۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''اهل کتاب''' به پیروان ادیانی گفته میشود که پیامبر آنان دارای کتابی الهی برای هدایت انسانها بوده است. [[یهودیان]] و [[مسیحیان]] از مصادیق مسلم این اصطلاح در فرهنگ اسلامی بودهاند. پیروان دین [[زرتشت]] و [[صابئین]] نیز نزد گروهی از عالمان اسلامی، از اهل کتاب دانسته شدهاند. | '''اهل کتاب''' به پیروان ادیانی گفته میشود که پیامبر آنان دارای کتابی الهی برای هدایت انسانها بوده است. [[یهودیان]] و [[مسیحیان]] از مصادیق مسلم این اصطلاح در فرهنگ اسلامی بودهاند. پیروان دین [[زرتشت]] و [[صابئین]] نیز نزد گروهی از عالمان اسلامی، از اهل کتاب دانسته شدهاند. | ||
در بسیاری از بابهای [[فقه]] | در بسیاری از بابهای [[فقه]] اسلامی مانند [[طهارت]]، [[نماز]]، [[جهاد]]، [[ازدواج]] و [[صید]] و [[ذباحه]]، از زوایای مختلف درباره احکام اهل کتاب بحث شده است. اهل کتاب از سوی حاکم اسلامی بین پذیرش [[اسلام]] و التزام به شرایط ذمّه، آزاد گذاشته میشوند و در صورت عدم پذیرش این دو امر، جهاد با آنان واجب است. | ||
=اهل کتاب در لغت= | =اهل کتاب در لغت= | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
اصطلاح اهل کتاب 31 بار در 31 آیه از 9 سوره [[قرآن]] و بیش از همه در سوره آل عمران (12 بار) بکار رفته است. این موارد عبارتند از: (سوره بقره/2، 105، 109؛ سوره آل عمران/3، 64 ـ 65، 69 ـ 72، 75، 98 ـ 99، 110، 113، 119؛ سوره نساء/4، 123، 153، 159، 171؛ سوره مائده/5، 15، 19، 59، 65، 68، 77؛ سوره عنکبوت/29، 46؛ سوره احزاب/33، 26؛ سوره حدید/57، 29؛ سوره حشر/59، 2، 11؛ سوره بینة /98، 1، 6) | اصطلاح اهل کتاب 31 بار در 31 آیه از 9 سوره [[قرآن]] و بیش از همه در سوره آل عمران (12 بار) بکار رفته است. این موارد عبارتند از: (سوره بقره/2، 105، 109؛ سوره آل عمران/3، 64 ـ 65، 69 ـ 72، 75، 98 ـ 99، 110، 113، 119؛ سوره نساء/4، 123، 153، 159، 171؛ سوره مائده/5، 15، 19، 59، 65، 68، 77؛ سوره عنکبوت/29، 46؛ سوره احزاب/33، 26؛ سوره حدید/57، 29؛ سوره حشر/59، 2، 11؛ سوره بینة /98، 1، 6) | ||
قرآن کریم از اهل کتاب با تعبیرهای دیگری نظیر: «الَّذینَ اوتواالکِتبَ»<ref>سوره بقره/2، 101، 144 ـ 145؛ سوره آل عمران/3،19</ref>، «اَلَّذینَ ءاتَینهُمُ الکِتب»<ref>سوره بقره/2،121، 146</ref>، «الَّذینَ اُوتوا نَصیبـًا مِنَ الکِتب»<ref>سوره نساء/4،51</ref> نیز یاد کرده و با اختصاص بخش قابل توجهی از آیات و | قرآن کریم از اهل کتاب با تعبیرهای دیگری نظیر: «الَّذینَ اوتواالکِتبَ»<ref>سوره بقره/2، 101، 144 ـ 145؛ سوره آل عمران/3،19</ref>، «اَلَّذینَ ءاتَینهُمُ الکِتب»<ref>سوره بقره/2،121، 146</ref>، «الَّذینَ اُوتوا نَصیبـًا مِنَ الکِتب»<ref>سوره نساء/4،51</ref> نیز یاد کرده و با اختصاص بخش قابل توجهی از آیات و خطابهای خود، صف آنان را از صف بتپرستان جدا ساخته است.<ref>سوره حج/22،17؛ سوره مائده/5،69؛ سوره بقره/2،62</ref> در آیات مربوط به اهل کتاب، روی سخن با یهود و نصارا و گاه یکی از آن دو است. در برخی آیات بر اثر انکار رسالت پیامبر گرامی اسلام یا نفوذ شرک در عقاید اهلکتاب به آنان «کافر» نیز گفته شده است.<ref>سوره بقره/2، 105؛ سوره بینة/ 98، 1</ref> | ||
کاربرد اصطلاح اهل کتاب در برابر «اُمّی»ها و دعوت هر دو گروه به توحید، نشان میدهد که ساکنان شبه جزیره عرب در آستانه بعثت پیامبر اسلام به این دو گروه عمده تقسیم میشدهاند: «...وقُل لِلَّذینَ اوتواالکِتبَ والاُمِّیِّینَ ءَاَسلَمتُم فَاِن اَسلَموا فَقَدِ اهتَدَوا واِن تَوَلَّوا فَاِنَّما عَلَیکَ البَلغُ...».