پیشگامان وحدت اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'میداند' به 'میداند') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۴۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class="wikiInfo">[[پرونده:پیشگامان تقریب.jpg|جایگزین=|بندانگشتی|وحدت اسلامی/ امت واحده]]</div> | <div class="wikiInfo">[[پرونده:پیشگامان تقریب.jpg|جایگزین=|بندانگشتی|وحدت اسلامی/ امت واحده]]</div> | ||
<big>پیشگامان تقریب</big> در واقع اصطلاحی است که شامل آندسته از اندیشمندان جهان اسلام است که دغدغه ایجاد امت واحده اسلامی برای ایشان یکی از | <big>پیشگامان تقریب</big> در واقع اصطلاحی است که شامل آندسته از اندیشمندان جهان اسلام است که دغدغه ایجاد امت واحده اسلامی برای ایشان یکی از دغدغههای اساسی و مبنای حرکتها و فعالیتهای فکری، سیاسی، اجتماعی و ... بوده است. تمام هم و غم این اندیشمندان در واقع رسیدن به [[اسلام]] عزیز و قدرتمند و یکپارچه در برابر دشمنان مشترک قسم خورده جهان اسلام و امت اسلامی - که اعم از دشمنان داخلی و خارجی - میباشند است. در واقع مراد از وحدت اسلامی، ایجاد یك ساز و كار مشترك میان مسلمانان در رویارویی با خطرهایی است که کیان و وجود امت اسلامی را تهدید میكند؛ و در واقع رسیدن به وحدت اسلامی و امت واحده یک هدف ضروری و مطلوب است و بیش تر ناظر بر جنبه اندیشه ای میباشد لکن مراد از تقریب مذاهب اسلامی این است که در عین حفظ تنوع و تعدد مذهبی، اندیشمندان و آحاد جامعه اسلامی تمرکز و همّ و غمّ خود رادر راستای برجسته سازی و تقویت مشتركات میان یکدیگر به کار گیرند که این جنبه بیش تر ناظر بر کار و عملکرد بیرونی و جانب عملی اندیشه وحدت و ایجاد امت واحده اسلامی است. <ref>مصاحبه خبرگزاری نسیم با یکی از اساتید حوزه علمیه نجفhttp://old.nasimonline.ir/Content/Detail/890383/162</ref> چنان که خداوند متعال در [[قرآن کریم]] میفرمایند: | ||
<br>وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَلَٰكِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَعْلَمُونَ. (منافقون: ٨) و اندیشه وحدت امت اسلامی بر اساس دستورات صریح قرآنی و بر پایه نصوص برخی از آیات شریفه به عنوان آیات حاکمه، استوار گردیده است از جمله آیاتی چون:<br> | <br>وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَلَٰكِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَعْلَمُونَ. (منافقون: ٨) و اندیشه وحدت امت اسلامی بر اساس دستورات صریح قرآنی و بر پایه نصوص برخی از آیات شریفه به عنوان آیات حاکمه، استوار گردیده است از جمله آیاتی چون:<br> | ||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
<br> | <br> | ||
- إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿حجرات: ۱۰﴾ و... | - إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿حجرات: ۱۰﴾ و... | ||
در این میان معرفی عالمانی که در اصلاح امت اسلامی عمرشان را سپری | در این میان معرفی عالمانی که در اصلاح امت اسلامی عمرشان را سپری کردهاند و تلاش خود را در این راه وجهه همت خویش قرار دادهاند، نقش به سزایی در تحقق آرمان رسیدن به امت اسلامی واحده دارد. البته برای اسلام با آن همه غنا و داراییهای بینظیرش، هیچ گاه این موقعیت پیش نیامده که آرزوهای خود را طوری که شایسته است در میان مسلمان و سایر ملل جهان محقق سازد. اگرچه که میتوان با نگاهی واقع بینانه تر و بی پیرایه تر به اسلام و با بازگشتی دوباره به اخلاص و ایمان حاکم در صدر اسلام، مشترکات مذاهب مختلف اسلامی را در دستور کار امت اسلام قرار داد تا به اسلامی یکپارچه، قدرتمند و قوی دست یافت. | ||
در این صفحه ضروری است تا مخاطبین ویکی وحدت را با برخی از چهرههای سرشناس امر [[وحدت اسلامی]] و یا به عبارتی [[طلایه داران|طلایه داران وحدت اسلامی]] و [[پیشگامان تقریب]] میان پیروان [[مذاهب اسلامی]] آشنا کنیم. البته در این میان مبنای | در این صفحه ضروری است تا مخاطبین ویکی وحدت را با برخی از چهرههای سرشناس امر [[وحدت اسلامی]] و یا به عبارتی [[طلایه داران|طلایه داران وحدت اسلامی]] و [[پیشگامان تقریب]] میان پیروان [[مذاهب اسلامی]] آشنا کنیم. البته در این میان مبنای تقسیمبندی در این مقاله ویکی بر اساس تقسیم به اندیشمندان معاصر (که شامل اندیشمندان یکصد سال اخیر) و نیز اندیشمندان سلف (بیش از یکصد سال گذشته) میباشد: <br> | ||
=پیشگامان | =پیشگامان وحدتگرای سلف= | ||
=پیشگامان | =پیشگامان وحدتگرای معاصر= | ||
== امام خمینی (سید روحالله موسوی خمینی) == | |||
==امام خمینی (سید | |||
سید روحالله مصطفوی ملقب به [[ | زندگینامه مختصر | ||
