عبدالله عیدروس: تفاوت میان نسخهها
جز (تمیزکاری) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''عبدالله العیدروس''' (۸۱۱ - ۸۶۵ هجری قمری) امام و عالمی بود که در میان مردم حضرموت دارای اعتبار و مقامی بلند بود. نسب او از سادات آل باعلوی است که به رسول خدا صلی الله علیه و آله میرسد. او پس از عمویش عمرالمحضار، علیرغم سن کمش به دلیل جایگاه بلند و مقبولیت اجتماعی متولی نقابت سادات علوی شد. پدربزرگش او را به «العیدروس» ملقب کرد که العیدروس لقب امام اولیاء الله است و گفتهاند العیدروس یکی از | {{جعبه اطلاعات شخصیت | ||
| عنوان = عبدالله عیدروس | |||
| تصویر = | |||
| نام = عبدالله عیدروس | |||
| نامهای دیگر = | |||
| سال تولد = ۸۱۱ ق | |||
| تاریخ تولد = | |||
| محل تولد = حضرموت، یمن | |||
| سال درگذشت = ۸۶۵ ق | |||
| تاریخ درگذشت = | |||
| محل درگذشت = حضرموت، یمن | |||
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی | عمویش عمر بن عبدالرحمن المحضار | محمد بن حسن جمل اللیل | محمد بن علی مولى عیدید | محمد بن أحمد بافضل}} | |||
| شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی | برادرش علی بن أبیبکر السکران | عمر بن عبدالرحمن صاحب الحمراء | عبدالله بن محمد مولى عیدید | عبدالله بن عبدالرحمن باوزیر}} | |||
| دین = اسلام | |||
| مذهب = اهل سنت، صوفی شافعی | |||
| آثار = {{فهرست جعبه عمودی | الکبریت الأحمر والإکسیر الأکبر» فی علم التوحید | رسالة لطیفة فی التصوف | رسالة فی دخول الخلوة والأربعینیة | شرح لقصیدة للشیخ عمرالمحضار}} | |||
| فعالیتها = {{فهرست جعبه عمودی | فقیه و رهبر دینی | نقیب علویان حضرموت}} | |||
| وبگاه = | |||
}} | |||
'''عبدالله العیدروس''' (۸۱۱ - ۸۶۵ هجری قمری) امام و عالمی بود که در میان مردم حضرموت دارای اعتبار و مقامی بلند بود. نسب او از سادات آل باعلوی است که به رسول خدا صلی الله علیه و آله میرسد. او پس از عمویش عمرالمحضار، علیرغم سن کمش به دلیل جایگاه بلند و مقبولیت اجتماعی متولی نقابت سادات علوی شد. پدربزرگش او را به «العیدروس» ملقب کرد که العیدروس لقب امام اولیاء الله است و گفتهاند العیدروس یکی از نامهای اسد (شیر) است. نسب همه علویان آل عیدروس به او برمیگردد. | |||
=نسب= | == نسب == | ||
عبدالله بن أبیبکر السکران بن عبدالرحمن | عبدالله بن أبیبکر السکران بن عبدالرحمن السَقّاف بن محمد مولى الدویلة بن علی بن علوی الغیور بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن [[جعفر بن محمد (صادق)|جعفر الصادق]] بن [[محمد بن علی (باقر العلوم)|محمدالباقر]] بن علی [[علی بن الحسین (زین العابدین)|زینالعابدین]] بن [[حسین بن علی (سید الشهدا)|الحسین]] بن [[علی بن ابیطالب|علی بن أبیطالب]]، و علی، همسر [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|فاطمه]]، دختر [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|محمد]]، صلی الله علیه و آله است. | ||
وی بیست و دومین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است. | وی بیست و دومین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است. | ||
=تولد و تربیت= | == تولد و تربیت == | ||