<ref>سوره آل عمران/3،20</ref> اقلیت پراکنده اهل کتاب که یهودیان و مسیحیان بودهاند، با برخورداری از کتاب آسمانی، تعالیم دینی مکتوب و نیز عالمانی آشنا به خواندن و نوشتن از برتری فرهنگی نسبت به «امی»ها برخوردار بودهاند. | کاربرد اصطلاح اهل کتاب در برابر «اُمّی»ها و دعوت هر دو گروه به توحید، نشان میدهد که ساکنان شبه جزیره عرب در آستانه بعثت پیامبر اسلام به این دو گروه عمده تقسیم میشدهاند: «...وقُل لِلَّذینَ اوتواالکِتبَ والاُمِّیِّینَ ءَاَسلَمتُم فَاِن اَسلَموا فَقَدِ اهتَدَوا واِن تَوَلَّوا فَاِنَّما عَلَیکَ البَلغُ...».<ref>سوره آل عمران/3،20</ref> اقلیت پراکنده اهل کتاب که یهودیان و مسیحیان بودهاند، با برخورداری از کتاب آسمانی، تعالیم دینی مکتوب و نیز عالمانی آشنا به خواندن و نوشتن از برتری فرهنگی نسبت به «امی»ها برخوردار بودهاند. امّیها که دین رایج آنان بتپرستی بوده است فاقد کتاب دینی و ادبیات نوشتاری در حوزه دینی و اغلب ناآشنا به خواندن و نوشتن بوده، برتری فرهنگی اهل کتاب را پذیرفته بودند. مراجعه آنان به اهل کتاب درباره صحت و سقم ادعای پیامبر اسلام مؤید این معناست. | ||
=مصادیق اهل کتاب= | =مصادیق اهل کتاب= | ||
بررسی آیات مربوط و شأن نزول آنها نشان میدهد که یهود و نصارا، مصداق روشن اهل کتاب از منظر قرآناند و تورات و انجیل کتاب آسمانی آنان است. قرآن با استناد به نزول تورات و انجیل در زمان بعد از حضرت ابراهیم علیهالسلام، احتجاج اهل کتاب بر سر یهودی یا نصرانی بودن آن حضرت را نابخردانه خوانده و نفی میکند: «یاَهلَ الکِتـبِ لِمَ تُحاجّونَ فی اِبرهیمَ وما اُنزِلَتِ التَّورةُ والاِنجیلُ اِلاّ مِن بَعدِهِ اَفَلا تَعقِلون».<ref>سوره آل عمران/3،65</ref> نفی ارزش و بیپایه و اساس خواندن دین و آیین اهل کتاب بدون اعتقاد و عمل به تورات و انجیل نیز به روشنی نشان میدهد که مصداق مورد اشاره آن، پیروان این دو کتاباند: «قُل یاَهلَ الکِتبِ لَستُم عَلی شَیء حَتّی تُقیموا التَّورةَ والاِنجیلَ و ما اُنزِلَ اِلَیکُم مِن رَبِّکُم...».<ref>سوره مائده/5،68</ref> | بررسی آیات مربوط و شأن نزول آنها نشان میدهد که یهود و نصارا، مصداق روشن اهل کتاب از منظر قرآناند و تورات و انجیل کتاب آسمانی آنان است. قرآن با استناد به نزول تورات و انجیل در زمان بعد از حضرت ابراهیم علیهالسلام، احتجاج اهل کتاب بر سر یهودی یا نصرانی بودن آن حضرت را نابخردانه خوانده و نفی میکند: «یاَهلَ الکِتـبِ لِمَ تُحاجّونَ فی اِبرهیمَ وما اُنزِلَتِ التَّورةُ والاِنجیلُ اِلاّ مِن بَعدِهِ اَفَلا تَعقِلون».<ref>سوره آل عمران/3،65</ref> نفی ارزش و بیپایه و اساس خواندن دین و آیین اهل کتاب بدون اعتقاد و عمل به تورات و انجیل نیز به روشنی نشان میدهد که مصداق مورد اشاره آن، پیروان این دو کتاباند: «قُل یاَهلَ الکِتبِ لَستُم عَلی شَیء حَتّی تُقیموا التَّورةَ والاِنجیلَ و ما اُنزِلَ اِلَیکُم مِن رَبِّکُم...».<ref>سوره مائده/5،68</ref> | ||
اگر اهل کتاب، مصداق دیگری داشت باید از کتاب آسمانی سومی نیز در کنار تورات و انجیل یاد میشد. مورد خطاب بودن یهود و نصارا یا یکی از آن دو در همه کاربردهای اهل کتاب نیز مدعای یاد شده را تأیید میکند.<ref>برای نمونه: سوره نساء/4،153، 171؛ سوره مائده/5، 65 ـ 66؛ سوره حشر/59،11</ref>؛ اما اهل کتاب بودن صابئیان و مجوسیان هیچ مستند قرآنی ندارد و فقط | اگر اهل کتاب، مصداق دیگری داشت باید از کتاب آسمانی سومی نیز در کنار تورات و انجیل یاد میشد. مورد خطاب بودن یهود و نصارا یا یکی از آن دو در همه کاربردهای اهل کتاب نیز مدعای یاد شده را تأیید میکند.<ref>برای نمونه: سوره نساء/4،153، 171؛ سوره مائده/5، 65 ـ 66؛ سوره حشر/59،11</ref>؛ اما اهل کتاب بودن صابئیان و مجوسیان هیچ مستند قرآنی ندارد و فقط یادکرد آنان در کنار یهود و نصاراست که چنین پنداری را پدید آورده است: «اِنَّ الَّذینَ ءامَنوا والَّذینَ هادوا والصّبِینَ والنَّصری والمَجوسَ والَّذینَ اَشرَکوا اِنَّ اللّهَ یَفصِلُ بَینَهُم یَومَ القِیمَةِ...».<ref>سوره حج/22،17</ref> | ||