سید روحالله مصطفوی ملقب به [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] (1281- 1368 ه. ش.) فقیه، عارف، فیلسوف، مرجع تقلید، رهبر انقلاب اسلامی ایران و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بودند. ایشان به اصل ولایت فقیه در جامعه اسلامی و در زمان غیبت امام معصوم(ع) اعتقاد داشتند و بنابراین اصل مبارزه با ظلم و تلاش برای برپایی نظام جمهوری اسلامی با حاکمیت ولی فقیه را از تکالیف مهم مسلمانان مىدانستند. بنابراین نظام شاهنشاهی را نظام استبدادی دانسته و مبارزه علیه رژیم محمد رضا پهلوی شاه ایران را آغاز کردند. از سال 1340 ه. ش. به بعد با تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی این مبارزه جدی شد و در سال 1342 ه. ش. با دستگیری امام خمینی به قیام پانزده خرداد 1342ه. ش. منجر شد. | |||
<br> | <br> | ||
مواضع سرسختانه امام خمینی علیه لایحه کاپیتولاسیون در سال 1343ه. ش. سبب شد که رژیم شاه ایشان را به ترکیه و پس از آن به نجف تبعید کند. تبعید امام خمینی نه تنها حرکت انقلاب اسلامی را متوقف نکرد بلکه امام خمینی در تبعید نیز به روشنگری مردم نسبت به | مواضع سرسختانه امام خمینی علیه لایحه کاپیتولاسیون در سال 1343ه. ش. سبب شد که رژیم شاه ایشان را به ترکیه و پس از آن به نجف تبعید کند. تبعید امام خمینی نه تنها حرکت انقلاب اسلامی را متوقف نکرد بلکه امام خمینی در تبعید نیز به روشنگری مردم نسبت به خیانتها و جنایتهای رژیم پرداخت و با اوج گیری اعتراضات در سالهای 1356 الی 1357ه. ش. سرانجام در 22 بهمن 1357 انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید در پی این پیروزی امام خمینی مردم را دعوت به شرکت در انتخابات نظام جمهوری اسلامی ایران کرد و و با رای 98 درصدی مردم این نظام را بنیانگذارد. از ایشان بیش از چهل عنوان کتاب و هزاران سند مکتوب و غیر مکتوب (تالیفات – تقریرات) در زمینههای مختلف فقهی، اخلاقی، عرفانی، سیاسی و …، مجموعه اشعار و تقریرات درسهای ایشان که توسط شاگردانش گردآوری شدهاند، به یادگار باقی مانده است. | ||
===دیدگاههای تقریبی امام خمینی (ره)=== | === دیدگاههای تقریبی امام خمینی (ره) === | ||
====اتحاد | ==== اتحاد ملتهای مسلمان ==== | ||
آنچه که ملتها را به هم نزدیک میکند و یک ملت باید از آن، تحقق پیدا بکند؛ اسلام است. اسلام یک ملت واحده است. و ممالک اسلامی، مثل محلههای یک شهر به هم نزدیکاند. و همه روی قواعد اسلامی موظفاند که با هم متحد باشند. و همه زیر پرچم توحید، متحدالکلمه با کسانی که برخلاف اسلام هستند، مقابله کنند و آنها را هدایت کنند به اسلام، و خودشان را حفظ کنند از شرّ آنها. | آنچه که ملتها را به هم نزدیک میکند و یک ملت باید از آن، تحقق پیدا بکند؛ اسلام است. اسلام یک ملت واحده است. و ممالک اسلامی، مثل محلههای یک شهر به هم نزدیکاند. و همه روی قواعد اسلامی موظفاند که با هم متحد باشند. و همه زیر پرچم توحید، متحدالکلمه با کسانی که برخلاف اسلام هستند، مقابله کنند و آنها را هدایت کنند به اسلام، و خودشان را حفظ کنند از شرّ آنها. | ||
====مشکل اساسی | ==== مشکل اساسی حکومتهای موجود در کشورهای اسلامی ==== | ||
به نظر من، اساس مشکلاتی که برای آن ممالک اسلامی هست از همه بالاتر، دو تا مشکل است؛ یک مشکل، مشکل بین | به نظر من، اساس مشکلاتی که برای آن ممالک اسلامی هست از همه بالاتر، دو تا مشکل است؛ یک مشکل، مشکل بین حکومتها و ملت است که حکومتها از ملت جدا هستند به حسب نام، یعنی نه حکومتْ خودش را از ملت میداند، نه ملتْ خودش را از حکومت. کلید این مشکل به دست حکومتهاست، اگر چنانچه حکومتها طوری باشند که ملت احساس کند که اینها خدمتگزار او هستند ملتها حاضرند برای همکاری.<br> | ||
مشکل دوم که باز از مشکلهای اساسی است برای | مشکل دوم که باز از مشکلهای اساسی است برای دولتها و ملتهای اسلام؛ مشکلی است که بین خود دولتهاست. در عین حالی که اسلام دعوت کرده است بر اتحاد، و قرآن کریم مسلمین و مؤمنین رااِخْوَه [2]میداند، در عین حال میبینیم که بین دولتهای اسلامی بعضی با بعض اختلافات هست. چرا باید دو تا حکومت ـ که هر دو اسلامی هستند، و هر دو مال یک پدیده که پدیدۀ اسلامی است، متعلق به یک حقیقت هستند، قرآنِ آنها یکی است، پیغمبرِ آنها یکی است ـ چرا نباید دعوت اسلام را قبول کنند؟ آن هم، آن دعوتی که به نفع خود آنهاست. اگر این دعوت قبول بشود و دولتهای اسلامی با هم اتحاد داشته باشند، ولو حدود ممالکشان محفوظ، لکن با هم متحد باشند، اگر این اتحاد حاصل بشود، آن وقت یک میلیارد جمعیت مسلمین یک قدرت عظیم خواهد بود که از همۀ قدرتها بیشتر و بالاتر است. با اینکه مجهز به ایمان هستند که از همۀ تجهیزات بالاتر است. | ||
====اندیشه وحدت و برادری سنیان و شیعیان==== | ==== اندیشه وحدت و برادری سنیان و شیعیان ==== | ||