وی در ده روز اول ماه ذی الحجه سال 811 هجری قمری در شهر تریم حضرموت به دنیا آمد. مادرش مریم دختر احمد بن محمد بارشید است. او هشت ساله بود که جدش عبدالرحمن | وی در ده روز اول ماه ذی الحجه سال 811 هجری قمری در شهر تریم حضرموت به دنیا آمد. مادرش مریم دختر احمد بن محمد بارشید است. او هشت ساله بود که جدش عبدالرحمن السَقّاف از دنیا رفت و ده ساله بود که پدرش را از دست داد. عمویش عمرالمحضار او را سرپرستی کرد و او را به ازدواج دخترش عایشه درآورد. قرآن را نزد محمد بن عمر باعلوی آموخت و در علوم شریعت «التنبه» و «المنهاج» و «خلاصه غزالی» را مکرر خواند. در علوم تفسیر و حدیث و فقه و نحو و زبان و هیات تحصیل کرد. در علم تصوف بیشتر به کتابهای ابوحامد غزالی علاقه داشت. به خصوص کتاب «إحیاء علوم الدین».<ref>الحامد, صالح بن علی (1423 هـ). تاریخ حضرموت. الجزء الثانی. صنعاء، الیمن: مکتبة الإرشاد. صفحة 757.</ref> | ||
=اساتید= | == اساتید == | ||
از جمله اساتید او عموهایش احمد و شیخ و محمد و حسن میباشند و اساتید دیگر از جمله:<ref>الحبشی, عیدروس بن عمر (1430 هـ). عقد الیواقیت الجوهریة. الجزء الثانی. تریم، الیمن: دار العلم والدعوة. صفحة 1061.</ref> | از جمله اساتید او عموهایش احمد و شیخ و محمد و حسن میباشند و اساتید دیگر از جمله:<ref>الحبشی, عیدروس بن عمر (1430 هـ). عقد الیواقیت الجوهریة. الجزء الثانی. تریم، الیمن: دار العلم والدعوة. صفحة 1061.</ref> | ||
* عمویش عمر بن عبدالرحمن المحضار | |||
* محمد بن حسن جمل اللیل | |||
* محمد بن علی مولى عیدید | |||
* محمد بن أحمد بافضل | |||
* سعد بن علی مذحج | |||
* علی بن محمد باعمار | |||
* سعد بن عبدالله باعبید | |||
* عبدالله بامروان | |||
* إبراهیم بن محمد باهرمز | |||
* عبدالله باغشیر | |||
* عبدالله بن أحمد باهراوة | |||
== شاگردان == | |||
=شاگردان= | |||
مردم طبقات مختلف از او بهره گرفتند و تعدادی از بزرگان و مجتهدان شاگردان او هستند؛ از جمله:<ref> الحبشی, أحمد بن زین. شرح العینیة. سنغافورة: مطبعة کرجای المحدودة. صفحة 195.</ref> | مردم طبقات مختلف از او بهره گرفتند و تعدادی از بزرگان و مجتهدان شاگردان او هستند؛ از جمله:<ref> الحبشی, أحمد بن زین. شرح العینیة. سنغافورة: مطبعة کرجای المحدودة. صفحة 195.</ref> | ||
* برادرش علی بن أبیبکر السکران | |||
* عمر بن عبدالرحمن صاحب الحمراء | |||
* عبدالله بن محمد مولى عیدید | |||
* عبدالله بن عبدالرحمن باوزیر | |||
* عبدالله بن أحمد باکثیر | |||
* أحمد قسم بن علوی الشیبة | |||
* محمد بن علی بن عفیف | |||
* ابنه أبوبکر بن عبدالله العدنی | |||
* ابنه حسین بن عبدالله العیدروس | |||
* ابنه شیخ بن عبدالله العیدروس | |||
== تولیت نقابت == | |||
=تولیت نقابت= | |||
عمویش عمرالمحضار نقیب بنی علوی بود. عبدالله عیدروس بیست و پنج ساله بود که از علویان خواست تا نزد جناب محمد جمل اللیل بروند و او را به عنوان نقیب و نسابه قوم انتخاب کنند. اما جمل اللیل در آن زمان ساکن بروژ بلژیک بود و از قبول مسئولیت سرباز زد. پس نماز خواند و استخاره گرفت و عبدالله عیدروس را پیشنهاد داد و اینگونه او نقیب علویان شد. | عمویش عمرالمحضار نقیب بنی علوی بود. عبدالله عیدروس بیست و پنج ساله بود که از علویان خواست تا نزد جناب محمد جمل اللیل بروند و او را به عنوان نقیب و نسابه قوم انتخاب کنند. اما جمل اللیل در آن زمان ساکن بروژ بلژیک بود و از قبول مسئولیت سرباز زد. پس نماز خواند و استخاره گرفت و عبدالله عیدروس را پیشنهاد داد و اینگونه او نقیب علویان شد. | ||