=برخورد اهل کتاب با اسلام و مسلمانان= | =برخورد اهل کتاب با اسلام و مسلمانان= | ||
در عصر نزول قرآن اهل کتاب در مناطقی از شبه جزیره عرب از جمله در شهر یثرب زندگی میکردند. آنان ضمن مباهات به داشتن کتاب آسمانی و پیروی از پیامبران بزرگی چون حضرت موسی و حضرت عیسی علیهماالسلام خود را برتر از اعراب بتپرست، مشرک و فاقد کتاب آسمانی میدانستند، بر همین اساس رعایت نکردن امانت درباره اموال آنان و تصرف در آن را جایز شمرده، آن را به حکم خداوند نسبت میدادند: «و مِن اَهلِ الکِتبِ... و مِنهُم مَن اِن تَأمَنهُ بِدینار لایُؤَدِّهِ اِلَیکَ اِلاّ مادُمتَ عَلَیهِ قائِمـًا ذلِکَ بِاَنَّهُم قالوا لَیسَ عَلَینا فی الاُمِّیِّینَ سَبیلٌ...»<ref>تفسیر قمی، ج1، ص106؛ التبیان، ج2، ص505؛ مجمعالبیان، ج2، ص36.</ref> | در عصر نزول قرآن اهل کتاب در مناطقی از شبه جزیره عرب از جمله در شهر یثرب زندگی میکردند. آنان ضمن مباهات به داشتن کتاب آسمانی و پیروی از پیامبران بزرگی چون حضرت موسی و حضرت عیسی علیهماالسلام خود را برتر از اعراب بتپرست، مشرک و فاقد کتاب آسمانی میدانستند، بر همین اساس رعایت نکردن امانت درباره اموال آنان و تصرف در آن را جایز شمرده، آن را به حکم خداوند نسبت میدادند: «و مِن اَهلِ الکِتبِ... و مِنهُم مَن اِن تَأمَنهُ بِدینار لایُؤَدِّهِ اِلَیکَ اِلاّ مادُمتَ عَلَیهِ قائِمـًا ذلِکَ بِاَنَّهُم قالوا لَیسَ عَلَینا فی الاُمِّیِّینَ سَبیلٌ...»<ref>تفسیر قمی، ج1، ص106؛ التبیان، ج2، ص505؛ مجمعالبیان، ج2، ص36.</ref> <ref>سوره آل عمران/3،75</ref>. | ||
آنان گرچه دچار اختلاف شده (سوره آل عمران/3،19)، گاه دست به تحریف کتاب آسمانی خود میزدند (سوره بقره/2،79)، با این حال همه با توجه به | آنان گرچه دچار اختلاف شده (سوره آل عمران/3،19)، گاه دست به تحریف کتاب آسمانی خود میزدند (سوره بقره/2،79)، با این حال همه با توجه به بشارتهای ظهور و نیز اوصافی که از پیامبر آخرالزمان در کتابهای خود دیده بودند او را بسان فرزندان خود میشناختند (سوره بقره/2،146) و آمدن چنین پیامبری را انتظار کشیده، آمدن او را به دیگران بشارت میدادند با این گمان که از میان آنان برانگیخته خواهد شد؛ اما چون پیامبر موعود از میان اعراب (امی) ظهور کرد، تنها از اینرو که از میان آنها برگزیده نشده، نه تنها رسالت او را انکار کردند (سوره بقره/2،89 ـ 90) بلکه دست به تحریف زدند و همه نشانهها و بشارتهای او را در کتابهای آسمانی خود تغییر دادند. (سوره مائده/5،13)<ref>مجمع البیان، ج3، ص267؛ تفسیر قرطبی، ج6 ص77؛ تفسیر جلالین، ص138.</ref> | ||
دستهای از آنان (یهود) چنان به دشمنی خود ادامه دادند که به سرسختترین دشمنان پیامبر صلی الله علیه و آله و مسلمانان تبدیل شدند. (سوره مائده/5،82) آنان (یهودیان مدینه) برای نابودی اسلام توطئهها چیدند و با منافقان و مشرکان همداستان شده (سوره آل عمران/3،111؛ سوره مائده/5،41)، سرانجام به جنگ تمام عیار با مسلمانان برخاستند که به شکست و کوچاندن آنان از مدینه انجامید.<ref>تفسیر قمی، ج1، ص196ـ197؛ التبیان، ج3، ص523؛ مجمعالبیان، ج3، ص299، 301.</ref> (سوره حشر/59،2) | دستهای از آنان (یهود) چنان به دشمنی خود ادامه دادند که به سرسختترین دشمنان پیامبر صلی الله علیه و آله و مسلمانان تبدیل شدند. (سوره مائده/5،82) آنان (یهودیان مدینه) برای نابودی اسلام توطئهها چیدند و با منافقان و مشرکان همداستان شده (سوره آل عمران/3،111؛ سوره مائده/5،41)، سرانجام به جنگ تمام عیار با مسلمانان برخاستند که به شکست و کوچاندن آنان از مدینه انجامید.<ref>تفسیر قمی، ج1، ص196ـ197؛ التبیان، ج3، ص523؛ مجمعالبیان، ج3، ص299، 301.</ref> (سوره حشر/59،2) | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