ما با هم یکی هستیم و ما جدا نیستیم. اختلاف، اختلاف دو تا مذهب است؛ این اختلاف نباید اسباب این معنا بشود که ما در اساس اسلام[اختلاف کنیم]. اسلام بالاتر از این معانی است که ما به واسطۀ اختلاف مسلکی از اسلام مثلاً چه بکنیم. ما که میبینیم الآن اسلام در معرض خطر است، بر همۀ ما لازم است که دست به هم بدهیم و از آن اشتباهاتی که در سابق بوده دست برداریم، | ما با هم یکی هستیم و ما جدا نیستیم. اختلاف، اختلاف دو تا مذهب است؛ این اختلاف نباید اسباب این معنا بشود که ما در اساس اسلام[اختلاف کنیم]. اسلام بالاتر از این معانی است که ما به واسطۀ اختلاف مسلکی از اسلام مثلاً چه بکنیم. ما که میبینیم الآن اسلام در معرض خطر است، بر همۀ ما لازم است که دست به هم بدهیم و از آن اشتباهاتی که در سابق بوده دست برداریم، دستهایی را که مثل سابق[میخواهند]ما را از هم جدا کنند قطع کنیم. | ||
…. من خدمتگزار همۀ شما هستم. ما آمدهایم که اسلام را از این وضع نجات بدهیم، مسلمین را از این تفرقهها نجات بدهیم. … | …. من خدمتگزار همۀ شما هستم. ما آمدهایم که اسلام را از این وضع نجات بدهیم، مسلمین را از این تفرقهها نجات بدهیم. … | ||
<br> | <br> | ||
بحمداللّه شما توجه پیدا کردید که آنهایی که میخواهند بین اهل سنت و اهل تشیع فاصله ایجاد کنند نه سنی هستند نه شیعه. اینها اصلاً به اسلام کار ندارند. و الاّ کسی که به اسلام اعتقاد داشته باشد، در یک زمانی که با وحدت همۀ مسلمین باید پیشروی کنیم و پیروز بشویم انشاءاللّه، این نمیآید دامن بزند به اختلاف و مسائل اختلافی را طرح کند، اینها نیست جز اینکه اشارهای از خارج هست. و | بحمداللّه شما توجه پیدا کردید که آنهایی که میخواهند بین اهل سنت و اهل تشیع فاصله ایجاد کنند نه سنی هستند نه شیعه. اینها اصلاً به اسلام کار ندارند. و الاّ کسی که به اسلام اعتقاد داشته باشد، در یک زمانی که با وحدت همۀ مسلمین باید پیشروی کنیم و پیروز بشویم انشاءاللّه، این نمیآید دامن بزند به اختلاف و مسائل اختلافی را طرح کند، اینها نیست جز اینکه اشارهای از خارج هست. و قدرتهای بزرگ فهمیدند که آن چیزی که آنها را عقب زده است اسلام است و وحدت مسلمین و برادری بین همۀ گروههای اسلامی، از این جهت، از اینجا شروع کردند که اینها را به هم بزنند. | ||
===برخی از آثار امام خمینی (ره)=== | === برخی از آثار امام خمینی (ره) === | ||
{| class="wikitable" | {| class="wikitable" | ||
|- | |- | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
|- | |- | ||
|آداب الصلوة ـ آداب نماز الاجتهاد و التقلید | |آداب الصلوة ـ آداب نماز الاجتهاد و التقلید | ||
التعلیقة على الفوائد الرضویه الخلل فى الصلاة | التعلیقة على الفوائد الرضویه الخلل فى الصلاة | ||
العروة الوثقى مع تعالیق المکاسب المحرّمه | العروة الوثقى مع تعالیق المکاسب المحرّمه | ||
تحریر الوسیله تنزیل العلل التشریعیة على التکوینیة | تحریر الوسیله تنزیل العلل التشریعیة على التکوینیة | ||
رسالة فى تعیین الفجر فى اللّیالى المقمره رسالۀ توضیح المسائل | رسالة فى تعیین الفجر فى اللّیالى المقمره رسالۀ توضیح المسائل | ||
|} | |} | ||
<references /> | <references /> | ||
==امام | == امام خامنهای(سید علی حسینی خامنهای) == | ||
هبر عالیقدر حضرت آیتالله سید علی خامنهای فرزند مرحوم | هبر عالیقدر حضرت [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله سید علی خامنهای]] فرزند مرحوم حجتالاسلام والمسلمین حاج سید جواد حسینی خامنهای، ۲۴ تیرماه ۱۳۱۸ برابر با ۲۸ صفر ۱۳۵۸ قمری در مشهد مقدس چشم به دنیا گشودند. ایشان دومین پسر خانواده هستند. زندگی سید جواد خامنهای مانند بیشتر روحانیون و مدرسّان علوم دینی، بسیار ساده بود. همسر و فرزندانش نیز معنای عمیق قناعت و سادهزیستی را از او یاد گرفته بودند و با آن خو داشتند. | ||
ایشان از دوره دبیرستان، خواندن «جامع المقدمات» و صرف و نحو را آغاز کرده بود. سپس از مدرسه جدید وارد حوزه علمیه شد و نزد پدر و دیگر اساتید وقت ادبیات و مقدمات را خواند. | ایشان از دوره دبیرستان، خواندن «جامع المقدمات» و صرف و نحو را آغاز کرده بود. سپس از مدرسه جدید وارد حوزه علمیه شد و نزد پدر و دیگر اساتید وقت ادبیات و مقدمات را خواند. | ||
درباره انگیزه ورود به حوزه علمیه و انتخاب راه روحانیت میگویند: | درباره انگیزه ورود به حوزه علمیه و انتخاب راه روحانیت میگویند: «عامل و موجب اصلی در انتخاب این راه نورانی روحانیت پدرم بودند و مادرم نیز علاقهمند و مشوّق بودند». | ||
آیتالله خامنهای که از هیجده سالگی در مشهد درس خارج فقه و اصول را نزد مرجع بزرگ مرحوم آیتاللهالعظمی میلانی شروع کرده بودند. در سال ۱۳۳۶ به قصد زیارت عتبات عالیات، عازم نجف اشرف شدند و با مشاهده و شرکت در درسهای خارج مجتهدان بزرگ حوزه نجف از جمله مرحوم سید محسن حکیم، سید محمود شاهرودی، میرزا باقر زنجانی، سید یحیی یزدی، و میرزا حسن بجنوردی، اوضاع درس و تدریس و تحقیق آن حوزه علمیه را پسندیدند و ایشان را از قصد خود آگاه ساختند. ولی پدر موافقت نکرد. پس از مدّ تی ایشان به مشهد باز گشتند. | |||