=روابط اجتماعی= | == روابط اجتماعی == | ||
پول و اعتبار خود را به همه مسلمانان به ویژه فقرا و ضعیفان و نیازمندان میبخشید و با هر کس مطابق فطرت خود رفتار میکرد و هر کس را در مرتبه خود قرار میداد و با فقرا در آنچه که صلاح آنهاست مینشست و با فقها مذاکره عل میمیکرد. | پول و اعتبار خود را به همه مسلمانان به ویژه فقرا و ضعیفان و نیازمندان میبخشید و با هر کس مطابق فطرت خود رفتار میکرد و هر کس را در مرتبه خود قرار میداد و با فقرا در آنچه که صلاح آنهاست مینشست و با فقها مذاکره عل میمیکرد. نعمتهای ظاهر و نهان خداوند را بیان میکرد. لباس فاخر میپوشید و با زنان زیبا ازدواج میکرد و در خانههای محکم زندگی میکرد. ملوک نزد هیبت او خاضع بودند و از نفوذ ا و هراسان بودند. با این حال او با ایشان مدارا میکرد و با نرمی با ایشان سخن میگفت. اتباع خود را از ارتباط با ملوک و رفت و آمد با آنها منع میکرد و میگفت: «دو خصلت است که انجام میدهم و اتباع خود را از آن دو منع میکنم؛ سماع و ارتباط با والیان» او ابتدا در برنامه سماع شرکت نمیکرد ولی بعدا در سماع شرکت میجست.<ref> الشلی, محمد بن أبی بکر (1402 هـ). المشرع الروی فی مناقب السادة الکرام آل أبی علوی (PDF). الجزء الثانی (الطبعة الثانیة). صفحة 342. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 4 دیسمبر 2020.</ref> | ||
== تالیفات == | |||
وی نویسنده کتابهای متعددی است از جمله: | |||
* الکبریت الأحمر والإکسیر الأکبر» فی علم التوحید | |||
* رسالة لطیفة فی التصوف | |||
* رسالة فی دخول الخلوة والأربعینیة | |||
* شرح لقصیدة للشیخ عمرالمحضار | |||
* فتح الفتوح شرح نحن لکم من قبل أن یلد نوح | |||
* دوائر الإمام العیدروس | |||
* مناقب الإمام سعد بن علی مذحج | |||
== تالیفات درباره او == | |||
=تالیفات درباره او= | |||
امامان از علما و نویسندگان در فضایل و کرامات و احوال او کتابهایی تألیف کردهاند، از جمله:<ref>خرد, محمد بن علی (2002). غرر البهاءالضوی ودرر الجمال البدیع البهی. القاهرة، مصر: المکتبة الأزهریة للتراث. صفحة 274، 560.</ref> | امامان از علما و نویسندگان در فضایل و کرامات و احوال او کتابهایی تألیف کردهاند، از جمله:<ref>خرد, محمد بن علی (2002). غرر البهاءالضوی ودرر الجمال البدیع البهی. القاهرة، مصر: المکتبة الأزهریة للتراث. صفحة 274، 560.</ref> | ||
«فتح الله الرحیم الرحمن فی مناقب الإمام العیدروس» لعمر بن عبدالرحمن صاحب الحمراء. | * «فتح الله الرحیم الرحمن فی مناقب الإمام العیدروس» لعمر بن عبدالرحمن صاحب الحمراء. | ||
* «التحفة النورانیة» لعبدالله بن عبدالرحمن باوزیر. | |||
«التحفة النورانیة» لعبدالله بن عبدالرحمن باوزیر. | * «البراهین المشرقة فی عجائب مناقبه الفائقة» لعبدالرحمن بن محمد الخطیب. | ||
«البراهین المشرقة فی عجائب مناقبه الفائقة» لعبدالرحمن بن محمد الخطیب. | |||
=فرزندان= | == فرزندان == | ||
