عبدالباسط محمد عبدالصمد: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'رئیس جمهور' به 'رئیسجمهور') |
|||
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شخصیت | |||
| عنوان = عبدالباسط محمد عبدالصمد | |||
| تصویر = عبدالباسط محمد عبدالصمد.jpg | |||
| نام = | |||
| | | نامهای دیگر = | ||
| | | سال تولد = 1927 م | ||
| تاریخ تولد = | |||
| محل تولد = [[جمهوری عربی مصر|مصر]] | |||
| سال درگذشت = ۱۹۸۸ م | |||
|1927 | | تاریخ درگذشت = | ||
| | | محل درگذشت = [[قاهره]] | ||
|محل | | استادان = | ||
| | | شاگردان = | ||
| | | دین = [[اسلام]] | ||
| | | مذهب = [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] | ||
| | | آثار = | ||
| | | فعالیتها = قاری برجسته و بینالمللی [[قرآن|قرآن کریم]] | ||
| | | وبگاه = | ||
| | }} | ||
| | '''عبدالباسط محمد عبدالصمد''' (زادهٔ ۱۹۲۷ در ارمنت – درگذشتهٔ ۱۹۸۸ در [[قاهره]]) از قاریان بزرگ قرآن اهل [[جمهوری عربی مصر|مصر]] بود که توانایی خاص در قرائت [[قرآن]] داشت. این قاری طرفداران و مقلدان فراوانی در سراسر جهان دارد. وی نخستین رئیس [[اتحادیهٔ قاریان و حافظان قرآن مصر|اتحادیهٔ قاریان و حافظان قرآن]] در مصر بودهاست. | ||
| | |||
| | |||
|قاری بینالمللی قرآن | |||
| | |||
| | |||
| | |||
== زندگینامه و نسب == | |||
استاد عبدالباسط محمد عبدالصمد در سال ۱۹۲۷ میلادی در روستای المزاعزه یکی از توابع شهر اَرمنت در استان قنا در جنوب [[جمهوری عربی مصر|مصر]] متولد شد. جد او استاد عبدالصمد از مردان با تقوا و از حافظان قرآن که از نظر حفظ قرآن کریم و تجوید و احکام آن مردی متمکن بود، و پدر بزرگ مادری او عارف بالله استاد جلیل ابو داود صاحب مقام مشهور و معروف در شهر ارمنت، میباشد. | |||
اما پدرش استاد عبدالصمد یکی از مدرسین حفظ و تجوید قرآن کریم بود، ۲ برادر او محمود و عبدالحمید در آموزشگاه ([[مکتب خانه]]) قرآن را حفظ میکردند و برادر کوچک آنها عبدالباسط هم در سن ۶ سالگی به ایشان ملحق گردید. این کودک با استعداد به مکتب استاد امیر در ارمنت ملحق شد و استاد به بهترین وجه از او استقبال کرد چرا که آثار مهارتهای قرآنی را (که با شنیدنِ تلاوت قرآن در شب و روز و صبح و شام برای او حاصل شده بود) دراو دیده بود، استاد امیر جمله ای از امتیازات و استعدادها را در شاگرد مستعدش میدید که او را از سایرین ممتاز میساخت مانند سرعت فراگیری، هوش و ولع شدید در تبعیت از استاد، و دقت در خوب اداء کردن مخارج الفاظ و وقف و ابتداء و صوت زیبائی که گوشها را با شنیدن و یا گوش دادن به آن مینواخت…. در ۱۰ سالگی حافظ کل قرآن شد. | |||
پس از اینکه استاد عبدالباسط به سن ۱۲ سالگی رسید از هر شهر و روستا در استان قنا و مخصوصاً از جانب اصفون المطاعنه به کمک استاد سلیم ـ که از عبدالباسط به هر جا که میرفت تعریف، میکرد ـ دعوتهائی به سوی او روانه شد، چرا که گواهی استاد سلیم نقطه اطمینان همه مردم بود. | |||