آیتالله خامنهای به گفته خویش «از شاگردان فقهی، اصولی، سیاسی و انقلابی امام خمینی (ره) هستند» امـّا نخستین جرقـّه های سیاسی و مبارزاتی و دشمنی با طاغوت را مجاهد بزرگ و شهید راه اسلام شهید «سید مجتبی نوّاب صفوی» در ذهن ایشان زده است، هنگامیکه نوّاب صفوی با عدّه ای از فدائیان اسلام در سال ۳۱ به مشهد رفته در مدرسه سلیمان خان، سخنرانی پر هیجان و بیدار کننده ای در موضوع احیای اسلام و حاکمیت احکام الهی، و فریب و نیرنگ شاه و انگلیسی و دروغگویی آنان به ملـّت ایران، ایراد کردند. | |||
آیتالله خامنهای آن روز از طـّلاب جوان مدرسه سلیمان خان بودند، به شدّت تحت تأثیر سخنان آتشین نوّاب واقع شدند. ایشان میگویند: «همان وقت جرقههای انگیزش انقلاب اسلامی به وسیله نوّاب صفوی در من به وجود آمده و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را مرحوم نوّاب در دل ما روشن کرد». | |||
حضرت | حضرت آیتالله خامنهای «مد ظله» درباره پنجمین بازداشت خویش توسط ساواک مینویسد: «از سال ۴۸ زمینه حرکت مسلحانه در ایران محسوس بود. حساسیّت و شدّت عمل دستگاههای جاری رژیم پیشین نیز نسبت به من، که به قرائن دریافته بودند چنین جریانی نمیتواند با افرادی از قبیل من در ارتباط نباشد، افزایش یافت. سال ۵۰ مجدّداً و برای پنجمین بار به زندان افتادم. برخوردهای خشونتآمیز ساواک در زندان آشکارا نشان میداد که دستگاه از پیوستن جریانهای مبارزه مسلـّحانه به کانونهای تفـّکر اسلامی به شدّت بیمناک است و نمیتواند بپذیرد که فعالیّـت های فکری و تبلیغاتی من در مشهد و تهران از آن جریانها بیگانه و به کنار است. پس از آزادی، دایره درسهای عمومی تفسیر و کلاسهای مخفی ایدئولوژی و... گسترش بیشتری پیدا کرد». | ||
در بین سالهای ۱۳۵۰ـ۱۳۵۳ | در بین سالهای ۱۳۵۰ـ۱۳۵۳ درسهای تفسیر و ایدئولوژی آیتالله خامنهای در سه مسجد «کرامت»، «امام حسن» و «میرزا جعفر» مشهد مقدس تشکیل میشد و هزاران نفر ازمردم مشتاق بویژه جوانان آگاه و روشنفکر و طلـّاب انقلابی و معتقد را به این سه مرکز میکشاند و با تفکّرات اصیل اسلامی آشنا میساخت. درس نهج البلاغـه ایشان از شور و حال دیگـری برخوردار بود و در جزوههای پلی کپی شده تحت عنوان: «پرتوی از نهجالبلاغه» تکثیر و دست به دست میگشت. | ||
آیتالله خامنهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز همچنان پرشور و پرتلاش به فعالیّت های ارزشمند اسلامی و در جهت نزدیکتر شدن به اهداف انقلاب اسلامی پرداختند که همه در نوع خود و در زمان خود بینظیر و بسیار مهّم بودند که در این مختصر فقط به ذکر رؤوس آنها میپردازیم: | |||
٭ | ٭ پایهگذاری «حزب جمهوری اسلامی» با همکاری و همفکری علمای مبارز و هم رزم خود: شهید بهشتی، شهید باهنر، هاشمی رفسنجانی و... دراسفند ۱۳۵۷. | ||
٭ معاونت وزارت دفاع در سال ۱۳۵۸. | ٭ معاونت وزارت دفاع در سال ۱۳۵۸. | ||
٭ سرپرستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۵۸. | ٭ سرپرستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۵۸. | ||
٭ امام جمعه تهران، ۱۳۵۸. | ٭ امام جمعه تهران، ۱۳۵۸. | ||
٭ نماینده امام خمینی«قدّس سرّه» در شورای عالی | ٭ نماینده امام خمینی«قدّس سرّه» در شورای عالی دفاع، ۱۳۵۹. | ||
٭ نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، ۱۳۵۸. | ٭ نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، ۱۳۵۸. | ||
٭ حضور فعّال و مخلصانه در لباس رزم در جبهه های دفاع مقدس، در سال ۱۳۵۹ با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و تجاوز ارتش متجاوز صّدام به مرزهای ایران؛ با تجهیزات و تحریکات | ٭ حضور فعّال و مخلصانه در لباس رزم در جبهه های دفاع مقدس، در سال ۱۳۵۹ با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و تجاوز ارتش متجاوز صّدام به مرزهای ایران؛ با تجهیزات و تحریکات قدرتهای شیطانی و بزرگ ازجمله آمریکا و شوروی سابق. | ||
٭ ترور نافرجام ایشان توسط منافقین در ششم تیرماه ۱۳۶۰ در مسجد ابوذر تهران. | ٭ ترور نافرجام ایشان توسط منافقین در ششم تیرماه ۱۳۶۰ در مسجد ابوذر تهران. | ||
٭ | ٭ ریاستجمهوری؛ به دنبال شهادت محمد علی رجایی دومّین رئیسجمهور ایران، آیتالله خامنهای در مهر ماه ۱۳۶۰ با کسب بیش از شانزده میلیون رأی مردمی و حکم تنفیذ امام خمینی (قدس سره) به مقام ریاستجمهوری ایران اسلامی برگزیده شدند. همچنین از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۸ برای دوّمین بار به این مقام و مسؤولیت انتخاب شدند. | ||
٭ ریاست شورای انقلاب فرهنگ، ۱۳۶۰. | ٭ ریاست شورای انقلاب فرهنگ، ۱۳۶۰. | ||