از او پنج پسر به جای ماند: محمد و ابوبکر العدنی که از ایشان نسلی به جای نماند و علوی و شیخ و حسین که آنها دارای نسل هستند. و پنج دختر از او به جای ماند که عبارتند از: رقیه، خدیجه، ام کلثوم، طلحه و بهیه.<ref>المشهور, عبدالرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهیرة (PDF). الجزء الأول. جدة، السعودیة: عالم المعرفة. صفحة 93. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 2 ینایر 2020.</ref> | از او پنج پسر به جای ماند: محمد و ابوبکر العدنی که از ایشان نسلی به جای نماند و علوی و شیخ و حسین که آنها دارای نسل هستند. و پنج دختر از او به جای ماند که عبارتند از: رقیه، خدیجه، ام کلثوم، طلحه و بهیه.<ref>المشهور, عبدالرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهیرة (PDF). الجزء الأول. جدة، السعودیة: عالم المعرفة. صفحة 93. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 2 ینایر 2020.</ref> | ||
=وفات= | == وفات == | ||
عبدالله العیدروس از حضرموت به کشور ساحل سفر میکرد و در هر روستا مدتی اقامت میکرد و در یکی از سفرهای خود پس از مدتی اقامت از شهر الشحر بر میگشت. مدتی بیمار شد تا اینکه در روز یکشنبه دوازدهم ماه مبارک رمضان سال 865 هجری قمری در روستایی به نام عبول در مسیر شهر تریم از دنیا رفت و جسدش را به تریم منتقل کردند و در روز چهاردهم ماه مبارک رمضان در مقبره زنبل به خاک سپردند و بر سر قبر او گنبدی ساخته شد. | عبدالله العیدروس از حضرموت به کشور ساحل سفر میکرد و در هر روستا مدتی اقامت میکرد و در یکی از سفرهای خود پس از مدتی اقامت از شهر الشحر بر میگشت. مدتی بیمار شد تا اینکه در روز یکشنبه دوازدهم ماه مبارک رمضان سال 865 هجری قمری در روستایی به نام عبول در مسیر شهر تریم از دنیا رفت و جسدش را به تریم منتقل کردند و در روز چهاردهم ماه مبارک رمضان در مقبره زنبل به خاک سپردند و بر سر قبر او گنبدی ساخته شد. | ||
=منابع= | == منابع == | ||
مجموع سلطان الملا امام عبدالله بن ابیبکر العیدروس (PDF). طارم، حضرموت: خانه میراث. 1438 ق / 2017 م. | مجموع سلطان الملا امام عبدالله بن ابیبکر العیدروس (PDF). طارم، حضرموت: خانه میراث. 1438 ق / 2017 م. | ||
معروف، ابوبکر بن علی (1422ق). The Greatest Aidarous, Flags of Hadramaut Series 12 (PDF). عدن، یمن: واحد خدمات مطالعات و میراث - اوراق قرضه آموزش اسلامی. | معروف، ابوبکر بن علی (1422ق). The Greatest Aidarous, Flags of Hadramaut Series 12 (PDF). عدن، یمن: واحد خدمات مطالعات و میراث - اوراق قرضه آموزش اسلامی. | ||
خط ۱۰۳: | خط ۹۲: | ||
[[رده:شخصیتها]] | [[رده:شخصیتها]] | ||
[[رده:عالمان]] | |||
[[رده:عالمان اهل سنت]] | |||
[[رده:یمن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۲۰
عبدالله عیدروس | |
---|---|
نام کامل | عبدالله عیدروس |
اطلاعات شخصی | |
سال تولد | ۸۱۱ ق، ۷۸۷ ش، ۱۴۰۹ م |
محل تولد | حضرموت، یمن |
سال درگذشت | ۸۶۵ ق، ۸۳۹ ش، ۱۴۶۱ م |
محل درگذشت | حضرموت، یمن |
دین | اسلام، اهل سنت، صوفی شافعی |
استادان |
|
شاگردان |
|
آثار |
|
فعالیتها |
|
عبدالله العیدروس (۸۱۱ - ۸۶۵ هجری قمری) امام و عالمی بود که در میان مردم حضرموت دارای اعتبار و مقامی بلند بود. نسب او از سادات آل باعلوی است که به رسول خدا صلی الله علیه و آله میرسد. او پس از عمویش عمرالمحضار، علیرغم سن کمش به دلیل جایگاه بلند و مقبولیت اجتماعی متولی نقابت سادات علوی شد. پدربزرگش او را به «العیدروس» ملقب کرد که العیدروس لقب امام اولیاء الله است و گفتهاند العیدروس یکی از نامهای اسد (شیر) است. نسب همه علویان آل عیدروس به او برمیگردد.