او در سال ۱۹۵۰م به مراسمی که برپا شده بود رفت. در آن مجلس یکی از نزدیکان عبدالباسط از مسئولین مجلس اجازه خواست تا او ۱۰ دقیقهای را به تلاوت بپردازد. عبدالباسط آیاتی از سوره احزاب را تلاوت کرد و این تلاوت عبدالباسط ۱٫۵ ساعت ادامه پیدا کرد و بسیار مورد استقبال مردم قرار گرفت. | |||
در سال ۱۹۵۱م عبدالباسط به رادیو مصر رفت. او پس از به دست آوردن شهرتی که در طول چند ماه بدست آورده بود به [[قاهره]] مهاجرت کرد. با پیوستن او به رادیو، استقبال مردم در مصر برای خرید گیرندههای رادیوئی زیاد شد و در بیشتر خانهها گسترش یافت. | |||
== شهرت == | |||
عبدالباسط در [[رمضان|ماه رمضان]] و روزهای دیگر سال به کشورهای مختلفی برای برگزاری محافل قرآنی و در پی دعوتهایی که از او میشد، رهسپار شد. او در سفر به [[جاکارتا]]، اندونزی در بزرگترین مساجد آنجا به تلاوت قرآن پرداخت. در یکی از مساجد بیش از ۲۵۰ هزار نفر تا صبح در حالی که سر پا ایستاده بودند به صدای او گوش میدادند. از مشهورترین مساجدی که او در آنها به تلاوت پرداختهاست، مسجدالحرام در مکه، [[مسجد النبى|مسجد نبوی]] در مدینه، [[مسجد الاقصی]] در [[مسجد الاقصی|قدس]] و [[مسجد ابراهیمی]] در [[فلسطین]] بودهاند. | |||
او در | |||
در | عبدالباسط در اتوبیوگرافی خود میگوید: «من به ۱۴ ایالت از ایالات [[ایالات متحده آمریکا|آمریکا]] که در آنها مراکز [[مسلمان|مسلمین]] وجود داشت سفر کردهام که تعداد زیادی از مسلمین در این مراکز هستند. از تفضل خدا، در همهٔ کشورها موفق بودم. در لس آنجلس ۶ نفر پس از شنیدن تلاوت قرآن کریم اسلام آوردند؛ در [[اوگاندا]] ۹۲ نفر. در آنجا دو مجلس داشتم: در یکی ۷۲ نفر از آنها و بقیه در مجلس دوم [[اسلام]] آوردند. حتی یک خانم گویندهٔ تلویزیون همراه من بود که در آخرین روز خواست دستم را ببوسد و من متأثر شدم ولی نپذیرفتم. او تقاضا کرد به [[حج]] برود. به اوگانداییها گفتم اگر اجازه بدهید، بگذارید این خانم امسال به مسافرت حج برود. پس از آن خواست که نامش را تغییر دهد، من نام «آمنه» را برایش انتخاب کردم.» | ||
عبدالباسط در | یاسر فرزند عبدالباسط نقل میکند: «روزهای شنبهٔ هر هفته ساعت هشت تلاوت پدر از رادیو مصر پخش میشد. در این ساعت همهٔ اعضای خانواده بر سر سفره و کنار هم نزد پدر مینشستیم و به تلاوت ایشان گوش فرا میدادیم. همگی ما به مدت نیم ساعت سراپا گوش میشدیم، هیچکس تکان نمیخورد و حتی صندلی را هم تکان نمیداد و مرحوم پدر در اثنای پخش تلاوت، سر خود را روی آستیناش میگذاشت و به فکر فرومیرفت. ایشان در منزل با صوت تلاوت قرآن نمیکرد، مگر زمانی که عدهای از خبرنگاران یا مجریان رادیو یا عکاسان در منزل حضور مییافتند. اما عادت همیشگی ایشان این بود که هر روز پس از [[نماز صبح]] در اتاق خود قرآن میخواند. من وقتی شش ساله بودم با ایشان به مسجد امام شافعی میرفتم و به تلاوتهای ایشان گوش میدادم. در برخی مراسم و محافل قرآنی و جشنها که ایشان به تلاوت میپرداختند مردم حاضر از ایشان میخواستند تلاوتاش را تکرار کند. من دوست داشتم که در برنامههای تلاوت ایشان همراه پدر باشم، او همواره مرا به تلاوت قرآن تشویق میکرد. به یاد دارم هر وقت در اتاق قرآن میخواندم و او در اتاق دیگری بود و از حضور ایشان بیخبر بودم، او صبر میکرد تا من به آخر آیه برسم آنگاه وارد اتاق میشد. اگر در زمان تلاوت وارد میشد من تلاوت را قطع میکردم و او برای اینکه من کارم را کامل تمام کنم پس از تمام کردن آیه به نزدم میآمد و این خاطرهٔ زیبایی برای من است.» | ||
