حدیث صحیح از منظر فریقین (مقاله): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' ویژگیها' به ' ویژگیها') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
هر چند حدیث صحیح برترین نوع از احادیث بوده و مورد قبول فریقین میباشد اما در تعریف و | هر چند حدیث صحیح برترین نوع از احادیث بوده و مورد قبول فریقین میباشد اما در تعریف و شاخصههای آن بینشان اختلافاتی وجود دارد. در این مقاله ضمن بیان دیدگاه فریقین نسبت به حدیث صحیح موارد اشتراک و افتراق آنان در این مساله تبیین گردیده است. | ||
== الف - حدیث صحیح در نگاه اهل سنت == | == الف - حدیث صحیح در نگاه اهل سنت == | ||
از منظر محدثان [[اهل سنت]] حدیث صحیح به حدیثی گفته میشود که از ویژگیهای پنجگانه ذیل برخوردار باشد: | از منظر محدثان [[اهل سنت|اهل سنت]] حدیث صحیح به حدیثی گفته میشود که از ویژگیهای پنجگانه ذیل برخوردار باشد: | ||
1-مسند باشد | 1-مسند باشد | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
2-متصل باشد | 2-متصل باشد | ||
3-همه روات | 3-همه روات آن عادل باشند. | ||
4-خالی از شذوذ باشد | 4-خالی از شذوذ باشد | ||
5- خالی از علت – ضعف - باشد | 5- خالی از علت – ضعف - باشد | ||
در کتاب موسوعه علوم الحدیث الشریف–در تعریف حدیث صحیح آمده است: | |||
در کتاب موسوعه علوم الحدیث الشریف–در تعریف حدیث صحیح | |||
هوالحدیث الذی توفرت فیه الشروط الخمسه التالیه 1-اتصال الاسناد 2-عداله الراوی 3-ضبط الرواه 4-السلامه من الشذوذ 5-السلامه عن العلل القادحه <ref> موسوعه علوم الحدیث الشریف ،حمدی زقزوق، 1426، ص 80-82</ref> | هوالحدیث الذی توفرت فیه الشروط الخمسه التالیه 1-اتصال الاسناد 2-عداله الراوی 3-ضبط الرواه 4-السلامه من الشذوذ 5-السلامه عن العلل القادحه <ref> موسوعه علوم الحدیث الشریف ،حمدی زقزوق، 1426، ص 80-82</ref> | ||
در کتاب قواعد التحدیث من مصطلح فنون الحدیث در تعریف حدیث صحیح | در کتاب قواعد التحدیث من مصطلح فنون الحدیث در تعریف حدیث صحیح آمده است: | ||
:"الصحیح ما اتصل سنده بنقل العدل الضابط عن مثله، وسلم عن شذوذ وعلة، | :"الصحیح ما اتصل سنده بنقل العدل الضابط عن مثله، وسلم عن شذوذ وعلة، | ||
آنگاه در تعریف قیود ذکر شده در تعریف صحیح آمده است: | |||
ونعنی بالمتصل ما لم یکن مقطوعًا بأی وجه کان فخرج المنقطع والمعضل والمرسل علی رأی من لا یقبله وبالعدل من لم یکن مستور العدالة ولا مجروحًا فخرج ما نقله مجهول عینًا أو حالًا أو معروف بالضعیف وبالضابط من یکون حافظًا متیقظًا فخرج ما نقله مغفل کثیر الخطأ. وبالشذوذ ما یرویه الثقة مخالفًا لروایة الناس. وبالعلة ما فیه أسباب خفیة قادحة فخرج الشاذ والمعلل – انتهی – <ref>قواعد التحدیث من مصطلح فنون الحدیثالحلاق القاسمی، ج1ص79</ref> | ونعنی بالمتصل ما لم یکن مقطوعًا بأی وجه کان فخرج المنقطع والمعضل والمرسل علی رأی من لا یقبله وبالعدل من لم یکن مستور العدالة ولا مجروحًا فخرج ما نقله مجهول عینًا أو حالًا أو معروف بالضعیف وبالضابط من یکون حافظًا متیقظًا فخرج ما نقله مغفل کثیر الخطأ. وبالشذوذ ما یرویه الثقة مخالفًا لروایة الناس. وبالعلة ما فیه أسباب خفیة قادحة فخرج الشاذ والمعلل – انتهی – <ref>قواعد التحدیث من مصطلح فنون الحدیثالحلاق القاسمی، ج1ص79</ref> | ||
