|
|
(۹۴۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{ویرایش}}
| |
| {{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب
| |
| | عنوان = حشاشین
| |
| | تصویر = حشاشین.webp
| |
| | توضیح تصویر =
| |
| | نام = حشاشین یا اساسین
| |
| | نام رایج = حَشّاشین
| |
| | تاریخ شکل گیری = ۱۰۹۰ م
| |
| | قرن شکل گیری = قرن دوازدهم
| |
| | مبدأ شکل گیری =
| |
| | موسس = حسن صباح
| |
| | عقیده = فرقهٔ نزاریه از شیعیان اسماعیلیه
| |
| }}
| |
| '''حَشّاشین'''، فرقه اسماعیلیه نزاریه از شیعیان اسماعیلیه بودند که بهدست حسن صباح بنیان نهاده شد. بعد از مدتی با انگیزه های سیاسی دست به قتل های بسیار حساب شده ای می زدند که تا کنون در زمینه ترور از مشهورترین گروه هادرتاریخ است. آنها بین سالهای ۱۰۹۰ تا ۱۲۷۵ میلادی در کوهستانهای سرزمین ایران و شام زندگی میکردند.
| |
| واژه امروزی Assassination در انگلیسی به مفهوم ترور از روش آنها برای حذف مخالفینشان سرچشمه گرفته است. نزاریان در اواخر قرن یازدهم پس از بحران جانشینی در خلافت فاطمیان بین نزار بن المستنصر و برادر ناتنی وی، خلیفه احمد مستعلی شکل گرفت.
| |
|
| |
|
| == تشکیل اسماعیلیه ==
| |
| پس از درگذشت امام جعفر صادق(علیه السلام)، پیروان ایشان به گروههای مختلفی پراکنده شدند که دو گروه از آنها مذهب اسماعیلیه را تشکیل داده و از دیگر شیعیان جدا شدند. آنها برای اثبات حقانیت خود، بر روایاتی از امام جعفر صادق(علیه السلام) استناد میکردند که فرزند ارشد خود را جانشین و امام بعدی معرفی میکرد. اما اسماعیل چند سال پیش از درگذشت پدر خود وفات کرده بود. گروهی اسماعیلیان در مواجهه با این مسئله، مرگ اسماعیل را انکار کردند و در انتظار رجعت وی به عنوان امام قائم باقی ماندند. این گروه که اسماعیلیه خالصه نام دارند، اعتقاد داشتند که امام جعفر صادق(علیه السلام) صرفا بخاطر حفظ جان اسماعیل از دست عمّال عباسی مرگ وی را اعلام کرده است. گروه دوم نیز مرگ اسماعیل را پذیرفتند و جانشین وی را محمد ابن اسماعیل، فرزند ارشد اسماعیل، اعلام کردند.
| |
|
| |
| اما مهمترین گروه اسماعیلیه در قرن یازدهم میلادی شکل گرفت و اسماعیلیه نزاری نام دارد. نزاریه پرجمعیتترین شاخه اسماعیلیه است و دومین مذهب پرجمعیت مذهب تشیع، پس از شیعه اثنی عشری، به حساب میآید. نزاریه اسماعیل را امام ششم میدانند و معتقدند امامت تا به امروز ادامه پیدا کرده و اکنون کریم آقاخان امام چهل و نهم آنهاست.
| |
|
| |
| == نقش حسن صباح در اسماعیلیه ==
| |
| حسن صباح را میتوان معروفترین چهره اسماعیلیه دانست. وی در سال ۱۰۵۰ میلادی، حدود سه قرن پس از آنکه فرقه اسماعیلیه بنیان نهاده شده بود، و در شهرری به دنیا آمد. تحصیلات دینی را در شهر زادگاهش به پایان رساند و پس از اتمام تحصیلات اولیه به نیشابور رفت تا نزد امام موفق، روحانی معروف اهل حدیث آموزش دید. امام موفق، روابط عمیقی با اصحاب قدرت داشت به صورتی که طغرل سلجوقی وی را پیشوای خود میدانست. حسن نیز به واسطه شاگردی امام موفق نفوذ زیادی در دربار سلجوقیان پیدا کرد اما چندی بعد تبدیل به دشمن سازشناپذیر سلجوقیان شد.