آنچه که از وی برای مسلمانان باقی ماندهاست گنجینهٔ بیش از نیم قرن قرائت اوست که در نوارها ضبط شدهاست و در دنیای اسلام استفاده میشود. | |||
آنچه که از | زمانی که اسرائیل هنوز فلسطین را اشغال نکرده بود، وی به دعوت مسلمانان آن دیار به فلسطین مسافرت کرد و در محل مسجدالاقصی [[سوره اسراء|سورهٔ اسراء]] را تلاوت نمود. وقتی فلسطین اشغال شد، او همواره از این موضوع اظهار ناراحتی میکرد و نسبت به آنچه که وی «ظلم رفته بر فلسطین» مینامید ابراز انزجار مینمود و آرزو داشت که بار دیگر بتواند به مسجدالاقصی برود و خاطرات گذشته را تجدید کند و اگر هم خود نتوانست، فرزنداناش پا به فلسطین گذاشته و در مسجدالاقصی به تلاوت قرآن بپردازند. | ||
== دیدار از کشورها == | |||
از سال ۱۹۵۲در [[رمضان|ماه مبارک رمضان]] و یا غیر [[رمضان]] مسافرتهای او به دورترین نقاط عالم شروع شد، حتی بعضی از دعوتهائی که از او میشد به مناسبت برگزاری یک محفل نبود بلکه از او دعوت میشد تا در آن کشور حضور داشته باشد و هنگامی که سوال میشد به چه مناسبتی از استاد دعوت کردهاید؟ میگفتند: که محفل به خاطر ایشان برگزار شده است چرا که هنگامی که استاد در یک محفلی حضور دارد فضائی از سُرور و شادی در آن مکان حاکم میگردد … این قضیه از استقبال کشورهای مختلف جهان از او در چهارچوب استقبالهای رسمی و دولتی و یا مردمی معلوم میشود … رئیسجمهور کشور [[پاکستان]] در فرودگاه به استقبال او آمد او را ملاقات کرده و با او مصافحه نمود، در جاکارتا در کشور [[اندونزی]] در بزرگترین مساجد آنجا به تلاوت قرآن کریم پرداخت در حالی که هر گوشه [[مسجد]] از حاضرین پر شده بود و جمعیت با مسافت یک کیلومترمربع به خارج مسجد کشیده شده بود و در میدان مقابل مسجد بیش از ۲۵۰ هزار مسلمان تا صبح در حالی که سر پا ایستاده بودند به صدای او گوش میداند… | |||
از میان کشورهائی که عبدالباسط به آنجا سفرنمود هند است، او به مسافرت به کشورهای عربی و اسلامی بسنده نکرد، بلکه شرق و غرب و شمال و جنوب عالم را پیمود تا در همه نقاط به مسلمانان دست پیدا کند… از مشهورترین مساجدی که در آن به تلاوت پرداخته است [[مسجدالحرام]] در [[مکه]]، [[مسجد النبى|مسجد نبوی (ص)]] در [[مدینه |مدینه منوره]]، مسجد الاقصی در قدس، مسجد ابراهیمی (ع) در فلسطین و [[مسجد اموی]] در [[دمشق]] و مساجد مشهور [[آسیا]]، [[آفریقا]]، [[ایالات متحده آمریکا|ایالات متحده]]، [[فرانسه]]، [[لندن]]، [[هند]] و اکثر کشورهای جهان بوده است هیچ روزنامه رسمی و یا غیر رسمی از عکس و نوشتههائی که بر اسطوره بودن او دلالت دارد و مستحق تقدیر و احترم است خالی نیست. | |||
== درگذشت == | |||
== | عبدالباسط عبدالصمد در روز ۳۰ نوامبر ۱۹۸۸ (۹ آذر ۱۳۶۷) بر اثر بیماری دیابت و سرطان حنجره از دنیا رفت. روز وفات او به مثابه صاعقهای بود که بر قلوب میلیونها [[مسلمان]] در هر مکانی از دنیا وارد آمد، هزاران نفر از دوستداران او با تمام اختلاف زبان و … جنازه اورا تشییع کردند، در این تشییع همه سفراء کشورهای جهان به نیابت مردمشان حضور داشتند و چون عبدالباسط سبب پیوند و علاقه در بین بسیاری از مردم در کشورهای مختلف بود روز ۳۰ فبریه در هر سال روز تکریم از این قاری بزرگ اعلام شد. | ||