مولف کتاب علوم الحدیث و مصطلحه در تعریفی جامع نسبت به حدیث صحیح از دیدگاه اهل سنت میگوید: | مولف کتاب علوم الحدیث و مصطلحه در تعریفی جامع نسبت به حدیث صحیح از دیدگاه اهل سنت میگوید: | ||
عرفوا الحدیث الصحیح بانه الحدیث المسند الذی یتصل اسناده بنقل العدل الضابط حتی ینتهی الی رسول الله ص او الی منتهاه من صحابی او من دونه ولا یکون شاذا و لا معللا – انتهی –<ref>علوم الحدیث و مصطلحه الصالح ،1977، ص 145</ref> | عرفوا الحدیث الصحیح بانه الحدیث المسند الذی یتصل اسناده بنقل العدل الضابط حتی ینتهی الی رسول الله ص او الی منتهاه من صحابی او من دونه ولا یکون شاذا و لا معللا – انتهی –<ref>علوم الحدیث و مصطلحه الصالح ،1977، ص 145</ref> | ||
ایشان در تبیین بیشتر حدیث صحیح مینویسد: | |||
ایشان | |||
ان الحدیث الصحیح لا یکون شاذا و هو ما رواه الثقه مخالفا روایه الثقا ت و ان الحدیث الصحیح لا یکون معللا و هو الذی اکتشفت فیه عله خفیه تقدح فی صحته و ان کان یبدو فی الظاهر سلیما من العلل انتهی- <ref>همان، ص 146</ref> | ان الحدیث الصحیح لا یکون شاذا و هو ما رواه الثقه مخالفا روایه الثقا ت و ان الحدیث الصحیح لا یکون معللا و هو الذی اکتشفت فیه عله خفیه تقدح فی صحته و ان کان یبدو فی الظاهر سلیما من العلل انتهی- <ref>همان، ص 146</ref> | ||
خط ۳۹: | خط ۳۵: | ||
مولف کتاب منهج النقد فی علوم الحدیث نیز در تعریف حدیث صحیح مینویسد: الحدیث الصحیح: هو الحدیث الذی اتصل سنده بنقل العدل الضابط عن العدل الضابط إلی منتهاه، ولا یکون شاذا ولا معلا. | مولف کتاب منهج النقد فی علوم الحدیث نیز در تعریف حدیث صحیح مینویسد: الحدیث الصحیح: هو الحدیث الذی اتصل سنده بنقل العدل الضابط عن العدل الضابط إلی منتهاه، ولا یکون شاذا ولا معلا. | ||
آنگاه در تبیین تعریف مذکور و قیودات اخذ شده در آن میگوید: | |||
1- الاتصال: ومعناه أن یکون کل واحد من رواة الحدیث قد تلقاه ممن فوقه من الرواة وهکذا إلی أن یبلغ التلقی قائله. فخرج بذلک المرسل والمنقطع بأی نوع من أنواع الانقطاع. | 1- الاتصال: ومعناه أن یکون کل واحد من رواة الحدیث قد تلقاه ممن فوقه من الرواة وهکذا إلی أن یبلغ التلقی قائله. فخرج بذلک المرسل والمنقطع بأی نوع من أنواع الانقطاع. | ||
خط ۵۳: | خط ۴۹: | ||
5- عدم الإعلال: ومعناه سلامة الحدیث من علة تقدح فی صحته، أی خلوه من وصف خفی قادح فی صحة الحدیث والظاهر السلامة منه، فخرج بهذا الشرط الحدیث المعلل، فلا یکون صحیحا. ، - انتهی- <ref>منهج النقد فی علوم الحدیث عتر الحلبی 1418ص242 - 243</ref> | 5- عدم الإعلال: ومعناه سلامة الحدیث من علة تقدح فی صحته، أی خلوه من وصف خفی قادح فی صحة الحدیث والظاهر السلامة منه، فخرج بهذا الشرط الحدیث المعلل، فلا یکون صحیحا. ، - انتهی- <ref>منهج النقد فی علوم الحدیث عتر الحلبی 1418ص242 - 243</ref> | ||