٭ ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، ۱۳۶۶. | ٭ ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، ۱۳۶۶. | ||
٭ ریاست شورای بازنگری قانون اساسی، ۱۳۶۸. | ٭ ریاست شورای بازنگری قانون اساسی، ۱۳۶۸. | ||
٭ رهبری و ولایت امّت، که از سال ۱۳۶۸، روز چهاردهم خرداد پس از رحلت رهبر کبیرانقلاب امام خمینی (قدس سره) توسط مجلس خبرگان رهبری به این مقام والا و مسؤولیت عظیم انتخاب شدند، و چه انتخاب مبارک و درستی بود که پس از رحلت امام راحل، با شایستگی تمام توانستند امّت مسلمان ایران، بلکه مسلمانان جهان را رهبری نمایند | ٭ رهبری و ولایت امّت، که از سال ۱۳۶۸، روز چهاردهم خرداد پس از رحلت رهبر کبیرانقلاب امام خمینی (قدس سره) توسط مجلس خبرگان رهبری به این مقام والا و مسؤولیت عظیم انتخاب شدند، و چه انتخاب مبارک و درستی بود که پس از رحلت امام راحل، با شایستگی تمام توانستند امّت مسلمان ایران، بلکه مسلمانان جهان را رهبری نمایند | ||
===برخی از دیدگاههای تقریبی امام | === برخی از دیدگاههای تقریبی امام خامنهای(حفظه الله) === | ||
امروز «تقریب» یک هدف فوری، یک غرض الهی و یک فکر حیاتی است و باید دنبال بشود. این خلأ زمان است - بیش از همهی | امروز «تقریب» یک هدف فوری، یک غرض الهی و یک فکر حیاتی است و باید دنبال بشود. این خلأ زمان است - بیش از همهی زمانهای دیگر - ما باید آن را پُر کنیم. خوشا به حال انسانهایی که بتوانند خلأ زمان خودشان را پُر کنند؛ خواستِ لحظه را بفهمند و آن را برآورده نمایند. بعضی کارها اگر در لحظهی خاصی انجام بگیرد، مفید است؛ اگر در آن لحظه انجام نگیرد، ای بسا آن فایده را نخواهد داشت. | ||
امروز دنیای اسلام نیازمند این تقریب است. در این تقریب - همانطور که مکرر گفته شده - غرض این است که فرقههای اسلامی، در مقام فکر و اعتقاد به یکدیگر نزدیک بشوند. | امروز دنیای اسلام نیازمند این تقریب است. در این تقریب - همانطور که مکرر گفته شده - غرض این است که فرقههای اسلامی، در مقام فکر و اعتقاد به یکدیگر نزدیک بشوند. | ||
<br> | <br> | ||
[https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2492&nt=2&year=1370&tid=2678 بیانات در دیدار اعضای شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی اسلامی | [https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2492&nt=2&year=1370&tid=2678 بیانات در دیدار اعضای شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی اسلامی ۱۳۷۰/۰۷/۰۱] | ||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
[[رده: | [[رده:پیشگامان وحدت اسلامی]] | ||
[[رده: وحدت ]] | [[رده:وحدت]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۱۸
پیشگامان تقریب در واقع اصطلاحی است که شامل آندسته از اندیشمندان جهان اسلام است که دغدغه ایجاد امت واحده اسلامی برای ایشان یکی از دغدغههای اساسی و مبنای حرکتها و فعالیتهای فکری، سیاسی، اجتماعی و ... بوده است. تمام هم و غم این اندیشمندان در واقع رسیدن به اسلام عزیز و قدرتمند و یکپارچه در برابر دشمنان مشترک قسم خورده جهان اسلام و امت اسلامی - که اعم از دشمنان داخلی و خارجی - میباشند است. در واقع مراد از وحدت اسلامی، ایجاد یك ساز و كار مشترك میان مسلمانان در رویارویی با خطرهایی است که کیان و وجود امت اسلامی را تهدید میكند؛ و در واقع رسیدن به وحدت اسلامی و امت واحده یک هدف ضروری و مطلوب است و بیش تر ناظر بر جنبه اندیشه ای میباشد لکن مراد از تقریب مذاهب اسلامی این است که در عین حفظ تنوع و تعدد مذهبی، اندیشمندان و آحاد جامعه اسلامی تمرکز و همّ و غمّ خود رادر راستای برجسته سازی و تقویت مشتركات میان یکدیگر به کار گیرند که این جنبه بیش تر ناظر بر کار و عملکرد بیرونی و جانب عملی اندیشه وحدت و ایجاد امت واحده اسلامی است. [۱] چنان که خداوند متعال در قرآن کریم میفرمایند:
وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَلَٰكِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَعْلَمُونَ. (منافقون: ٨) و اندیشه وحدت امت اسلامی بر اساس دستورات صریح قرآنی و بر پایه نصوص برخی از آیات شریفه به عنوان آیات حاکمه، استوار گردیده است از جمله آیاتی چون:
- إِنَّ هَٰذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ ﴿انبیاء: ٩٢﴾
- وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُكُمْ ۖ وَاصْبِرُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ ﴿انفال: ٤٦﴾
- وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ۚ وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا ۗ كَذَٰلِكَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ﴿آل عمران: ١٠٣﴾
- إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿حجرات: ۱۰﴾ و...