| |
|
| |
| حسن در سفری که به مصر داشت، به مذهب اسماعیلیه گرایش پیدا کرد و در مدت اقامتش در قاهره، با افکار باطنی آشنا شد. وقتی که اسماعیلیان مصر پس از مرگ المستنصر دو شقه شدند، حسن طرف نزار را گرفت و او را حجت اسماعیلیان نامید. سپس به ایران بازگشت تا عقاید خود را تبلیغ کند.
| |
|
| |
| == نام حشاشین ==
| |
| در مورد ریشه و معنی حشاشین اختلافات زیادی وجود دارد. اولین بار پیروان شاخه مستعلیه که از رقیبان نزاریهایها بودند در جریان سقوط خلافت فاطمیون نام حشاشین را برای این گروه انتخاب کردند. حشاشین بر خلاف باور عامه و برخی از صاحبنظران به معنی کسانیکه حشیش میکشیدند و بعد از آن دست به اعمالی چون قتل میزدند نیست،بلکه این نامگذاری از اصطلاح حشاش که خود مشتق از واژه حشیش به معنای داروساز (گیاه شناسان) ریشه گرفته است. در قرون چهارم و پنجم خورشیدی در کشورهای اسلامی و بخصوص در ایران دارو فروشان را بنام حشاشین میخواندند و در بعضی از شهرهای بزرگ ایران بازاری به نام بازار حشاشین (دارو فروشان) وجود داشت.
| |
|
| |
| برخی مانند نویسنده لبنانی امین معلوف و نویسنده انگلیسی ادوارد برمن بر این باور هستند که بنیانگذار حشاشین حسن صباح نام اساسیون به معنی کسانی که دنبال کننده و پایبند به اصول هستند را برای گروه خود انتخاب کرده و جهانگردان خارجی مانند مارکو پولو به اشتباه تصور کردند این نام مشتقی از کلمه حشیش است. آنها عقیده دارند از آنجایی که استفاده از حشیش در اسلام حرام است، دشمنان این گروه برای تخریب و بدنامی آنها عمدا نام حشاشین به معنی کسانی که حشیش میکشند را برای توصیف آنها رواج داده بودند.
| |
|
| |
| == اعتقادات حشاشین ==
| |
| حشاشین پیروان مذهب اسماعیلیه بودند. این مذهب در قرن هشتم میلادی پدید آمد و پیروان آن اسماعیل، فرزند امام جعفر صادق را به عنوان آخرین امام اسلام میدانند. به همین دلیل به آنها شیعه هفت امامی نیز گفته میشود. در اواخر قرن یازدهم پس از پدید آمدن اختلافاتی بر سر خلافت نزار و مستعلی، خود اسماعیلیان نیز به دو شاخه تقسیم شدند.
| |
|
| |
| آن دسته از اسماعیلیان که عقیده داشتند نزار باید خلیفه بعدی باشد شاخه نزاریه و آن دسته که عقیده داشتند مستعلی خلیفه باشد شاخه مستعلیه را تشکیل دادند. پیروان نزاریه به نسبت شاخه دیگر فعالیتهای نظامی بیشتری داشتند و آنها بودند که در ادامه به عنوان فرقه حشاشین شناخته شدند.
| |
|
| |
| == قلمرو حکومت ==
| |
| [[پرونده:قلعه الموت.webp|بیقاب|چپ]]
| |
| نزاریهایها که در ابتدا توسط یک مبلغ مذهبی به نام حسن ابن صباح هدایت میشدند در ایران مستقر شدند و یک گروه سیاسی مذهبی جدید مانند شوالیههای معبد در اروپا تشکیل دادند. اعضای گروه پس از تحصیل و آموزش بسته به دانش، اعتبار و شجاعت در درجات و رتبهبندیهای متفاوتی قرار میگرفتند. تمام اعضا بدون استثنا از دستورات رهبر گروه اطاعت میکردند و به او وفادار بودند.