== جستارهای وابسته == | |||
* [[مسجد]] | |||
عبدالباسط عبدالصمد در روز ۳۰ نوامبر ۱۹۸۸ (۹ آذر ۱۳۶۷) بر اثر بیماری دیابت و سرطان حنجره از دنیا رفت. روز وفات او به مثابه | * [[مسجد النبى|مسجد نبوی]] | ||
* [[مسجد الاقصی]] | |||
{{مصر}} | |||
[[رده:قاریان قرآن]] | [[رده:قاریان قرآن]] | ||
[[رده: | [[رده:مصر]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۱۳
عبدالباسط محمد عبدالصمد | |
---|---|
اطلاعات شخصی | |
سال تولد | 1927 م، ۱۳۰۵ ش، ۱۳۴۵ ق |
محل تولد | مصر |
سال درگذشت | ۱۹۸۸ م، ۱۳۶۶ ش، ۱۴۰۸ ق |
محل درگذشت | قاهره |
دین | اسلام، اهلسنت |
فعالیتها | قاری برجسته و بینالمللی قرآن کریم |
عبدالباسط محمد عبدالصمد (زادهٔ ۱۹۲۷ در ارمنت – درگذشتهٔ ۱۹۸۸ در قاهره) از قاریان بزرگ قرآن اهل مصر بود که توانایی خاص در قرائت قرآن داشت. این قاری طرفداران و مقلدان فراوانی در سراسر جهان دارد. وی نخستین رئیس اتحادیهٔ قاریان و حافظان قرآن در مصر بودهاست.
زندگینامه و نسب
استاد عبدالباسط محمد عبدالصمد در سال ۱۹۲۷ میلادی در روستای المزاعزه یکی از توابع شهر اَرمنت در استان قنا در جنوب مصر متولد شد. جد او استاد عبدالصمد از مردان با تقوا و از حافظان قرآن که از نظر حفظ قرآن کریم و تجوید و احکام آن مردی متمکن بود، و پدر بزرگ مادری او عارف بالله استاد جلیل ابو داود صاحب مقام مشهور و معروف در شهر ارمنت، میباشد.
اما پدرش استاد عبدالصمد یکی از مدرسین حفظ و تجوید قرآن کریم بود، ۲ برادر او محمود و عبدالحمید در آموزشگاه (مکتب خانه) قرآن را حفظ میکردند و برادر کوچک آنها عبدالباسط هم در سن ۶ سالگی به ایشان ملحق گردید. این کودک با استعداد به مکتب استاد امیر در ارمنت ملحق شد و استاد به بهترین وجه از او استقبال کرد چرا که آثار مهارتهای قرآنی را (که با شنیدنِ تلاوت قرآن در شب و روز و صبح و شام برای او حاصل شده بود) دراو دیده بود، استاد امیر جمله ای از امتیازات و استعدادها را در شاگرد مستعدش میدید که او را از سایرین ممتاز میساخت مانند سرعت فراگیری، هوش و ولع شدید در تبعیت از استاد، و دقت در خوب اداء کردن مخارج الفاظ و وقف و ابتداء و صوت زیبائی که گوشها را با شنیدن و یا گوش دادن به آن مینواخت…. در ۱۰ سالگی حافظ کل قرآن شد. پس از اینکه استاد عبدالباسط به سن ۱۲ سالگی رسید از هر شهر و روستا در استان قنا و مخصوصاً از جانب اصفون المطاعنه به کمک استاد سلیم ـ که از عبدالباسط به هر جا که میرفت تعریف، میکرد ـ دعوتهائی به سوی او روانه شد، چرا که گواهی استاد سلیم نقطه اطمینان همه مردم بود. او در سال ۱۹۵۰م به مراسمی که برپا شده بود رفت. در آن مجلس یکی از نزدیکان عبدالباسط از مسئولین مجلس اجازه خواست تا او ۱۰ دقیقهای را به تلاوت بپردازد. عبدالباسط آیاتی از سوره احزاب را تلاوت کرد و این تلاوت عبدالباسط ۱٫۵ ساعت ادامه پیدا کرد و بسیار مورد استقبال مردم قرار گرفت.