در این میان معرفی عالمانی که در اصلاح امت اسلامی عمرشان را سپری کردهاند و تلاش خود را در این راه وجهه همت خویش قرار دادهاند، نقش به سزایی در تحقق آرمان رسیدن به امت اسلامی واحده دارد. البته برای اسلام با آن همه غنا و داراییهای بینظیرش، هیچ گاه این موقعیت پیش نیامده که آرزوهای خود را طوری که شایسته است در میان مسلمان و سایر ملل جهان محقق سازد. اگرچه که میتوان با نگاهی واقع بینانه تر و بی پیرایه تر به اسلام و با بازگشتی دوباره به اخلاص و ایمان حاکم در صدر اسلام، مشترکات مذاهب مختلف اسلامی را در دستور کار امت اسلام قرار داد تا به اسلامی یکپارچه، قدرتمند و قوی دست یافت.
در این صفحه ضروری است تا مخاطبین ویکی وحدت را با برخی از چهرههای سرشناس امر وحدت اسلامی و یا به عبارتی طلایه داران وحدت اسلامی و پیشگامان تقریب میان پیروان مذاهب اسلامی آشنا کنیم. البته در این میان مبنای تقسیمبندی در این مقاله ویکی بر اساس تقسیم به اندیشمندان معاصر (که شامل اندیشمندان یکصد سال اخیر) و نیز اندیشمندان سلف (بیش از یکصد سال گذشته) میباشد:
پیشگامان وحدتگرای سلف
پیشگامان وحدتگرای معاصر
امام خمینی (سید روحالله موسوی خمینی)
زندگینامه مختصر
سید روحالله مصطفوی ملقب به امام خمینی (1281- 1368 ه. ش.) فقیه، عارف، فیلسوف، مرجع تقلید، رهبر انقلاب اسلامی ایران و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بودند. ایشان به اصل ولایت فقیه در جامعه اسلامی و در زمان غیبت امام معصوم(ع) اعتقاد داشتند و بنابراین اصل مبارزه با ظلم و تلاش برای برپایی نظام جمهوری اسلامی با حاکمیت ولی فقیه را از تکالیف مهم مسلمانان مىدانستند. بنابراین نظام شاهنشاهی را نظام استبدادی دانسته و مبارزه علیه رژیم محمد رضا پهلوی شاه ایران را آغاز کردند. از سال 1340 ه. ش. به بعد با تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی این مبارزه جدی شد و در سال 1342 ه. ش. با دستگیری امام خمینی به قیام پانزده خرداد 1342ه. ش. منجر شد.
مواضع سرسختانه امام خمینی علیه لایحه کاپیتولاسیون در سال 1343ه. ش. سبب شد که رژیم شاه ایشان را به ترکیه و پس از آن به نجف تبعید کند. تبعید امام خمینی نه تنها حرکت انقلاب اسلامی را متوقف نکرد بلکه امام خمینی در تبعید نیز به روشنگری مردم نسبت به خیانتها و جنایتهای رژیم پرداخت و با اوج گیری اعتراضات در سالهای 1356 الی 1357ه. ش. سرانجام در 22 بهمن 1357 انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید در پی این پیروزی امام خمینی مردم را دعوت به شرکت در انتخابات نظام جمهوری اسلامی ایران کرد و و با رای 98 درصدی مردم این نظام را بنیانگذارد. از ایشان بیش از چهل عنوان کتاب و هزاران سند مکتوب و غیر مکتوب (تالیفات – تقریرات) در زمینههای مختلف فقهی، اخلاقی، عرفانی، سیاسی و …، مجموعه اشعار و تقریرات درسهای ایشان که توسط شاگردانش گردآوری شدهاند، به یادگار باقی مانده است.
دیدگاههای تقریبی امام خمینی (ره)
اتحاد ملتهای مسلمان
آنچه که ملتها را به هم نزدیک میکند و یک ملت باید از آن، تحقق پیدا بکند؛ اسلام است. اسلام یک ملت واحده است. و ممالک اسلامی، مثل محلههای یک شهر به هم نزدیکاند. و همه روی قواعد اسلامی موظفاند که با هم متحد باشند. و همه زیر پرچم توحید، متحدالکلمه با کسانی که برخلاف اسلام هستند، مقابله کنند و آنها را هدایت کنند به اسلام، و خودشان را حفظ کنند از شرّ آنها.
مشکل اساسی حکومتهای موجود در کشورهای اسلامی
به نظر من، اساس مشکلاتی که برای آن ممالک اسلامی هست از همه بالاتر، دو تا مشکل است؛ یک مشکل، مشکل بین حکومتها و ملت است که حکومتها از ملت جدا هستند به حسب نام، یعنی نه حکومتْ خودش را از ملت میداند، نه ملتْ خودش را از حکومت. کلید این مشکل به دست حکومتهاست، اگر چنانچه حکومتها طوری باشند که ملت احساس کند که اینها خدمتگزار او هستند ملتها حاضرند برای همکاری.