بنابراین حدیث صحیح در نزد اهل سنت مشتمل بر سه شرط وجودی و دو شرط عدمی است: شروط وجودی آن عبارتند از: اتصال سند، عدالت راوی و ضابط بودن آن و دو شرط عدمی که عبارتند از: شاذ نبودن و معلل نبودن حدیث | |||
بنابراین حدیثی که فاقد شروط پنجگانه فوق باشد اطلاق صحیح بر | بنابراین حدیثی که فاقد شروط پنجگانه فوق باشد اطلاق صحیح بر آن تمام نیست. | ||
== ب- حدیث صحیح از منظر امامیه == | == ب- حدیث صحیح از منظر امامیه == | ||
در این قسمت گفتار برخی از اعلام شیعه | در این قسمت گفتار برخی از اعلام شیعه را در معنای حدیث صحیح بیان میکنیم: | ||
شهید ثانی درکتاب الرعایة فی علم الدرایة در تعریف حدیث صحیح میگوید: | شهید ثانی درکتاب الرعایة فی علم الدرایة در تعریف حدیث صحیح میگوید: | ||
خط ۶۹: | خط ۶۵: | ||
فخرج باتصال السند: المقطوع فی أی مرتبة اتفقت. ، فإنه لا یسمی: صحیحا "، و إن کان رواته، من رجال الصحیح وشمل قوله (إلی المعصوم): النبی، والامام. ج - وبقوله (بنقل العدل): الحسن. د - وبقوله (الامامی): الموثق. ه - وبقوله فی (جمیع الطبقات): ما اتفق فیه واحد بغیر الوصف المذکور. ، فإنه بسببه، یلحق بما یناسبه من الأوصاف، لا بالصحیح .... ونبه بقوله (وإن اعتراه شذوذ): علی خلاف ما اصطلح علیه العامة من تعریفه حیث اعتبروا سلامته من الشذوذ. ، وقالوا فی تعریفه: انه: (ما اتصل سنده، بنقل العدل الضابط، عن مثله، وسلم عن شذوذ وعله. – انتهی –<ref>همان ص 77 – 88</ref> | فخرج باتصال السند: المقطوع فی أی مرتبة اتفقت. ، فإنه لا یسمی: صحیحا "، و إن کان رواته، من رجال الصحیح وشمل قوله (إلی المعصوم): النبی، والامام. ج - وبقوله (بنقل العدل): الحسن. د - وبقوله (الامامی): الموثق. ه - وبقوله فی (جمیع الطبقات): ما اتفق فیه واحد بغیر الوصف المذکور. ، فإنه بسببه، یلحق بما یناسبه من الأوصاف، لا بالصحیح .... ونبه بقوله (وإن اعتراه شذوذ): علی خلاف ما اصطلح علیه العامة من تعریفه حیث اعتبروا سلامته من الشذوذ. ، وقالوا فی تعریفه: انه: (ما اتصل سنده، بنقل العدل الضابط، عن مثله، وسلم عن شذوذ وعله. – انتهی –<ref>همان ص 77 – 88</ref> | ||
بنابر این حدیث صحیح از منظر شهید ثانی حدیثی است که مسند بوده و راوایانش نیز در همه طبقات عادل و از مذهب امامیه | بنابر این حدیث صحیح از منظر شهید ثانی حدیثی است که مسند بوده و راوایانش نیز در همه طبقات عادل و از مذهب امامیه باشد. بعلاوه آنکه مروی عنه هم معصوم باشد؛ بنابر این شاذ بودن و معلول نبودن حدیث شرط صحت نیست. | ||
در کتاب رسائل فی درایه الحدیث در تعریف حدیث صحیح | در کتاب رسائل فی درایه الحدیث در تعریف حدیث صحیح آمده است: | ||