در سال ۱۹۵۱م عبدالباسط به رادیو مصر رفت. او پس از به دست آوردن شهرتی که در طول چند ماه بدست آورده بود به قاهره مهاجرت کرد. با پیوستن او به رادیو، استقبال مردم در مصر برای خرید گیرندههای رادیوئی زیاد شد و در بیشتر خانهها گسترش یافت.
شهرت
عبدالباسط در ماه رمضان و روزهای دیگر سال به کشورهای مختلفی برای برگزاری محافل قرآنی و در پی دعوتهایی که از او میشد، رهسپار شد. او در سفر به جاکارتا، اندونزی در بزرگترین مساجد آنجا به تلاوت قرآن پرداخت. در یکی از مساجد بیش از ۲۵۰ هزار نفر تا صبح در حالی که سر پا ایستاده بودند به صدای او گوش میدادند. از مشهورترین مساجدی که او در آنها به تلاوت پرداختهاست، مسجدالحرام در مکه، مسجد نبوی در مدینه، مسجد الاقصی در قدس و مسجد ابراهیمی در فلسطین بودهاند.
عبدالباسط در اتوبیوگرافی خود میگوید: «من به ۱۴ ایالت از ایالات آمریکا که در آنها مراکز مسلمین وجود داشت سفر کردهام که تعداد زیادی از مسلمین در این مراکز هستند. از تفضل خدا، در همهٔ کشورها موفق بودم. در لس آنجلس ۶ نفر پس از شنیدن تلاوت قرآن کریم اسلام آوردند؛ در اوگاندا ۹۲ نفر. در آنجا دو مجلس داشتم: در یکی ۷۲ نفر از آنها و بقیه در مجلس دوم اسلام آوردند. حتی یک خانم گویندهٔ تلویزیون همراه من بود که در آخرین روز خواست دستم را ببوسد و من متأثر شدم ولی نپذیرفتم. او تقاضا کرد به حج برود. به اوگانداییها گفتم اگر اجازه بدهید، بگذارید این خانم امسال به مسافرت حج برود. پس از آن خواست که نامش را تغییر دهد، من نام «آمنه» را برایش انتخاب کردم.»
یاسر فرزند عبدالباسط نقل میکند: «روزهای شنبهٔ هر هفته ساعت هشت تلاوت پدر از رادیو مصر پخش میشد. در این ساعت همهٔ اعضای خانواده بر سر سفره و کنار هم نزد پدر مینشستیم و به تلاوت ایشان گوش فرا میدادیم. همگی ما به مدت نیم ساعت سراپا گوش میشدیم، هیچکس تکان نمیخورد و حتی صندلی را هم تکان نمیداد و مرحوم پدر در اثنای پخش تلاوت، سر خود را روی آستیناش میگذاشت و به فکر فرومیرفت. ایشان در منزل با صوت تلاوت قرآن نمیکرد، مگر زمانی که عدهای از خبرنگاران یا مجریان رادیو یا عکاسان در منزل حضور مییافتند. اما عادت همیشگی ایشان این بود که هر روز پس از نماز صبح در اتاق خود قرآن میخواند. من وقتی شش ساله بودم با ایشان به مسجد امام شافعی میرفتم و به تلاوتهای ایشان گوش میدادم. در برخی مراسم و محافل قرآنی و جشنها که ایشان به تلاوت میپرداختند مردم حاضر از ایشان میخواستند تلاوتاش را تکرار کند. من دوست داشتم که در برنامههای تلاوت ایشان همراه پدر باشم، او همواره مرا به تلاوت قرآن تشویق میکرد. به یاد دارم هر وقت در اتاق قرآن میخواندم و او در اتاق دیگری بود و از حضور ایشان بیخبر بودم، او صبر میکرد تا من به آخر آیه برسم آنگاه وارد اتاق میشد. اگر در زمان تلاوت وارد میشد من تلاوت را قطع میکردم و او برای اینکه من کارم را کامل تمام کنم پس از تمام کردن آیه به نزدم میآمد و این خاطرهٔ زیبایی برای من است.»
