg|جایگزین=خلیل ابو غضیب|بندانگشتی|خلیل ابو غضیب]] | <div class="wikiInfo">[[پرونده:خلیل ابوغضب.jpg|جایگزین=خلیل ابو غضیب|بندانگشتی|خلیل ابو غضیب]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |نام | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |نام | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
ایشان ابتدا در یک پمپبنزین و سپس در دفتر یک تاجر فلسطینی در [[نابلس]] مشغول به کار شد و در تربیت پسران و دختران خود که اکثراً لیسانس گرفتند کار کرد. و یکی از پسرانش به نام عمار، دکترای مهندسی عمران گرفت.<br> | ایشان ابتدا در یک پمپبنزین و سپس در دفتر یک تاجر فلسطینی در [[نابلس]] مشغول به کار شد و در تربیت پسران و دختران خود که اکثراً لیسانس گرفتند کار کرد. و یکی از پسرانش به نام عمار، دکترای مهندسی عمران گرفت.<br> | ||
=== بیان کمال ابراهیم علونه === | ===بیان کمال ابراهیم علونه=== | ||
دکتر''کمال ابراهیم علونه'' استاد علوم سیاسی دربارۀ وی میگوید: «حاج خلیل ابوغضیب یکی از شخصیتهای منعطف [[اسلامی]] بود که با مردم در ارتباط بود. او در مراسمات و اعیاد اسلامی شرکت مینمود. | دکتر''کمال ابراهیم علونه'' استاد علوم سیاسی دربارۀ وی میگوید: «حاج خلیل ابوغضیب یکی از شخصیتهای منعطف [[اسلامی]] بود که با مردم در ارتباط بود. او در مراسمات و اعیاد اسلامی شرکت مینمود. | ||
با ایشان در سال 1986 م، آشنا شدم. او مسلمان فرهیختهای بود؛ بویژه در اعیاد اسلامی و دیگر مناسبتهای اجتماعی تا زمان رحلت ایشان مرتب به دیدار ایشان میرفتم. وی دو بار به [[مکه مکرمه]] رفت و [[حج]] بجا آورد. ایشان مورد احترام همۀ کسانی بود که او را میشناختند».<br> | با ایشان در سال 1986 م، آشنا شدم. او مسلمان فرهیختهای بود؛ بویژه در اعیاد اسلامی و دیگر مناسبتهای اجتماعی تا زمان رحلت ایشان مرتب به دیدار ایشان میرفتم. وی دو بار به [[مکه مکرمه]] رفت و [[حج]] بجا آورد. ایشان مورد احترام همۀ کسانی بود که او را میشناختند».<br> | ||
==در صف اخوان== | ==در صف اخوان== | ||
ایشان در سال 1945 م، با مشاهده صداقت گفتار و کردار برادران [[اخوان المسلمین|اخوان]] | ایشان در سال 1945 م، با مشاهده صداقت گفتار و کردار برادران [[اخوان المسلمین|اخوان]] به آنها ملحق شد و همکاری خود را شروع کرد. او در مورد پیوستنش به [[اخوانالمسلمین]] چنین میگوید: | ||
«من به دین گرایش داشتم و همیشه حسی به من انگیزه میداد و مرا به فکر دوری از گناهان وا | «من به دین گرایش داشتم و همیشه حسی به من انگیزه میداد و مرا به فکر دوری از گناهان وا میداشت. در سال 1945 م، در حالی که در خیابانی در [[بیسان]] قدم میزدم از رادیو خبر افتتاح بخش [[اخوان المسلمین|اخوان]] در [[اورشلیم]]، در یکی از مساجد شهر را شنیدم. که مرا ترغیب کرد تا بدانم اخوان چیست. پس از اینکه شعبههای [[اخوانالمسلمین]] یکی پس از دیگری گشوده شد، هیجان زده بودم که درباره این جنبش بیشتر بدانم؛ لذا از طریق خواندن روزنامهها و گوش دادن مداوم به رادیو، چیزهای زیادی در مورد این جنبش یاد گرفتم و یکی از کسانی شدم که مردم در مسجد را ترغیب میکردم که بخش [[اخوان المسلمین|اخوان]] را در [[بیسان]] باز کنند. پس از اینکه افراد زیادی دور ما جمع شدند، تصمیم گرفتیم شعبۀ [[اخوان المسلمین|اخوان]] را در [[بیسان]] افتتاح کنیم و این در اواخر سال 1945 م، بود؛ بنابراین با یکی از بنیانگذاران فعال [[اخوان المسلمین|اخوان]] در [[نابلس]] به نام ''عبدالعزیز الخیاط'' تماس گرفتیم و بنا شد خانهای را اجاره کنیم و این خانه به مقر اخوان تبدیل شد و ''شیخ محمد فخرالدین''، یکی دیگر از نابلسیها، به ریاست بخش [[اخوان المسلمین|اخوان]] منصوب شد».<br> | ||