نسب
عبدالله بن أبیبکر السکران بن عبدالرحمن السَقّاف بن محمد مولى الدویلة بن علی بن علوی الغیور بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن محمدالباقر بن علی زینالعابدین بن الحسین بن علی بن أبیطالب، و علی، همسر فاطمه، دختر محمد، صلی الله علیه و آله است.
وی بیست و دومین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.
تولد و تربیت
وی در ده روز اول ماه ذی الحجه سال 811 هجری قمری در شهر تریم حضرموت به دنیا آمد. مادرش مریم دختر احمد بن محمد بارشید است. او هشت ساله بود که جدش عبدالرحمن السَقّاف از دنیا رفت و ده ساله بود که پدرش را از دست داد. عمویش عمرالمحضار او را سرپرستی کرد و او را به ازدواج دخترش عایشه درآورد. قرآن را نزد محمد بن عمر باعلوی آموخت و در علوم شریعت «التنبه» و «المنهاج» و «خلاصه غزالی» را مکرر خواند. در علوم تفسیر و حدیث و فقه و نحو و زبان و هیات تحصیل کرد. در علم تصوف بیشتر به کتابهای ابوحامد غزالی علاقه داشت. به خصوص کتاب «إحیاء علوم الدین».[۱]
اساتید
از جمله اساتید او عموهایش احمد و شیخ و محمد و حسن میباشند و اساتید دیگر از جمله:[۲]
- عمویش عمر بن عبدالرحمن المحضار
- محمد بن حسن جمل اللیل
- محمد بن علی مولى عیدید
- محمد بن أحمد بافضل
- سعد بن علی مذحج
- علی بن محمد باعمار
- سعد بن عبدالله باعبید
- عبدالله بامروان
- إبراهیم بن محمد باهرمز
- عبدالله باغشیر
- عبدالله بن أحمد باهراوة
شاگردان
مردم طبقات مختلف از او بهره گرفتند و تعدادی از بزرگان و مجتهدان شاگردان او هستند؛ از جمله:[۳]
- برادرش علی بن أبیبکر السکران
- عمر بن عبدالرحمن صاحب الحمراء
- عبدالله بن محمد مولى عیدید
- عبدالله بن عبدالرحمن باوزیر
- عبدالله بن أحمد باکثیر
- أحمد قسم بن علوی الشیبة
- محمد بن علی بن عفیف
- ابنه أبوبکر بن عبدالله العدنی
- ابنه حسین بن عبدالله العیدروس
- ابنه شیخ بن عبدالله العیدروس
تولیت نقابت
عمویش عمرالمحضار نقیب بنی علوی بود. عبدالله عیدروس بیست و پنج ساله بود که از علویان خواست تا نزد جناب محمد جمل اللیل بروند و او را به عنوان نقیب و نسابه قوم انتخاب کنند. اما جمل اللیل در آن زمان ساکن بروژ بلژیک بود و از قبول مسئولیت سرباز زد. پس نماز خواند و استخاره گرفت و عبدالله عیدروس را پیشنهاد داد و اینگونه او نقیب علویان شد.