اهل کتاب بر اساس نام و خصوصیات ذکر شده در تورات و انجیل پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را همانند فرزندان خود دقیق و روشن میشناختند: «اَلَّذینَ ءاتَینهُمُ الکِتبَ یَعرِفونَهُ کَما یَعرِفونَ اَبناءَهُم» (سوره بقره/2،146؛ سوره انعام/6،20)<ref>جامعالبیان، مج5، ج7، ص217ـ218؛ التبیان، ج2، ص21؛ مجمعالبیان، ج1، ص423.</ref>؛ اما هنگامی که آن حضرت برانگیخته شد، گروهی از آنان او را انکار کرده به رغم آگاهی از حقانیت اسلام و قرآن، آموزههای آن را نادیده گرفته، تجاهل کردند: «...نَبَذَ فَریقٌ مِنَ الَّذینَ اوتواالکِتبَ کِتبَ اللّهِ وراءَ ظُهورِهِم کَاَنَّهُم لایَعلَمون». (سوره بقره/2،101) | اهل کتاب بر اساس نام و خصوصیات ذکر شده در تورات و انجیل پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را همانند فرزندان خود دقیق و روشن میشناختند: «اَلَّذینَ ءاتَینهُمُ الکِتبَ یَعرِفونَهُ کَما یَعرِفونَ اَبناءَهُم» (سوره بقره/2،146؛ سوره انعام/6،20)<ref>جامعالبیان، مج5، ج7، ص217ـ218؛ التبیان، ج2، ص21؛ مجمعالبیان، ج1، ص423.</ref>؛ اما هنگامی که آن حضرت برانگیخته شد، گروهی از آنان او را انکار کرده به رغم آگاهی از حقانیت اسلام و قرآن، آموزههای آن را نادیده گرفته، تجاهل کردند: «...نَبَذَ فَریقٌ مِنَ الَّذینَ اوتواالکِتبَ کِتبَ اللّهِ وراءَ ظُهورِهِم کَاَنَّهُم لایَعلَمون». (سوره بقره/2،101) | ||
==لجاجت در | ==لجاجت در درخواستهای باطل== | ||
اسلام با اهل کتاب از در مدارا وارد شد؛ اما آنان به این مدارا و مسالمت تن درنداده با لجاجت نه تنها به پیامبر ایمان نیاوردند، بلکه بر پیروی آن حضرت و مسلمانان از آیین آنان اصرار داشتند.(سوره بقره/2،120) گروهی (یهود)<ref>جامعالبیان، مج4، ج6، ص10؛ التبیان، ج3، ص376؛ مجمعالبیان، ج3، ص205.</ref> از پیامبر، فرود آوردن کتابی مستقل را به صورت معجزه از آسمان درخواست میکردند: «یَسـَلُکَ اَهلُ الکِتبِ اَن تُنَزِّلَ عَلَیهِم کِتبـًا مِنَ السَّماءِ فَقَد سَاَلوا موسی اَکبَرَ مِن ذلِکَ...». (سوره نساء/4،153) | اسلام با اهل کتاب از در مدارا وارد شد؛ اما آنان به این مدارا و مسالمت تن درنداده با لجاجت نه تنها به پیامبر ایمان نیاوردند، بلکه بر پیروی آن حضرت و مسلمانان از آیین آنان اصرار داشتند.(سوره بقره/2،120) گروهی (یهود)<ref>جامعالبیان، مج4، ج6، ص10؛ التبیان، ج3، ص376؛ مجمعالبیان، ج3، ص205.</ref> از پیامبر، فرود آوردن کتابی مستقل را به صورت معجزه از آسمان درخواست میکردند: «یَسـَلُکَ اَهلُ الکِتبِ اَن تُنَزِّلَ عَلَیهِم کِتبـًا مِنَ السَّماءِ فَقَد سَاَلوا موسی اَکبَرَ مِن ذلِکَ...». (سوره نساء/4،153) | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
==تلاش برای منحرف ساختن مسلمانان== | ==تلاش برای منحرف ساختن مسلمانان== | ||
گروهی از اهل کتاب چنان در آتش حسادت | گروهی از اهل کتاب چنان در آتش حسادت هدایتیابی مسلمانان و نعمتهای خداداد آنان میسوختند که از هیچ کوششی برای تضعیف عقیده و ایمان آنان و بازگشت از اسلام فروگذار نمیکردند: «ودَّت طَائِفَةٌ مِن اَهلِ الکِتبِ لَویُضِلّونَکُم» (سوره آل عمران/3،69)، از این رو خداوند مؤمنان را از پیروی آنها برحذر داشته تا مبادا آنان را از اسلام جدا ساخته، به کفر بازگردانند: «اِن تُطیعوا فَریقـًا مِنَ الَّذینَ اوتُواالکِتبَ یَرُدّوکُم بَعدَ ایمنِکُم کفِرین».<ref>التبیان، ج2، ص541؛ مجمع البیان، ج2، ص353.</ref>(سوره آل عمران/3،100) | ||
تلاش آنان برای گمراه کردن مسلمانان به درجهای رسید که در توطئهای خطرناک تصمیم گرفتند صبحگاهان با اظهار اسلام به صف مسلمانان بپیوندند؛ اما شبانگاهان ارتداد خود را اعلام کنند<ref>التبیان، ج2، ص499؛ جوامع الجامع، ج1، ص182.</ref> تا مسلمانان بپندارند که آنان با اسلام مخالفتی ندارند؛ اما چون پس از تحقیق، بطلان آن را فهمیدند از آن دست کشیدهاند. | تلاش آنان برای گمراه کردن مسلمانان به درجهای رسید که در توطئهای خطرناک تصمیم گرفتند صبحگاهان با اظهار اسلام به صف مسلمانان بپیوندند؛ اما شبانگاهان ارتداد خود را اعلام کنند<ref>التبیان، ج2، ص499؛ جوامع الجامع، ج1، ص182.</ref> تا مسلمانان بپندارند که آنان با اسلام مخالفتی ندارند؛ اما چون پس از تحقیق، بطلان آن را فهمیدند از آن دست کشیدهاند. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