وی در ادامه میافزاید: «نیروهای [[اخوانالمسلمین]] [[مصر]] همیشه به [[فلسطین]] میآمدند و برای مردم سخنرانی میکردند و تصمیم گرفتیم که بخش [[اخوان المسلمین|اخوان]] در [[بیسان]] را رسما افتتاح کنیم. جایی که ''شیخ احمد عبدالعزیز'' از [[مصر]] آمد تا در رژۀ باشکوه که از [[یافا]] تا [[بیسان]]، بود شرکت کند... طلایه داران [[قرآن]] را پیش میبردند و مردم از شکوه این رژه شادی | وی در ادامه میافزاید: «نیروهای [[اخوانالمسلمین]] [[مصر]] همیشه به [[فلسطین]] میآمدند و برای مردم سخنرانی میکردند و تصمیم گرفتیم که بخش [[اخوان المسلمین|اخوان]] در [[بیسان]] را رسما افتتاح کنیم. جایی که ''شیخ احمد عبدالعزیز'' از [[مصر]] آمد تا در رژۀ باشکوه که از [[یافا]] تا [[بیسان]]، بود شرکت کند... طلایه داران [[قرآن]] را پیش میبردند و مردم از شکوه این رژه شادی میکردند».<br> | ||
او میگوید: «پس از بررسی، محبوبیت [[اخوان المسلمین|اخوان]] افزایش یافت و بسیاری به ما پیوستند و علاوه بر دعوت، فاحشهخانهها را آتش زدیم، مشروبفروشیها را شکستیم و از هرگونه مظاهر فساد جلوگیری کردیم و آن هم در سال 1946 م، بود. در همان سال از کشورهای همسایه به ویژه [[مصر]] سلاح آوردند و اعضای [[اخوان المسلمین|اخوان]] آموزش دیدند و گروهی به مستعمرات حمله کردند و علیه [[یهودیان]] و استعمار عملیات انجام دادند و جوانان زیادی در این عملیات به [[شهادت]] رسیدند. و این وضعیت تا سال 1948 م ادامه داشت». | او میگوید: «پس از بررسی، محبوبیت [[اخوان المسلمین|اخوان]] افزایش یافت و بسیاری به ما پیوستند و علاوه بر دعوت، فاحشهخانهها را آتش زدیم، مشروبفروشیها را شکستیم و از هرگونه مظاهر فساد جلوگیری کردیم و آن هم در سال 1946 م، بود. در همان سال از کشورهای همسایه به ویژه [[مصر]] سلاح آوردند و اعضای [[اخوان المسلمین|اخوان]] آموزش دیدند و گروهی به مستعمرات حمله کردند و علیه [[یهودیان]] و استعمار عملیات انجام دادند و جوانان زیادی در این عملیات به [[شهادت]] رسیدند. و این وضعیت تا سال 1948 م ادامه داشت». | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
==درگذشت== | ==درگذشت== | ||
ایشان در روز جمعه15 | ایشان در روز جمعه15 نوامبر 2008 م، در شهر [[نابلس]] درگذشت و در مسجد جامع آن شهر و پس از [[نماز جمعه]] در قبرستان شرقی به خاک سپرده شد.<br> | ||
=منبع= | =منبع= | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
*ر.ک: مدخل خلیل حافظ أبو غضیب در ویکیاخوان؛ [http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.]. | *ر.ک: مدخل خلیل حافظ أبو غضیب در ویکیاخوان؛ [http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.]. | ||
[[رده: | [[رده: اخوانالمسلمین]] | ||
[[رده: | [[رده: اعضای اخوانالمسلمین]] | ||
[[رده: فلسطین]] | [[رده: فلسطین]] |