روابط اجتماعی
پول و اعتبار خود را به همه مسلمانان به ویژه فقرا و ضعیفان و نیازمندان میبخشید و با هر کس مطابق فطرت خود رفتار میکرد و هر کس را در مرتبه خود قرار میداد و با فقرا در آنچه که صلاح آنهاست مینشست و با فقها مذاکره عل میمیکرد. نعمتهای ظاهر و نهان خداوند را بیان میکرد. لباس فاخر میپوشید و با زنان زیبا ازدواج میکرد و در خانههای محکم زندگی میکرد. ملوک نزد هیبت او خاضع بودند و از نفوذ ا و هراسان بودند. با این حال او با ایشان مدارا میکرد و با نرمی با ایشان سخن میگفت. اتباع خود را از ارتباط با ملوک و رفت و آمد با آنها منع میکرد و میگفت: «دو خصلت است که انجام میدهم و اتباع خود را از آن دو منع میکنم؛ سماع و ارتباط با والیان» او ابتدا در برنامه سماع شرکت نمیکرد ولی بعدا در سماع شرکت میجست.[۴]
تالیفات
وی نویسنده کتابهای متعددی است از جمله:
- الکبریت الأحمر والإکسیر الأکبر» فی علم التوحید
- رسالة لطیفة فی التصوف
- رسالة فی دخول الخلوة والأربعینیة
- شرح لقصیدة للشیخ عمرالمحضار
- فتح الفتوح شرح نحن لکم من قبل أن یلد نوح
- دوائر الإمام العیدروس
- مناقب الإمام سعد بن علی مذحج
تالیفات درباره او
امامان از علما و نویسندگان در فضایل و کرامات و احوال او کتابهایی تألیف کردهاند، از جمله:[۵]
- «فتح الله الرحیم الرحمن فی مناقب الإمام العیدروس» لعمر بن عبدالرحمن صاحب الحمراء.
- «التحفة النورانیة» لعبدالله بن عبدالرحمن باوزیر.
- «البراهین المشرقة فی عجائب مناقبه الفائقة» لعبدالرحمن بن محمد الخطیب.
فرزندان
از او پنج پسر به جای ماند: محمد و ابوبکر العدنی که از ایشان نسلی به جای نماند و علوی و شیخ و حسین که آنها دارای نسل هستند. و پنج دختر از او به جای ماند که عبارتند از: رقیه، خدیجه، ام کلثوم، طلحه و بهیه.[۶]
وفات
عبدالله العیدروس از حضرموت به کشور ساحل سفر میکرد و در هر روستا مدتی اقامت میکرد و در یکی از سفرهای خود پس از مدتی اقامت از شهر الشحر بر میگشت. مدتی بیمار شد تا اینکه در روز یکشنبه دوازدهم ماه مبارک رمضان سال 865 هجری قمری در روستایی به نام عبول در مسیر شهر تریم از دنیا رفت و جسدش را به تریم منتقل کردند و در روز چهاردهم ماه مبارک رمضان در مقبره زنبل به خاک سپردند و بر سر قبر او گنبدی ساخته شد.
منابع
مجموع سلطان الملا امام عبدالله بن ابیبکر العیدروس (PDF). طارم، حضرموت: خانه میراث. 1438 ق / 2017 م. معروف، ابوبکر بن علی (1422ق). The Greatest Aidarous, Flags of Hadramaut Series 12 (PDF). عدن، یمن: واحد خدمات مطالعات و میراث - اوراق قرضه آموزش اسلامی.
پانویس
- ↑ الحامد, صالح بن علی (1423 هـ). تاریخ حضرموت. الجزء الثانی. صنعاء، الیمن: مکتبة الإرشاد. صفحة 757.
- ↑ الحبشی, عیدروس بن عمر (1430 هـ). عقد الیواقیت الجوهریة. الجزء الثانی. تریم، الیمن: دار العلم والدعوة. صفحة 1061.
- ↑ الحبشی, أحمد بن زین. شرح العینیة. سنغافورة: مطبعة کرجای المحدودة. صفحة 195.
- ↑ الشلی, محمد بن أبی بکر (1402 هـ). المشرع الروی فی مناقب السادة الکرام آل أبی علوی (PDF). الجزء الثانی (الطبعة الثانیة). صفحة 342. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 4 دیسمبر 2020.
- ↑ خرد, محمد بن علی (2002). غرر البهاءالضوی ودرر الجمال البدیع البهی. القاهرة، مصر: المکتبة الأزهریة للتراث. صفحة 274، 560.
- ↑ المشهور, عبدالرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهیرة (PDF). الجزء الأول. جدة، السعودیة: عالم المعرفة. صفحة 93. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 2 ینایر 2020.