آنچه که از وی برای مسلمانان باقی ماندهاست گنجینهٔ بیش از نیم قرن قرائت اوست که در نوارها ضبط شدهاست و در دنیای اسلام استفاده میشود.
زمانی که اسرائیل هنوز فلسطین را اشغال نکرده بود، وی به دعوت مسلمانان آن دیار به فلسطین مسافرت کرد و در محل مسجدالاقصی سورهٔ اسراء را تلاوت نمود. وقتی فلسطین اشغال شد، او همواره از این موضوع اظهار ناراحتی میکرد و نسبت به آنچه که وی «ظلم رفته بر فلسطین» مینامید ابراز انزجار مینمود و آرزو داشت که بار دیگر بتواند به مسجدالاقصی برود و خاطرات گذشته را تجدید کند و اگر هم خود نتوانست، فرزنداناش پا به فلسطین گذاشته و در مسجدالاقصی به تلاوت قرآن بپردازند.
دیدار از کشورها
از سال ۱۹۵۲در ماه مبارک رمضان و یا غیر رمضان مسافرتهای او به دورترین نقاط عالم شروع شد، حتی بعضی از دعوتهائی که از او میشد به مناسبت برگزاری یک محفل نبود بلکه از او دعوت میشد تا در آن کشور حضور داشته باشد و هنگامی که سوال میشد به چه مناسبتی از استاد دعوت کردهاید؟ میگفتند: که محفل به خاطر ایشان برگزار شده است چرا که هنگامی که استاد در یک محفلی حضور دارد فضائی از سُرور و شادی در آن مکان حاکم میگردد … این قضیه از استقبال کشورهای مختلف جهان از او در چهارچوب استقبالهای رسمی و دولتی و یا مردمی معلوم میشود … رئیسجمهور کشور پاکستان در فرودگاه به استقبال او آمد او را ملاقات کرده و با او مصافحه نمود، در جاکارتا در کشور اندونزی در بزرگترین مساجد آنجا به تلاوت قرآن کریم پرداخت در حالی که هر گوشه مسجد از حاضرین پر شده بود و جمعیت با مسافت یک کیلومترمربع به خارج مسجد کشیده شده بود و در میدان مقابل مسجد بیش از ۲۵۰ هزار مسلمان تا صبح در حالی که سر پا ایستاده بودند به صدای او گوش میداند… از میان کشورهائی که عبدالباسط به آنجا سفرنمود هند است، او به مسافرت به کشورهای عربی و اسلامی بسنده نکرد، بلکه شرق و غرب و شمال و جنوب عالم را پیمود تا در همه نقاط به مسلمانان دست پیدا کند… از مشهورترین مساجدی که در آن به تلاوت پرداخته است مسجدالحرام در مکه، مسجد نبوی (ص) در مدینه منوره، مسجد الاقصی در قدس، مسجد ابراهیمی (ع) در فلسطین و مسجد اموی در دمشق و مساجد مشهور آسیا، آفریقا، ایالات متحده، فرانسه، لندن، هند و اکثر کشورهای جهان بوده است هیچ روزنامه رسمی و یا غیر رسمی از عکس و نوشتههائی که بر اسطوره بودن او دلالت دارد و مستحق تقدیر و احترم است خالی نیست.
درگذشت
عبدالباسط عبدالصمد در روز ۳۰ نوامبر ۱۹۸۸ (۹ آذر ۱۳۶۷) بر اثر بیماری دیابت و سرطان حنجره از دنیا رفت. روز وفات او به مثابه صاعقهای بود که بر قلوب میلیونها مسلمان در هر مکانی از دنیا وارد آمد، هزاران نفر از دوستداران او با تمام اختلاف زبان و … جنازه اورا تشییع کردند، در این تشییع همه سفراء کشورهای جهان به نیابت مردمشان حضور داشتند و چون عبدالباسط سبب پیوند و علاقه در بین بسیاری از مردم در کشورهای مختلف بود روز ۳۰ فبریه در هر سال روز تکریم از این قاری بزرگ اعلام شد.