==ایجاد تفرقه میان مسلمانان== | ==ایجاد تفرقه میان مسلمانان== | ||
اهل کتاب به ویژه یهود همواره در پی انتقام از مسلمانان بودند و یکی از | اهل کتاب به ویژه یهود همواره در پی انتقام از مسلمانان بودند و یکی از راههای انتقام ایجاد تفرقه میان آنان بوده است و چون اهل کتاب از دیرباز در مدینه و پیرامون آن سکونت داشتند و از اختلافات دیرینه میان اوس و خزرج و ریشه این منازعات باخبر بودند با استفاده از هر فرصت مناسبی این منازعات را به یاد آنان انداخته، آتش فتنه را شعلهور میساختند. شماری از مفسران،<ref>جامعالبیان، مج3، ج4، ص32ـ33؛ تفسیر قرطبی، ج4، ص100؛ لباب النقول، ص65.</ref> آیات 99 ـ 100 سوره آل عمران/3، را اشاره به این تفرقهافکنی از سوی یهود دانستهاند: «قُل یاَهلَ الکِتبِ لِمَ تَصُدّونَ عَن سَبیلِ اللّهِ مَن ءامَنَ تَبغونَها عِوَجـًا...». | ||
گاهی نیز کار اختلاف برانگیزی چنان مؤثر میافتاد که دو طرف دست به سلاح میبردند. در این گونه موارد آتش فتنه با | گاهی نیز کار اختلاف برانگیزی چنان مؤثر میافتاد که دو طرف دست به سلاح میبردند. در این گونه موارد آتش فتنه با تماسهای مکرر پیامبر صلی الله علیه و آله با اوس و خزرج و پند و نصیحت آنها خاموش میشد.<ref>جامعالبیان، مج3، ج4، ص32ـ33؛ تفسیر قرطبی، ج4، ص100؛ لباب النقول، ص65.</ref> | ||
==فشار اقتصادی== | ==فشار اقتصادی== | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
==آزار پیامبر صلی الله علیه و آله و مسلمانان== | ==آزار پیامبر صلی الله علیه و آله و مسلمانان== | ||
برخی آیات نشان میدهد که افرادی از اهل کتاب همانند مشرکان با شیوههای گوناگون، از جمله با سخنان خود، مسلمانان را اذیت میکردند: «ولَتَسمَعُنَّ مِنَ الَّذینَ اُوتواالکِتبَ مِن قَبلِکُم ومِنَ الَّذینَ اَشرَکوا اَذیً کَثیرًا...». (سوره آل عمران/3،186) برخی آیه را در شأن کعب بن اشرفِ شاعر از یهودیان مدینه نازل دانستهاند که در اشعار خویش به تحریک مشرکان و هجو پیامبر صلی الله علیه و آله و مسلمانان پرداخته و نام و | برخی آیات نشان میدهد که افرادی از اهل کتاب همانند مشرکان با شیوههای گوناگون، از جمله با سخنان خود، مسلمانان را اذیت میکردند: «ولَتَسمَعُنَّ مِنَ الَّذینَ اُوتواالکِتبَ مِن قَبلِکُم ومِنَ الَّذینَ اَشرَکوا اَذیً کَثیرًا...». (سوره آل عمران/3،186) برخی آیه را در شأن کعب بن اشرفِ شاعر از یهودیان مدینه نازل دانستهاند که در اشعار خویش به تحریک مشرکان و هجو پیامبر صلی الله علیه و آله و مسلمانان پرداخته و نام و زیباییهای زنان مسلمان را موضوع غزلهای عاشقانه خود قرار میداد.<ref>مجمعالبیان، ج2، ص903؛ زادالمسیر، ج1، ص520.</ref> | ||
برخی نیز آن را اشاره به سخن یکی از یهودیان دانستهاند که با شنیدن آیه «مَن ذَاالَّذی یُقرِضُ اللّهَ قَرضـًا حَسَنـًا...». (سوره بقره/2،245) در تمسخر آن، خدا را تهیدست و خود را توانگر خوانده بود.<ref>تفسیر قرطبی، ج4، ص193.</ref> | برخی نیز آن را اشاره به سخن یکی از یهودیان دانستهاند که با شنیدن آیه «مَن ذَاالَّذی یُقرِضُ اللّهَ قَرضـًا حَسَنـًا...». (سوره بقره/2،245) در تمسخر آن، خدا را تهیدست و خود را توانگر خوانده بود.<ref>تفسیر قرطبی، ج4، ص193.</ref> | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
==تحریف و کتمان بشارت بعثت پیامبر اسلام== | ==تحریف و کتمان بشارت بعثت پیامبر اسلام== | ||