الصحیحُ؛ وهو ما اتّصل سندُه إلی المعصومِ بنقلِ العدلِ الإمامی عن مثل فی جمیعِ الطبقاتِ، وإن اعتراه شذوذٌ. وقد یُطلق علی سَلیمِ الطریقِ مِن الطَعْنِ بما یُنافی الأمرین، وإن اعتراه مع ذلک إرسالٌ أو قَطعٌ – انتهی- <ref>رسائل فی درایه الحدیث حافظیان البابُلی1382 ص 125</ref>. | الصحیحُ؛ وهو ما اتّصل سندُه إلی المعصومِ بنقلِ العدلِ الإمامی عن مثل فی جمیعِ الطبقاتِ، وإن اعتراه شذوذٌ. وقد یُطلق علی سَلیمِ الطریقِ مِن الطَعْنِ بما یُنافی الأمرین، وإن اعتراه مع ذلک إرسالٌ أو قَطعٌ – انتهی- <ref>رسائل فی درایه الحدیث حافظیان البابُلی1382 ص 125</ref>. | ||
مولف کتاب قواعد الحدیث نیز در تعریف صحیح مینویسد: | |||
مولف کتاب قواعد الحدیث نیز در تعریف صحیح مینویسد: | |||
الصحیح: من اتصلت روایته إلی المعصوم بإمامی عادل -انتهی – <ref>قواعد الحدیث الموسوی الغریفی 1406،ص 24،</ref> | الصحیح: من اتصلت روایته إلی المعصوم بإمامی عادل -انتهی – <ref>قواعد الحدیث الموسوی الغریفی 1406،ص 24،</ref> | ||
خط ۸۲: | خط ۷۶: | ||
از مباحث ذکر شده استفاده میشود که تحقق حدیث صحیح از منظر امامیه مشروط به امور ذیل است: | از مباحث ذکر شده استفاده میشود که تحقق حدیث صحیح از منظر امامیه مشروط به امور ذیل است: | ||
1-مروی عنه پیامبر ص و اهل بیت او باشند. بنابر این اطلاق حدیث صحیح به گفتار | 1-مروی عنه پیامبر (ص) و اهل بیت او باشند. بنابر این اطلاق حدیث صحیح به گفتار غیر آنان نظیر صحابه تمام نیست . | ||
2-حدیث مسند باشد. | 2-حدیث مسند باشد. | ||
3-روات حدیث مسند در همه طبقات | 3-روات حدیث مسند در همه طبقات امامی باشند. | ||
4-روات همه طبقات عادل باشند. | 4-روات همه طبقات عادل باشند. | ||
خط ۹۶: | خط ۹۰: | ||
شروط مشترک بین فریقین در تعریف حدیث صحیح عبارتند از: 1-مسند بودن - 2-عدالت روات در همه طبقات 3-مروی عنه پیامبر ص باشد. | شروط مشترک بین فریقین در تعریف حدیث صحیح عبارتند از: 1-مسند بودن - 2-عدالت روات در همه طبقات 3-مروی عنه پیامبر ص باشد. | ||
لازم به ذکر است که عدالت گرچه شرط مشترک فریقین در تحقق حدیث صحیح میباشد اما در مفهوم و مصداقش بین آنان تفاوت وجود دارد بدین معنا که از منظر برخی اعلام اهل سنت پیروان مذهب امامیه اهل بدعت شمرده شده از اینرو نمیتوان آن را از مصادیق عدل قرار داد چنانکه از منظر برخی از اعلام امامیه نیز روایات راویان اهل سنت بدلیل عدم عدالت مقبول نمیباشد. | |||
لازم به ذکر است که عدالت گرچه شرط مشترک فریقین در تحقق حدیث صحیح میباشد اما در مفهوم و مصداقش بین | |||
== موارد افتراق فریقین با یکدیگر در تعریف حدیث صحیح == | == موارد افتراق فریقین با یکدیگر در تعریف حدیث صحیح == | ||
خط ۱۰۳: | خط ۹۶: | ||
این موارد عبارتند از: | این موارد عبارتند از: | ||
1- از منظر اهل سنت مروی عنه در حدیث اعم از پیامبر ص و صحابه و تابعین – طبق دیدگاه برخی | 1- از منظر اهل سنت مروی عنه در حدیث اعم از پیامبر ص و صحابه و تابعین – طبق دیدگاه برخی از اهل سنت – میباشد در حالی که مروی عنه از منظر امامیه فقط پیامبر ص و اهل بیتش – امامان معصوم - میباشند. | ||