مشکل دوم که باز از مشکلهای اساسی است برای دولتها و ملتهای اسلام؛ مشکلی است که بین خود دولتهاست. در عین حالی که اسلام دعوت کرده است بر اتحاد، و قرآن کریم مسلمین و مؤمنین رااِخْوَه [2]میداند، در عین حال میبینیم که بین دولتهای اسلامی بعضی با بعض اختلافات هست. چرا باید دو تا حکومت ـ که هر دو اسلامی هستند، و هر دو مال یک پدیده که پدیدۀ اسلامی است، متعلق به یک حقیقت هستند، قرآنِ آنها یکی است، پیغمبرِ آنها یکی است ـ چرا نباید دعوت اسلام را قبول کنند؟ آن هم، آن دعوتی که به نفع خود آنهاست. اگر این دعوت قبول بشود و دولتهای اسلامی با هم اتحاد داشته باشند، ولو حدود ممالکشان محفوظ، لکن با هم متحد باشند، اگر این اتحاد حاصل بشود، آن وقت یک میلیارد جمعیت مسلمین یک قدرت عظیم خواهد بود که از همۀ قدرتها بیشتر و بالاتر است. با اینکه مجهز به ایمان هستند که از همۀ تجهیزات بالاتر است.
اندیشه وحدت و برادری سنیان و شیعیان
ما با هم یکی هستیم و ما جدا نیستیم. اختلاف، اختلاف دو تا مذهب است؛ این اختلاف نباید اسباب این معنا بشود که ما در اساس اسلام[اختلاف کنیم]. اسلام بالاتر از این معانی است که ما به واسطۀ اختلاف مسلکی از اسلام مثلاً چه بکنیم. ما که میبینیم الآن اسلام در معرض خطر است، بر همۀ ما لازم است که دست به هم بدهیم و از آن اشتباهاتی که در سابق بوده دست برداریم، دستهایی را که مثل سابق[میخواهند]ما را از هم جدا کنند قطع کنیم. …. من خدمتگزار همۀ شما هستم. ما آمدهایم که اسلام را از این وضع نجات بدهیم، مسلمین را از این تفرقهها نجات بدهیم. …
بحمداللّه شما توجه پیدا کردید که آنهایی که میخواهند بین اهل سنت و اهل تشیع فاصله ایجاد کنند نه سنی هستند نه شیعه. اینها اصلاً به اسلام کار ندارند. و الاّ کسی که به اسلام اعتقاد داشته باشد، در یک زمانی که با وحدت همۀ مسلمین باید پیشروی کنیم و پیروز بشویم انشاءاللّه، این نمیآید دامن بزند به اختلاف و مسائل اختلافی را طرح کند، اینها نیست جز اینکه اشارهای از خارج هست. و قدرتهای بزرگ فهمیدند که آن چیزی که آنها را عقب زده است اسلام است و وحدت مسلمین و برادری بین همۀ گروههای اسلامی، از این جهت، از اینجا شروع کردند که اینها را به هم بزنند.
برخی از آثار امام خمینی (ره)
آثار امام خمینی (ره) |
---|
آداب الصلوة ـ آداب نماز الاجتهاد و التقلید
التعلیقة على الفوائد الرضویه الخلل فى الصلاة العروة الوثقى مع تعالیق المکاسب المحرّمه تحریر الوسیله تنزیل العلل التشریعیة على التکوینیة رسالة فى تعیین الفجر فى اللّیالى المقمره رسالۀ توضیح المسائل |
- ↑ مصاحبه خبرگزاری نسیم با یکی از اساتید حوزه علمیه نجفhttp://old.nasimonline.ir/Content/Detail/890383/162
امام خامنهای(سید علی حسینی خامنهای)
هبر عالیقدر حضرت آیتالله سید علی خامنهای فرزند مرحوم حجتالاسلام والمسلمین حاج سید جواد حسینی خامنهای، ۲۴ تیرماه ۱۳۱۸ برابر با ۲۸ صفر ۱۳۵۸ قمری در مشهد مقدس چشم به دنیا گشودند. ایشان دومین پسر خانواده هستند. زندگی سید جواد خامنهای مانند بیشتر روحانیون و مدرسّان علوم دینی، بسیار ساده بود. همسر و فرزندانش نیز معنای عمیق قناعت و سادهزیستی را از او یاد گرفته بودند و با آن خو داشتند.
ایشان از دوره دبیرستان، خواندن «جامع المقدمات» و صرف و نحو را آغاز کرده بود. سپس از مدرسه جدید وارد حوزه علمیه شد و نزد پدر و دیگر اساتید وقت ادبیات و مقدمات را خواند. درباره انگیزه ورود به حوزه علمیه و انتخاب راه روحانیت میگویند: «عامل و موجب اصلی در انتخاب این راه نورانی روحانیت پدرم بودند و مادرم نیز علاقهمند و مشوّق بودند».
آیتالله خامنهای که از هیجده سالگی در مشهد درس خارج فقه و اصول را نزد مرجع بزرگ مرحوم آیتاللهالعظمی میلانی شروع کرده بودند. در سال ۱۳۳۶ به قصد زیارت عتبات عالیات، عازم نجف اشرف شدند و با مشاهده و شرکت در درسهای خارج مجتهدان بزرگ حوزه نجف از جمله مرحوم سید محسن حکیم، سید محمود شاهرودی، میرزا باقر زنجانی، سید یحیی یزدی، و میرزا حسن بجنوردی، اوضاع درس و تدریس و تحقیق آن حوزه علمیه را پسندیدند و ایشان را از قصد خود آگاه ساختند. ولی پدر موافقت نکرد. پس از مدّ تی ایشان به مشهد باز گشتند.
آیتالله خامنهای به گفته خویش «از شاگردان فقهی، اصولی، سیاسی و انقلابی امام خمینی (ره) هستند» امـّا نخستین جرقـّه های سیاسی و مبارزاتی و دشمنی با طاغوت را مجاهد بزرگ و شهید راه اسلام شهید «سید مجتبی نوّاب صفوی» در ذهن ایشان زده است، هنگامیکه نوّاب صفوی با عدّه ای از فدائیان اسلام در سال ۳۱ به مشهد رفته در مدرسه سلیمان خان، سخنرانی پر هیجان و بیدار کننده ای در موضوع احیای اسلام و حاکمیت احکام الهی، و فریب و نیرنگ شاه و انگلیسی و دروغگویی آنان به ملـّت ایران، ایراد کردند.