بر اساس برخی آیات، اهل کتاب بر پایه | بر اساس برخی آیات، اهل کتاب بر پایه بشارتهای آمده در تورات و انجیل، خیلی دقیق و روشن، پیامبر اسلام را میشناختهاند (سوره بقره/2، 146؛ سوره آل عمران/3، 20)؛ اما بهرغم این بشارتها، دست به تحریف و کتمان آنها زده، از تصدیق حقانیت قرآن و پیامبر اسلام خودداری میکردند. | ||
تغییر کلماتی همچون «فارقلیطا» که معادل کلمه «احمد» صلی الله علیه و آله است به «پارکلی طوس» نمونهای از این تحریفهااست،<ref>کنزالدقائق، ج2، ص468؛ صیانة القرآن من التحریف، ص121ـ148؛ نورالبراهین، ج2، ص457ـ458؛ کشفالغطاء، ج2، ص388ـ389.</ref> از این رو، قرآن اهل کتاب را | تغییر کلماتی همچون «فارقلیطا» که معادل کلمه «احمد» صلی الله علیه و آله است به «پارکلی طوس» نمونهای از این تحریفهااست،<ref>کنزالدقائق، ج2، ص468؛ صیانة القرآن من التحریف، ص121ـ148؛ نورالبراهین، ج2، ص457ـ458؛ کشفالغطاء، ج2، ص388ـ389.</ref> از این رو، قرآن اهل کتاب را بدانجهت که در کتابهای آسمانی دست برده و آن را به صورت ناقص ارائه دادهاند سرزنش میکند: «تَجعَلونَهُ قَراطیسَ تُبدونَها و تُخفونَ کَثیرًا» (سوره انعام/6،91) و چون تحریف و تصرف آنها در کتاب خدا، موجب شد بخشهای فراوانی از کتاب الهی از بین برود آنان را از کسانی میشمارد که تنها از بخشی از کتاب آسمانی بهرهبردهاند: «الَّذینَ اُوتوا نَصیبـًا مِنَ الکِتبِ».<ref> المیزان، ج3، ص124، 308، 330.</ref> (سوره نساء/4، 51) | ||
=برخورد قرآن با اهل کتاب= | =برخورد قرآن با اهل کتاب= | ||
قرآن به رغم همه | قرآن به رغم همه دشمنیهای اهل کتاب با اسلام و مسلمانان ضمن رعایت احترام و جداکردن صف آنان از بتپرستان، اصل دین و کتاب آسمانی آنان را تأیید (سوره آل عمران/3، 3، 65) و با جداکردن صف حقجویان از گمراهان اهل کتاب، ایمان و صفات نیک دستهای را میستاید و کفر و عناد و صفات زشت گروهی دیگر را نکوهش میکند: «مِنهُمُ المُؤمِنونَ و اَکثَرُهُمُ الفسِقون... و باءو بِغَضَب مِنَ اللّهِ و ضُرِبَت عَلَیهِمُ المَسکَنَةُ ذلِکَ بِاَنَّهُم کانوا یَکفُرونَ بِایتِ اللّه... × لَیسوا سَواءً مِن اَهلِ الکِتبِ اُمَّةٌ قائِمَةٌ یَتلونَ ءایتِ اللّهِ ءاناءَ الَّیلِ وهُم یَسجُدون × یُؤمِنونَ بِاللّهِ والیَومِ الأخِرِ و یَأمُرونَ بِالمَعروفِ و یَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ و یُسرِعونَ فِی الخَیرتِ و اُولئِکَ مِنَ الصّلِحین». (سوره آل عمران/3،110 ـ 114) | ||
از آیات قرآن و نیز سیره رسول اکرم صلی الله علیه و آله برمیآید که نخستین گام در برخورد با اهل کتاب دعوت آنان به پذیرش اسلام است: «یاَیُّهَا الَّذینَ اُوتواالکِتبَ ءامِنوا بِما نَزَّلنا مُصَدِّقـًا لِما مَعَکُم» (سوره نساء/4، 47)، بدین ترتیب قرآن در نخستین مرحله دین آنان را منسوخ و پایان یافته اعلام و برای دعوت آنان به پذیرش اسلام از شیوه استدلال و برهان استفاده و اعلام کرد: در صورتی که این راه مجابشان نسازد تا سر حد مباهله و ملاعنه نیز پیش میرود، (سوره آل عمران/ 3، 61) تا جایی که خداوند به آنان هشدار میدهد که اگر به قرآن و اسلام ایمان نیاورند آنان را مسخ یا لعن خواهد کرد: «یاَیُّهَا الَّذینَ اُوتواالکِتبَ ءامِنوا بِما نَزَّلنا مُصَدِّقـًا لِما مَعَکُم مِن قَبلِ اَن نَطمِسَ وُجوهـًا فَنَرُدَّها عَلی اَدبارِها اَونَلعَنَهُم...». (سوره نساء/4، 47) | از آیات قرآن و نیز سیره رسول اکرم صلی الله علیه و آله برمیآید که نخستین گام در برخورد با اهل کتاب دعوت آنان به پذیرش اسلام است: «یاَیُّهَا الَّذینَ اُوتواالکِتبَ ءامِنوا بِما نَزَّلنا مُصَدِّقـًا لِما مَعَکُم» (سوره نساء/4، 47)، بدین ترتیب قرآن در نخستین مرحله دین آنان را منسوخ و پایان یافته اعلام و برای دعوت آنان به پذیرش اسلام از شیوه استدلال و برهان استفاده و اعلام کرد: در صورتی که این راه مجابشان نسازد تا سر حد مباهله و ملاعنه نیز پیش میرود، (سوره آل عمران/ 3، 61) تا جایی که خداوند به آنان هشدار میدهد که اگر به قرآن و اسلام ایمان نیاورند آنان را مسخ یا لعن خواهد کرد: «یاَیُّهَا الَّذینَ اُوتواالکِتبَ ءامِنوا بِما نَزَّلنا مُصَدِّقـًا لِما مَعَکُم مِن قَبلِ اَن نَطمِسَ وُجوهـًا فَنَرُدَّها عَلی اَدبارِها اَونَلعَنَهُم...». (سوره نساء/4، 47) | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