2-از منظر اهل سنت عدالت راویان شرط صحت روایت است بدیهی است این امر پیروان همه مذاهب را شامل میشود - در صورتی که عادل باشند – در حالی که از منظر امامیه لازم است روات در همه طبقات عادل امامی مذهب باشند. | 2-از منظر اهل سنت عدالت راویان شرط صحت روایت است بدیهی است این امر پیروان همه مذاهب را شامل میشود - در صورتی که عادل باشند – در حالی که از منظر امامیه لازم است روات در همه طبقات عادل امامی مذهب باشند. | ||
3- از منظر اهل سنت شذوذ روائی و | 3- از منظر اهل سنت شذوذ روائی و عدمالعله از شرائط صحت حدیث میباشد در حالی که از منظر امامیه ایندو شرط صحت نمیباشد. <ref>دانش رجال از دیدگاه اهل سنت ،جدیدی نژاد 1381ص 15 </ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
[[رده: | [[رده:مقالهها]] | ||
[[رده: | <references /> | ||
[[رده:حدیث]] |
نسخهٔ کنونی تا ۸ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۱۲
هر چند حدیث صحیح برترین نوع از احادیث بوده و مورد قبول فریقین میباشد اما در تعریف و شاخصههای آن بینشان اختلافاتی وجود دارد. در این مقاله ضمن بیان دیدگاه فریقین نسبت به حدیث صحیح موارد اشتراک و افتراق آنان در این مساله تبیین گردیده است.
الف - حدیث صحیح در نگاه اهل سنت
از منظر محدثان اهل سنت حدیث صحیح به حدیثی گفته میشود که از ویژگیهای پنجگانه ذیل برخوردار باشد:
1-مسند باشد
2-متصل باشد
3-همه روات آن عادل باشند.
4-خالی از شذوذ باشد
5- خالی از علت – ضعف - باشد
در کتاب موسوعه علوم الحدیث الشریف–در تعریف حدیث صحیح آمده است:
هوالحدیث الذی توفرت فیه الشروط الخمسه التالیه 1-اتصال الاسناد 2-عداله الراوی 3-ضبط الرواه 4-السلامه من الشذوذ 5-السلامه عن العلل القادحه [۱]
در کتاب قواعد التحدیث من مصطلح فنون الحدیث در تعریف حدیث صحیح آمده است:
- "الصحیح ما اتصل سنده بنقل العدل الضابط عن مثله، وسلم عن شذوذ وعلة،
آنگاه در تعریف قیود ذکر شده در تعریف صحیح آمده است:
ونعنی بالمتصل ما لم یکن مقطوعًا بأی وجه کان فخرج المنقطع والمعضل والمرسل علی رأی من لا یقبله وبالعدل من لم یکن مستور العدالة ولا مجروحًا فخرج ما نقله مجهول عینًا أو حالًا أو معروف بالضعیف وبالضابط من یکون حافظًا متیقظًا فخرج ما نقله مغفل کثیر الخطأ. وبالشذوذ ما یرویه الثقة مخالفًا لروایة الناس. وبالعلة ما فیه أسباب خفیة قادحة فخرج الشاذ والمعلل – انتهی – [۲]
مولف کتاب علوم الحدیث و مصطلحه در تعریفی جامع نسبت به حدیث صحیح از دیدگاه اهل سنت میگوید: عرفوا الحدیث الصحیح بانه الحدیث المسند الذی یتصل اسناده بنقل العدل الضابط حتی ینتهی الی رسول الله ص او الی منتهاه من صحابی او من دونه ولا یکون شاذا و لا معللا – انتهی –[۳] ایشان در تبیین بیشتر حدیث صحیح مینویسد:
ان الحدیث الصحیح لا یکون شاذا و هو ما رواه الثقه مخالفا روایه الثقا ت و ان الحدیث الصحیح لا یکون معللا و هو الذی اکتشفت فیه عله خفیه تقدح فی صحته و ان کان یبدو فی الظاهر سلیما من العلل انتهی- [۴]
مولف کتاب منهج النقد فی علوم الحدیث نیز در تعریف حدیث صحیح مینویسد: الحدیث الصحیح: هو الحدیث الذی اتصل سنده بنقل العدل الضابط عن العدل الضابط إلی منتهاه، ولا یکون شاذا ولا معلا.