| |
|
| |
| با گذشت زمان تعداد اعضای گروه بیشتر و بر قدرت آنها نیز افزوده شد تا جاییکه توانستند چندین قلعه کوهستانی را نیز تحت سلطه خود دربیاورند. بیشتر پایگاههای این فرقه در شمال سوریه قرار داشت. آنها با برخی از دولتهای صلیبیون نیز مرز مشترک داشتند. شاید مهمترین بخش تحت سلطه این گروه شهر مصیاف بود که در سال 1141 میلادی به تصرف آنها در آمد. این شهر و قلعه آن نقش پایتخت حشاشین در سوریه را ایفا میکرد.
| |
|
| |
| پس از شکست اروپاییها در جنگ صلیبی دوم و ناتوانی آنها در اشغال شهر رُها و همچنین نابودی دو ارتش تحت فرمان کنراد سوم پادشاه آلمان و لویی هفتم پادشاه فرانسه، پیروان نزاریه توانستند بدون رقیب به سلطه خود ادامه داده و بر قدرت خود بیافزایند. علاوه بر این آنها هر از چند گاهی با پرداخت خراج به دولتهای صلیبیون و یا حمایت از آنها در برابر مسلمانان سنی منطقه توانسته بودند از حملات در امان بمانند و در انزوا به زندگی خود ادامه دهند.
| |
|
| |
| در قرن سیزدهم میلادی بیشتر از هر زمان دیگری به جمعیت این فرقه افزوده شده بود و پیروان آن در مصر، سوریه، یمن، جنوب عراق، جنوب غربی ایران (خوزستان) و افغانستان حضور داشتند. با وجود اینکه آنها در بیشتر مواقع در انزوا به دور از دشمنان خود و حتی یکدیگر بودند اما حداقل در قلعههای غیرقابل نفوذ خود با آرامش و امنیت زندگی میکردند. با این حال خبر موجودیت آنها در نهایت پخش شد و رهبر فرقهشان توسط اروپاییهایی که در جنگهای صلیبی شرکت داشتند در غرب به نام پیرمرد کوهستان شناخته شد. این لقب در آن زمان به رشیدالدین سینان که در زمان جنگهای صلیبی رهبری مذهب نزاریه در سوریه را عهده دار بود، داده شد.
| |
|
| |
| از مهمترین پایگاههای فرقه حشاشین الموت، میمون دژ و قلعه الموت در جنوب دریای کاسپین بود. از مکان فعلی میمون دژ اطلاعی در دست نیست ولی قلعه الموت همچنان پابرجا است. این قلعه که یکی از اولین قلعههایی بود که در سال 1090 تحت سلطه حشاشین درآمد مقر اصلی این گروه در ایران و همچنین محل زندگی رهبر فرقه حشاشین بود. این قلعه در ارتفاع 2163 متری از سطح دریا بر روی صخرههایی با شیب تند و پرتگاههای عمیق ساخته شده و به سادگی قابل دسترسی نیست. قلعه حشاشین الموت نیز مانند سایر قلعههای حشاشین از پایههای سنگی و ساختمانهای چوبی ساخته شده بود. قلعه مهم دیگری که میتوانیم به آن اشاره کنیم قلعه مصایف در سوریه است که از چندین لایه دیوار ساخته شده و یک قلعه هممرکز است.
| |
|
| |
| == هدف از ساخت سریال حشاشین ==
| |
|
| |
| == جستارهای وابسته ==
| |
|
| |
| == منابع ==
| |
| [http://32news.blogfa.com/post/247 حشاشین یا اساسین چه کسانی بودند؟]32news.blogfa.com، تاریخ درج مطلب بیست و سوم فروردین ۱۳۸۹، اخذ شده در تاریخ 1403/2/29.
| |
|
| |
| [[رده:فرق و مذاهب]]
| |