رسیدگی به مستمندان از جمله صفات اخلاقی است که برخی از اهل کتاب به سبب آن ستایش شدهاند: «و مِمّا رَزَقنهُم یُنفِقون». (سوره قصص/28،54) از مجموع آیاتی که برخی از اهل کتاب را ستایش کرده برمیآید که مقصود از این گروه کسانی از اهل کتاباند که از عناد و استکبار به دور بوده و پس از شناخت حقانیت اسلام، به آن ایمان آوردهاند. | رسیدگی به مستمندان از جمله صفات اخلاقی است که برخی از اهل کتاب به سبب آن ستایش شدهاند: «و مِمّا رَزَقنهُم یُنفِقون». (سوره قصص/28،54) از مجموع آیاتی که برخی از اهل کتاب را ستایش کرده برمیآید که مقصود از این گروه کسانی از اهل کتاباند که از عناد و استکبار به دور بوده و پس از شناخت حقانیت اسلام، به آن ایمان آوردهاند. | ||
قرآن کریم در برابر ستایش اقلیت، اکثریت اهل کتاب را نکوهیده است. برخی از | قرآن کریم در برابر ستایش اقلیت، اکثریت اهل کتاب را نکوهیده است. برخی از نکوهشهای قرآن عام بوده، برخی دیگر ویژه یهود است. سبب نکوهش قرآن، وجود پارهای از صفات زشت و نکوهیده در آنان است؛ از جمله: | ||
==خود برتربینی== | ==خود برتربینی== | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
==حسادت== | ==حسادت== | ||
حسادت اهل کتاب به ویژه یهود نسبت به مسلمانان بر اثر برگزیده شدن پیامبر آخرالزمان صلی الله علیه و آله از میان غیر آنان، سبب مخالفت شدید آنها شده است. آنان چنان به | حسادت اهل کتاب به ویژه یهود نسبت به مسلمانان بر اثر برگزیده شدن پیامبر آخرالزمان صلی الله علیه و آله از میان غیر آنان، سبب مخالفت شدید آنها شده است. آنان چنان به نعمتهایی که به مسلمانان میرسید حسادت میورزیدند که در آتش خشم خود میسوختند:<ref>جامعالبیان، مج1، ج1، ص585؛ التبیان، ج1، ص349؛ مجمع البیان، ج1، ص314.</ref> «بَغیـًا اَن یُنَزِّلَ اللّهُ مِن فَضلِهِ عَلی مَن یَشاءُ مِن عِبادِهِ فَباء و بِغَضَب عَلی غَضَب». (سوره بقره/2،90) آنان همچنین به سبب حسادت، مشرکان بتپرست را هدایت یافتهتر از پیامبر صلی الله علیه و آله و مسلمانان میخواندند. قرآن با توجه به این نکته که خداوند بر اساس مصالح و حکمتها نعمتهایش را به برخی از بندگان داده و از برخی دیگر دریغ میکند، آنها را به سبب چنین رشکی سخت نکوهش کرده است: «اَلَم تَرَ اِلَی الَّذینَ اُوتوا نَصیبـًا مِنَ الکِتبِ یُؤمِنونَ بِالجِبتِ والطّغوتِ و یَقولونَ لِلَّذینَ کَفَروا هؤُلاءِ اَهدی مِنَ الَّذینَ ءامَنوا سَبیلا × اَم یَحسُدونَ النّاسَ عَلی ما ءاتهُمُ اللّهُ مِن فَضلِه». (سوره نساء/4،51، 54 و نیز ر.ک: سوره بقره/2، 109) | ||
این آیات در شأن شماری از عالمان یهود نازل شده که هنگام پرسش مشرکان از آنها درباره مقایسه اسلام و آیین بتپرستی، مشرکان را هدایت یافتهتر میخواندند.<ref>جامعالبیان، مج4، ج5، ص187ـ188؛ التبیان، ج3، ص223؛ المیزان، ج4، ص375.</ref> | این آیات در شأن شماری از عالمان یهود نازل شده که هنگام پرسش مشرکان از آنها درباره مقایسه اسلام و آیین بتپرستی، مشرکان را هدایت یافتهتر میخواندند.<ref>جامعالبیان، مج4، ج5، ص187ـ188؛ التبیان، ج3، ص223؛ المیزان، ج4، ص375.</ref> | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۰: | ||
==خیانت در امانت و پیمان شکنی== | ==خیانت در امانت و پیمان شکنی== | ||
گروهی از اهل کتاب چنان در امانت | گروهی از اهل کتاب چنان در امانت خیانتکارند که اگر دیناری به امانت به آنان سپرده شود به آن خیانت کرده، حاضر به بازگرداندن آن به صاحبش نیستند، مگر آنکه در برابر آنان اقامه دعوا شود: «...و مِنهُم مَن اِن تَأمَنهُ بِدینار لایُؤَدِّهِ اِلَیکَ اِلاّ مادُمتَ عَلَیهِ قائِمـًا». (سوره آل عمران/3،75) | ||