آنگاه در تبیین تعریف مذکور و قیودات اخذ شده در آن میگوید:
1- الاتصال: ومعناه أن یکون کل واحد من رواة الحدیث قد تلقاه ممن فوقه من الرواة وهکذا إلی أن یبلغ التلقی قائله. فخرج بذلک المرسل والمنقطع بأی نوع من أنواع الانقطاع.
لأنه إذا لم یکن متصلا فمعناه أنه سقط من سنده واسطة أو أکثر، ویحتمل أن یکون الواسطة المحذوف ضعیفا، فلا یکون الحدیث صحیحا.
2- العدالة فی الرواة: ... ، وهی رکن هام فی قبول الروایة، لأنها الملکة التی تحث علی التقوی، وتحجز صاحبها عن المعاصی والکذب وما یخل بالمروءة، فخرج بهذا الشرط الحدیث الموضوع، وما ضعف لاتهما الراوی بالفسق والإخلال بالمروءة، أو غیر ذلک ...
3- الضبط ومعناه أن یحفظ الراوی الحدیث فی صدره أو کتابه، ثم یستحضره عند الأداء، وهذا الشرط یستدعی عدم غفلته، وعدم تساهله عند التحمل والأداء، إلی آخر ما ذکرنا فی أبحاث الضبط وفی علوم الروایة.
4- عدم الشذوذ: والشذوذ هو مخالفة الراوی الثقة لمن هو أقوی منه لأنه إذا خالفه من هو أولی منه بقوة حفظه أو کثرة عدد کان مقدما علیه، وکان المرجوح شاذا. وتبین بشذوذه وقوع وهم فی روایة هذا الحدیث.
5- عدم الإعلال: ومعناه سلامة الحدیث من علة تقدح فی صحته، أی خلوه من وصف خفی قادح فی صحة الحدیث والظاهر السلامة منه، فخرج بهذا الشرط الحدیث المعلل، فلا یکون صحیحا. ، - انتهی- [۵]
بنابراین حدیث صحیح در نزد اهل سنت مشتمل بر سه شرط وجودی و دو شرط عدمی است: شروط وجودی آن عبارتند از: اتصال سند، عدالت راوی و ضابط بودن آن و دو شرط عدمی که عبارتند از: شاذ نبودن و معلل نبودن حدیث
بنابراین حدیثی که فاقد شروط پنجگانه فوق باشد اطلاق صحیح بر آن تمام نیست.
ب- حدیث صحیح از منظر امامیه
در این قسمت گفتار برخی از اعلام شیعه را در معنای حدیث صحیح بیان میکنیم:
شهید ثانی درکتاب الرعایة فی علم الدرایة در تعریف حدیث صحیح میگوید:
الصحیح وهو: ما اتصل سنده إلی المعصوم، بنقل العدل الامامی عن مثله، فی جمیع الطبقات، حیث تکون متعددة، (وإن اعتراه شذوذ) [۶]
شارح کتاب شهید ثانی در تبیین قیود بکار رفته در تعریف صحیح مینویسد:
فخرج باتصال السند: المقطوع فی أی مرتبة اتفقت. ، فإنه لا یسمی: صحیحا "، و إن کان رواته، من رجال الصحیح وشمل قوله (إلی المعصوم): النبی، والامام. ج - وبقوله (بنقل العدل): الحسن. د - وبقوله (الامامی): الموثق. ه - وبقوله فی (جمیع الطبقات): ما اتفق فیه واحد بغیر الوصف المذکور. ، فإنه بسببه، یلحق بما یناسبه من الأوصاف، لا بالصحیح .... ونبه بقوله (وإن اعتراه شذوذ): علی خلاف ما اصطلح علیه العامة من تعریفه حیث اعتبروا سلامته من الشذوذ. ، وقالوا فی تعریفه: انه: (ما اتصل سنده، بنقل العدل الضابط، عن مثله، وسلم عن شذوذ وعله. – انتهی –[۷]
بنابر این حدیث صحیح از منظر شهید ثانی حدیثی است که مسند بوده و راوایانش نیز در همه طبقات عادل و از مذهب امامیه باشد. بعلاوه آنکه مروی عنه هم معصوم باشد؛ بنابر این شاذ بودن و معلول نبودن حدیث شرط صحت نیست.