آیتالله خامنهای آن روز از طـّلاب جوان مدرسه سلیمان خان بودند، به شدّت تحت تأثیر سخنان آتشین نوّاب واقع شدند. ایشان میگویند: «همان وقت جرقههای انگیزش انقلاب اسلامی به وسیله نوّاب صفوی در من به وجود آمده و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را مرحوم نوّاب در دل ما روشن کرد».
حضرت آیتالله خامنهای «مد ظله» درباره پنجمین بازداشت خویش توسط ساواک مینویسد: «از سال ۴۸ زمینه حرکت مسلحانه در ایران محسوس بود. حساسیّت و شدّت عمل دستگاههای جاری رژیم پیشین نیز نسبت به من، که به قرائن دریافته بودند چنین جریانی نمیتواند با افرادی از قبیل من در ارتباط نباشد، افزایش یافت. سال ۵۰ مجدّداً و برای پنجمین بار به زندان افتادم. برخوردهای خشونتآمیز ساواک در زندان آشکارا نشان میداد که دستگاه از پیوستن جریانهای مبارزه مسلـّحانه به کانونهای تفـّکر اسلامی به شدّت بیمناک است و نمیتواند بپذیرد که فعالیّـت های فکری و تبلیغاتی من در مشهد و تهران از آن جریانها بیگانه و به کنار است. پس از آزادی، دایره درسهای عمومی تفسیر و کلاسهای مخفی ایدئولوژی و... گسترش بیشتری پیدا کرد».
در بین سالهای ۱۳۵۰ـ۱۳۵۳ درسهای تفسیر و ایدئولوژی آیتالله خامنهای در سه مسجد «کرامت»، «امام حسن» و «میرزا جعفر» مشهد مقدس تشکیل میشد و هزاران نفر ازمردم مشتاق بویژه جوانان آگاه و روشنفکر و طلـّاب انقلابی و معتقد را به این سه مرکز میکشاند و با تفکّرات اصیل اسلامی آشنا میساخت. درس نهج البلاغـه ایشان از شور و حال دیگـری برخوردار بود و در جزوههای پلی کپی شده تحت عنوان: «پرتوی از نهجالبلاغه» تکثیر و دست به دست میگشت.
آیتالله خامنهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز همچنان پرشور و پرتلاش به فعالیّت های ارزشمند اسلامی و در جهت نزدیکتر شدن به اهداف انقلاب اسلامی پرداختند که همه در نوع خود و در زمان خود بینظیر و بسیار مهّم بودند که در این مختصر فقط به ذکر رؤوس آنها میپردازیم:
٭ پایهگذاری «حزب جمهوری اسلامی» با همکاری و همفکری علمای مبارز و هم رزم خود: شهید بهشتی، شهید باهنر، هاشمی رفسنجانی و... دراسفند ۱۳۵۷. ٭ معاونت وزارت دفاع در سال ۱۳۵۸. ٭ سرپرستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۵۸. ٭ امام جمعه تهران، ۱۳۵۸. ٭ نماینده امام خمینی«قدّس سرّه» در شورای عالی دفاع، ۱۳۵۹. ٭ نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، ۱۳۵۸. ٭ حضور فعّال و مخلصانه در لباس رزم در جبهه های دفاع مقدس، در سال ۱۳۵۹ با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و تجاوز ارتش متجاوز صّدام به مرزهای ایران؛ با تجهیزات و تحریکات قدرتهای شیطانی و بزرگ ازجمله آمریکا و شوروی سابق. ٭ ترور نافرجام ایشان توسط منافقین در ششم تیرماه ۱۳۶۰ در مسجد ابوذر تهران. ٭ ریاستجمهوری؛ به دنبال شهادت محمد علی رجایی دومّین رئیسجمهور ایران، آیتالله خامنهای در مهر ماه ۱۳۶۰ با کسب بیش از شانزده میلیون رأی مردمی و حکم تنفیذ امام خمینی (قدس سره) به مقام ریاستجمهوری ایران اسلامی برگزیده شدند. همچنین از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۸ برای دوّمین بار به این مقام و مسؤولیت انتخاب شدند. ٭ ریاست شورای انقلاب فرهنگ، ۱۳۶۰. ٭ ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، ۱۳۶۶. ٭ ریاست شورای بازنگری قانون اساسی، ۱۳۶۸. ٭ رهبری و ولایت امّت، که از سال ۱۳۶۸، روز چهاردهم خرداد پس از رحلت رهبر کبیرانقلاب امام خمینی (قدس سره) توسط مجلس خبرگان رهبری به این مقام والا و مسؤولیت عظیم انتخاب شدند، و چه انتخاب مبارک و درستی بود که پس از رحلت امام راحل، با شایستگی تمام توانستند امّت مسلمان ایران، بلکه مسلمانان جهان را رهبری نمایند
برخی از دیدگاههای تقریبی امام خامنهای(حفظه الله)
امروز «تقریب» یک هدف فوری، یک غرض الهی و یک فکر حیاتی است و باید دنبال بشود. این خلأ زمان است - بیش از همهی زمانهای دیگر - ما باید آن را پُر کنیم. خوشا به حال انسانهایی که بتوانند خلأ زمان خودشان را پُر کنند؛ خواستِ لحظه را بفهمند و آن را برآورده نمایند. بعضی کارها اگر در لحظهی خاصی انجام بگیرد، مفید است؛ اگر در آن لحظه انجام نگیرد، ای بسا آن فایده را نخواهد داشت.
امروز دنیای اسلام نیازمند این تقریب است. در این تقریب - همانطور که مکرر گفته شده - غرض این است که فرقههای اسلامی، در مقام فکر و اعتقاد به یکدیگر نزدیک بشوند.
بیانات در دیدار اعضای شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی اسلامی ۱۳۷۰/۰۷/۰۱