گروهی از آنان (یهود) به شکستن پیمان معروف بودند؛ از جمله به عهدهایی که با مسلمانان میبستند نیز وفادار نبودند: «اَو کُلَّما عهَدوا عَهدًا نَبَذَهُ فَریقٌ مِنهُم» (سوره بقره/2، 100)؛ مانند پیمان ترک تخاصم با مسلمانان که با یاری مشرکان از سوی یهود بنی قریظه و بنی نضیر در جنگ خندق شکسته شد.<ref> التبیان، ج1، ص367؛ مجمعالبیان، ج1، ص328.</ref> | گروهی از آنان (یهود) به شکستن پیمان معروف بودند؛ از جمله به عهدهایی که با مسلمانان میبستند نیز وفادار نبودند: «اَو کُلَّما عهَدوا عَهدًا نَبَذَهُ فَریقٌ مِنهُم» (سوره بقره/2، 100)؛ مانند پیمان ترک تخاصم با مسلمانان که با یاری مشرکان از سوی یهود بنی قریظه و بنی نضیر در جنگ خندق شکسته شد.<ref> التبیان، ج1، ص367؛ مجمعالبیان، ج1، ص328.</ref> | ||
خط ۱۷۵: | خط ۱۷۵: | ||
==وجوب پذیرش اسلام== | ==وجوب پذیرش اسلام== | ||
چون اسلام آخرین شریعت الهی است خداوند متعالی در آیات فراوانی همه | چون اسلام آخرین شریعت الهی است خداوند متعالی در آیات فراوانی همه انسانها و پیروان شرایع آسمانی را به پذیرش آن و ترک عقاید و احکام شرکآلود و منسوخ خود فراخوانده است: «قُل یاَیُّهَا النّاسُ اِنّی رَسولُ اللّهِ اِلَیکُم جَمیعـًا... فَامِنُوا بِاللّهِ ورَسُولِهِ النَّبیِّ الاُمّیِّ». (سوره اعراف/7،158؛ سوره فرقان/25،1 و...) | ||
در برخی آیات، اهل کتاب به طور خاص مخاطب قرار گرفته و به پذیرش اسلام فرمان داده شدهاند: «یاَیُّهَا الَّذینَ اُوتواالکِتبَ ءامِنوا بِما نَزَّلنا مُصَدِّقـًا لِما مَعَکُم». (سوره نساء/4،47 و نیز سوره بقره/2،41؛ سوره نساء/4، 170 ـ 171) از این آیات برمیآید که پذیرش اسلام از سوی اهل کتاب نه فقط فرمان قرآن بلکه فرمان کتب آسمانیِ اهل کتاب نیز بوده است، از این رو قرآن در آیاتی دیگر آن دسته از اهل کتاب را که از پذیرش اسلام سرباز زدهاند، به عذاب دردناک تهدید کرده است: «اِنَّ الَّذینَ کَفَروا مِن اَهلِ الکِتـبِ... فی نارِ جَهَنَّمَ خلِدینَ فیها». (سوره بینة/98،6) | در برخی آیات، اهل کتاب به طور خاص مخاطب قرار گرفته و به پذیرش اسلام فرمان داده شدهاند: «یاَیُّهَا الَّذینَ اُوتواالکِتبَ ءامِنوا بِما نَزَّلنا مُصَدِّقـًا لِما مَعَکُم». (سوره نساء/4،47 و نیز سوره بقره/2،41؛ سوره نساء/4، 170 ـ 171) از این آیات برمیآید که پذیرش اسلام از سوی اهل کتاب نه فقط فرمان قرآن بلکه فرمان کتب آسمانیِ اهل کتاب نیز بوده است، از این رو قرآن در آیاتی دیگر آن دسته از اهل کتاب را که از پذیرش اسلام سرباز زدهاند، به عذاب دردناک تهدید کرده است: «اِنَّ الَّذینَ کَفَروا مِن اَهلِ الکِتـبِ... فی نارِ جَهَنَّمَ خلِدینَ فیها». (سوره بینة/98،6) | ||
اما در این که اهل کتاب و دیگر کافران همانگونه که به پذیرش اسلام و اصول آن موظفاند، در صورت نپذیرفتن اسلام آیا موظف به عمل به فروعات اسلام هستند یا نه میان فقیهان دو دیدگاه است: برخی با استناد به آیاتی (سوره بقره/2، 21؛ سوره آل عمران/3،97) که در آن همه | اما در این که اهل کتاب و دیگر کافران همانگونه که به پذیرش اسلام و اصول آن موظفاند، در صورت نپذیرفتن اسلام آیا موظف به عمل به فروعات اسلام هستند یا نه میان فقیهان دو دیدگاه است: برخی با استناد به آیاتی (سوره بقره/2، 21؛ سوره آل عمران/3،97) که در آن همه انسانها مخاطب برخی تکالیفاند معتقدند که کافران همانند اصول، به فروع نیز مکلفاند؛<ref>المبسوط، ج1، ص265؛ کشفاللثام، ج5، ص130؛ موسوعة الفقهیه، ج3، ص269.</ref> اما برخی برآناند که کافران تنها در صورت پذیرش اصول، مکلف به فروع احکام اسلاماند.<ref>الحدائق، ج3، ص39 - 41؛ مستندالعروه، «زکاة»، ج1، ص124.</ref> | ||
==نجاست یا طهارت اهل کتاب== | ==نجاست یا طهارت اهل کتاب== | ||
خط ۲۲۷: | خط ۲۲۷: | ||
=پانویس= | =پانویس= | ||
<references /> | <references /> |