در کتاب رسائل فی درایه الحدیث در تعریف حدیث صحیح آمده است:
الصحیحُ؛ وهو ما اتّصل سندُه إلی المعصومِ بنقلِ العدلِ الإمامی عن مثل فی جمیعِ الطبقاتِ، وإن اعتراه شذوذٌ. وقد یُطلق علی سَلیمِ الطریقِ مِن الطَعْنِ بما یُنافی الأمرین، وإن اعتراه مع ذلک إرسالٌ أو قَطعٌ – انتهی- [۸]. مولف کتاب قواعد الحدیث نیز در تعریف صحیح مینویسد:
الصحیح: من اتصلت روایته إلی المعصوم بإمامی عادل -انتهی – [۹]
از مباحث ذکر شده استفاده میشود که تحقق حدیث صحیح از منظر امامیه مشروط به امور ذیل است:
1-مروی عنه پیامبر (ص) و اهل بیت او باشند. بنابر این اطلاق حدیث صحیح به گفتار غیر آنان نظیر صحابه تمام نیست .
2-حدیث مسند باشد.
3-روات حدیث مسند در همه طبقات امامی باشند.
4-روات همه طبقات عادل باشند.
با تامل در دیدگاه فریقین نسبت به تعریف صحیح، موارد افتراق و اشتراک مشخص میشود:
موارد اشتراک فریقین در تعریف حدیث صحیح
شروط مشترک بین فریقین در تعریف حدیث صحیح عبارتند از: 1-مسند بودن - 2-عدالت روات در همه طبقات 3-مروی عنه پیامبر ص باشد.
لازم به ذکر است که عدالت گرچه شرط مشترک فریقین در تحقق حدیث صحیح میباشد اما در مفهوم و مصداقش بین آنان تفاوت وجود دارد بدین معنا که از منظر برخی اعلام اهل سنت پیروان مذهب امامیه اهل بدعت شمرده شده از اینرو نمیتوان آن را از مصادیق عدل قرار داد چنانکه از منظر برخی از اعلام امامیه نیز روایات راویان اهل سنت بدلیل عدم عدالت مقبول نمیباشد.
موارد افتراق فریقین با یکدیگر در تعریف حدیث صحیح
این موارد عبارتند از:
1- از منظر اهل سنت مروی عنه در حدیث اعم از پیامبر ص و صحابه و تابعین – طبق دیدگاه برخی از اهل سنت – میباشد در حالی که مروی عنه از منظر امامیه فقط پیامبر ص و اهل بیتش – امامان معصوم - میباشند.
2-از منظر اهل سنت عدالت راویان شرط صحت روایت است بدیهی است این امر پیروان همه مذاهب را شامل میشود - در صورتی که عادل باشند – در حالی که از منظر امامیه لازم است روات در همه طبقات عادل امامی مذهب باشند.
3- از منظر اهل سنت شذوذ روائی و عدمالعله از شرائط صحت حدیث میباشد در حالی که از منظر امامیه ایندو شرط صحت نمیباشد. [۱۰]
پانویس
- ↑ موسوعه علوم الحدیث الشریف ،حمدی زقزوق، 1426، ص 80-82
- ↑ قواعد التحدیث من مصطلح فنون الحدیثالحلاق القاسمی، ج1ص79
- ↑ علوم الحدیث و مصطلحه الصالح ،1977، ص 145
- ↑ همان، ص 146
- ↑ منهج النقد فی علوم الحدیث عتر الحلبی 1418ص242 - 243
- ↑ الرعایة فی علم الدرایة الجبعی العاملی1408ص 77 – 88)
- ↑ همان ص 77 – 88
- ↑ رسائل فی درایه الحدیث حافظیان البابُلی1382 ص 125
- ↑ قواعد الحدیث الموسوی الغریفی 1406،ص 24،
- ↑ دانش رجال از دیدگاه اهل سنت ،جدیدی نژاد 1381ص 15